Neuro.linguistic. programming N.L.P Neuro.linguistic. programming

برنامه ریزی عصبی – کلامی

نام دانشجو: حبیب ده بزرگی شیرازی و سپهر غلام پور عنوان تحقیق : معرفی N.L.P نام دانشجو: حبیب ده بزرگی شیرازی و سپهر غلام پور نام استاد: سرکار خانم دکتر بادامی بهار 1394

برنامه ریزی عصبی – کلامی یا مفهوم خلاصه شده ی آن " ان – ال – پی " چیست و چه معنایی دارد؟ درباره ی چه موضوعی بحث می کند ؟ " ان – ال – پی " روشی برای مطالعه ی چگونگی موفقیت اشخاص در زمینه های مختلف و انتقال این انگاره به دیگران

هنر، زیرا هر کس شخصیت و سبک منحصر به فرد خود را در کارش دخالت می دهد. " ان – ال – پی " هنر و علم موفق شدن و به کمال رسیدن است . هنر، زیرا هر کس شخصیت و سبک منحصر به فرد خود را در کارش دخالت می دهد. علم، زیرا برای کشف انگاره هایی که افراد برجسته در هر زمینه ای از آن استفاده می کنند و به نتایج عالی می رسند روش و فرایندی وجود دارد.

سانتا کروز ، کالیفرنیا ، 1972 " ان – ال – پی " در اوایل دهه ی 70 با همکاری جان گریندر استادیار آن زمان زبانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز و ریچارد بندلر پژوهش گر رشته روانشناسی آن دانشگاه صورت خارجی پیدا کرد. ریچارد بندلر به روان درمانی علاقه ی فراوان داشت. این دو به اتفاق درباره سه روان درمانگر صاحب نام یعنی فریتز پرلز ، روان تحلیلگر مبتکر و بانی مکتب گشتالت درمانی ، ویرجینیا ساتیر روان درمانگر سرشناس امور خانواده که می توانست بسیاری از ناراحتی های غامض خانوادگی را که دیگران حل و فصل آن را غیر ممکن می دانستند برطرف سازد و میلتون اریکسون متخصص مشهور هیپنوتیزم در جهان مطالعه جامعی انجام دادند.

سه روان درمانگر که به عنوان الگو انتخاب شدند شخصیت های بسیار متفاوتی بودند و با این حال به گونه ای حیرت آور از انگاره های مشابهی پیروی می کردند. بندلر و گریندر این انگاره ها را گرفتند ، آنها را پالایش گردند و الگویی عالی فراهم آوردند تا از آن برای برقراری ارتباط موثر ، ایجاد تحول شخصی ، افزایش یادگیری و البته دستیابی به رضایت خاطر بیشتر در زندگی استفاده کنند.

سانتا کروز 1976 در بهار سال 1976 ، بندلر و گریندر ، در کابینی در ارتفاعات تپه های سانتا کروز درباره کشفیات و بینش جدیدی که فراهم آورده بودند تبادل نظر می کردند . در پایان جلسه ای که 36 ساعت طول کشید ، آنها سر یک میز نشستند و از خود پرسیدند : "بسیار خوب، اسم آن را چه بگذاریم؟« نتیجه آن شد که واژه ”برنامه ریزی عصبی – کلامی“ را انتخاب کنند ، عبارتی پیچیده که سه موضوع را در بر می گیرد.

بخش ”عصبی ” " ان ا ل پی " تاکید بر این نکته دارد که همه رفتارها از فرایند عصب شناختی بینایی ، شنوایی ، بویایی ، چشایی و لامسه نشات می گیرد . ما به کمک حواس پنج گانه ی خود دنیا را تجربه می کنیم . اطلاعات را می گیریم و بعد به استناد این اطلاعات درمانی کاری صورت می دهیم . عصب شناسی ما نه تنها فرایند های فکری نامرئی بلکه همچنین واکنش های زیست شناختی مرئی ما را نسبت به نقطه نظر ها و حوادث در بر می گیرد . جسم و ذهن وحدتی جدا نشدنی تشکیل می دهند ، یعنی به انسان صورت خارجی می بخشند.

بخش " کلامی " – زبان شناسی – این مفهوم نشان می دهد که ما برای تنظیم افکار و رفتار خود و نیز برقرار کردن ارتباط با دیگران از زبان استفاده می کنیم و سرانجام "برنامه ریزی " مشمول انتخاب روش هایی است که می توانیم با استفاده از آن برای سازمان دادن به نقطه نظرها و اعمالمان ، به نتایج مورد نظر دست یابیم . " ان – ال – پی " با ساختار تجربه ذهنی انسان سرو کار دارد، اینکه چگونه آنچه می بینیم و می شنویم و احساس می کنیم سازمان می دهیم و چگونه آنچه را می بینیم و می شنویم و احساس می کنیم سازمان می دهیم و چگونه از طریق حواس خود دنیای بیرن را ویرایش و پالایش می کنیم . " ان – ال – پی " درضمن با رفتار و عمل ما – عمدی یا غیر عمدی – برای شکل دادن به نتیجه و رسیدن به مقصود سروکار دارد.

نقشه ها و فیلترها دنیا به اندازه ای وسیع و غنی است که برای معنا کردن آن باید آن را ساده کنیم . طرح نقشه قیاس مناسبی برای کار ماست . اینگونه است که معنایی برای دنیا در نظر می گیریم . نقشه ها انتخابی هستند و ضمن آنکه اطلاعاتی را ارائه می دهند ، اطلاعات دیگری را حذف می کنند. با این حال برای سیاحت قلمرو مورد نظر بسیار ارزشمند هستند . نقشه ای که بر می دارید بستگی به برداشت شما و بستگی به این دارد که کجا می خواهید بروید .

نقشه با قلمرویی که آن را توصیف می کند تفاوت دارد نقشه با قلمرویی که آن را توصیف می کند تفاوت دارد . ما به جنبه های مورد علاقه خود توجه می کنیم و از کنار سایر مسائل بی تفاوت می گذریم . دنیا همیشه غنی تر و با شکوه تر از برداشتی است که ما از آن داریم فیلتر هایی که روی ادراک خود می گذاریم دنیا را از دیدگاه ما مشخص می سازد. نقاش ، چوب بر و گیاه شناس هر کدام جنگل را به شکلی تجربه می کنند . هر کدام برای خود برداشتی متفاوت دارند . اگر شما با قصد برتری و رسیدن به کمال دنیا را نگاه کنید به برتری و کمال می رسید ، اگر مترصد مسایل و مشکلات باشید ، مسایل و مشکلات را می یابید.

ما فیلتر های طبیعی ، مفید و ضروری متعددی در اختیار داریم ما فیلتر های طبیعی ، مفید و ضروری متعددی در اختیار داریم . زبان فیلتری است که اندیشه ها و تجارب ما را درباره ی دنیای حقیقی ترسیم می کند . برای لحظه ای به این بیندیشید که کلمه " زیبایی " برای شما چه معنایی دارد . بدون شک شما دارای خاطرات ، تجارب ، تصاویر ، صداها و احساساتی درونی هستید که به کمک آنها برای شما مفهوم پیدا می کند. دیگران از دنیا خاطرات و تجاربی متفاوت دارند . برداشت آنها از جهان، متفاوت از برداشت شماست ، با دنیا برخوردی متفاوت از شما می کنند . اما برداشت چه کسی درست است ؟هم شما و هم آنها . شما هر کدام با توجه به حقیقتی که سراغ دارید درباره دنیا قضاوت می کنید . کلمه تجربه ای نیست که آن را توصیف می کند ، اما بعضی ها سرسختانه و حتی تا پای جان می جنگند زیرا نقشه را با قلمرو یکی می دانند.

((ان- ال- پی)) روشی برای اندیشیدن به خودمان و به دنیا ارائه می دهد. باورهای ما نیز فیلتر هستند. سبب می شوند هر کدام به طرزی عمل کنیم . هر یک از ما متوجه جنبه ای می شویم که به ذهن دیگران نمی رسد. ((ان- ال- پی)) روشی برای اندیشیدن به خودمان و به دنیا ارائه می دهد. یکی از باورهای ان ال پی این است که شکستی در کار نیست. تنها نتایج و هدفهای مورد نظر ما مطرح اند. نکته مفید دیگر این است که همه ما دارای منابع درونی هستیم و یا دست کم می توانیم منابعی در اختیار داشته باشیم که برای رسیدن به هدفهایمان به آن نیاز داریم. اگر فرض را بر درست بودن این باور بگذارید، احتمال موفقیت خود را افزایش می دهید.

آموختن ، یادگیری زدایی ، باز آموزی در شرایطی که به کمک ذهن هشیار تنها می توانیم اطلاعات اندکی جذب کنیم ، از طریق ذهن ناهشیار و بی آنکه متوجه باشیم ، اطلاعات بسیار بیشتری را دریافت می کنیم . ذهن هشیار ما بسیار محدود است و به نظر می رسد که در هر زمان حداکثر هفت متغیر و یا هفت بخش اطلاعاتی را جذب می کند . این نقطه نظر را جرج میلر روانشناس آمریکایی در سال 1956 در مقاله کلاسیکی به نام جادوی عدد هفت مطرح ساخت.

ذهن ناهشیار بسیار عاقل تر از ذهن هشیار است. راهی برای آموختن این است که ابتدا آگاهانه جزئیات رفتاری را بیاموزیم ، بعد آموخته های جزئی را کنار یکدیگر قرار دهیم تا جزء بزرگتر و باز هم بزرگتری بسازیم و با تکرار به اندازه کافی رفتار شکل گرفته را به ذهن ناهشیار خود بسپاریم و بعد بی آنکه قصد و عمدی در کار باشد آن را انجام دهیم . در این مرحله فرصتی پیدا می کنیم تا به کارهای دیگر بپردازیم. ذهن ناهشیار بسیار عاقل تر از ذهن هشیار است. در ((ان-ال-پی)) هوشیار به موقعیتی اطلاق می شود که از لحظه اکنون آگاه باشد. ذهن هشیار شما ، نتیجه ی فعالیت شما را تنظیم می کند و آن را برای بایگانی به حافظه ذهن ناهشیارتان می فرستد . در این زمان توجه شما آزاد می شود تا به مسایل دیگر بپردازد.

اگر به اندازه کافی در زمینه ای تمرین کنید آن کار برایتان عادت می شود اگر به اندازه کافی در زمینه ای تمرین کنید آن کار برایتان عادت می شود . در این زمان مهارت در شرایط نا هشیار قرار می گیرد. اما ممکن است عادتها موثرترین و بهترین طرز انجام یک وظیفه نباشند . ممکن است فیلتر های ما سبب شده باشند که در جریان رسیدن به شایستگی ناهشیار از کنار اطلاعات مهمی بی توجه عبور کرده باشیم . ((ان-ال-پی)) در صدد پالایش مهارتهای شماست تا بتوانید از انتخابهای بیشتر و انعطاف پذیرتری در زمینه استفاده از این مهارتها برخوردار باشید.

چهار مرحله یادگیری ناشایستگی ناهشیار نمی دانم که نمی دانم ناشایستگی ناهشیار نمی دانم که نمی دانم ناشایستگی هشیار می دانم که نمی دانم شایستگی هشیار می دانم که می دانم شایستگی ناهشیار نمی دانم که می دانم یادگیری زدایی از مرحله4 تا 2 شامل می شود. باز آموزی مربوط به مراحل 2 تا 4 با گزینه های بیشتر است.

سمینار سه دقیقه ای اگر قرار می شد که موضوع ((ان-ال-پی)) را در یک سمینار سه دقیقه ای خلاصه کنیم به موقعیتی شبیه آنچه می خوانید می رسیدیم. برای موفقیت در زندگی کافیست سه نکته را در نظر بگیرید . نخست بدانید که چه می خواهید و چه نتیجه ای را انتظار می کشید. دوم هوشیار باشید ، دریچه های حواس خود را باز نگه دارید تا آنچه را بدست می آورید متوجه شوید. سوم انعطاف پذیر باشید ، آنقدر در رفتارتان تجدید نظر کنید تا به خواسته های خود برسید.

نتیجه (هدف) تیز حسی انعطاف پذیری

قبل از هر چیز مهارت اطلاع از نتیجه و هدف مورد نظر مطرح است قبل از هر چیز مهارت اطلاع از نتیجه و هدف مورد نظر مطرح است . اگر ندانید به کجا می روید ، رسیدن به مقصد دشوار می شود. بخش مهمی از ((ان-ال-پی)) آموزش تیز حسی است : اینکه توجه خود را به کجا معطوف کنید و چگونه فیلتر های خود را تغییر یا آنها را وسعت دهید تا آنچه را قبلا متوجه نمی شدید درک کنید . مسئله بیداری و هشیاری حسی در لحظه حال مطرح است و معنایش این است که هنگام برقراری ارتباط با دیگران به نشانه های کوچک اما تعیین کننده ای که خبر از واکنش آنها می دهد توجه کنید . وقتی می اندیشید و به عبارتی با خود ارتباط برقرار می کنید ، معنایش این است که آگاهی تصاویر درونی ، صداها و احساسات خود را افزایش می دهید.

برای اینکه بدانید آیا کاری که می کنید شما را به نتیجه دلخواه می رساند ، باید حساسیت و تیز حسی خود را افزایش دهید . اگر کارتان به نتیجه نمی رسد ، کار دیگری بکنید . باید بتوانید ببینید ، بشنوید و احساس کنید که چه اتفاقی می افتد و برای پاسخ امکان انتخاب داشته باشید. هدف ((ان-ال-پی)) این است که به اشخاص درباره ی کاری که می کنند امکان انتخاب های بیشتری بدهد . اگر برای انجام کاری تنها یک راه داشته باشید، در واقع هیچ گونه شانس انتخابی ندارید. گاه این شرایط خوب است و گاه ابداً خوب نیست و بنابراین همیشه این امکان وجود دارد که نتوانید با موضوع یا موضوعاتی کنار بیایید . داشتن دو انتخاب ما را بر سر دو راهی قرار می دهد . برای داشتن امکان انتخاب دست کم باید سه راه چاره متفاوت داشته باشید . در هر تبادل کسی که بیشترین شانس انتخاب را داشته باشد و به عبارتی کسی که از انعطاف رفتاری بیشتری برخوردار باشد می تواند شرایط را به سود خود کنترل کند.

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید اگر همیشه کاری را بکنید که قبلا کرده اید ، اصولا به نتیجه ای می رسید که همیشه گرفته اید . پس اگر کاری که می کنید موثر واقع نمی شود دست به کار دیگری بزنید. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید

با تشکر و سپاس از توجه شما با تشکر و سپاس از توجه شما