مدیریت کوانتومی استاد: دکتر گودرزی دانشجو: مصطفی باقریان فر ترم سوم سال تحصیلی 94-93 زمان ارائه: 15 دقیقه دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران

مقدمه کوانتوم تعریف مکانیک کوانتومی مدیریت کوانتومی اصول کوانتومی مهارت های کوانتومی به ترتیب دیدن (نگاه) کوانتومی تفکر کوانتومی احساس کوانتومی شناخت کوانتومی عمل کوانتومی اعتماد کوانتومی زیست (وجود) کوانتومی سازمان کوانتومی نتیجه گیری

مقدمه: نیلز بور: هر کس بگوید فیزیک کوانتوم را فهمیده ، پس چیزی نفهمیده است! واژه کوانتوم به معنی «بسته» یا «دانه». پایه‌های مکانیک کوانتومی در نیمه ی اول قرن بیستم به وسیله ورنر هایزنبرگ، ماکس پلانک، لویی دوبروی، نیلس بور، اروین شرودینگر، ماکس بورن، جان فون نویمان، پاول دیراک، ولفگانگ پاولی و دیگران ساخته شد. بعضی از جنبه‌های بنیادی این نظریه هنوز هم در حال پیشرفت است. وجود نارسایی هایی مانند: عدم کامل بودن نظریه کلاسیک مطالعه رفتار امواج الکترومغناطیسی

اوضاع اقتصادی ناپایدار فناوری‌های بسیار متغیر رقابتهای جهانی تنوع نیروی كار و ساختار های سازمانی جدید بنابراین در این دنیای متحول که مهارتهای سنتی نمی توانند پاسخگوی نیازهای امروزی باشند و نمی توان با آنها به خوبی مدیریت کرد باعث شد مدیریت کوانتومی به وجود آید.

مکانیک کوانتومی عبارت است از مطالعة حرکت در ذرّات خرد اتم. تعریف مکانیک کوانتومی: اصطلاح « مکانیک کوانتومی » در سالهای دهة 1920 برای تشریح فیزیک نوین، فیزیک قلمرو خرد اتم معرفی گردید. قلمرو خرد اتم به هر چیزی اشاره دارد، که در جهان مادی از اتم کوچکتر است. واژه کوانتوم از نظر لغوی به معنی «مقداری از هر چیزی» و مکانیک به معنی «مطالعة حرکت» است. مکانیک کوانتومی عبارت است از مطالعة حرکت در ذرّات خرد اتم.

ضرورت مدیریت کوانتومی چرا و چگونه مدیریت اثر بخش استیون، اثربخشی خود را از دست داده بود؟ 1- عشق دادن به پرسنل با اهمیت دادن به آنها و علاقه نشان دادن به آنها، 2- قدرت دادن به پرسنل با اجازه دادن به آنها که تاثيرگذار و تصميم‌گير باشند، 3- خلاق کردن آنها با آموزش و ترغيب آنها به پيشرفت و مهارت‌آموزي، 4- اهميت دادن به کارکنان و قدرداني از ايشان و روح و قلب آنها را در آينده سازمان شريک کردن و جشن گرفتن موفقيت‌هاي آنها، استيسي و شاو مي‌گويند که به طور کلي تفکر مديران بر کنترل کردن همه امور استوار است و وقتي مشکلات از راه مي‌رسند، آنها دستور مي‌دهند تا سيستم‌هاي جديدي طراحي شوند، اطلاعات بيشتري را تجزيه و تحليل مي‌کنند تا باز هم بتوانند بيشتر و بيشتر همه چيز را کنترل کنند. به باور استيسي و شاو دليل اين امر این است که مديران از توابع خطي استفاده مي‌کنند و به‌صورت مکانيکي فکر و عمل مي‌کنند به‌خصوص هنگامی که با مشکلات پيچيده مواجه مي‌شوند. آنها مي‌گويند يکي از مهم‌ترين راه‌هاي تغيير نگرش مديران اين است که اين تفکر را که يک مدير بايد همه چيز را کنترل کند، در خود از بين ببرند.

مدیریت کوانتومی یکی از استعاره های جدید هزاره سوم مدیریت کوانتومیQuantum Management) ) است. هدف مدیریت کوانتومی: بالا بردن توان و اثربخشی مدیران و کارکنان کوانتوم در مدیریت سعی دارد تا مفاهیم و اصول تئوری کوانتوم را، به منزله رهنمودی جهت توصیف و تبیین پدیده های سازمانی و حل مسائل مدیریتی مورد استفاده قرار می گیرد. پیام كوانتوم اين است كه كل جهان و ازجمله انسانها هستي يا موجوداتي پوياو آگاه ومرتبط با هم هستند.كوانتوم بيانگر اين است كه روابط ساده ي يك علتي جاي خود را به روابط چند علتي و پيچيده و در هم تنيده ميدهد.ادراك هاي انسانها به شدت ذهني است و تفكر خلاق نيازمند استفاده از توانمنديهاي الهامي واشراقي است.در واقع اين گفتمان دروني ماست كه احساسات ما را شكل ميدهد. نظريه کوانتوم بيش از آنچه به مديريت توجه مستقيم داشته باشد به رهبري عنايت دارد و مبتني بر شهود باطني و توجه بر چگونگي موجوديت جهان است.

مديريت  نيوتوني مدیریت کوانتومي طبيعت قطعي و قابل پيش‌بيني است. طبيعت نامعلوم و غيرقابل پيش‌بيني است. فقط يک بهترين راه وجود دارد. راه‌هاي زيادي براي انجام امور وجود دارد. تاکيد بر کنترل از طريق سلسله مراتب بوده و قدرت در دست اقليت حاکم است. تکيه بر شبکه‌هاي غيرسلسله مراتبي بوده، نفوذ تابع ويژگي‌هاي فردي است و به‌طور گسترده‌اي بين افراد در گروه وجود دارد. تقسيم کار، تخصصي شدن و رقابت انطباق‌پذيري فردي، تلاش گروهي، همکاري افراد منفعل هستند. اعضای گروه با همکاري با هم خلاقيت بوجود مي‌آورند. تغييرسازماني از مديريت سازمان شروع شده، انفعالي است. تغيير مي‌تواند از هر جاي سازمان شروع شود و تجربي است. ارزش‌ها: کارايي و اثربخشي سازمان ارزش‌ها: روابط معني‌دار، خوبي افراد

اصول کوانتومي - ايجاد رسم همکاري و تعاون - هر پديده هم خصوصيت موج و هم خصوصيت ذره را در خود دارد. هر دو هم به هم مرتبط و هم از هم جدا هستند. - فرد و گروه با هم از طريق تجربياتشان ارتباط دوطرفه دارند - خود سازمان دهي - کنترل نکردن پديده‌ها - هدايت نکردن، کمک به کشف کردن - تشويق به معنويت: احساس یک فرد از خود و احساس ماموریت و هدفمندی شخصی در زندگی می باشد. - کمک به بالا بردن روابط و ارتباطات - حمايت همه جانبه از پرسنل

راهبرد هاي توان افزايي در مديريت كوانتومي: در مديريت كوانتومي كه نتيجه آن توان افزايي در كاركنان ميباشد دو مقوله صلاحيت و نفوذ بسيار اهميت دارد: *تشكيل تيم هاي خود گردان *ياد گيري سازماني *بازخورد به موقع و فراگير كه باعث پيشگيري از هر نوع خللي ميشود. کاربرد مدیریت کوانتومی در سازمان های یادگیرنده می باشد. همچنین دیدگاه مدیران را از بالا به پایین و از بیرون به درون و معکوس تغییر داده است.

مهارت دیدن کوانتومی در همه سطوح سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد. مدل های کوانتومی دیدن کوانتومی: توانایی دیدن هدفمند توانايي ديدن هدفمند، مبتني براين منطق است كه واقعيت ذاتاً ذهني است،که براساس انتظارات و باورهاي(عقايد) مشاهده كننده ظهور مي كند. تحقيق در مكانيك هاي كوانتوم، ادراك انسان و ساختاردهي اجتماعي، همه اين منطق را، كه عمده آنچه ما در جهان خارج مي بينيم، يك عملكرد از پيش فرضها و باورهاي دروني ما است، حمايت مي كند. مهارت ديدن كوانتومي، مديران را قادر مي سازد تا آگاهانه مقاصد و نيات خود را انتخاب كنند. مهارت دیدن کوانتومی در همه سطوح سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد.

تفکر تصویری به جای تفکر با کلمات تفکر کوانتومی: توانايي فكر كردن به شيوه متناقض تفکر کوانتومی از پژوهش فیزیک کوانتومی گرفته شده است که به تعبیر آن، جهان به شیوه های غیر منطقی و متعارض عمل می کند. مهارت تفکر کوانتومی جریانی روان از خلاقیت فراوان، و اغلب اندیشه های غیرمنطقی ای پدید می آورد که به رهبران مدیریتی امکان می دهد از محدودة دایره تفکر دودویی فراتر روند. توانمندی سازمان برای پیشرفت و شاید هم برای بقا، لزوم شناسایی و گسترش این مهارت را ایجاب می کند. تفکر تصویری به جای تفکر با کلمات

احساس کوانتومی: توانايي احساس زنده و حياتبخش مهارت احساس کوانتومی، مدیران سازمان را قادر می سازد از درون احساس خوبی داشته باشند – علی رغم آنکه در بیرون چه می گذرد. عواطف منفی همبستگی امواج الکترومغناطیس قلب را کاهش می دهد، و باعث از دست رفتن انرژی نظام ذهن بدن می شود. توجه به جنبه های مثبت، امواج الکترومغناطیس قلب را هماهنگ می سازد و امواج مغزی خود به خود جریان می یابند.

جمع آوری اطلاعات، لزوماً به تصمیمهای بهتر منجر نمی شود. شناخت كوانتومي: توانايي دانستن به شيوة خلاقانه و شهودي مدیران هرچه بیشتر استفاده از مهارت شناخت کوانتومی را یاد می گیرند، بیشتر به خلق سازمانهای یادگیرنده واقعی یاری می رسانند. سازمانهایی که در آنها همه افراد ذی نفع بر یادگیری از درون عمیقاً ارزش می گذارند، و بدین طریق قدر اعتبار اندیشه های شهودی را می دانند. عدم قطعیت، فرد را نسبت به اوضاع بیرونی و شهودهای درونیش، هوشیار نگاه می دارد. جمع آوری اطلاعات، لزوماً به تصمیمهای بهتر منجر نمی شود.

اصل كوانتومي جداناپذيري عمل کوانتومی: توانايي عمل به شيوه مسئولانه توانايي براي عمل به شيوه مسئولانه، كه مبتني بر مفهوم كوانتومي پيوند و نتيجه فرعي دلايل غير محلي(دور از هم) است. هر چيزي در اين جهان بخشي از يك همبستگي در كل پيچيده است، كه هر بخش بر ديگري اثر مي گذارد و از ديگري تاثير مي گيرد. اصل كوانتومي جداناپذيري

اعتماد کوانتومی: توانايي اعتماد به فرايند زندگي اعتماد کوانتومی در نظریة بی نظمی ریشه دارد. این نظریه به تغییر و دشواریهای ملازم آن به شیوه ای جدید می نگرد. مدیر در مقام رهبر با استفاده مناسب از این مهارت، به جای رمز آلود کردن پدیده های موجود یا امور، توجه خود را به رازهای آن معطوف می دارد، کمتر قصد دستکاری آنها را می کند و بیشتر در صدد ساده برگزار کردن آنهاست. یکی از پیامدهای اصلی اعتماد کوانتومی ایجاد خود سازمانی و خود کنترلی در اعضای سازمان می باشد.

وجود کوانتومی: توانايي براي برقراري ارتباط مداوم زیست کوانتومی شناسایی چگونگی رابطة سازمان با محیط است. زیست کوانتومی، توانایی در ارتباط بودن است – ارتباطی که بر جنبه های مثبت غیر مشروط، استوار است. اگر مدیران بخواهند مهارت زیست کوانتومی را به طور کامل با سازمانهایشان در هم بیامیزند باید جهت از بالا به پایین اولویتهای سازمانهایشان را تغییر دهند.

مدل مهارت های کوانتومی

سازمان کوانتومی سازمان کوانتومی: سازمانی است در حال تغییر مداوم، وفق پذیر، چابک و بدون مرز، که در آن نوآوری و اطلاعات آزادنه در جریان است. کانال های ارتباطی به طور کامل تحقق می یابد. خصوصیات سازمان نیوتنی: تقلیل گرا، عمودی، مکانیکی، سلسله مراتبی و بخشی، خصوصیات سازمان کوانتومی چندجانبگی، چندجهتی، متقاطع، رابطه ای و ترکیبی،

نتیجه گیری: مدیران در عصر کنونی پویای سازمانی برای آنکه بتوانند به نحوی اثربخش، نقش رهبری و مدیریت خویش را به انجام برسانند، باید بکوشند روحی جدید در خود پدید آورند. این روح آنها را از دنیای اصول و رفتارهای ماشینی، تقلیل گرا، و جبری به مجموعه مهارتهای جدیدی رهنمون می شود که بر اساس پارادایمی استوار است که با پیچیدگیهای عصر کوانتوم، سازگار تر است. هدف مدیریت کوانتومی : بالا بردن توان و اثربخشی مدیران و کارکنان کاربرد: در سازمانهای یادگیرنده

با تشکر از توجه شما

منابع: محمدهادی، فریبرز. (1390). پارادایم کوانتومی در علم مدیریت. مدیریت فرهنگ سازمانی، سال 9، ش 23، صص94-71. An Additional way of thinking about organizational Life and Leadership (the quantum perspective) - Canadian Journal of Educational Administration and policy, Issue #48,January 5,2006