Presentation is loading. Please wait.

Presentation is loading. Please wait.

اصول و مبانی کارآفرینی مهدی سعیدی کیا

Similar presentations


Presentation on theme: "اصول و مبانی کارآفرینی مهدی سعیدی کیا"— Presentation transcript:

1 اصول و مبانی کارآفرینی مهدی سعیدی کیا
اصول و مبانی کارآفرینی مهدی سعیدی کیا

2 خلاصه مطالب ترم اصول کارآفرینی و ویژگی کارآفرینان خلاقيت و نوآوري
مدیریت کسب و کارهای کوچک فرهنگ کسب وکار طرح تجاری Business Plan

3 تعاريف كارآفرينى‏ در قرن شانزدهم ميلادى واژه فرانسوى Entreprendre كارآفرينى اولين بار براى افرادى به كار برده شد كه در ماموريت‏هاى نظامى خود را به خطر مى‏انداختند. بعدها اين واژه به كسانى اطلاق شد كه مخاطره يك فعاليت اقتصادى را مى‏پذيرفتند و آن را سازماندهى، تقبل و اداره مى‏كردند.

4 تعاريف كارآفرينى‏ «ژان باتيست سى»اولين كسى بود كه بر نقش حياتى كارآفرينان در جابجايى منابع اقتصادى براساس اصول بهره‏ورى تأكيد كرد. «ژان باتيست سى» كارآفرينى را مختص فردى مى‏دانست كه منابع اقتصادى را از يك حوزه‏ى داراى بهره‏ورى و سود پایين به حوزه‏ى داراى بهره‏ورى و سود بالاتر منتقل مى‏كرد.

5 كارآفرين را ايجاد كننده يك چيز ارزشمند از هيچ مى‏داند.
تعاريف كارآفرينى‏ «جفرى تيمونز» كارآفرين را ايجاد كننده يك چيز ارزشمند از هيچ مى‏داند.

6 تعاريف كارآفرينى‏ «مك‏كله‏لند» تعريف گسترده‏ترى از كارآفرينى بيان مى‏كند و فرآیند كارآفرينى را فراتر از شغل و حرفه، بلكه يك شيوه‌ی زندگى تعبير مى‏نمايد؛ به طورى كه خلاقيت و نوآورى، عشق به كار و تلاش مستمر، پويايى، مخاطره پذيرى، آينده نگرى، ارزش آفرينى، آرمان گرايى، فرصت گرايى، نياز به پيشرفت و مثبت انديشى، زير بنا و اساس زندگى كارآفرينانه مى‏باشد؛ در اين زندگى شكست به معنای پله‏اى براى بالا رفتن و موقعيتى براى آموختن است. در دنیای کارآفرینی شکست، تصور ناقصى از واقعيت مبهمی است كه در هدف وجود دارد؛ واقعه‏اى كه هنوز فوايد آن تبديل به سود نشده است. در اين زندگى پول انگيزه‏ى اصلى و اوليه‌ی فعاليت‏هاى اقتصادى نيست، بلكه معيارى براى سنجش ميزان موفقيت فرد محسوب مى‏شود. در زندگى كارآفرينانه هدف اصلى از كار و فعاليت، ارضای حس كنجكاوى، تحقق بخشيدن به آرمان‏ها، آزادسازى انرژى‏هاى ذهنى و تبديل آنها به ايده‏هاى عملى و درنهایت خلق ارزش است و همه چيز تحت الشعاع آرمان شخص قرار مى‏گيرد.

7 تعاريف كارآفرينى‏ «رابرت هيسريچ» فرآیند كارآفرينى را خلق چيزى نو مى‏داند كه توأم با صرف وقت و تلاش بسيار و پذيرش خطرات مالى، روحى و اجتماعى براى بدست آوردن منابع مالى، رضايت شخصى و استقلال است، كه نتيجه اين فرآیند از فعاليت‏هاى منظمى حاصل مى‏شود كه خلاقيت و نوآورى را به نيازمندى‏ها و فرصت‌هاى بازار پيوند مى‏دهد. به عبارتى فرآیند كارآفرينى تنها خلق محصول و يا خدمتى جديد نيست بلكه خلق محصول جديدى است كه متناسب با نيازهاى بازار و تقاضاى موجود باشد و بتوان آن را به جامعه ارایه نمود.

8 انواع كارآفرينى‏ الف) فردى‏ 1ـ كارآفرينى مستقل‏
فرآیندى است كه كارآفرين از ايده اوليه تا ارایه‌ی محصول خود به جامعه، كليه‌ی فعاليت كارآفرينانه را با ايجاد يك بنگاه اقتصادى جديد، به طور مستقل طى مى‏كند. 2ـ كارآفرينى سازمانى‏ فرآیندى است كه كارآفرين تحت حمايت يك سازمان، فعاليت‏هاى كارآفرينانه خود را به ثمر مى‏رساند. ب) گروهى‏ 1ـكارآفرينى شركتى‏ فرآیندى است كه يك شركت طى مى‏كند تا همه افراد آن به كارآفرينى تشويق شده و تمام فعاليت‏هاى كارآفرينانه فردى و گروهى به طور مستمر، سريع و راحت در شركت انجام پذيرد. در اين فرآیند هر يك از كاركنان در نقش كارآفرين انجام وظيفه مى‏كنند. 2ـ کارآفرینی اجتماعی كارآفريني اجتماعي يك زمينه نوظهوري است كه شامل سازمان‌هاي غيرانتفاعي است كه اين سازمان‌ها افراد را در شروع كسب و كارهاي انتفاعي ياري مي‌دهند، سازمان‌هاي غيرانتفاعي كه براي ايجاد نقدينگي براي برنامه‌هايشان، ارزش اقتصادي ايجاد مي‌كنند از منابع در دسترس به گونه‌اي خلاقانه براي موضوعات اجتماعي استفاده مي‌كنند.

9 ويژگى‏هاى كارآفرينان‏
عمده ويژگى‏هاى شخصيتى و روانشناختى كارآفرينان را مى‏توان خلاقيت و نوآورى‏، نياز به توفيق، مخاطره پذيرى، خلاقيت و نوآورى، مسئوليت پذيرى، استقلال‏طلبى، داراى مركز كنترل درونى‏ بصيرت، كاردان، پرتلاش، داراى اعتماد به نفس، دستاوردگرايى و هدف‌گرايى نام برد.

10 رويكرد رفتارى كارآفرينان‏
از موقعيت‌هاى اقتصادى استفاده مى‏كند تصميم مى‏گيرد سرمايه را جذب مى‏كند و آن را افزايش مى‏دهد براى آينده برنامه‏ريزى مى‏كند توليدات خود را با سود مى‏فروشد

11 تأثیرات اقتصادى و اجتماعى كارآفرينان
«تئودور شولتز» معتقد بود كه عدم تعادل در يك اقتصاد پويا امرى اجتناب‏ناپذير است، اين عدم تعادل را نمى‏توان به موجب قانون يا سياست عمومى برطرف كرد و به طور یقین علم معانى و بيان هم نمى‏تواند آن را برطرف كند. تنها فعاليت‏هاى كارآفرينانه است كه با تخصيص مجدد منابع مى‏تواند اقتصاد را به حالت تعادل بازگرداند. «ماكس وبر» جامعه‏شناس آلمانى اولين فردى بوده است كه در اين حوزه‌ی علمى به كارآفرينى توجه كرده است، در تعريف «وبر» كارآفرينى يك فرآیند اجتماعى است كه در آن كارآفرين با اشتياق و پشتكار در كار، خويشتن خويش را پيدا مى‏كند و از بند عادات و سنت‏هاى مرسوم رها مى‏شود. او معتقد است كه فرهنگ كارآفرينى در سطح تعاملى انسان‏ها با يكديگر شكل مى‏گيرد و شخصيت، ارزش‌ها، نگرش‏ها و باورهاى فرد نسبت به كارآفرينى تحت تأثیر تعامل وى با ساير افراد جامعه شكل گرفته و تكامل پيدا مى‏كند

12 فرآیند کارآفرینی 1ـ شناسایی و ارزیابی فرصت 2ـ تدوین طرح تجاری
3ـ تأمین منابع مورد نیاز 4ـ اداره بنگاه تأسیس شده

13 ويژگى‏هاى شخصيتى كارآفرين‏
تعهد، قاطعيت، پايدارى، پشتكار عزم، يكپارچگى، اعتماد حل مشكل، هدف‌گرايى، بصيرت، قدرت درك، هوشمندى، فراست شغلى‏ قدرت انگيزش كامل در انجام كار، توفيق‏طلبى انتظار موفقيت اعتمادبه‏نفس، متكى‏به‏خود، خودآگاه‏ تشكيل تيم، توانايى انگيزش يادگيرى از اشتباهات، سرمايه‏گذارى در فرصت‌ها رفتار / عملكرد ابتكار قبول‏مسئوليت‏شخصى‏ مرکز کنترل درونی كنترل عملكرد تحمل ابهام‏ استفاده از پول به عنوان معيار اولويت به كار هدف خلق، نوآورى‏ وابتكارى جديد رشدكارى نتايج موفقيت‏ شكست محيط فرصت‌ها عدم قطعيت ابهام‏

14 فرآیند کارآفرینی 2ـ مدل «فِراى»: از نظر «فراى» سه عامل در انگيزه‌ی كارآفرين براى تأسيس يك شركت نوپا دخالت دارند. كه عبارتند از: متغيرهاى مقدم، متغيرهاى تسريع‏كننده و متغيرهاى توانبخش. ـ عوامل مقدم: اين موقعيت‌ها يا ويژگى‏ها، عواملى هستند كه باعث مى‏شوند فرد به طور خودآگاه يا ناخود آگاه امكانات كارآفرينى را مورد بررسى قرار دهد. براى مثال، بسيارى از كارآفرينان در خانواده‏هايى كارآفرين به دنيا مى‏آيند. ـ عوامل تسريع كننده: حادثه يا موقعيتى است كه به طور ويژه‏اى عمل كارآفرينى را سرعت مى‏بخشد. براى مثال اخراج از يك كار مى‏تواند يك عامل تسريع كننده باشد. ـ عوامل توانبخش: فرد كارآفرين تنها يكى از اجزاء تشكيل دهنده شركت‏هاى نوپاى كارآفرينانه است. دو جزء فرصت و منابع در تصميم‏گيرى براى تأسيس شركت‏هاى نوپا، حياتى مى‏باشند و عوامل توانبخش ناميده مى‏شوند

15 باورهای اشتباه راجع به کارآفرینی
كارآفرينان اهل عمل هستند نه اهل انديشه كارآفرينان متولد می‌شوند، ساخته نمی‌شوند كارآفرينان همه مبتكرين هستند كارآفرينان وصله‌هاي ناجور علمي و اجتماعي مي‌باشند كارآفرينان تنها به دنبال سود هستند و تمام نياز ایشان پول است تمام نياز كارآفرينان خوش شانسي است براي كارآفرينان بي‌اطلاعي نعمتي است كارآفرينان در جستجوي موفقيت، شكست‌هاي زيادي را تجربه مي‌كنند كارآفرينان حد نهايي خطرپذيران هستند

16

17 خلاقيت يك توانايى فردى است كه مى‏تواند به يك اختراع يا ايده‏اى بكر توسط فرد خلاق منجر شود.
نوآورى فرآیندی است كه اختراع يا ايده را به محصول يا خدمتى كه قابل عرضه در بازار است تبديل مى‏كند. كارآفرينى ويژگى فردى است كه با عزمى راسخ و با وجود موانع بسيار در رساندن يك محصول و يا ارایه‏ی خدمت جديدى به بازار فرآیند نوآورى را با موفقيت هدايت مى‏كند.

18 تعاریف خلاقيت‏ «گيلفورد»ر نظريه‏اش دو عامل «تفكر واگرا» و «تفكر همگرا» را از يكديگر جدا مى‏كند و كليه‏ی خلاقيت را در «تفكر واگرا» مى‏داند. «تفكر واگرا» تفكرى است كه به جهات مختلف سير مى‏كند و براى حل مسئله به خلق راه‏حل‏هاى بسيار متنوع، متفاوت و نوين مى‏پردازد. برعكس در «تفكر همگرا» فرد مى‏كوشد تا با ادغام اطلاعات به روش منطقى فقط به پاسخ صحيح برسد. «كيتينگ»مفهوم خلاقيت را توسعه‏ی بيشترى بخشيده و براى ايجاد رفتارى خلاق، رشد و تحول چهار دسته از مهارت را ضرورى مى‏داند: توانايى تفكر واگرا در فرد كه با خلق راه‏حل‏هاى بسيار متفاوت دامنه‏ی وسيعى از ابعاد و زواياى مختلف يك مسئله را در نظر مى‏گيرد. داشتن معلومات وسيع و تجربه مفيد در زمينه خلاقيت‏ توانايى برقرارى ارتباط با ديگران به منظور تبادل تجربيات و معلومات‏ توانمندى فرد براى تجزيه و تحليل انتقادى، زيرا فرد در جريان شكل‏گيرى خلاقيت و به دليل ذهن‌انگيزى به راه‏حل‏هاى متعددى مى‏رسد كه براى انتخاب راه‏حل صحيح و كنار گذاشتن راه‏حل‏هاى ديگر داشتن قدرت قضاوت و نقادى دقيق ضرورى است.

19 تعاریف خلاقيت به نظر «وايزبرگ» خلاقيت زمانى شكل مى‏گيرد كه فرد راه‏حل تازه‏اى براى مسئله‏اى كه با آن روبه‏رو شده به كار ببرد. اين تعريف شامل دو عنصر است؛ اول راه‏حل مسئله و دوم تازه و نو بودن راه‏حل براى حل كننده‏ی مسئله

20 عناصر خلاقيت انگيزه (درونی و بيرونى) مهارت‏هاى مربوط به موضوع
مهارت‏هاى مربوط به خلاقيت

21 افراد خلاق چگونه فكر مى‏كنند؟
تفکر همگرا تفکر واگرا شکل 2-2 شکل 3-2

22 فرآيند خلاقيت «آلبرشيت» معتقد است كه خلاقيت پنج مرحله دارد كه اين مراحل به ترتيب عبارتند از: جذب اطلاعات، الهام، آزمون، پالايش و عرضه، او مى‏گويد: شخص خلاق، اطلاعات اطراف خود را جذب مى‏كند و براى بررسى مسائل به بررسى و جست‏وجوى راه‏هاى مختلف مى‏پردازد در اين هنگام ذهن فرد خلاق با استفاده از اطلاعات خام به طور غير محسوس آغاز به كار مى‏كند و پس از تجزيه، تحليل و تركيب اطلاعات راه‏حلى براى مسئله عرضه مى‏كند.

23 مهارت‏هاىمربوط به موضوع
فرآيند خلاقيت انگيزه مهارت‏هاىمربوط به موضوع مهارت‏هاى‏خلاقيت ایجاد پاسخ اثبات پاسخ ت ÷سخ آمادگی عرضه مسئله موفقيت شكست يك قدم جلو پايان بازگشت به مرحله اول

24 موانع خلاقيت‏ 1ـ آموزش ناهمسو با كارآفرينى و خلاقيت
2ـ استفاده از الگوهاى قالبى 3ـ شتابزدگى در ارزيابى 4ـ تأكيد بر مفروضات قبلى 5ـ فشارهاى اجتماعى 6ـ چاره‏جويى‏هاى كوتاه مدت 7ـ عدم تمایل به تغییر همچنین از جمله موانع فردی خلاقیت می‌توان به موارد زیر اشاره نمود: مشغله‏ی زیاد و درگیری بیش از حد با مسئله داشتن اهداف متضاد نداشتن استراحت کافی ترس از انتقاد عدم تمرکز ذهنی و وجود استرس خودپرستی و غرور عادت زدگی منفی نگری و عدم اعتماد به نفس

25 پرورش استعدادها و مهارت‏هاى خلاقيت
1ـ جلوگيرى از قضاوت فورى‏ 2ـ درك اصل مطلب‏ 3ـ شك و ترديد 4ـ تجسم قوى‏ 5ـ تخيل‏ 6ـ نگرش جديد

26 تكنيك‏هاى خلاقيت تکنیک طوفان ذهنى 1ـ تعويق قضاوت
دو اصل اساسى 1ـ تعويق قضاوت 2ـ توليد ايده‏ى بيشتر با رسيدن به بهترين ايده قوانين و مقررات 1ـ انتقاد ممنوع است 2ـ چرخش آزاد با استقبال روبرو مى‏شود. 3ـ بيش از حد لزوم ايده توليد كنيد. 4ـ تلفيق و بهبود پيشنهادات

27 تکنیک طوفان ذهنى تعريف مسئله: قبل از هر چيز بايد مسئله را تعريف كرد.
شروع ايده يابى: سپس رئيس جلسه از اعضا مى‏خواهند ايده بدهند. تعيين محدوديت زمانى: براى خود مهلت معينى معلوم نماييد. بررسى ايده‏ها: در اين مرحله تعدادى از بهترين ايده‏هاى داده شده مورد بررسى قرار مى‏گيرد

28 تکنیک طوفان ذهنى اقتباس: « اين را شبيه چه مى‏توانم بسازم»
تعديل:« اگر اين كمى تغيير داده شود چه مى‏شود؟» جانشينى: «به جاى اين، چه چيز ديگرى مى‏توانم وارد كنم؟ اگر اين جزء نباشد چه چيز ديگرى مى‏تواند جاى آن قرار داد؟» جمع (به حداكثر رساندن): «اگر درباره‏ی اين موضوع اغراق شود چه مى‏شود؟ غول پيكر چطور؟» ضرب: «مى‏توان اين را دو برابر كرد؟» تقسيم:« اگر اين بيش از حد كوچك. مينياتورى شود...؟» تفريق: «چطور است اين جزء را از قلم بيندازيم؟»

29 تكنيك « چرا؟» تكنيك چرا دقيقا مثل چراهاى مكرر كودكى است كه کودکان براى گسترش فهم خود از دنياى اطرافشان از والدين مى‏پرسند. اما با اين تفاوت كه در بزرگسالى بايد ياد گرفته‏هايمان را زير سؤال ببريم؛ اين تكنيك براى ايده‏يابى و ايده‏پردازى به کار مى‏رود. به عنوان مثال براى شناسايى و تعريف درست و كامل مسئله مى‏توان از اين تكنيك استفاده كرد و در حين پرسش و پاسخ نيز مى‏توان ايده‏هاى جديدى در رابطه با موضوع بدست آورد. بايد توجه داشت كه سؤالات تا آنجا ادامه پيدا مى‏كند كه به يك بصيرت و بينش برسيم. حتى اگر به جواب مفيدى رسيديم و يا به رويكرد جديد و اثربخشى دست يافتيم، بايد مسئله را به شكلى ديگر از نو مطرح نموده و فرآیند پرسش و پاسخ را ادامه دهيم

30 تكنيك پى. ام. آى (P.M.I) . نام اين تكنيك برگرفته از حروف اول سه كلمه به معنى افزودن، به معنى كاستن و به معنى جالب مى‏باشد. روش كار چنين است كه ابتدا فرد توجهش را به نكات مثبت موضوع يا پيشنهادها و سپس به نكات منفى و نهايتا به نكات جالب و تازه‏ى آن كه نه مثبت است و نه منفى، معطوف مى‏كند و در پايان نسبت به تهيه ليست نكات مثبت يا مزاياى موضوع، ليست موانع، محدوديت‏ها و نكات منفى موضوع و ليست نكات جالب و تازه‏ى موضوع اقدام مى‏كند.

31 تكنيك «چه مى‏شود اگر...؟» به طور كلى براى خلاقيت باید فكر، از قالب‏هاى ذهنى، شرايط موجود، پيش فرض‏ها، عادات و استانداردها آزاد شود تا بتواند موضوع را از زواياى مختلف رويت و ايده‏هاى جديدى را تداعى كند. بر همين اساس اين تكنيك كمك شايانى به آزاد‌سازى فكر براى جمع‌آورى ايده‏هاى جديد مى‏كند. در اين روش توصيه مى‏شود براى يافتن ايده‏هاى جديد از سؤالات «چه مى‏شود اگر...؟ » استفاده كنيد و آن را به قدرى تكرار و تمرين كنيد كه برايتان يك عادت شود.

32 تكنيك اسكمپر SCAMPER S نماينده واژه Substitution به معنى جانشين سازى است. يعنى اينكه «چه چيزى را مى‏توان جانشين X نمود؟» اين يك سؤال طلايى است كه در طول تاريخ به انسان‏هاى خلاق و مبتكر كمك شايانى نموده است. چه مواردي را مي‌توانيم به‌جاي موارد فعلي به كار بريم؟ از چه فرآیند ديگري مي‌توانيم استفاده كنيم؟ چه نيروي محرك ديگري بهتر كار مي‌كند؟ به جاي تبليغ در تلويزيون از چه روش ديگري مي‌توانيم تبليغ كنيم؟ به جاي او چه كسي را. ..؟ به جاي آن چه چيزي. ..؟

33 تكنيك اسكمپر SCAMPER C نماينده واژه Combine به معنى تركيب كردن است.
چه ايده‌هایي را مي‌توان تركيب كرد؟ اگر مخلوط شود چطور؟ يك آلياژ چطور؟ تركيب هدف‌ها چطور است؟ چطور است به طور دسته‌جمعي. ..؟ دسته‌اي از انواع مختلف چطور است؟ چطور است واحدهاي سازمان را ادغام كنيم؟

34 تكنيك اسكمپر SCAMPER A نماينده واژه Adapt به معنى رفاه، سازگارى و تعديل كردن است. حال بهتر است از سؤالات زیر استفاده شود: اين را شبيه چه چيزي مي‌توانيم بسازيم؟ آيا چيز مشابهي وجود دارد كه بتوان از آن اقتباس كرد؟ چه ايده‌هاي ديگري پيشنهاد مي‌كنيد؟ اين به چه چيز شبيه است؟

35 تكنيك اسكمپر SCAMPER M نماينده واژه Maginfy به معنى بزرگ سازى است.
چه تغييري مي‌توانيم در اين موضوع بدهيم؟ چطور است شكل، رنگش، سرعتش و. .. را تغيير دهيم؟ آيا بايد بزرگ‌تر، قوي‌تر، باارزش‌تر،. .. گردد؟ چه تغييري در فرآیند آن مي‌توانيم بدهيم؟ اگر آن را انحنا دهيم، چه اتفاقي مي‌افتد؟ چرا آن را چند برابر نكنيم؟

36 تكنيك اسكمپر SCAMPER P نماينده واژه Put to other uses به معنى استفاده در ساير موارد است. چه استفاده‌هايي مي‌توان از مواد زايد كرد؟ چگونه مي‌توان اين موضوع را تغيير داد تا براي كاربرد جديد مناسب گردد؟ در چه محصولات ديگري مي‌توان از مواد مؤسسه استفاده كرد؟ كاربردهاي ديگر استعدادهاي اين فرد چيست؟ با محصولات مردود شده يا ايده‌هاي شكست خورده چه مي‌توان كرد؟

37 تكنيك اسكمپر SCAMPER E حرف ابتداى واژه Ellimination است و معنى حذف كردن را دارد. آيا مي‌توان اين را سريع‌تر انجام داد؟ چگونه مي‌توان آن را متراكم‌تر، فشرده‌تر و جمع و جورتر كنيم؟ چه مي‌شود اگر كوچكتر شود؟ چطور است اين را از آن مجزا كنيم؟ چه چيزي را مي‌توان حذف كرد؟

38 تكنيك اسكمپر SCAMPER R نماينده واژه Reverse است و معنى آن معكوس سازى است. R در بعضی از کتابهای خلاقیت به جای کلمه Rearrange نیز به کار رفته است که می‌توان سؤالات زیررابرای آن به کار برد. چه مي‌شود اگر اين تسلسل تغيير داده شود؟ به چه نحو ديگري مي‌توان در ترتيب قرار گرفتن اينها تغيير ايجاد كرد؟ چه زمان ديگري براي آن كار بهتر است؟

39 تكنيك در هم شكستن مفروضات
LEFT

40

41

42 مثال: 9 دايره زير را تنها با 4 خط مستقيم به هم پيوسته به يكديگر وصل كنيد.
مساله، به روشي غير از راه‌حل‌هاي معمول حل مي‌شود.

43

44 توصيه‏هايى براى خلاقيت
مكان‏ها و زمان‏ها را كه به طور معمول ايده‏هاى جديدى به ذهنتان مى‏رسد، شناسايى كرده و سعى كنيد روزى يكبار در آن موقعيت قرار بگيرد مرتب با خود فكر كنيد، اگر مشكل يا مسئله‏ام حل شود چه خواهد شد. به آهنگ‏هاى الهام بخش بيشتر گوش دهيد. با افراد خلاق بيشتر معاشرت كنيد. به جاهايى كه تابحال نرفته‏ايد بيشتر مسافرت كنيد. به طبيعت بيشتر برويد؛ مخصوصا جاهايى كه تا بحال نرفته‏ايد. خلاقيت نمى‏تواند تحت شرايط فشار ايجاد شود. اگر عجله، تشويش يا مشغوليت و نگرانى زيادى داريد ابتدا آنها را برطرف نماييد. اشيايى را كه روى ميز يا جلوى چشمتان قرار مى‏دهيد، متنوع باشد. سعى كنيد گاهى مخالف عادت‏هاى خود رفتار كنيد.

45 توصيه‏هايى براى خلاقيت
دكوراسيون منزل و محل كار خود را مرتب تغيير دهيد. هميشه از نمايشگاه اختراعات و اكتشافات ديدن كنيد. از افراد غريبه يا بي‌خبر از موضوع، حتى بچه‏ها در حل مسئله‏تان استفاده كنيد. براى حل مشكل مورد نظرتان يك زمان ضرب العجل معين كنيد. خودتان را جاى موضوع يا مشكل گذاشته و از دريچه‏ى ديد آن نگاه کنيد. معما زياد حل كنيد. مراقب وسوسه‏ى ارزيابى اقتصادى قبل از موعد باشيد؛ محل و زمان مشخصى را براى كارهاى خلاق خود تعيين كنيد . به مشكلات به صورت فرصت نگاه كنيد. هميشه فكر نكنيد تنها يك پاسخ صحيح وجود دارد. هميشه از طريق منطق نمى‏توان به جواب رسيد. براى خلاقيت گاهى بايد تابع قواعد نبود.

46 توصيه‏هايى براى خلاقيت
از اين تيپ مفاهيم بپرهيزيد: اين‏ها تئورى است، اهل عمل باش. اشتباه چيز بدى است (نبايد اشتباه كرد). بازى يك عمل لغو و بيهوده است. اين به من مربوط نيست. ابله (احمق) نشو! شوخى موقوف! من خلاق نيستم.

47 توصيه‏هايى براى خلاقيت
حداقل ساعتى يكبار در مورد كارى كه در آن لحظه به آن مشغول هستيد، از خودتان سؤال كنيد. سؤال‏هايى از قبيل: چرا من بايد اين كار را انجام دهم، اگر انجام ندهم چه مى‏شود؟ چرا من بايد هميشه اين كار را به اين شكل انجام دهم؟ چه گزينه يا انتخاب‏هاى ديگرى را مى‏توان در اين مورد تصور كرد؟ چرا من فكر مى‏كنم جوابش اين است؟ چه كسى مى‏تواند ايده‏ی خوبى در اين مورد داشته باشد؟

48 توصيه‏هايى براى خلاقيت
متداول‌ترين جملات بازدارنده خلاقيت: نه شدني نيست (كه با تكان دادن سر و حال و هواي قاطعانه گفته مي‌شود) اين احمقانه‌ترين چيزي است كه تا به حال شنيدم آره، ولي اگر اين كار را بكني… (پيش‌بيني يك وضعيت مصيبت‌وار) ما سالها قبل اين ايده را امتحان كرده‌ايم. تا حالا كه كارها خوب پيش رفته؛ چه نيازي به اين كار هست؟ من اشكالي در روند كنوني كارها نمي‌بينم. زياد عملي به نظر نمي‌رسد. تا به حال هرگز چنين كاري نكرده‌ايم. بهتر است واقع بين باشيم. براي اين كار مهلت تعيين شده ـ وقت پرداخت به ايده تو نيست. در بودجه پيش‌بيني نشده است. شوخي مي‌كني؟ بهتر است از موضوع پرت نيفتيم. اين ايده‌هاي عجيب را از كجا آورده‌اي؟

49 بخش دوم: نوآورى «شومپيتر» عقيده داشت كه افرادى در بين ساير آحاد جامعه با خطرپذيرى اقدام به نوآورى كرده و با نوآورى آنها، فرآیند تخريب خلاق در درون نظام اقتصادى كامل شده و به اين ترتيب رشد و توسعه اقتصادى در اين نظام امكان‏پذير مى‏شود. به عبارت ديگر با فرآیند تخريب خلاق، مدام سازمان‌هاى كهنه و كم تحرك و با بهره‏ورى پايين، تخريب مى‏شوند و سازمان جديد جاى آنها را مى‏گيرند، اما اين جايگزينى با يك پديده خلاق توأم مى‏باشد. يعنى سازمان‌هاى جديد با ارایه‏ی محصول و خدمات جديد سبب تخريب سازمان‌هاى قبلى مى‏شوند و اين پديده منجر به بهبود وضعيت زندگى افراد جامعه و در نهايت توسعه اقتصادى مى‏شود. «پيتر دراكر» مى‏گويد وجود نوآورى در كارآفرينى به قدرى ضرورى است كه مى‏توان ادعا نمود، كارآفرينى بدون آن وجود ندارد و خلاقيت نيز بدون نوآورى نتيجه‏اى را حاصل نمى‏نمايد. بنابراين در اين قسمت به تشريح تعاريف، انواع فرآیند و سطوح نوآورى پرداخته مى‏شود.

50 تعريف نوآوری نوآورى يا ابداع، كاربردى و عملى كردن افكار و انديشه‏هاى نو و بديع ناشى از خلاقيت است. نوآورى، تبديل خلاقيت (ايده نو) به عمل و يا نتيجه (سود) است. «آلبرشيت» نوآورى، فرآیند اخذ ايده‏ی خلاق و تبديل آن به محصول، خدمات و روش‌هاى جديد عمليات است. فرآیند اجراى خلاقيت يا به عبارتى تحقق بخشيدن و عملياتى كردن ايده‏هاى نو و به طور كلى تبديل خلاقيت به نتيجه‏ى عينى.

51 تفاوت خلاقيت و نوآورى‏ خلاقيت، فعاليت ذهنى و عقلايى براى به وجود آوردن ايده‏ى جديد و بديع است. حال آن كه نوآورى، تبديل خلاقيت به عمل يا نتيجه است.» او نوآورى را عمليات و مراحل مورد نياز براى نتيجه‏گيرى يك فكر بكر و واقعيت جديد مى‏داند

52 فرآيند نوآورى‏ محيط سازمان مسايل يا موقعيت‌ها مشتريان شركت‏هاى رقيب
محيط سازمان مسايل يا موقعيت‌ها مشتريان شركت‏هاى رقيب قوانين مقررات نيروى كار نيازها اجرا تطبيق) پذيرفتن) عرضه كنندگان مواد اوليه سازمان‌هاى مشاور كتاب‏هاومنابع ‏تحقيقاتى ايده (نظر( منابع خلاقیت ها و ابتکار عمل‌های فردی یا گروهی

53 ويژگى‏هاى نوآورى‏ نوآورى با عدم اطمينان (ترديد) همراه است.
فرآيند نوآورى يك تناقض را برطرف مى‏كند. نوآورى مرزها را در هم مى‏نوردد. فرآيند نوآورى مبتنى بر دانش افزايى و يادگيرى است.

54 انواع نوآورى‏ «شومپيتر» در نوشته‏هاى خود انواع نوآورى را به صورت زير از يكديگر تفكيك مى‏كند: نوآورى در منابع و مواد خام اوليه: نوآورى در محصول: نوآورى در روش‌ها و فرآیند توليد: نوآورى در تشكيلات و سازمان ادارى و اجرايى: نوآورى در بازار (ورود به بازارهاى جديد):

55 موانع نوآورى‏ عدم تشويق و حمايت از پيشتازان و حاميان نوآورى؛
نپذيرفتن ريسك، شكست و اشتباه‏هاى كاركنان دسترسى نداشتن به منابع امكانات و تجهيزات؛ نداشتن وقت آزاد براى فكر كردن درباره‏ى ايده‏ی نو؛ دست به دست گرداندن پيشنهادها و ايده‏هاى نو براى اخذ تاييد؛ پاسخ ندادن سريع به ايده‏ها و پيشنهادهاى جديد عدم اطمينان از سرقت ايده‏ها؛ عدم آگاهى از معيارهاى ارزيابى ايده‏هاى نو؛ ناآگاهى كاركنان نسبت به توقع و انتظار مديريت از خلاقيت تك تك افراد؛ انزواى مديريت ارشد؛

56 موانع نوآورى دسترسى نداشتن به اطلاعات موثق، شفاف، مرتبط و به‌موقع؛
ساختار مكانيكى؛ افق زمانى كوتاه مدت براى سودآورى؛ فقدان سيستم پاداش و پيشنهادهاى اثر بخش و سريع؛ تعارض، تنش و نارضايتى كاركنان؛ دلگرمى زياد از حد مديريت؛ اعتقاد به اينكه نوآورى به راحتى بدست مى‏آيد؛ مبارزات و سياست بازى‏هاى سازمانى؛ اطلاعات بيش از حد؛ فقدان دورنماى مشترك نسبت به نوآورى؛

57 سطوح نوآوری ‏ راه‏حل‏هاى معمولى و بديهى 32%
راه‏حل‏هاى معمولى و بديهى 32% نوآورى‏هاى كوچك در يك موضوع 45% نوآورى بزرگ در يك تكنولوژى 18% نوآورى خارج از محدوده تكنولوژى 4% اكتشاف %

58 ابتدايي‌ترين مفهوم مربوط به كسب و كار موفق:
«چارلز كترينگ» مي‌گويد: «در كسب و كار، آن كسي كه هرگز درباره‌اش فكر نمي‌كنيد و او را نمي‌شناسيد، مي‌نشيند و كل جريان را كنترل مي‌كند. آن شخص، مشتري شما است. هميشه گفته‌ام تمام سود و زياني كه در دفاتر يك توليدكننده ديده مي‌شود، حاصل تشويق‌ها و تحذيرهاي مشتريان است.»

59 فرهنگ كارآفرينى فرهنگ كارآفرينى، خلاقيت و نوآورى مجموعه‏ی ارزش‏ها، نگرش‏ها، هنجارها و رفتارهايى است كه هويت افراد كارآفرين را تشكيل مى‏دهد. افراد كارآفرين و خلاق سعى مى‏كنند با نوع متمايز نگاهشان به پديده‏هاى اطراف و شيوه‏ی متفاوت رفتارشان در مواجه با پديده‏هاى پيرامون خود، دست به فعالیت‌های كارآفرينانه بزنند و محصول و خدمت جديدى به جامعه ارایه نمايند.

60 فرهنگ كارآفرينى از آنجایي كه فرهنگ به مفهوم مجموعه‏ی ارزش‏ها، نگرش‏ها، هنجارها و رفتارهايى است كه هويت يك جامعه را تشكيل مي‌دهند؛ كارآفرينان به عنوان بخشى از جامعه پيرامونى، از مجموعه‏ی ارزش‏ها، نگرش‏ها، هنجارها و رفتارهاى متمايزى برخوردارند كه مى‏توان به آن خرده‏فرهنگ كارآفرينى اطلاق نمود.

61 «ژزف مك گواير» نقش كارآفرينى در جوامع مختلف را باتوجه به تنوع فرهنگى متفاوت مى‏داند و به نظر وى منابع طبيعى و سرمايه‏ی نقدى، ممكن است يكسان باشد اما آنچه بايد در درك تفاوت رفتار، مورد توجه قرار داد، عواملى است همچون: عقايد اجتماعى هنجارها پاداش رفتارها آرمان‏هاى فردى و ملى مكاتب دينى

62 بنابراين مى‏توان گفت كه قسمت اعظم فرهنگ كارآفرينى در جوامع كنونى متأثر از نهادينه شدن فرهنگ علم در جامعه است. واژه‌هايى مانند: مديريت علمى، اقصاد مبتنى بر دانش، خلاقيت در صنعت، نوآورى و... در سمينارها و همايش‏ها بسيار بكار برده مى‏شود و همه اينها گواه اين ادعا است كه فرهنگ كارآفرينى در محيطى امكان‏پذير است كه هنجارهاى غالب بر آن محيط، ارزش‌ها و باورهاى فرهنگ كار و علم را تقويت نمايند.

63 فرهنگ كار در غرب‏ تأکیدى كه در ايدئولوژى غرب به ويژه در آمريكا بر كار به عنوان «بروز جوهر اصلى وجود انسان» شده است و اينكه حيات انسان با كار تبلور مى‏يابد نشانه‏ی اهميت يافتن كار در اين جامعه به عنوان ارزش فى‏نفسه است.

64 «ماكس وبر» در كتاب خود تحت عنوان «اخلاق پروتستانى وروح سرمايه‌دارى» سعى كرد رفتار سرمايه‏داران را به عنوان افرادى كه به كار و توليد به عنوان ارزش فى‏نفسه مى‏نگرند و نه به عنوان وسيله‏اى براى دستيابى به رفاه بيشتر، براساس اخلاق پروتستانى (كالونى) تشريح مى‏كند. او با طرح اين سؤال كه كدام ارزش و عقايد، پيروان مكتب كالون را به فعاليت، كار و توليد مداوم و پيوسته سوق مى‏دهد و كدام نظام ارزشى چنين امرى را موجه و مشروع مى‏سازد و به عقايد و ارزش‏هاى ارایه شده در ديدگاه كالونى اشاره مى‏كندو نشان مى‏دهد تفسير جديد كالون از دين مسيح و نگاه وى به جهان و نيز جايگاه انسان در جهان و رابطه‏ی وى با خدا، على‏رغم سوق دادن فرد به سوى رفتار زاهدانه، معتقد به اين عقايد را به تلاش مداوم وامى‏دارد. در حالى كه تفسير كاتوليكى از مسيحيت چنين مكانيسمى را در جامعه فراهم نمى‏سازد

65 پاكدينان، پيروان مكتب كالوينيست هستند
پاكدينان، پيروان مكتب كالوينيست هستند. كالوين يك شخصيت مذهبى پروتستان بود كه اعتقاد داشت كار كردن در روى زمين يك دستور الهى است و هر پيشه بايد به دقت انتخاب شده و تعقيب شود. اگر كسى شغلى را انتخاب مى‏كرد از او انتظار مى‏رفت رفتارى مانند يكى از برگزيدگان خداوند بر روى زمين را داشته باشد. عقايد كارى كالوينيست نه تنها به پشتكار افراد كمك كرد بلكه سبب پرهيز از تسامح و تساهل در آنها شد. مؤمنان اين مكتب پول‏هاى خود را پس‏انداز كردند و اعتقاد داشتند كه اين پول از طريق خداوند براى پيشخدمتى در اختيار آنان قرار گرفته است و به عنوان پيش‏خدمت خداوند آنها احساس مسئوليت كرده كه پول را جهت ارتقاء بهره‏ورى استفاده كنند. كلوينيست‏ها پول‏هاى خود را در مؤسسات بهره‏ور سرمايه‏گذارى و راه را براى انقلاب صنعتى و پيشرفت‏هاى ناشى ار آ ن هموار كردند.

66 آنچه بيش از همه توجه «هندى» را جلب مى‏كند، خوش‏بينى مردم آمريكاست
آنچه بيش از همه توجه «هندى» را جلب مى‏كند، خوش‏بينى مردم آمريكاست. اعتقاد استوار و بى‌چون و چراى آنان به اين كه فردا مى‏توانند و بايد بهتر از امروز باشند. به نظر هندى، نيروى برآمده از خوش‌بينى، توأم با اعتقاد «پاكدينان» در قداست كار و حرمت ثروت ناشى از كد يمين و عرق جبين، راز توفيق و كاميابى مردم آمريكاست. بيشتر آمريكایيان عقيده دارند كه فردا مى‏تواند بهتراز امروز باشد و خود را براى ساختن آينده‏اى بهتر مسئول مى‏دانند و هر كارى كه از دستشان برمى آيد انجام می‌دهند. «رابرت هيوز» استراليايى مى‏گويد كه ارزش‏هاى «پاكدينان» در رگ و پى جمع عظيمى از آمريكاييان تزريق شده است. آنان بذر اخلاق كار و نيز تقدم مذهب را در حدى كه جز در دنياى اسلام سابقه نداشت، در بستر زندگى آمريكايى‏ها كاشتند.

67 فرهنگ كار در ژاپن‏ در دايرة المعارف ژاپنى، فرهنگ اين چنين تعريف شده است: «تلاش براى استفاده از طبيعت يا منابع طبيعى در بهتر كردن زندگى انسان (نوع بشر)» كه داراى دو بعد زير مى‏باشد: الف ـ دانش، هنر، مذهب وسایر ثمره‏ی فعالیت‌های روحى انسان‏ ب – ثمره‌ى فعالیت‌های فنى كه مترادف كلمه تمدن است‏ تعريف فرهنگ، در عبارت بالا هم به معنى به فعليت رساندن استعدادها و امكانات طبيعى براى تنظيم و بهتر كردن زندگى نوع بشر در نظر گرفته شده است و هم به معنى استعدادها و امكانات و پديده‏هاى عالى انسانى، مانند علم، هنر، مذهب و ساير ثمره‏هاى فعالیت‌های روحى انسان.

68 پيشرفت ژاپن نيز بيش از همه مديون بالا بودن بهره‏ورى كار بوده است كه در سايه تلاش زياد و احساس مسئوليت حاصل شد. براى آنها كار فراتر از وسيله معاش است، اما در ايران آن روحيه سخت‌كوشى در ميان مردم ديده نمى‏شود. در حقيقت ما كار مى‏كنيم تا زندگى كنيم اما در كشورهاى صنعتى و ژاپن زندگى مى‏كنند تا كار كنند. كار مهمترين عامل پيشرفت و توسعه است و در كشورهاى جهان سوم كم‏كارى، كاهلى و عدم احساس‌مسئوليت دربين تعداد زيادى از مردم رايج است.

69 فرهنگ كار در ايران‏ در ساختار كلى و سطح كلان جامعه، بخصوص ارزش‏هاى موبوط به نظام سياسى، ارزش‏هاى غالب بطور عمده انتسابى بوده است و ارزش‏هاى اكتسابى كه تقويت كننده‏ی كار و خلاقيت و نوآورى به عنوان ارزش فى‌نفسه است جايى نداشته يا جايگاهى محدود به خود اختصاص داده است. اهميت نسبت در اشغال مناصب و تخصيص منابع، اصل وراثت خاندانى سمت‏ها و بهره‏مندى از منابع كمياب، غلبه ارزش وابستگى و وفادارى شخصى بر لياقت و كاردانى، كه جوهره‏ی نظام سياسى موروثى در ايران را تشكيل مى‏دهد؛ از عواملى است كه در سطح كلان جامعه و فرهنگ با كار به عنوان ارزش فى‌نفسه، در تعارض بوده و كارآفرينى و خلاقيت و نوآورى را تضعيف كرده است.]15

70 همچنين وجود ارزش‏هايى چون اشرافي‌گرى، تجمل‏گرايى، رفاه‏طلبى و مصرف‏گرايى در فرهنگ مرتبط با نظام سياسى موروثى سبب مرگ خلاقيت و تولد مصرف زدگى شده است كه علت عمده‏ی اين معضل را بايد در وجود ثروت‏هاى ملى و استفاده‏ی نادرست و غير مدبرانه از آن جست وجو كرد.

71 و نه به خاطر مقتضيات تولدشان
فرهنگى كه خواستار پرورش كارآفرين باشد بايد مردم را به خاطر دستاوردهايشان و نه به خاطر مقتضيات تولدشان طبقه بندى كند.

72 از سوى ديگر در فرهنگ عمومى و اعتقادات دينى با وجود باورهايى همچون بى‏اعتنايى به مال دنيا، زشت شمردن انگيزه‏هاى مادى، تقبيح رفتار سودطلبانه، تأکید بر بى‏وفايى دنيا و كفايت حداقل معيشت، نمى‏توان انتظار كار و تلاش فوق العاده همچون كشورهاى پيشرفته داشت. همچنين جريان نوسانات اقتصادى در دوره‏ی گذشته و دست يافتن افراد به پول‏هاى بادآورده در جريان اين تغييرات، موجب شد، پول كه در مباحث اقتصادى به عنوان «كار تبلور يافته» شناخته مى‏شود؛ بصورت كالا و غنيمتى درآيد كه دستيابى به آن لزوماً با انجام كار همراه نيست بلكه زرنگى، اطلاع از اوضاع و مهم‏تر از همه «شانس و اقبال» بيشتر از كار در آن سهم دارد. اين عوامل به همراه «درآمد نفت» كه عمده‏ی آن را سود تشكيل مى‏دهد و توسط دولت به مصرف مى‏رسد، موجب شد پول به عنوان ارزش فى‌نفسه و تاحدى «مستقل از كار» و بيشتر وابسته به شانس و اقبال در جهت تضعيف كارآفرينى عمل كند.

73 راهکارهای توسعه‏ی کارآفرینی در ایران
اقتصاد جامعه فرهنگ سیاست کارآفرینی سیاست‌گذاری و قوانین فرهنگ عمومی

74 ديدگاه اسلام درباره‏ی كارآفرینی
به عقيده‏ی متفكر انديشمند، اقبال لاهورى، نقص در تفكر مسلمين است. ارزش‏هاى اسلام همگى حامى كار و تلاش و كسب ثروت و قدرت مسلمين هستند. اما اين نگرشهاى غلط مسلمين است كه سبب شده است آنها نتوانند به قدرت دست يابند. به نظر مى‏رسد برداشت‌هاى غلط و ديدگاه نادرست ما نسبت به اين ارزش‏ها سبب فاصله بسيار زياد بين كارآفرينى و فرهنگ عمومى شده است. در ادامه به چند مورد از اين مفاهيم و معانى كه به صورت نادرست از آن برداشت شده است، اشاره مى‏شود.

75 اسلام همواره بشر را متوجه اين نكته مى‏كند كه هر چه هست عمل است
اسلام همواره بشر را متوجه اين نكته مى‏كند كه هر چه هست عمل است. سرنوشت انسان را عمل او تشكيل مى‏دهد. اين يك طرز تفكر واقع بينانه و منطقى و منطبق با قوانين طبيعت است. قرآن كريم راجع به عمل، بسيار تأکید دارد و با تعبير رسا و زيبايى در اين خصوص مى‏فرمايد: «براى بشر جز آنچه كه كوشش كرده است هيچ چيز وجود ندارد . در اسلام سعادت و شقاوت فرد به عمل او بستگى دارد. عمل انسان به چيزى جز خواست و اراده‏ی خود او بستگى ندارد. در نتيجه انسان يك موجود متكى به خود و متكى به كردار و شخصيت خود مى‏شود كه اين امر عامل بيدارى، بينايى و توانايى است.

76 ديدگاه اسلام درباره‏ی توكل :
اسلام مى‏خواهد مردم مسلمان به خدا توكل كنند. اما توكل در قرآن يك مفهوم زنده، پويا و حماسى دارد. يعنى هر جا كه قرآن مى‏خواهد بشر را وادار به عمل كند و ترس‏ها و بيم‏ها را از انسان بگيرد،مدام متذكر مى‏شود كه از شكست نترس و به خدا توكل كن، تكيه‏ات به خدا باشد. ولى ديدگاه ما نسبت به توكل مفهومى وارونه دارد. وقتى مى‏خواهيم كارى را به تعويق بياندازيم و راجع به آن خوب فكر و تفحص و جستجو نكنيم، مى‏گوييم،به خدا توكل مى‏كنيم. در صورتى كه توكل كردن به خدا در مفهوم واقعى يعنى پذيرفتن مخاطرات و تحمل ابهام به منظور تكيه كردن به يك قدرت لايتناهى. اين باعث مى‏شود كه فرد بسيار ريسك‏پذير باشد و با دورانديشى و درايت، شجاعانه كار را پيش ببرد.

77 ديدگاه اسلام درباره‏ی زهد:
دو نوع زهد از نظر اسلام مطرود است: 1ـ دیدگاه اول: بعضى معتقدند فلسفه‏ی زهد اين است كه كار دين بجز كارهايى از قبيل: تجارت و زراعت و صنعت است و هر كدام از آنها به دنيايى جداگانه تعلق دارد. كار دين عبادت و كار دنيا كسب و كار و تجارت است و زهد يعنى رو آوردن از كار دنيا به كار آخرت. اين ديدگاه اشتباهى است كه بعضى كارها به دنيا تعلق دارد مانند :كسب و كار و تحصيل مال كردن، و اساساً به دنياى ديگر تعلقى ندارد. در مقابل، كارهاى ديگرى هستند كه تأثير مثبت و مفيدى در زندگى دنيا ندارد كه به آنها عبادت مى‏گويند و اين عبادات متعلق به دنياى آخرت هستند و زهد يعنى رهاكردن زندگى تا انسان براى كارهاى آخرت فراغت پيدا كند. 2ـ ديدگاه دوم: اعراض كردن از لذات دنيوى براى كسب لذات اخروى. اين ديدگاه معتقد است كه اگر انسان از لذت دنيا بهره‏مند شود از لذت آخرت محروم مى‏شود. به عبارت ديگر براى هر كسى يك مقدار اعتبار لذت قائل شده‏اند و او بايد آن را يا در دنيا و يا در آخرت وصول كند؟ اگر در دنيا وصول كرد حسابش تمام مى‏شود ،اما اگر وصول نكرد حق دارد در آخرت با سود سپرده گذارى بسيار بالا برداشت كند؟

78 زهد در اسلام يعنى انسان از امور مورد طبع خودش به خاطر هدفى بزرگتر و آرمانى دست بردارد. البته بايد دانست كه زهد واجب نيست بلكه يك فضيلت و يك كمال است، اما فضيلت و كمالى كه هدفش اعراض داشتن فرد از لذات دنيايى نيست. بلكه در اسلام در مواردى براى هدف‏ها و منظورهايى توصيه شده است كه انسان لذت پرست نباشد، خودش را در لذت‏هاى دنيا غرق نكند، حتى اگر خودش را در لذت‏هاى حلال هم غرق بكند، كار حرامى نكرده است، ولى اگر نكند يك كار اخلاقى بزرگ انجام داده است. اسلام براى چندين هدف قبول مى‏كند كه انسان در دنيا زاهد باشد، يعنى از لذت‏هاى حلال چشم بپوشد. مانند ايثار، همدردى، آزادى و آزادگى و درك لذات معنوى

79 بنابراين اسلام پيروانش را به قدرت فراخوانده است و دستورات آن نيز براى تقويت اراده و توان مسلمين است و از هر چيزى كه مانع اين پيشرفت مى‏شود، نهى كرده است. ولى اين نگرش غلط مسلمانان نسبت به اسلام است كه آنها را ضعيف نگه داشته است. البته بايد دقت داشت كه علم كارآفرينى سبب بعضى ناهنجاريها در اجتماع و فرهنگ عمومى نشود، نبايد علم كارآفرينى اصالت فرد و به تبع آن اصالت سود و اصالت لذت را كه برگرفته از نظام سرمايه‏دارى است وارد جامعه كند. آنچه از موضوعات فوق برداشت مى‏شود اينست كه نه تنها اسلام موافق كارآفرينى است بلكه كارآفرينان مسلمان با رعايت دستورات الهى مى‏توانند موفق‏تر و موثرتر از كارآفرينان ديگر جوامع و اديان ايفاى نقش كنند.

80 باورها و هنجارهای قالب بر محیط کسب و کار موفق
امروزه اصول اخلاقی در کسب وکار از اهمیت بالایی برخوردار است . عده‏ای بر این اعتقاد هستند که کارآفرینان تنها باید به هدف خود و در نتیجه سود بیشتر فکر کنند . آنها باید همه‏ی تلاش خود را در جهت کم کردن هزینه‌های تولید ، فروش و کسب درآمد بیشتر متمرکز کنند. آنها مسئولیتی در قبال محیط زیست ، معضلات اجتماعی و یا افراد جامعه ندارند . اما بدون داشتن بینش مثبت برای نوع بشر نه تنها هیچ معنا و هیچ هدفی باقی نمی‌ماند بلکه نمی‌توان در کسب و کار به موفقیت پایدار و دراز مدت دست یافت.

81 بسياري از كسب‌ و كارهاي تازه، منافع خود را مهم‏تر از مشتريان مي‌دانند
بسياري از كسب‌ و كارهاي تازه، منافع خود را مهم‏تر از مشتريان مي‌دانند. موقعيت‌هاي بسياري براي كلاه‌گذاشتن سر مشتري وجود دارد. تقلب، آنتي‌تز خدمت و ارزش است. در واقع، رفتاري متقلبانه، فرمولي قطعي براي شكست است. اگر شما به اين جرم‌ها متوسل شويد، به طور قطع زمين خواهيد خورد زیرا تقلب و طمع بسياري از شرکت‌ها را از پا انداخته است و صاحبان آنها را روانه‏ی زندان کرده است.

82 «برنارد اچ.كروگر»، مؤسس فروشگاه غذايي زنجيره‌اي مي‌گويد:
«هرچه بيشتر مردم را شناختم، برايم آشكارتر شد كه نمي‌توان آنها را گول زد. روش خدمتگزاري من به مشتري به نحوي با آنچه او مي‌خريد مرتبط بود. قيمت و ظاهر كالاها هم با آن ربط داشت. اينها موجب اولين خريد مي‌شدند. ولي آنچه باعث مي‌شد مشتري دوباره از ما خريد كند، رضايتي بود كه از خود آن كالا پس از استفاده حاصل مي‌كرد. اگر اين رضايت حاصل نمي‌شد، همه چيز از جمله مشتري از دست مي‌رفت».

83 هيچ شركتي بدون صداقت نمي‌تواند تعريف مردم را پشت سر داشته باشد
هيچ شركتي بدون صداقت نمي‌تواند تعريف مردم را پشت سر داشته باشد. هيچ كس به گول خوردن خود افتخار نمي‌كند.

84

85 هميشه افرادى هستند كه با علاقه‏ى زيادى از ايده‏هايشان صحبت به ميان مى‏آورند؛ از كارهايى كه تا به حال انجام داده‏اند و از كارهاى بزرگى كه مى‏خواهند به راه اندازند، مى‏گويند. بعضى از اين افراد هميشه در افكارشان سردرگم هستند. اينگونه افراد رؤياها و ايده‏هاشان را مرتب نمى‏كنند و خيلى وقت‏ها پيش مى‏آيد كه حرف قبلى خودشان را تغيير مى‏دهند؛ يا جور ديگرى آن را بيان مى‏كنند، يا اصلاً حرف ديگرى مى‏زنند. آيا مى‏شود صحبت‏هاى پراكنده را متمركزتر و دقيق‏تر در يك جا نوشت؟ يك كارآفرين مى‏گويد: «تا چيزى نوشته نشود وجود نخواهد داشت.»

86 طرح تجارى (Business Plan)

87 مزایای طرح تجاری زمان، تلاش، پژوهش و انضباط لازم در تهيه يك برنامه‏ی تجاري، كارآفرين را مجبور مي‌سازد كه به پروژه اقتصادي هدفمندانه‌تر و دقيق‌تر نگاه كند. تحليل‌هاي رقابتي، مالي و اقتصادي كه در برنامه‏ی تجاري وجود دارد، كارآفرين را مجبور مي‌سازد كه به فرضيات موفقيت پروژه‏ی اقتصادي، موشكافانه‌تر نگاه كند. از آنجا كه باید در برنامه‏ی تجاري به تمام زواياي پروژه‏ی اقتصادي توجه شود، كارآفرين راهكار‌هاي عملكردي و نتايج قابل انتظار را براي ارزيابان خارج، تهيه و امتحان مي‌كند. در برنامه‏ی تجاري اهداف را مي‌سنجد و معيارهاي سنجشي براي مقايسه پيش‌بيني‌ها و نتايج واقعي را فراهم مي‌كند. برنامه‏ی تجاري تكميل‌شده، يك ابزار ارتباطي براي منابع مالي خارجي است. همچنين ابزاري براي راهنمايي پروژه‏ی اقتصادي به سوي موفقيت است. برنامه‏ی تجاري براي تامین کنندگان منابع مالي، مزاياي زير را دارد: برنامه‏ی تجاري براي منابع مالي، پتانسيل بازار را به دقت بيان مي‌كند و براي به دست آوردن قسمتي از آن بازار راه‌هايي ارایه مي‌دهد. با استفاده از بيلان‌هاي مالي احتمالي، برنامه تجاري توضيح مي‌دهد كه آيا اين پروژه اقتصادي نياز به دريافت وام دارد يا سود ويژه‏ی خالصي دارد. برنامه، خطرات بحراني و موارد مهم را با بحث‌هاي موشكافانه مشخص مي‌كند و شانس موفقيت پروژه اقتصادي را افزايش مي‌دهد. با نگاه كلي به پروژه، برنامه‏ی تجاري ديد كامل و فشرده‌اي از اطلاعات لازم براي ارزيابي مالي و تجاري در اختيار منابع مالي قرار مي‌دهد. ]1[

88 طرح تجارى يك صفحه‏اى «طرح تجارى» نوشتن مهم‏ترين چيزى است كه براى شروع يك كسب و كار بايد تهيه كرد. به قولى «طرح تجارى» براى كارآفرين يك نقشه‏ی راه است. اما براى نوشتن يك طرح تجارى بايد از كجا شروع كرد؟ «جيم هوران» كه خود را يك كارآفرين مى‏داند، معتقد است كه كار، پيچيده، منابع، محدود و وقت، طلاست. جايى براى اشتباهات بزرگ وجود ندارد؛ ولى نوشتن يك طرح تجارى وقت زيادى مى‏گيرد. لذا جيم هوران روشى نوين براى نوشتن طرح تجارى و برنامه‏ريزى كارى تدوين نمود و اين روش را «طرح تجارى يك صفحه‏اى» نام نهاد.

89 اجزای طرح تجاری چشم‏انداز مأموریت اهداف استراتژى برنامه

90 چشم انداز سوال کلیدی: فعاليتتان را چطور تصوير مى‏كنيد؟
چشم‏انداز بايد مفصل، پر محتوا و آرمانى باشد؛ بايد ذهن را تحريك كند، خواننده را سر ذوق بياورد و در عين حال تصوير واضحى از كار ارایه بدهد.

91 سوالات تحریک کننده ذهن چی ؟ چرا؟ چگونه ؟ کی ؟ کجا ؟

92 چی؟؟؟ در این قسمت ذهن بر روی ماهیت و چیستی کار متمرکز می‌شود.
بهتر است با استفاده از تکنیک طوفان ذهنی فردی موضوع را در وسط صفحه‌ای نوشته و هر آنچه به آن مرتبط می‌شود بر روی کاغذ نوشت. بعد هریک از موضوعات مرتبط را جداگانه در کاغذ دیگری نوشته و سعی کنید باز هم موضوعات مرتبط را پیدا کنید . تا ذهن شما ابعاد دیگری از کار را تداعی کند .

93

94

95

96

97

98 چرا؟ چرا اين فعاليت ايجاد مى‌شود؟
باید سعى نمود در اين قسمت از تكنيك «چرا» استفاده كرد. گاهی آنقدر کار بدیهی به نظر می رسد که هرگز این سؤال پرسیده نمی‌شود، اما بیشتر مواقع، دانستن دقیق چرایی کار به چگونگی آن کمک شایان ذکری می‌کند. چرا اين فعاليت ايجاد مى‌شود؟ مشتريان چرا از اين خدمات و محصولات استفاده مى‏كنند؟ چرا بانك و سرمايه‏گذار و ديگر تأمين‌كنندگان منابع بايد هزينه‏هاى اين كار را تأمين كنند؟

99

100 چگونه؟ چگونه منابع تخصیص داده می‌شود؟ چگونه هزینه‌ها تأمین می‌شود؟
برای ذهن‌انگیزی بیشتر از تکنیک «چه می‌‌شود اگر» استفاده شود. چگونه منابع تخصیص داده می‌شود؟ چگونه هزینه‌ها تأمین می‌شود؟ چه توانمندی در تیم کارآفرین وجود دارد؟ قرار است سرمايه و هزينه‏هاى اين فعاليت از كجا تأمين شود؟

101 کجا؟ سعی کنید به بعد مکان طرح خود فکر کنید شاید یادآوری بعد مکانی کار از لحاظ محلی، منطقه‌ای، ملی و یا بین‌المللی ایده‏ی جدیدی را در ذهن شما بوجود آورد. شركت شما محلى، منطقه‏اى، ملى يا بين‏المللى است؟

102 کجا ؟؟؟ سعی کنید به بعد مکان طرح خود فکر کنید
شاید یادآوری بعد مکانی کار از لحاظ محلی، منطقه‌ای، ملی و یا بین‌المللی ایده‏ی جدیدی را در ذهن شما بوجود آورد. شركت شما محلى، منطقه‏اى، ملى يا بين‏المللى است؟ کجا ؟؟؟

103

104 كى؟ در اینجا کیستی طرح شما مشخص می شود .
باید تمام ذینفعان طرح را در ذهن خود مرور کرد تا بتوان منافع همه را در طرح لحاظ نمود و بین این منافع تعادل برقرار کرد. مشترى‏ها چه كسانى هستند؟ همکاران استراتژيك شما چه کسانی هستند؟ چه كسانى مى‏توانند نظرات تخصصى و استراتژيك بدهند و در رشد صحيح اين فعاليت كمك كنند؟ آیا نمی توان افراد یا سازمانهای دیگری را در طرح ذینفع قرار داد ؟

105 كِى؟ آیا بعد زمان، ایده‏ی جدید و یا فرصتی را در اختیار قرار نمی‌دهد؟
چه موقع قرار است اين فعاليت اقتصادى راه بيفتد؟ چه موقع به فضاى ادارى، توليد، توزيع نياز خواهد بود؟ چه موقع بايد انتخاب، آزمايش و قابل استفاده شوند؟ چه زمان فرصت مناسبی برای این کار است ؟

106 سعی کنید نکات مثبت و منفی و جالب طرح خود بیان نمائید
سعی کنید نکات مثبت و منفی و جالب طرح خود بیان نمائید. PMI رابا بهره گیری از تکنیک باید سه ويژگى مثبت كالا يا خدمات را نوشت. سه كار بگوييد كه اين كالا يا خدمات قرار نيست انجام بدهد؟ سه نکته جالب طرح خود را ذکر کنید. سه ويژگى يك شركت موفق را بنويسيد كه آن را تأييد مى‏كنيد و دوست داريد از آن الگو بگيريد؟ سه ويژگى شركتى را بگویيد كه نمى‌خواهيد مثل آن باشيد. سه نکته جالب رقیبان خود را بیان کنید .

107 2-تکنیک اسکمپر SCAMPER Substitute Combine Adapt(adopt) Modify(magnify) Put to other uses Eliminate Rearrangement

108 می توانید از تکنیک اسکمپر SCAMPER استفاده کنید.
S نماينده واژه Substitution به معنى جانشين سازى است. يعنى اينكه «چه چيزى را مى‏توان جانشين X نمود؟» چه مکانی را مي‌توانيم به‌جاي مکان فعلي به كار بريم؟ C نماينده واژه Combine به معنى تركيب كردن است. يعنى اينكه «X را با چه چيزى مى‏توان تركيب كرد؟» آیا مکان فعلی را نمی توان با مکان دیگری ترکیب کرد ؟ A نماينده واژه Adapt به معنى رفاه، سازگارى و تعديل كردن است. تعديل به معنى كمى تغيير در جهت راحتى يا زيبايى بيشتر است. مکان فعلی می توان شبيه چه چيزي مي‌توانيم بسازيم؟ آيا چيز مشابهي وجود دارد كه بتوان از آن اقتباس كرد؟ چه ايده‌هاي ديگري پيشنهاد مي‌كنيد؟ آیا نمی توان مکان را شبیه L بسازیم اگر کمی خمیده کنیم چطور؟

109 M نماينده واژه Maginfy به معنى بزرگ سازى است.
چه تغييري مي‌توانيم در اين مکان بدهيم؟ چطور است شكل، رنگش، اندازه اش و. .. را تغيير دهيم؟ آيا بايد بزرگ‌تر گردد؟ چرا آن را چند برابر نكنيم؟ P نماينده واژه Put to other uses به معنى استفاده در ساير موارد است. يعنى اينكه: «چه استفاده ديگرى مى‏توانيم از X بكنيم؟» چه استفاده‌هايي دیگری می توان از مکان موجود نمود ؟ چگونه مي‌توان اين مکان را تغيير داد تا براي كاربرد جديد مناسب گردد؟ E حرف ابتداى واژه Ellimination است و معنى حذف كردن را دارد. سؤال چه چيزى مى‏توان از X حذف كرد؟ سؤال مؤثر ديگرى در بروز خلاقيت است؛ چگونه مي‌توان مکان را متراكم‌تر، فشرده‌تر و جمع و جورتر كنيم؟ چه مي‌شود اگر كوچكتر شود؟ چطور است اين را از آن مجزا كنيم؟ R نماينده واژه Reverse است و معنى آن معكوس سازى است. اگر X را برعكس كنيم چه مى‏شود؟

110

111 مأموریت سوال کلیدی: چرا یک فعالیت اقتصادى شكل مى‏گيرد؟
شرح مأموریت‏هاى مؤثر، كوتاه هستند و جلب توجه مى‏كنند. شرح مأموریت، تعهد و وفادارى به كار را نشان مى‏دهد. باید از خود پرسيد شركت متعهد شده چه چيزى براى مشتريان و طرف‌دارانش توليد كند؟ تحت چه شرايطى از مشتريان خود عذرخواهى مى‏كند؟ و براى جلب رضايت آنها چه مى‏كند؟ شرح ماموریت چرایی کار را برای ذینفعان آن مشخص می کند . مهمترین و مشکلترین موضوع در شرح ماموریت برقراری تعادل بین منافع ذینفعان است

112 حد و مرز کار را مشخص کنید. سه ويژگى بهترين مشتريان فعلى يا احتمالى را بنويسيد؟ حال تصور کنید اگر همه مشتریان شما اینگونه بودند چه می شد؟ سه ويژگى كسانى را بگویيد كه ترجيح مى‏دهيد مشترى شما نباشند؟

113 اهداف سوال کلیدی: موفقيت در اين كار چگونه تعريف می‌شود؟ اشخاص هدفمند كسانى هستند كه در شرايط خاص مى‏دانند چه مى‏خواهند و براى رسيدن به مقاصد خود از اهداف و برنامه‏هاى از پيش تعيين شده كمك مى‏گيرند. اهداف را به شكل مقاصد ويژه و قابل اندازه‏گيرى مى‏نويسيم.

114 موفقيت در چیست؟ موفقيت از كجا ناشى مى‏شود؟ کارآفرینان می‌توانند با ذهن انگيزى سه مورد از موفقيت‏هايى را كه دوست دارند در پايان امسال و سال بعد جشن بگيرند، بنويسند. باید به تجربه‏هاى قبلى فكر كرد و دید که از آنها چه ياد گرفته‏می‌شود. موفقيت‏هاى پیشین چه بوده‏اند؟ باید جزئيات آنها را شرح داد. اشتباه‏هاى گذشته چه بوده‏اند؟ از اين اشتباه‏ها چه چيزهايى می‌توان ياد گرفت؟

115 امور مالى: فروش، سود، سود ناخالص، نقدينگى، بدهى
بازاريابى: تبليغات، سهم بازار، وجهه‏ى عمومى، تعداد مشترى‏ها و خدمات به مشترى‏ منابع انسانى: روحيه، حقوق و مزايا، محيط كار، كارآيى نيروى كار تحقيق وتوسعه: كاركرد محصولات جديد، تاريخ عرضه فرصت‏هاى بازار و دانش فنى توليد: فرآيند ظرفيت، كيفيت، موجودى كالا و مواد اوليه اهداف: ‏شخصى، يادگيرى، نياز به خلاقيت، رشد شخصى و وجهه‏ى اجتماعى خودشكوفايى ساير موارد: بانك، عرضه كننده‏ی سرمايه، اجتماع، تجهيزات . . .

116 استراتژى‏ها استراتژی‏ها عوامل رشد دهنده و کندکننده کار را شخص می‏کند
سوال کلیدی: چگونه اين فعاليت رشد یافته و اداره می‌شود؟ استراتژی‏ها عوامل رشد دهنده و کندکننده کار را شخص می‏کند استراتژى‏ها جهت، معيار و روش‌هاى ايجاد و اداره‏ى فعاليت کارآفرینان را تنظيم مى‏كنند. مرزها و مسيرهايى كه استراتژى‏ها مشخص مى‏كنند، كمك مى‏نمايد تا تصميمات به خوبی ارزشيابى شوند. در این قسمت باید فرصتها و تهدیدها مشخص شود .

117 عوامل مهم در ايجاد فعاليت
عواملى را كه در رشد و عملكرد کار تأثير جدى دارند، علامت بزنيد. براى اين كار از هدف استفاده كنيد. در صورت لزوم مى‏توان عوامل ديگرى را هم به فهرست اضافه كرد. داشتن بازار، كارمندها، مراجع، خدمات‏ پس‏ از فروش‏ و .... قيمت كالا، مديريت زمان، حسن شهرت، جريان نقدينگى و .... كيفيت، توانايى‏هاى ديگران، سرمايه موفقيت مكانى و .... تكنولوژى، همكارى‏هاى‏استراتژيك، تك بودن كالا، دانش فنى و ....

118 برنامه‏ها سوال کلیدی: براى رسيدن به مقاصدتان دقيقاً چه كار مى‏كنيد؟
به وسيله‏ی‏ برنامه‏ها مى‏توان به اهداف خود دست یافت. برنامه‏ها يا دستورالعمل‌ها بايد معنىدار باشند و اهميت و ميزان رشد فعاليت را نشان دهند. هر يك از برنامه‏ها يك پروژه هستند. ايده‏آل اين است كه برنامه‏ها به هدف و استراتژى نيز مربوط باشند. برنامه‏ها جهت‏گيرى كار را نشان مى‏دهند هريك از فعاليت‏ها را توضيح مى‏دهند. سررسيد هر فعاليت نيز در برنامه‏ها مشخص مى‏شود.

119 برنامه بازاریابی محصول قیمت تبلیغ توزیع هزینه

120 برنامه خدمات تجهیزات فضای مورد نیاز لوازم اداری تاسیسات هزینه

121 برنامه سازماندهی نیروی انسانی چارت سازمانی هزینه

122 برنامه مالی هزینه ها هزینه بازاریابی +هزینه خدمات و یا تولیدات + هزینه سازمندهی درآمدها تعداد مشتری * قیمت هر واحد خدمات و تولیدات سود = هزینه ها – درآمدها

123 برنامه زمانبندی فاز اول فاز دوم فاز سوم برنامه ها اهداف / راهبرد زمان
منابع درآمد توضیحات فاز اول فاز دوم فاز سوم

124


Download ppt "اصول و مبانی کارآفرینی مهدی سعیدی کیا"

Similar presentations


Ads by Google