جلسه سوم : نقد و بررسی مفهوم فقر اهمیت اجتماعی فقر - فقریکی از فراگیرترین مشکلات اجتماعی کشورهای جهان بویژه کشورهای کمترتوسعه یافته یا جهان سوم است. - براساس گزارش سازمان ملل در سال 1997 حدود 25 درصد جمعیت جهان در فقر مطلق به سر می برند تعاریف فقر نظریات فقر
تعاریف فقر فقر دلالت بر کمبود یا فقدان منابع ضروری برای ادامه حیات دارد متناسب با نیازهای اساسی منابع ضروری حیات ، انواع فقر را می توان تشخیص داد: - فقر اقتصادی یا معیشتی - فقر سیاسی یا قدرتی (بی قدرتی) - فقر فرهنگی یا فکری - فقر اجتماعی یا عاطفی /فقر رابطه ای تاکید عمده بر فقر اقتصادی یا معیشتی است دوتلقی عمده ازفقر اقتصادی : 1. فقر مطلق یا معیشتی 2. فقر یا محرومیت نسبی
فقر مطلق یا معیشتی فقدان معیشت حداقل تامین نشدن نیازهای اساسی و ضروریات حیات مثل غذا ، پوشاک ، مسکن ، سلامت فقدان درآمد لازم ، برای خرید مایحتاج اساسی و معیشتی / معاش ضروری حدلازم درآمد ، برمبنای میانگین نیازهای معیشتی یک فرد بزرگسال و خردسال در واحد خانوار محاسبه می گردد. خط فقر : حد درآمد برای تامین معاش ضروری جمعیت زیرخط فقر : تعداد افرادی که درآمد آنها از حد لازم برای تامین معاش ضروری ، کمترباشد. انتقاد : 1. جنبه مثبت : عینی بودن و کمیت پذیری مفهوم فقر 2. محدودیت : - برآورد نیازهای معیشتی بطور متوسط و صرف نظر از تفاوت فردی و اجتماعی محاسبه می شود. - افزایش قیمت مواد غذایی لزوما به معنای افزایش کیفیت نیست. - تحول نیازها در برآورد درآمد لازم معیشتی ، لحاظ نمی شود.
فقر یا محرومیت نسبی محرومیت از امکانات و استانداردهای رایج زندگی محرومیت از امکانات و استانداردهای رایج زندگی فقر حاصل مقایسه اجتماعی است و فقیر بودن فرد در مقایسه با دیگران تعریف می شود معیار و استاندارد زندگی بر حسب رواج و فراگیری آن در جامعه تعریف می شود. - امکاناتی که اغلب مردم کم وبیش از آن برخوردارند نکته مهم در تعریف فقر نسبی ، تعین استانداردهای زندگی است. فقیر نسبی کسی است که درآمد لازم برای تامین یا خرید امکانات رایج زندگی را نداشته باشد. انتقاد : - جنبه مثبت : فراگیری و چندجانبگی تعریف - محدودیت : ذهنی بودن و دشواری تشخیص ملاک ها و استاندارد های رایج زندگی
نظریات فقر نظریه ژنتیکی فقر نظریه تله محرومیت نظریه چرخه محرومیت نظریه ساختاری فقر نظریه کارکردی فقر
نظریه ژنتیکی فقر فقر منشاء ژنتیکی دارد. فقیران بطور موروثی گرایش به فقر دارند علت فقر را می بایست در ساختمان ژنتیکی فقرا جستجو کرد فقر هم علت ژنتیکی دارد و هم پیامد ژنتیکی انتقاد - نقش عوامل وراثتی برجسته و اهمیت اجتماعی فقر نادیده گرفته می شود. - شواهد نقض نظریه ، فراوان است
نظریه تله محرومیت این نظریه برای تحلیل فقر در جهان سوم مطرح گردیده است فقر در حکم یک تله است که وقتی افراد گرفتار آن می شوند به سختی می توانند از کمند آن نجات پیدا کنند . فرد فقیر با یک یورش محرومیت در تله فقر و محرومیت گرفتار می شود پنج نوع یورش عمده محرومیت برای افتادن در تله وجود دارد : 1. فقر (poverty) : از دست دادن دارای اقتصادی یا معیشتی 2. ضعف جسمانی (physical weakneas) : بیماری و ضعف جسمی و سوءتغذیه 3. انزوای اجتماعی (social isolation) : انزوای اطلاعاتی و ارتباطی 4. آسیب پذیری ( vulnerability) : از دست دادن مقاومت در برابر سختی و حادثه 5. بی قدرتی ( powerlessness) : از دست دادن قدرت چانه زنی و پیگیری مطالبات این پنج نوع محرومیت متعامل بوده و یکدیگر را تقویت می کنند
تله محرومیت
نظریه چرخه محرومیت این نظریه بیشتر برای تحلیل فقر در جهان صنعتی وضع گردیده است. تاکید بر محیط اجتماعی و فرایندهای جامعه پذیری فقرا درفرایند جامعه پذیری” فرهنگ فقر ” از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود فرهنگ فقر ، فرهنگ وابستگی است - درقالب این فرهنگ ، عادت به کارکردن و احساس مسئولیت و خودیاری ازبین می رود. - فرهنگ فقر ، فرهنگ وابستگی رفاهی (welfare dependency)است. طبقه فرودست (در مقابل طبقه فرادست) ، حاکی از افرادی است که انتظار دارند جامعه و دولت ، همه برای آنها کار انجام دهند بدون اینکه خود مشارکتی داشته باشند. تاکید بر انضباط بخشی به نیروی کار - مددجویان را بایست در ازای مزایایی که می گیرند ، وادار به کاریا بازآموزی کرد تا عادات از دست رفته خود را باز یابند انتقاد : سرزنش فقیران و آمیختگی مفاهیم نظری با ایدئولوژی
نظریه ساختاری فقر سرنوشت جامعه ، عمدتا از سوی نیروهایی تعیین می شود که خارج از کنترل افراد و گروههاست. فقر عمدتا ناشی از ناکامی سیاست های فقر زدایی و ناکارآمدی نهادهای ذیربط است. - تئوری و روش فقر زدائی - برخی از سیاست های اقتصادی دولت می تواند به تشدید فقر و بیکاری منجرشود - سیاست های توزیعی نامناسب می تواند یکی از عوامل تشدید فقر باشد فقر حاصل محدود بودن اقدامات جمعی است. - فقر با یک اراده و عمل جمعی باید مهار شود انتقاد : عاملیت فرد و همچنین عملکرد نهاد های جامعه پذیری در تداوم تشدید فقر نادیده گرفته می شود.
نظریه کارکردی فقر فقر برای نظام سرمایه داری کارکرد مثبت دارد - فقرا نیروی کار ذخیره به حساب می آیند - فقرا باعث می شوند ، غیر فقرا (کارگران و نیروی کار ) ، خود را با الزامات و شرایط سرمایه داری تطبیق دهند فقر نوعی استراتژی برای تامین رفاه سرمایه داری است. انتقاد : توجیه و پذیرش فقر