Download presentation
Presentation is loading. Please wait.
Published byῬαάβ Λύτρας Modified over 6 years ago
1
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش اول جامعه و مسائل مربوط به آن ( پيدايش،تغيير و تکامل ) سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
2
مفاهيم پايه جامعه جامعه چيست؟ پارتو (جامعه شناس ايتاليايي)
مقدمه تفكر جامعه شناسي به مفهوم توسعه درك انتقادي از جامعه بوده و متكي بر اصل اجتماعي بودن زندگي انسان ها است. جامعه چيست؟ پارتو (جامعه شناس ايتاليايي) جامعه جمعي از ذرات انساني است كه در يك رابطه متقابل يا پيچيده قرار دارند, صورت واقعي اين هيات اجتماعي, متنوع و متعدد است و عوامل گوناگوني موجب تشكيل آن مي شوند.
3
گيدينگز (جامعه شناس آمريكايي): گورويچ (جامعه شناس فرانسوي): مك ايور:
جامعه دسته اي از مردم است كه براي نيل به هدف عام المنفعه در حال همكاري هستند. گورويچ (جامعه شناس فرانسوي): جامعه واقعيتي كلي و كثير الاجزاء و جامع جميع جهات است. مك ايور: جامعه به معني دسته اي از مردم است كه با يكديگر زندگي مي كنند و به هم تعلق دارند به طوري كه نه تنها در يك يا چند نفع بخصوص, بلكه در مجموعه اي از منافع كه همه زندگي آنها را شامل مي شود, مشترك هستند.
4
آگ برن و نيم كف (جامعه شناسان آمريكايي):
جامعه گروه وسيع و پردوامي, مركب از تعداد زيادي زن, مرد و كودك است كه اشتراكات فراواني دارند, براي بقاي خود همكاري مي كنند و سازمانهاي متعددي را پديد مي آورند.
5
مفهوم جامعه شناسي اگوست كنت لئوپولدفن وايز ماكس وبر
جامعه شناسي را علم قوانين كلي پديده هاي اجتماعي مي داند كه خود, حاصل عمل تاريخي و واقعيات اجتماعي پيچيده اي است كه به صورت كلي اخذ شده و در قالب قوانين درآمده است. لئوپولدفن وايز جامعه شناسي را بررسي روابط متقابل انسانها مي داند و قائل به اصالت حس و رفتار است. ماكس وبر جامعه شناسي را علمي مي داند كه به دنبال درك, تفسير و تفهم عمل اجتماعي انسان است تا بدين ترتيب به تبيين علي سير عمل اجتماعي و نتايج آن نايل گردد.
6
ساختارهاي اجتماعي هانري مندراس
نيازهاي گوناگون انسان بي شمار است. براي رفع اين گونه نيازها به روابط با ديگران نيازمند است. بدين منظور معمولا ساختارهاي پيچيده اي تحت عنوان نهاد ايجاد مي شود. هانري مندراس نهاد اجتماعي مجموعه اي از هنجارهاست كه در يك دستگاه اجتماعي به كار بسته شده و قانوني بودن يا نبودن هر چيز را درآن دستگاه تعيين مي كند. ازدواج, خانواده, مدرسه, دانشگاه و ...از نهادهاي اجتماعي هستند.
7
مك ايور به شبكه اي از پويش هاي پيچيده اجتماعي كه به هدف يا اهداف معيني ناظر است و كل يگانه اي به شمار مي آيد, نهاد اجتماعي مي گويند. چون اين پويش ها معمولا به كمك امكاناتي محقق مي گردد, اين كلمه گذشته از معني اصلي خود بر محل و ساختمانها و ساير وسايلي كه بدين منظور ضرورت مي يابد نيز دلالت دارد.
8
تغييرات و دگرگوني هاي اجتماعي
الف - دگرگونی در شکل و ريخت جامعه نظير کوچک شدن روستاها در اثر مهاجرت روستائيان به شهرها و بزرگ شدن شهرها
9
تغييرات و دگرگوني هاي اجتماعي
ب - دگرگونی در نهادهای اجتماعی که می تواند شامل موارد زير باشد: دگرگونی در نهادخانواده نظير پدرسالاری، فرزندسالاری، اشتراکی دگرگوني در نهاد اقتصاد نظير اقتصاد شباني,اقتصاد كشاورزي اقتصاد صنعتي و اقتصاد اطلاعاتي دگركوني در نهاد هاي آموزشي نظير آموزش سينه به سينه, آموزش كلاسيك, آموزش از راه دور و آموزش الكترونيكي دگركوني در نهاد حكومت نظير حكومت ديكتاتوري, دمكراسي و غيره ج- دگرگوني در كم وكيف ارتباط و پيوندهاي متقابل نهادها
10
علل تغييرات جوامع عوامل تغييرجوامع در دو دسته قرار مي گيرند:
الف- عوامل تصادفي كه مردم يك جامعه نقشي در وقوع آن ندارند ب- عوامل ارادي كه در اثر خواست و اراده گروه يا تمام مردم روي مي دهد.
11
عوامل تصادفي شامل موارد زير مي باشند:
1- روي دادهاي طبيعي نظير زلزله, سيل و طوفان 2- جنگ كه مي تواند تغييرات زيادي ايجاد كند. 3- غايت بالعرض افعال انسان نظير جستجو براي آب در منطقه اي و تغيير زندگي از چادر نشيني به كشاورزي در اثر اين فعل. 4- نتايج بعضي از كارها و افعال شخص نظير اختراعات و اكتشافات همچون اختراع كامپيوتر كه كل شئون زندگي انسان را متاثر كرده است. 5- تراوش يعني سرايت ويژگي هاي يك جامعه به جامعه ديگر در اثر ارتباط
12
عوامل تصادفي ( ادامه ) 6- رشد علم و فن كه باعث تغيير در نهادهاي اجتماعي مي شود. 7- عوامل جمعيتي نظير ازدياد جمعيت در يك روستا و تبديل شدن به شهر 8- جمعيت نامتجانس كه باعث تغيير و همگون سازي جامعه مي شود. 9- تعارض اجتماعي در يك جامعه مانند تعارض نسلها
13
عوامل ارادي نيز شامل موارد زير است:
1- نارضايي عمومي نظير نارضايتي از هيات حاكمه 2- ارزش ها و آرمانها 3- بزرگان و افراد برجسته كه مي توانند تغييرات عمده ايجاد كنند. 4- آموزش و پرورش كه با تغيير دانش مردم, ساختارهاي اجتماعي آنها را عوض مي كند.
14
تقسيم بندي جوامع جوامع را به دوصورت ذيل دسته بندي مي كنند.
دسته بندي در يك دوره زماني مشخص دسته بندي مبتني بر گذر زمان دانشمندان بر اساس تخصصهاي خود دسته بندي هاي مختلفي را بر مي گزينند: آنان كه با نگرش سياسي به جامعه مي نگرند بر اساس تغيير در نهاد حكومت, جوامع را دسته بندي مي كنند. نظير:جوامع مبتني بر دموكراسي و كمونيستي دانشمنداني كه مسائل مربوط به خانواده را بررسي مي كنند جوامع را به جوامع پدر سالار, مادر سالار و غيره تقسيم بندي مي كنند.
15
سير تحول جوامع بشري جوامع شهري شهر چيست و شهر نشيني چگونه آغاز شد؟
مقدمه جوامع شهري شهر چيست و شهر نشيني چگونه آغاز شد؟ الف- ابعاد جامعه توسعه پيدامي يابد و در طول تاريخ و بسته به شرايط از شهرهاي كوچك تا ابر شهرها متغير است. ب- ميزان تراكم جمعيت بالاتر از مناطق روستايي است. ج- تجانس ساكنين, بخصوص از نظر تقسيم كار و اختلاف نقشها(تنوع شغلي) بسياركم است. روابط غير شخصي و رسمي افراد براساس ” خانواده هسته اي“ است. آمادگي براي پذيرش تجربيات متفاوت و جديد در شهرها بسيار بيشتر از روستاهاست.
16
سير تحول جوامع بشري جوامع شهري ( ادامه )
و- عقل گرايي و رفتار بر اساس ملاكهاي منطقي و سودجويانه فزوني يافته است. البته به نظر مي آيد اين ملاك مختص جوامع صنعتي و فوق صنعتي است. ز- انعطاف در مقابل سنتها نسبت به روستاها بيشتر است. ح- امكان گسترش نوآوري ها و تحمل رفتارهاي انحرافي بيشتر است. ط- تخصص در فعاليتهاي اساسي و ابعادي ديگر چون سياست, صنعت,تفريح و غيره بيشتر شده است.
17
سير تحول جوامع بشري جوامع شهري ( ادامه )
وقتي شهر توسعه مي يابد, انواع مختلف گروههاي حرفه اي نيز در آن ظاهر شده و شهر از اين نظر با مشكل مواجه مي شود. براي پيدا شدن شهر ضرورتهاي مختلفي مطرح است كه از آن ميان سه عامل ذيل اهميت بيشتري دارند: توليد اضافي مواد غذايي برقراري نظام حمل و نقل برخورداري از سطح معيني از تكنولوژي سه ضرورت فوق از آنجا ناشي مي شود كه حرفه اصلي ساكنين شهرها توليد غذا نيست و بايد توسط شبكه حمل و نقل از مراكز به آنجا منتقل شود.علاوه بر اينها برخورداري از سطح معين تكنولوژي عاملي ضروري براي بر طرف نمودن مسائل جامعه شهري است.
18
مقايسه جامعه شهري و روستايي
جامعه روستايی جامعه شهری موضوع گذشته گرا آينده گرا شيوه نگرش آداب و رسوم قانون عامل نظارت اجتماعی عاطفی و دوستانه رسمی و قراردادی رابطه افراد ساده و محدود پيچيده و گسترده تقسيم کار محدود زياد فاصله طبقاتی متکی به خود پيچيده از نظر اقتصادی گسترده امکانات تفريحی وابستگی به خانواده غيررسمی رسمی از نظر آموزشی
19
سير تحول جوامع بشري جوامع صنعتي
اكتشافات دنياي جديد و راههاي دريايي هند و شرق دور, بازارهاي تازه اي در اختيار ممالك اروپايي كنار اقيانوس اطلس گذشت و با تحولات موتور بخار دنيا وارد مرحله تازه اي شد.موتور محركه صنعت به حركت افتاد و جامعه صنعتي ايجاد گشت. اقتصاد در يك جامعه صنعتي, اقتصاد توليد است.
20
سير تحول جوامع بشري جوامع صنعتي ( ادامه )
همچنين تشابهات اين دو جامعه را به صورت زير ميتوان برشمرد: رشد اختلافات طبقاتي انزواي اقليتها تحكيم جامعه از نظر محيطي و فعاليتهاي اقتصادي عدم تجانس:تنوع شغل و انسانها تفريحات جمعي رشد حيات فكري, هنرها و علوم
21
مقايسه ويژگي هاي شهر صنعتي و شهر ماقبل صنعت
شهر صنعتی شهر ماقبل صنعتی موضوع بزرگ کوچک اندازه تابع کشور مستقل از نظر سياسی حکومت هسته ای گسترده خانواده همگانی خاص طبقات مرفه آموزش و پرورش تنوع مذهبی وحدت مذهبی مذهب گستردگی ابعاد شهر، حومه فراوان وجود دروازه در اطراف شهر، محدوديت حومه حومه دفع مواد زائد صنعتی، آلودگی هوا دفع مواد زائد انسان و حيوان مسائل بهداشتی
22
سير تحول جوامع بشري جامعه اطلاعاتي
امروزه بهره گيري از فناوري اطلاعات, تشكيل جوامع نويني را نويد مي دهد كه از آن به جامعه اطلاعاتي ياد مي شود. جامعه اطلاعاتي بشر را به عصر جديدي وارد كرده است كه در آن ابعاد زماني و مكاني كم رنگ و تعاملات انساني بيش از پيش تقويت مي گردد فناوري اطلاعات به عنوان محور چنين جامعه اي در مقايسه با فناوري مولد (Productive Technology) (محور جامعه صنعتى) از ويژگي هاي خاصي برخوردار است.
23
مقايسه فناوري مولد و فناوري اطلاعات
فناوری اطلاعات فناوری مولد ماده اوليه آن اطلاعات(ماده خام ذهنی) است. از مواد خام طبيعی استفاده می کند. موتورمحرکه آن کامپيوتر است. موتورمحرکه آن ماشينهای منبعث از موتور بخار است. محصول نهايی آن تجريدی است. محصولهای نهايی آن محصولی تجسمی است. محدود به موقعيت مکانی نيست. محدود به موقعيت مکانی است. تاثير مخرب زيست – محيطی ندارد. آثار زيست- محيطی آن حيات کره زمين را تهديد می کند.
24
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش دوم جامعه اطلاعاتي سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
25
جامعه اطلاعاتي در يك نگاه
مقدمه جامعه اطلاعاتي چيست؟ زير ساختهاي فني- اجتماعي جامعه اطلاعاتي ويژگي هاي جامعه اطلاعاتي جامعه اطلاعاتي و اقتصاد جامعه اطلاعاتي و تجارت جامعه اطلاعات و آموزش جامعه اطلاعاتي و جنگ جامعه اطلاعاتي و كار جامعه اطلاعاتي و حكومت رهبري
26
جامعه اطلاعاتي در يك نگاه ( ادامه )
مجلس قوه قضائيه نيروي انتظامي نيروي نظامي جامعه اطلاعاتي, فرهنگي و خدمات اجتماعي جامعه اطلاعاتي و شهرهاي الكترونيكي جامعه اطلاعاتي و توليد جامعه اطلاعاتي, سازمان و مديريت
27
جامعه اطلاعاتي مدلي نوين از جامعه بشري مبتني بر مفاهيم نوين آموزش, كسب و كار, اقتصاد و تجارت ارزش هاي اطلاعاتي جايگزين ارزش هاي مادي مي شود. اطلاعات به سرعت توليد و در اختيار همه قرار مي گيرد. فعاليت هاي كاري بيشتر در پردازش اطلاعات است تا توليد صنعتي يا كشاورزي اكثر پردازش ها به صورت الكترونيك انجام مي شود. نهادهاي الكترونيكي و سازمان هاي مجازي شكل مي گيرد.
28
جامعه اطلاعاتي ( ادامه )
مفهوم كار و كسب و شيوه زندگي تغيير مي يابد. مهارتها و مشاغل جديد در عرصه فناوري ارتباطات و اطلاعات ايجاد مي گردد. تعامل با ساير كشورها و جوامع به ميزان چشمگيري گسترش مي يابد. نظامهاي سياسي, فرهنگي , اقتصادي و اجتماعي متحول مي گردد. نظامهاي سازمانها در ابعاد گوناگون مديريت دگرگون مي گردد. اطلاع رساني به مفهوم عام و در ارتباط با كليه نيازمندي هاي جامعه از نقشي كليدي و ارزشمند برخوردار است.
29
زيرساخت هاي فني- اجتماعي جامعه اطلاعاتي
زير ساخت هاي ارتباطات از راه دور زير ساخت هاي مرتبط با دانش زير ساخت هاي فناوري رابط اطلاعات
30
برخي از ويژگي هاي كليدي زمينه ساز پيدايش روندهاي جهاني عصر ارتباطات و اطلاعات
كاهش فاصله جغرافيايي و زماني تغيير بنيادين در نحوه توليد ثروت و ارزش در مراحل گوناگون توسعه و ارائه محصول به بازارها و به طور خاص, تبديل منابع سنتي اقتصاد (مواد اوليه/منابع فيزيكي) به خبرگي و مهارتهاي انساني
31
برخي از ويژگي هاي كليدي زمينه ساز پيدايش روندهاي جهاني عصر ارتباطات و اطلاعات ( ادامه )
تغييرو تحول اساسي در مفاهيم و شاخص هاي اقتصادي, اجتماعي, مديريت و سازماندهي شمول سرمايه گذاري اين دوره بردارايي هاي نامشهود, تحقيقات, مهارتها, دانش و نوآوري, تغييردر ساختار و ماهيت اشتغال, تبديل عملكرد سنتي به كاركرد دائمي مبتني بر يادگيري مداوم با كمك فناوري ارتباطات و اطلاعات تاكيد فراوان بر آموزش معلمان و توسعه محيط هاي آموزش الكترونيكي و بي درنگ تقويت مهارتهاي فناوري ارتباطات و اطلاعات و گسترش مشاغل جديد با ارزش افزايي بالا
32
برخي از ويژگي هاي كليدي زمينه ساز پيدايش روندهاي جهاني عصر ارتباطات و اطلاعات ( ادامه )
تضعيف سريع و زوال عوامل پايداري سيستم هاي بسته سياسي, فرهنگي, اقتصادي و اجتماعي و گسترش روز افزون سيستم هاي باز تغيير اساسي مولفه هاي اقتدار خصوصا عوامل موثر در قدرت سياسي حكومت ها و توزيع قدرت در جوامع به سمت عدم تمركز سرمايه گذاري و ايجاد تسهيلات براي گسترش زير ساخت هاي باند پهن به عنوان يك استراتژي كليدي به تبع ضرورت حياتي دسترسي ارزانتر به ارتباطات و اطلاعات جامعه افزايش چشمگير پيچيدگي در مسائل جهاني و تعاملات بين المللي اقتصادي و اجتماعي ”فعاليت در سطح ملي بدون تعامل در سطح جهاني بهينه نخواهد بود“
33
جامعه اطلاعاتي و اقتصاد
كاهش مستمر قيمت كالاهاي ديجيتالي حذف موانع ورود كسب و كارهاي جديد كوچكتر شدن اندازه شركت ها و توسعه اقتصاد شبكه اي افزايش انعطاف پذيري توليدي و سازماني افزايش سرعت در توليد و توزيع كالا حذف واسطه ها و ارتباط مستقيم و دو سويه مشتري و شركت
34
جامعه اطلاعاتي و اقتصاد ( ادامه )
افزايش شكاف درآمدي در سطح ملي و بين المللي سرعت در تغييرات و نوآوري هم سطح شدن بازارهاي مالي و بورس افزايش شديد بهره وري و رقابت پذيري در سطح شركت ها و كشورها
35
تغيير در مفاهيم پايه علم اقتصاد
استهلاك استهلاك تكنولوژي به جاي استهلاك فيزيكي كميابي در كالاهاي ديجيتال كميابي وجود ندارد انحصار ماليات بدون قوانين و سازكارهاي جديد وصول ماليات غير ممكن است پول e-money, قانونمندي هاي پولي را تغيير داده است. قانون بازدهي نزولي اين قانون در بسياري حوزه ها به بازدهي صعودي تبديل شده است.
36
جامعه اطلاعاتي و تجارت كسب و كار الكترونيك تجارت الكترونيك
37
جامعه اطلاعاتي و آموزش آموزش شبكه اي, كلاس هاي مجازي, دانشگاه اينترنتي, آموزش از راه دور برخي از مزاياي استفاده از IT در آموزش: حذف تاثير عواملي همچون دوري فاصله, وضعيت بد جغرافيايي و امنيت كم(رهايي آموزش از قيد زمان و مكان) عدم نياز به جابه جايي استادان, معلمان و مربيان كاهش هزينه پشتيباني افزايش كيفيت آموزش از طريق بهره مندي از افراد مجرب كه در مناطق ديگر زندگي مي كنند.
38
جامعه اطلاعاتي و جنگ جنگ ديجيتالي يا جنگ اطلاعات
جنگ هاي دوران اطلاعات, براي كنترل دانش و اطلاعات است. الوين و هايدي تافلر: نيروي مسلح ايالات متحده نيازمند ” مفهوم نظام مندي از راهبرد دانش نظامي“ است. اين راهبرد شامل دكترين روشن و سياست دستيابي, پردازش, توزيع و پيشبرد دانش توسط نيروهاي مسلح است. ارتش بايد بتواند بر احساسات, انگيزه, قدرت استدلال عيني و نهايتا بر رفتار ديگران تاثير گذارد.
39
جامعه اطلاعاتي و جنگ ( ادامه )
واژه هايي همچون ” جنگ رايانه“ و ” جنگ شبكه“ از مفاهيم رايج در جنگ اطلاعات است. به زعم ” جان آركويلا“ و ” ديويد ران فلت“ جنگ شبكه نوعي مشاجره فكري در سطح اجتماعي است. جنگ شبكه اي يك مشاجره راهبردي بين كشورها است كه هدف از آن ”ذهن“ بشر است.
40
جامعه اطلاعاتي و كار دگرگوني در ماهيت كارو اشتغال
برخي از مشاغل فعلي در عصر اطلاعات از بين خواهد رفت. برخي ديگر از مشاغل با تغييراتي مواجه خواهند بود. فعاليت هاي تجارت,آموزش, مهندسي و پزشكي پيدايش مشاغل جديد مانند مدير شبكه, مدير سايت, كارشناس فرآوري اطلاعات, كارشناس امنيت اطلاعاتي, برنامه نويس سايت, برنامه نويس بانك اطلاعاتي, برنامه نويس وب
41
جامعه اطلاعاتي و كار ( ادامه )
ايجاد پديده دور كاري (Tele working) سيستم هاي عمليات از راه دور تغيير در مفاهيم حقوقي و روابط كار وظايف واگذار شده به انسانها نسبت به گذشته تخصصي تر خواهد شد. شاغلين نيازمند به سواد اطلاعاتي (Info.literacy) اطلاع رساني دقيق و جامع بازار كار داخلي و خارجي/ مشاوره شغلي هوشمند مبتني بر وب
42
جامعه اطلاعاتي و حكومت تشكيل دولت الكترونيكي رهبري ارتباط بهتر با مردم
انتخاب كارگزاران اصلح نظارت دقيق تر بر اعمال كارگزاران نظارت مردم بر فعاليت هاي رهبري
43
جامعه اطلاعاتي و حكومت ( ادامه )
مجلس ارتباط تنگاتنگ وكلا با موكلين خود برگزاري جلسات مجازي برگزاري همه پرسي هاي عمومي و دخالت مستقيم مردم در امور قوه قضاييه دستيابي سريع و دقيق قضات به اطلاعات فعاليت قضات در تمام مكان ها و زمان ها كاهش هزينه و زمان دادرسي ارتباط راحت تر قضات با كارشناسان و وكلا
44
نيروي انتظامي استفاده از سيستم هاي اطلاعاتي براي شناسايي, رديابي و تعقيب مجرمين كاهش زمان و هزينه در انجام وظايف انتظامي ايجاد فرماندهي واحد ارتباطات سريع و كارآ بين واحد هاي ذيربط نيروهاي نظامي استفاده از سيستم هاي فرماندهي و كنترل هوشمند نظارت دقيق بر مرزها امكان استفاده از سنجنده هاي دقيق و گردش سريع اطلاعات بهره گيري از سلاح هاي هدايت شونده
45
جامعه اطلاعاتي, فرهنگ و خدمات اجتماعي
نشر سريع اخبار, رويدادها و ارتقاء آگاهي هاي عمومي امكان يادگيري در هر زمان و هر مكان دگرگوني در فرايندهاي پژوهشي واقعي تر شدن معناي مشاركت مردم تشكيل مجامع و نهادهاي مردمي الكترونيك ايجاد دولت الكترونيك - خدمات به راي گيري الكترونيكي شهروندان بنگاههاي اقتصادي موسسات دولتي
46
جامعه اطلاعاتي و شهرهاي الكترونيكي
شهر الكترونيكي يا شهر هوشمند بر پايه: زير ساخت ارتباطي قوي محيط حقوقي مناسب ( تجارت الكترونيك, تامين امنيت اطلاعات و ارتباطات,...) توسعه سواد اطلاعاتي شهروندان بافت فيزيكي مناسب مديريت فعال و پويا فرهنگ استفاده صحيح
47
برخي از مزاياي چنين شهري عبارت است از:
افزايش بهره وري در ارائه خدمات شهري بهبود كيفيت خدمات شهري حذف بوروكراسي زائد اطلاع رساني دقيق و كامل افزايش نقش مشاركتي مردم در تصميم سازي شهري و كشوري امكان بهره گيري كليه شهروندان به صورت مساوي از خدمات شهري
48
برخي از مزاياي چنين شهري عبارت است از: ( ادامه )
امكان نظارت دقيق بر عملكرد سازمانها, افراد, تقويت قانون مندي افزايش رفاه عمومي حفظ محيط زيست, كاهش آلودگي و ترافيك كاهش معضلات اجتماعي همچون بيكاري, تكدي گري
49
جامعه اطلاعاتي و توليد توليد الكترونيكي, توليد مبتني بر اينترنت, مهندسي مجازي, كارخانه مجازي برخي از كاربردهاي فناوري اطلاعات در زمينه توليد: كليه مراحل طراحي اعم از طراحي مفهومي, طراحي دقيق, شبيه سازي, تجزيه و تحليل و تست محصول برنامه ريزي فرايند توليد برنامه ريزي و كنترل توليد عمليات ساخت بهره گيري از سيستم هاي خبره الگوي بنگاههاي توسعه يافته يا تحت شبكه
50
جامعه اطلاعاتي, سازمان و مديريت
فناوري اطلاعات به عنوان ابزار و بستر توسعه سازمان تغييرات و تحولات زيادي را در سازمانها پديد مي آورد. از جمله: تغيير در ساختار سازماني عدم تمركز سازماني و افقي سازي روابط تقويت رويكرد فرايندي به جاي رويكرد شغلي يا وظيفه اي و مجازي سازي و خودكار سازي فرايندهاي فيزيكي
51
جامعه اطلاعاتي, سازمان و مديريت ( ادامه )
جايگزيني نقش انسان و واحدهاي سازماني با سيستم هاي اطلاعاتي و ماشين ها همراه با ارتقاء سطح شغلي انسان در سازمان افزايش سرعت عمل, دقت و كيفيت در ارائه خدمات , محصولات و كاهش هزينه افزايش بهره وري سازماني و استفاده از منابع بالقوه حذف محدوديت هاي زماني و مكاني و مرززدايي سازمان
52
جامعه اطلاعاتي, سازمان و مديريت ( ادامه )
تنوع بيشتر در خدمات, محصولات و سفارشي سازي توسعه دايره مشتريان به دليل ورود به تجارت جهاني( ايجاد فضاهاي بازاري بجاي مكانهاي بازاري و تجارت الكترونيك) تاثير بر شيوه مديريت به عنوان مثال تاثير بر مديريت منابع انساني و امكان مديريت از راه دور تحول در فرهنگ سازماني و كاري كاركنان
53
جامعه اطلاعاتي و سازمانهاي مجازي
پديده عصر اطلاعات تعريف ها: - سازمان مجازي, سازماني مبتني بر شبكه است كه با استفاده از آخرين فناوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي مانند اينترنت و اينترانت مراودات و همكاري با اشخاص و سازمانهاي ديگر را خارج از فضا, زمان و مرزهاي فيزيكي امكان پذير مي سازد.
54
جامعه اطلاعاتي و سازمانهاي مجازي ( ادامه )
سازمان مجازي, شبكه اي موقت از سازمانهاي مستقل و خودمختار است كه با استفاده از فناوري اطلاعات و به منظور ايجاد رقابت در كنار يكديگر قرار مي گيرند. سازمان مجازي, مجموعه اي از افراد, گروهها و يا بخش هاي سازماني تشكيل شده و از لحاظ جغرافيايي غير متمركز و به طور موقت يا دائم تشكيل مي گردد. براي انجام فرايند توليد خود متكي به ارتباطات الكترونيك مي باشد.
55
برخي از مشخصات سازمانهاي مجازي:
امكان استفاده مشترك از منابع استفاده از ارتباطات كامپيوتري يكسان بودن اعضاء عدم مرز محدود و مشخص جغرافيايي موقتي بودن اهداف كوچكي جثه فيزيكي سازمان
56
بخش سوم مروري فشرده بر آثار فناوري اطلاعات بر افراد, سازمانها و جامعه
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش سوم مروري فشرده بر آثار فناوري اطلاعات بر افراد, سازمانها و جامعه سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
57
اهداف آموزشي درک اهم آثار فناوري اطلاعات بر سازمان، افراد و جامعه
درک اهم آثار فناوري اطلاعات بر سازمان، افراد و جامعه ملاحظه از دست رفتن بالقوه خصوصيات انساني مردم بوسيله کامپيوترها و ساير آثار منفي بالقوه فناوري اطلاعات شناسايي آثار اصلي فناوري اطلاعات بر ساختار سازماني، قدرت، مشاغل، نظارت، و تصميم گيري شناسايي برخي آثار اجتماعي اصلي وِب درک آثار و نقش جماعت هاي مجازي
58
Case: Wearable Computers
For years, many mobile employees were unable to enjoy the new technologies designed to make employees work or feel better. The use of wireless devices that can communicate with each other and with remote IS is increasing very rapidly (m-commerce). Such systems could easily include GPS (global positioning systems). So far only a few companies make and sell wearables for mobile workers, but this is expected to change in the future.
59
آيا فناوري اطلاعات صرفاً تأثير مثبت دارد؟
بسياري معتقدند هنگامي که جامعه، فناوري اطلاعات را بطور عام مي پذيرد، تحول تکنولوژي بشريت را تهديد خواهد نمود. بايد نسبت به تأثير فناوري اطلاعات بر خود به عنوان افراد و يا اعضاء سازمانها و جامعه آگاه بود. سوالاتي به شرح زير مطرح مي گردد: آيا جامعه در برابر تصميمات بکارگيري تکنولوژي، نظارت دارد؟ آيا منتقدان تکنولوژي جهت بيان نقدهاي خود جايي را خواهند داشت؟ چه کسي به هزينه ها و مخاطرات (ريسکهاي) تکنولوژي رسيدگي خواهد کرد؟ و چه کسي هزينه هاي اين رسيدگي را خواهد پرداخت؟
60
ساختار، اختيار و محتواي شغل
سلسه مراتب سازماني افقي تر حيطه کنترل گسترده تر نرخ کارکنان يقه آبي به يقه سفيد تعداد متخصصين مي تواند کاهش يابد. واحدهاي خاص مرکز تکنولوژي، مرکز تجارت الکترونيک و ....
61
ساختار، اختيار و محتواي شغل (ادامه)
تمرکز اختيار توانمندسازي بيشتر و تمرکز زدايي قدرت و موقعيت دانش برخط (Online knowledge) ممکن است قدرت برخي گروه هاي تخصصي را کاهش دهد. محتواي شغل اگر محتواي شغل تغيير يابد، ممکن است کارکنان نياز به آموزش و تجديد مهارت داشته باشند.
62
جنبه هاي پرسنلي نردبان شغلي کارکنان تغيير در نحوه نظارت ساير ملاحظات
استفاده از IT بخشي از منحني يادگيري را کوتاه مي نمايد. تغيير در نحوه نظارت نظارت الکترونيک ساير ملاحظات صلاحيتهاي شغلي، آموزش، رضايت کارکنان
63
وظايف مدير فناوري اطلاعات شيوه هاي تصميم گيري مديران را به شکل زير تغيير مي دهد: خودکارسازي تصميمات روزمره ( مانند: کارکنان خط اول ) در بسياري از تصميمات، تجربه کمتري مورد نياز است. اتکاء کمتر به متخصصين براي پشتيباني مديران ارشد توانمندسازي سطوح پاييني و مياني مديريت تصميم گيري توسط کارکنان عادي (غير مدير) توزيع مجدد قدرت مديران و انتقال آن به سطوح پايين تر
64
تغييرات سازماني استفاده از فناوري هاي ارتباطي پشتيباني شده بوسيله کامپيوتر، به تغييرات سازماني زير منتج مي شود ( Huber,1990 ): شناسايي سريع تر و دقيق تر مشکلات و فرصتها به ميزان بيشتر، بنابراين تصميمات بهتري اتخاذ خواهد شد. هوشمندي سازماني، که دقيق تر- جامع تر- به موقع تر و دردسترس تر خواهد بود. زمان کوتاه تري براي تفويض اختيار در فعاليت ها و اتخاذ تصميمات نياز خواهد بود گروه هاي بسيار و متنوعي از افراد در تصميم گيري ها مشارکت مي کنند. کاهش تعداد و تنوع افراد شرکت کننده در برقراري ارتباطات سنتي رو در رو سطوح سازماني کمتري در تصميم گيري فعاليت ها درگير خواهند بود.
65
آثار IT بر افراد در کار رضايت شغلي آثار روانشناختي و انسان زدايي
مديرانِ ناراضي آثار روانشناختي و انسان زدايي انزوا و اينترنت
66
آثار IT بر افراد در کار (ادامه)
تشويش اطلاعاتي اضطراب بدليل کيفيت اطلاعات دردسترس درون وب. منابع برخط بيش از حد (online) اضطراب بدليل احساس قصور که چرا بهتر مطلع نشده است. آثار مرتبط با سلامت و ايمني تنش شغلي صدمات کششي مکرر ارگونومي
67
IS & the Individual
68
آثار اجتماعي فرصتهايي براي مردم ناتوان بهبودهاي کيفيت زندگي
کاربردهاي مثبت بالقوه روباتها . مثال، مورد: اجراي کابل گذاري فيبر نوري مثال، مورد: اجراي نظافت ايستگاه هاي قطار در ژاپن بهبود مراقبت هاي بهداشتي مبارزه با جرائم و ساير فوايد
69
جرم و فناوري يکي از مناظرات اصلي پيرامون فناوري اطلاعات، مواردي است که نيروهاي پليس از فناوري جهت کاهش جرم استفاده مي کنند. بررسي تجمع ها براي شناسايي جنايت کاران کازينو ها از سيستم هاي تشخيص چهره براي شناسايي موارد نامطلوب استفاده مي کنند. پليس انگيس از سال 1998 سيستم مشابهي را با 300 دوربين در بخش شرقي لندن استفاده مي کند. بسياري از بانک ها، جايگاه هاي سوختگيري، فروشگاه ها و حتي آسانسورها از اينگونه سيستمها استفاده مي کنند.
70
تأخر فرهنگي نظريه تأخر فرهنگي آگ برن:
بين سرعت زياد پيشرفت فناوري مدرن و سرعت کم دستورالملهاي اخلاقي در کاربرد فناوري هاي توسعه يابنده، يک تضاد ذاتي وجود دارد. شکست ايجاد هم نوايي گسترده اجتماعي در مورد کاربردهاي مناسب فناوري نوين ممکن است به موارد زير منجر شود: شکست در همبستگي اجتماعي ظهور تعارض هاي اجتماعي
71
فناوري اطلاعات و جامعه هرست (1999) از سه منظر نشان ميدهد که چگونه IT و جامعه يکديگر را تغيير مي دهند: منظر 1: اجتماعي شدن يعني آموختن اينکه چه رفتاري هايي براي يک وضعيت اجتماعي مفروض مناسب است. منظر 2: فناوري اطلاعات جديدا اينترنتي شده به افراد اجازه مي دهد که در مسير علائق خود بطور غير مستقيم بر تجارب ديگران تأثير بگذارند. منظر 3: حرکتي براي انتقال از جامعه سلسله مراتبي به جامعه اي که در آن مرزها به شدت نفوذپذيرتر خواهند بود، وجود دارد. « جهان-محلي شدن » - بيشتر جهاني شدن و بيشتر محلي شدن بطور همزمان
72
جامعه مجازي عبارت جامعه مجازي به تمامي اجزائي از جامعه که بخشي از فرهنگ جامعه مي باشند که مبتني بر ساختار وظيفه اي بوده تا ساختار فيزيکي.
73
IT و سطوح اشتغال يکي از مهمترين خصوصيات اتوماسيون، جايگزيني افراد با ماشين ها است. ترديدي وجود ندارد که اتوماسيون جانشين افراد شده است، با اين حال و بوسيله آن ،بسياري ديگر فرصت شغلي پيدا کرده اند. کامپيوترها موجب تشويق و افزايش رقابت مي شوند، که اين خود موجب کاهش قيمت ها خواهد بود. قيمت کمتر يعني تقاضاي بيشتر، و اين به معني ايجاد اشتغال بيشتر خواهد بود. صنعت کامپيوتر، خود ميليون ها شغل جديد ايجاد کرده است.
74
آيا بيکاري انبوه پديد خواهد آمد؟
بيکاري انبوه، آري بيکاري انبوه، نه مزيت هزينه/فايده کامپيوترها با زمان افزايش مي يابد. همواره فعاليتها و مشاغل جديد توسط اتوماسيون ايجاد مي شود. کارکنان ماهر کمتري مورد نياز خواهد بود. در کشورهايي که بيشتر از اتوماسيون استفاده مي کنند، بيکاري کمتري وجود دارد. جابجايي کارکنان بدون شغل به بخش خدمات سخت تر خواهد شد. کار براي تطبيق با همگان مي تواند گسترش يابد. در دهه 1990 بسياري کارکنان شغل هاي خود را از دست دادند. روند جايگزيني اتوماسيون کند است و اقتصاد مي تواند خود را هماهنگ سازد. بيکاري پنهان در بسياري از سازمان ها وجود دارد. بسياري از وظايف نمي توانند کاملا خودکار گردند. تجارت الکترونيک سبب خواهد شد بسياري از واسطه ها و نمايندگي ها مشاغل خود را از دست بدهند. همواره مواردي وجود دارد که در آن افراد بهتر از ماشين عمل مي کنند.
75
شکاف ديجيتالي شکاف ديجيتالي- فاصله بين آنان که از فناوري اطلاعات بهره مند اند و آنان که از آن بي بهره اند. درون کشورها و بين کشورها در سال 2001، تنها 5% از جمعيت جهان از وب استفاده مي کردند، و بخش عمده اي از اين 5% در کشورهاي توسعه يافته قرار داشتند. همچنان وب قابليت تغيير کشورهاي فقير مانند هند را به کانون هاي قدرت اقتصادي و حل موانع صلب اجتماعي آنها دارد. Cyber cafes – ابزاري براي برطرف شکاف ديجيتالي
76
جهاني شدن و آزادي بيان چالشهاي آزادي بيان کاربردهاي بين المللي
مسأله پورنوگرافي در اينترنت بسيار جدي است. برخي کشورها مسير بکلي متفاوتي را در لحاظ کردن آزادي بيان اتخاذ کرده اند. کاربردهاي بين المللي بعنوان نتيجه دريافت اطلاعات درباره شيوه هاي زندگي و ارزشهاي غربي، بدنبال آزادي عبور از مرزها، بسياري کشورها، خواسته يا ناخواسته، آگاهانه يا ناآگاهانه، درحال غربي شدن هستند.
77
مسؤوليت اجتماعي مسؤوليت اجتماعي خدمات اجتماعي و حريم خصوصي
سازمانها براي کاربرد IT جهت بهبود کيفيت زندگي در محل کار، نياز به انگيزه دارند. خدمات اجتماعي و حريم خصوصي فشارهاي عمومي تعارض آميز ممکن است به دليل دغدغه ها نسبت به حريم خصوصي و دولتِ بعنوان برادر بزرگتر، به کاهش استفاده از IT منجر شود. E.g. Hong Kong ID Cards
78
جماعت مجازي جماعت مجازي فضايي است که تعاملات در آن از طريق اينترنت برقرار مي گردد. به عنوان جماعت اينترنتي يا جماعت الکترونيک نيز شناخته مي شود هر جماعت اينترنتي ممکن است ميليونها عضو داشته باشد، و درنتيجه، جماعت اينترنتي مي تواند تأثير عمده اي بر بازارهاي الکترونيک داشته باشد. سايت GeoCities (geocities.com) ظرف کمتر از 2 سال به ميزان ميليونها عضو رشد کرد.
79
Elements of the Virtual Society
Category Element Communication Bulletin boards, Chat rooms\threaded discussions (string Q&A), and instant messaging, Private mailboxes, Newsletters, Web postings, Voting Information Directories and yellow pages, Search engine, Member-generated content, Links to information sources, Expert advice E-Commerce Element E-catalogs, e-shopping carts, Advertisements, Auctions of all types, Classified ads, Bartering online, Classified advertisement mail and instant messaging
80
انواع جماعت هاي مجازي جماعت هاي مبادله اي: تسهيل کننده خريد و فروش
جماعت هاي اهداف و منافع: افراد شانس آن را دارند که به تعامل با يکديگر در مورد مسائل خاص بپردازند. Rugby365.com gets rugby fans, and music lovers go to mp3.com. جماعت هاي ارتباطي يا تجربي: حول موارد خاصي از موضوعات زندگي روزمره، موقعيت ها، ويا استراحت سازمان يافته اند. جماعت هاي فانتزي: مشارکت جويان در آن محيط هاي تخيلي مي سازند.
81
جنبه هاي کسب و کاري جماعت هاي الکترونيک
بدليل اينکه جماعت، مصرف کنندگان با خصوصيات مردمي و بر اساس علائق خاصي را گرد هم مي آورد، ارزش آفريني در جماعت هاي مجازي رخ مي دهد. اين وضعيت، فرصتهايي براي کسب و کار معامله جويانه فراهم مي آورد، و همچنين ارتباطات پيامي در مورد محصولات و خدمات را برقرار مي کند. جماعت هاي الکترونيک مي توانند درآمدهاي ناشي از تبليغات تبليغ کنندگاني که مشتاق ارسال پيامهاي خود به سوي مخاطبين خاصي هستند را جلب نمايند. همچنين فرصتهايي براي گردآوري اطلاعات ارزشمند بازاريابي رخ مي دهد. مردم نگاري و روان نگاري اعضاء
82
Value Creation in Virtual Communities
83
The IRM Model
84
درس هاي آموخته شده امروزه مهمترين نگراني سازمانها چگونگي تحول خود به يک «سازمان جديد» که منطبق بر اقتصاد نوين مي باشد، خواهد بود. رمز بقاء، توانايي انطباق سريع و مناسب با تغييرات محيطي است. تغيير در محيط کسب و کار نه تنها در افزايش رقابت و جهاني شدن نشان داده مي شود، بلکه در ساختار صنعت، کانالهاي توزيع، سيستم هاي توليد و ساير موارد نيز نمايان مي گردد. فناوري اطلاعات همچنين موجب حفظ سازمانها شده و آنها را در انطباق و بقاء خود ياري دهد. فناوري اطلاعات اصلي ترين پيشرانه اقتصاد نوين است.
85
مهياّ براي اقتصاد ديجيتالي
اقداماتي که مي تواند سازمانها را به سمت «مهيا شدن براي اقتصاد ديجيتالي » آماده سازد: ايجاد سيستمهاي اطلاعاتي استراتژيک و بکارگيري نوآوري هايي از قبيل حراج هاي الکترونيک و بورس ها. ايجاد شبکه هاي ارتباطي و همکاري مؤثر و کارا. بکارگيري مدل هاي جديد و نوظهوري از تجارت الکترونيک. بکارگيري زنجيره هاي تأمين ايجاد تلاشي مستمر براي افزايش بهره وري، کيفيت، امنيت، و اثربخشي در تمامي وجوه عملياتي سازمان
86
مهياّ براي اقتصاد ديجيتالي (ادامه)
در حرکت به سمت «مهيا سازي براي اقتصاد ديجيتالي»، طراحي دقيق سيستمهاي فناوري اطلاعات هماهنگ شده با طرح هاي کسب و کاري که قصد پشتيباني آنها را دارد، بايد صورت گيرد. افزايش شناخت دانش، نحوه ايجاد، نگهداري، انبار کردن، و انتشار آن. پشتيباني تصميمات مديريتي توسط فناوري اطلاعات و مخصوصا وب توانايي پردازش مقادير زيادي از داده ها تسهيل در نوآوري و خلاقيت در کاربردهاي اقتصاد ديجيتالي، با بکارگيري سيستمهاي هوشمند.
87
مهياّ براي اقتصاد ديجيتالي (ادامه)
زماني که به سمت اقتصاد نوين حرکت مي کنيم ، جهت دهي دقيق به اقتصاد فناوري اطلاعات بطور کلي، و تجارت الکترونيک بطور خاص، مشتمل بر برون سپاري، صورت پذيرد. ايجاد و استقرار مناسب سيستمهاي اطلاعاتي که فراهم کننده کارايي دروني بوده و به شرکاي کسب و کار بسياري متصل مي شوند. مديريت منابع اطلاعاتي فزاينده در واحدهاي کسب و کار و بخش سيستمهاي اطلاعاتي متمرکز. جهت دهي به جنبه هاي سازماني، فردي، و اقتصادي اجتماعي که در افزايش کاربرد فناوري اطلاعات بروز مي يابد.
88
جنبه هاي مديريتي پشتيباني از نا توانان فرهنگ اهميت دارد. اثر وب
پشتيباني از نا توانان فرهنگ اهميت دارد. اثر وب کسب درآمد از طريق جماعت هاي الکترونيک تشويش اطلاعاتي ممکن است مشکلاتي بوجود آورد. فناوري اطلاعات مي تواند موجب بيکاري شود.
89
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش چهارم فناوري و فلسفه اجتماعي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
90
اقتصاد، اولين پايگاه اجتماعي تمدن و تکنولوژي موجود
فرماندهي توليد تکنولوژي موجود از بدو تولد تا کنون بر عهده اقتصاد بوده، چرا که هدف اصلي از ايجاد تمدن و تکنولوژي مادي، توسعه نياز و ارضاي مادي بشر بوده و هست. اقتصاد پايگاه و محور حرکت اجتماعي در ايجاد تمدن و تکنولوژي موجود است.
91
اقتصاد، اولين پايگاه اجتماعي تمدن و تکنولوژي موجود(ادامه)
نظام سرمايه داري موجود به مثابه يک اتومبيل مي ماند که بر اساس يک مدل برنامه مشخص که در حکم يک جاده است، به طرف مقصد معيني ( رفاه مادي ) حرکت مي کند. اين سه عنصر اساس تمدن مادي موجود است.اما آناليز اين پيکره، هماهنگ با غايت مادي آن نيازمند بازخواني است که مي تواند زواياي مبهم آن را روشن نمايد. اجزاي اين پيکره عبارتند از:
92
اقتصاد، اولين پايگاه اجتماعي تمدن و تکنولوژي موجود(ادامه)
تفکيک مالکيت از مديريت شيوه هاي تمرکز ثروت بانکها محرک انگيزش اجتماعي در نظام مادي دولت شريک بزرگ شرکتها و محور ارائه خدمات از طريق بانک مکانيزم جذب، تمرکز و تکثير سرمايه شيوه هاي تحريک انگيزه ها در جهت توسعه سود سرمايه
93
اقتصاد، اولين پايگاه اجتماعي تمدن و تکنولوژي موجود(ادامه)
هدايت سفارش هاي اجتماعي و رشد مدنيت شهري نقش بستر تاريخي در تکوين و رشد تمدن موجود ارتباط ارگانيک نظام سرمايه و تکنولوژي موجود ارتباط تکنولوژي با خاستگاه سفارش و نيازهاي مادي
94
پايگاه اجتماعي تکنولوژي
گردونه توليد تکنولوژي گردونه توليد تکنولوژي پايگاه اجتماعي تکنولوژي پايگاه سياسي پايگاه فرهنگي پايگاه اقتصادي دولت دانشگاه بانک احزاب مراکز پژوهشي شرکتها توليد قدرت توليد اطلاع توليد ثروت رهبري نياز توليد معادله نياز توليد سفارش نياز توسعه تعاريف کلان احکام خرد معادلات
95
مدل بررسي توسعه فناوري منزلت فناوري عوامل متغير فناوري
انگيزه و روحيه ابزار توليد محصول خاص انديشه و آگاهي ابزار طراحي توليد محصول خاص رفتار و مهارت عملي ابزار دستيابي به معادلات طراحي منزلت فناوري منابع اوليه توسعه انساني منابع شکل پذير متغيرهاي دروني توسعه منابع عوامل متغير فناوري منابع شکل گرفته ابزار متمرکز توسعه ابزار تبديل منابع ابزار نيمه متمرکز بين المللي ابزار کارگاهي متغيرهاي بيروني منطقه اي شرايط سياسي ملي شرايط اقتصادي سياسي کوتاه مدت آثار (اهداف) فناوري شرايط فرهنگي فرهنگي ميان مدت اقتصادي بلند مدت
96
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش پنجم هويت در جامعه شبکه اي سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
97
هويت و معنا در جامعه شبكه اي
برساختن هويت به تعبير كاستلز هويت سرچشمه معنا و تجربه براي مردم است. فرايند معنا سازي بر اساس يك ويژگي فرهنگي يا مجموعه بهم پيوسته اي از ويژگي هاي فرهنگي كه بر منابع معنايي ديگر اولويت داده مي شود.
98
هويت و معنا در جامعه شبكه اي (ادامه)
تفاوت مفهوم هويت و نقش به تعبير كاستلز هويت, سازمان دهنده معنا است. نقش, سازمان دهنده كاركردها است. در جامعه شبكه اي,براي اكثر كنش گران اجتماعي, معنا حول يك هويت اساسي سازمان مي يابد. كانون توجه, هويت جمعي است و نه هويت فردي. هر چند فردگرايي(كه با هويت فردي تفاوت دارد) نيز مي تواند شكلي از هويت جمعي باشد.
99
به تعبير كاستلز هويت ها بر ساخته مي شوند. اما مساله اصلي اين است كه:
هويت و معنا در جامعه شبكه اي (ادامه) به تعبير كاستلز هويت ها بر ساخته مي شوند. اما مساله اصلي اين است كه: چگونه ؟ از چه چيزي ؟ توسط چه كسي ؟ به چه منظوري ؟
100
هويت و معنا در جامعه شبكه اي (ادامه)
به تعبير كاستلز براي بر ساختن هويت ها از مواد و مصالحي مثل تاريخ, جغرافي, زيست شناسي, نهادهاي توليد و بازتوليد, خاطره جمعي, روياهاي شخصي, دستگاهها و جهاز قدرت, و وحي و الهامات ديني استفاده مي شود. افراد, گروه هاي اجتماعي, و جوامع تمامي اين مواد خام را مي پرورانند و معناي آنها را مطابق با الزامات اجتماعي و پروژه اي فرهنگي كه ريشه در ساخت اجتماعي و چارچوب زماني-مكاني آنها دارد, از نو تنظيم مي كنند.
101
عناصر اصلي هويت ملي ايرانيان
از نظر جغرافيايي, فلات ايران از نظر وسيله ارتباطي, زبان فارسي از نظر مرام و ايدئولوژي, اسلام(مذهب شيعه) از نظر هدف, تجددخواهي يا ميل به پيشرفت و تكامل تاريخ مشترك نيز به عناصر فوق بعد زماني داده براي هريك از آنان در ارتباط با ديگران سرنوشت بخصوصي را رقم زده است.
102
به تعبير كاستلز از آنجا كه ساختن اجتماعي هويت همواره در بستر روابط قدرت صورت مي پذيرد, بين سه صورت و منشاء برساختن هويت ميتوان تمايز قائل شد: هويت مشروعيت بخش: توسط نهادهاي غالب جامعه ايجاد مي شود تا سلطه آنها را بر كنش گران اجتماعي گسترش دهد و عقلاني كند.
103
هويت مقاومت: به دست كنش گراني ايجاد مي شود كه در اوضاع و احوال يا شرايطي قراردارند كه از طرف منطق سلطه بي ارزش دانسته مي شود و يا داغ ننگ بر آن زده مي شود. هويت برنامه دار:هنگامي كه كنش گران اجتماعي با استفاده از هر گونه مواد و مصالح فرهنگي قابل دسترسي هويت جديدي مي سازند كه موقعيت آنان را در جامعه از نو تعريف مي كند و به اين ترتيب در پي تغيير شكل كل ساخت اجتماعي هستند.
104
به تعبير كاستلز هويت هايي كه در آغاز به منزله هويت مقاومت شكل مي گيرند, ممكن است مُبلغ برنامه هايي شوند يا ممكن است در طول تاريخ در ميان نهادهاي جامعه, به نهاد مسلط بدل شوند, و به اين ترتيب به منظور عقلاني كردن سلطه خود، به هويت هاي مشروعيت بخش تبديل شوند.
105
به تعبير كاستلز پيوند هويت هايي مشروعيت بخش, مقاومت و برنامه دار با عوامل موثر در تغيير فرايند اجتماعي در جامعه شبكه اي: بنياد گرايي ديني ملي گرايي قومي منطقه اي
106
ملكوت خداوند: بنيادگرايي ديني و هويت فرهنگي
به تعبير كاستلز, بيرون از قلب ما خدا منزل و ماوايي ندارد. اما بنيادگرايي ديني, امر ديگري است. اين امر ديگر, مهمترين منبع هويت ساز در جامعه شبكه اي است.
107
آكادمي علوم و هنر آمريكا در اواخر 1980 مطالعه تطبيقي وسيعي را با هدف بررسي بنيادگرايي در بسترهاي گوناگون اجتماعي و نهادي انجام داد. اين مطالعه چنين نتيجه مي گيرد: ” فعاليت بنيادگراها هميشه به صورت واكنشي و با رجوع به گذشته صورت مي پذيرد.“
108
و در جاي ديگر بيان مي دارد:
بنيادگراها دست به گزينش مي زنند. شايد به خوبي متوجه باشند كل گذشته ناب و خالصي را پذيرفته اند, اما انرژي آنها مصروفِ به كار بستن جنبه ها و ويژگي هاي برگزيده اي مي شود كه بهترين مقوم هويت آنهاست, وحدت نهضت آنها را تضمين مي كند و گرداگرد آن سنگرهاي دفاعي ايجاد مي كند و ديگران را در فاصله مطمئني نگاه مي دارد...بنيادگراها يا به نام خدا- دراديان توحيدي- و يا به نام علايم و نشانه هاي يك مرجع متعالي مي جنگند.
109
بنيادگرايي اسلامي: امت در برابر جاهليت
تنها راه نيل به مدرنيته, قدم گذاشتن در راه خودمان است. راهي كه دين ما, تاريخ ما و تمدن ما برايمان تعيين كرده است. راشد غنوشي به تعبير كاستلز براي اكثر مسلمانان, شريعت فرماني لايتغير و خشك نيست بلكه راهنمايي است براي رفتن به سوي خدا, البته با جرح و تعديل هايي كه لازمه هر ظرف زمينه اجتماعي و تاريخي خاصي است.
110
به تعبير كاستلز,براي يك مسلمان وابستگي بنيادي نه به وطن بلكه به امت يعني به اجتماع مومنان است كه همگي از نظر تسليم بودن در برابر الله برابر و يكسانند. اين برادري جهاني از حد و مرز نهادهاي دولت ملي كه منبع مستقيم و تمايز مومنين قلمداد مي شود, فراتر مي رود. امت براي بقاء و رشد, تا روزي كه تمام بشريت را در بر گيرد, ناچار به انجام تكليف الهي است: نبردي تازه عليه جاهليت ( حالت غفلت از خدا يا ناديده گرفتن تعاليم خدا) حالتي كه جوامع دوباره در آن فرو رفته اند.
111
به تعبير كاستلز, در فرهنگ شيعي, شهادت,يعني تقليد از شيوه قرباني شدن امام حسين (ع) در 681 ميلادي, در واقع هسته اصلي خلوص ديني است. اما ضرورت ايثار در راه فراخوان الهي (الدعوه) در كل اسلام وجود دارد.
112
به تعبير كاستلز, در اين چارچوب فرهنگي-ديني- سياسي, هويت اسلامي بر مبناي ساختارشكني دوگانه اي بر ساخته مي شود كه يكي مربوط به كنش گران اجتماعي است و ديگري مربوط به نهادهاي جامعه. كنش گران اجتماعي خواه به عنوان فرد, خواه به عنوان عضو يك گروه قومي يا به عنوان شهروندان يك ملت بايد ساختار وجودي خود را در هم شكنند.
113
به تعبير كاستلز, بنيادگرايي اسلامي نهضتي سنت گرا نيست
به تعبير كاستلز, بنيادگرايي اسلامي نهضتي سنت گرا نيست. به رغم تمام تلاش هاي تفسيري كه براي يافتن ريشه هاي هويت اسلامي در تاريخ و متون مقدس به عمل آمده است, اسلام گرايان براي مقاومت اجتماعي و قيام سياسي همواره به بازسازي هويت فرهنگي متوسل شده اند در واقع پديده اي فرا مدرن است.
114
به تعبير كاستلز, از رهگذر نفي طرد (اجتماعي), حتي به شكل افراطي قرباني كردن خود, هويت اسلامي جديدي در فرايند تاريخي بر پاداشتن امت يعني بهشت برادري مومنين حقيقي, شكل مي گيرد.
115
خداوندا نجاتم بخش! بنيادگرايي مسيحي آمريكايي
ما وارد عصر تاريك الكترونيك شده ايم, كه در آن گله هاي كافران جديد, كه تمام قدرت تكنولوژي را تحت فرمان خود دارند, در آستانه نابود كردن آخرين پايه هاي بشريت متمدنند. چشم انداز مرگ پيش روي ماست. وقتي كه ساحل هاي انسان مسيحي غربي را پشت سر ميگذاريم, فقط درياي سياه و طوفاني ياس و حرمان را پيش روي خود مي يابيم كه پاياني ندارد... مگر آنكه بجنگيم! زمان خشم, فرانسيس شفر
116
به تعبير كاستلز, احساس ديني ظاهرا به طور فزاينده اي لحن احيا گرانه اي به خود مي گيرد و به سمت جريان نيرومند بنياد گرايي كشانده مي شود. به قول سيمپسون: معناي اصلي بنيادگرايي مجموعه اي از عقايد و تجربه هاي مسيحي است كه شامل 1- پذيرش وحي و الهام كلام انجيلي و حقيقي بودن آن 2- رستگاري فردي از طريق حضرت مسيح (ع) و پذيرش او به عنوان ناجي, بر اين اساس كه حضرت مسيح (ع) از رهگذر مساعي خود و پرداخت كفاره گناه بشر با مرگ خويش و رستاخيز, موجب ولادت دوباره فرد(وعاري شدن او از گناهان)مي شود 3- انتظار بازگشت حضرت مسيح (ع) از آسمان به زمين پيش از هزارسال 4- تصديق آموزه هاي مسيحيت سخت كيشانه پروتستان مثل زاده شدن از مادر باكره و تثليث.
117
به تعبير كاستلز, همان طور كه لينش مي نويسد, ” مفهوم ايمان يعني باور آوردن و مغفرتي كه به واسطه آن گناهكاران از گناه به رستگاري ابدي مي رسند, هسته مركزي تفكر محافظه كار است و معناي خود را نيز در اين انديشه شكل مي دهد.“ از طريق اين تجربه شخصي تولد دوباره, كل شخصيت بازساخته مي شود, و ” نقطه آغاز بر ساختن احساس خود آييني و هويت, ونيز نظم اجتماعي و هدف سياسي مي شود.“
118
به تعبير كاستلز, حلقه اتصال ميان شخصيت و جامعه از طريق بازسازي خانواده به وجود مي آيد كه نهاد مركزي جامعه است و همواره پناهگاهي در برابر دنياي خصمانه و سخت بوده است, و اكنون در جامعه متزلزل گشته است.... ” درك اين مطلب براي والدين فوايد زيادي دارد كه بدانند كاملا طبيعي است كه فرزند آنها اشتياق به شر داشته باشد“.
119
به تعبير كاستلز, بنابراين آموزش ترس از خدا و احترام به اقتدار والدين به كودكان, و تكيه بر پشتيباني كامل آموزش و پرورش مسيحي در مدارس براي خانواده كاملا جنبه اساسي دارد. نتيجه واضح چنين ديدگاهي اين است كه مدارس عمومي صحنه جنگ خير و شر يا جنگ ميان خانواده مسيحي و نهادهاي سكولاريسم باشد.
120
به تعبير كاستلز, همان طور كه ميژتال و شوپ مي نويسند, ” پويش هاي جهاني شدن, به صورتي ديالكتيكي پويش هاي بنياد گرايي را تشديد كرده است.“
121
لخنر دلايل اين ديالكتيك را بيان مي كند:
در فرايند جهاني شدن, جوامع به عنوان واقعياتي جهاني نهادينه شده اند. آنها در مقام سازمانها, به طريقي غير ديني -سكولار- عمل مي كنند, آنها در ارتباطهايشان تابع قواعد غير ديني هستند, به دشواري مي توان سنت ديني يافت كه معنايي متعالي به جوامع دنيا گراي امروزي نسبت دهد... بر اساس ضوابط اكثر سنت هاي ديني, تعاملات اجتماعي نهادينه شده به بت پرستي منجر مي شود. اما اين امر بدان معناست كه زندگي در جامعه نيز براي اين دين سنتي به نوعي چالش بدل شده است... دقيقا به اين دليل كه نظم جهاني يك نظم هنجاري نهادينه شده است, اين امكان وجود دارد كه نوعي جستجو براي دستيابي به يك بنياد ”غايي“ آغاز گردد, براي واقعيتي متعالي و فراتر از اين جهان, كه اين جهان را نيز مي توان در ارتباط با آن با وضوح بيشتري تعريف كرد.
122
ملت و ملت گرايي در عصر جهاني شدن:
به تعبير كاستلز, عصر جهاني شدن عصر خيزش دوباره ملي گرايان نيز هست,... پيش از اين مرگ سه جانبه ملي گرايي اعلان شده بود: مرگ در اثر جهاني شدن اقتصاد و بين المللي شدن نهادهاي سياسي, مرگ در اثر جهان شمولي فرهنگ مشتركي كه از طريق رسانه هاي الكترونيك, آموزش و پرورش, كتابت, شهري شدن و نوسازي انتشار مي يابد, و مرگ در اثر يورش علمي به خود مفهوم ملت ها, كه در شكل معتدل نظريه ضد ملي گرايي از آنها به عنوان“ اجتماعات تصوري“ ياد شده, و در فرمول بندي نيرومند گلنر ” مصنوعات خود سرانه تاريخي“ خوانده مي شوند, در اين نظريه ها مفهوم ملت برخاسته از نهضت هاي ملي گرايانه اي است كه به دست نخبگان و براي استقرار دولت ملي مدرن به راه انداخته مي شوند.
123
به تعبير كاستلز, وقتي درباره ملي گرايي معاصر با توجه به نظريه هاي اجتماعي مربوط به ملي گرايي بحث مي كنيم بايد بر چهار نكته تحليلي تاكيد كنيم: اول, ملي گرايي معاصر ممكن است معطوف به بر ساختن حاكميت دولت ملي مستقل باشد و ممكن است چنين نباشد, و بنابراين ملت ها, به لحاظ تاريخي و تحليلي, هستارهايي مستقل از دولت هستند. دوم, ملت ها و دولت هاي محلي, محدود به دولت ملي مدرن نيستند كه پس از انقلاب فرانسه طي 200 سال اخير در اروپا تاسيس شده است.
124
سوم, ملي گرايي پديده اي نيست كه ضرورتا مربوط به نخبگان باشد و در واقع ملي گرايي امروز غالبا واكنشي است عليه نخبگان جهاني چهارم, از آنجا كه ملي گرايي معاصر بيشتر واكنشي است تا خود جوش, بيشتر به فرهنگي بودن گرايش دارد تا به سياسي بودن, و بنابراين بيشتر متوجه دفاع از فرهنگي است كه پيشاپيش نهادينه شده نه متوجه ايجاد يا دفاع از يك دولت.
125
ملت ها در برابر دولت: فروپاشي اتحاد شوروي و مجتمع مشترك المنافع دولت هاي ناممكن به تعبير كاستلز, تهاجم به دولت شوروي تنها به دست نهضت هاي ملي گرا انجام نشد بلكه اين تهاجم با خواست هاي دموكراتها, و منافع نخبگان سياسي برخي از جمهوري ها همراه بود كه در ميان ويرانه هاي يك امپراتوري متزلزل, در حال پي ريزي قدرت خود بودند. اما اين تهاجم نهايتا صورت ملي گرايي به خود گرفت و به نام ملت توانست حمايت مردمي جلب كند. نكته جالب اين است كه ملي گرايي در بيشتر جمهوري هايي كه به لحاظ قوي كاملا متمايز بودند (مثلا در آسياي ميانه) بسيار كمتر از دولت هاي بالتيك و روسيه فعال بود.
126
به تعبير كاستلز, اولين سالهاي موجوديت اين مجموعه دولت هاي مستقل جديد,شكنندگي ساختار آنها و همچنين دوام و دير پايي مليت هايي با ريشه تاريخي را آشكار ساخت كه در سرتاسر مرزهاي به ميراث رسيده از تجزيه اتحاد شوروي استقرار دارند.... به نقل از ديويد هوسون: مساله هويت, به وضوح مبرم ترين مساله اي است كه پس از يخبنداني طولاني (در اتحاد شوروي سابق) اكنون به سطح آمده است. اما نمي توان آن را فقط مساله اي صرفا فرهنگي يا قومي دانست. آنچه كه در اين جا مطرح است عبارت است از جستجوي مجدد قلمروهاي واقعي فرهنگ ها, اقتصادها و محيط زيست كه براي مردمان ساكن آنها معنايي داشته باشد. فرايند تبلور يافتن اين نواحي,وراي مرزهاي تهي و سست ”جمهوري“ هاي امروزي, طولاني و دردناك اما گريز ناپذير و نهايتا بر حق به نظر مي رسد.
127
ملت هاي بدون دولت: كاتالونيا
حكومت را بايد اساسا متمايز از ملت دانست زيرا حكومت سازماني سياسي است, كه به لحاظ بيروني قدرتي مستقل و به لحاظ دروني قدرتي متعالي است كه از نيروهاي مادي, خواه به صورت قواي انساني و خواه به شكل پول برخوردار است و براي حفظ استقلال و اقتدار خود از آنها بهره مي گيرد. ما نمي توانيم, چنانكه معمول است يكي را با ديگري اشتباه بگيريم, اشتباهي كه حتي خود ميهن پرستان كاتالاني مرتكب مي شوند و درباره ملت كاتالان طوري سخن مي گويند يا مي نويسند كه گويي از يك حكومت مستقل كاتالان حرف مي زنند... كاتالونيا همچنان كاتالونياست گرچه قرن هاست كه حاكميت مستقل خود را از دست داده است. بنابراين, ما به تصوري روشن و واضح از مليت رسيده ايم, مفهوم يك واحد اجتماعي بنيادي و اوليه كه مقدر است در جامعه جهاني و بشريت امروز, همان چيزي باشد كه سزاوار انسان است, يعني جامعه مدني. انريك پرات دولاريبا, مليت كاتالان
128
به تعبير كاستلز, پس اين ملت كاتالاني چيست كه توانسته است طي قرن هاي متمادي در برابر نفي و سركوب زنده بماند, اما از ايجاد دولتي در برابر ملت ديگري, يعني اسپانيا, كه آن نيز بخشي از هويت تاريخي كاتالونيا شده است خودداري مي كند؟... ”هويت كاتالونيا تا حد بسيار زيادي هويتي فرهنگي و زباني است. كاتالونيا هرگز ادعاي برخورداري از ويژگي ديني يا قومي نداشته است, هيچ وقت بر جغرافيا اصرار نورزيده است, همچنين صرفا بر هويت سياسي نيز تاكيدي نداشته است. هويت ها اجزا و عناصر زيادي دارند اما زبان و فرهنگ ستون فقرات آنها است.”
129
ملت هاي عصر اطلاعات به تعبير كاستلز, سفر تاريخي ما در دو سوي اروپا, ما را به شناخت اهميت جديد ملت ها و ملي گرايي به عنوان منبع معنا در عصر اطلاعات رهنمون مي سازد... ملت ها را اين گونه تعريف مي كنم: جماعت هاي فرهنگي كه با تاريخ و برنامه هاي سياسي مشترك در ذهن مردم و خاطره جمعي آنها بر ساخته مي شود.
130
به تعبير كاستلز, دو پديده, ويژگي بارز دوره تاريخي فعلي هستند: نخست, فروپاشي دولت هاي چند مليتي است كه مي كوشند حاكميت كامل خود را حفظ كنند يا تكثر مولفه هاي ملي خود را نفي كنند.(شوروي پيشين, يوگسلاوي پيشين)...دومين پديده اين است كه ما شاهد ايجاد مللي هستيم كه در آستانه تبديل به دولت متوقف مانده اند, اما دولت سلف خود را وادار به سازش و واگذاري بخشي از حاكميت مي كنند. (كاتالونيا, كشمير, پنجاب يا تيمور شرقي)
131
به تعبير كاستلز, ويژگي هايي كه در اين دوره تاريخي هويت ملي را تقويت مي كنند متفاوتند, فرضيه من اين است كه زبان و بخصوص يك زبان كاملا پرورش يافته, يكي از ويژگي هاي بنيادين خودشناسي و استقرار مرزهاي نامريي ملي است كه كمتر از سر حدات ارضي, دلبخواهي است و كمتر از قوميت, انحصاري است.
132
گسستن پيوندهاي قومي: نژاد, طبقه و هويت در جامعه شبكه اي
گسستن پيوندهاي قومي: نژاد, طبقه و هويت در جامعه شبكه اي به تعبير كاستلز, فرضيه من اين است كه قوميت در جامعه شبكه اي مبنايي براي بهشت هاي جمعي فراهم نمي آورد, زيرا قوميت بهشت هاي مبتني بر پيوندهاي اوليه اي است كه بخصوص هنگامي كه بريده از زمينه تاريخي خود باشند, به عنوان پايه اي براي بازسازي معنا در دنياي شبكه ها و جريانها, و براي تركيب مجدد تصاوير و اسناد مجدد معنا, اهميت خود را از دست مي دهند.
133
نژاد اهميت دارد اما ديگر معنايي بر نمي سازد.
مواد و مصالح قومي در اجتماعات فرهنگي نيرومند تري ادغام مي شوند كه وسيع تر از قوميت هستند, مثل دين يا ملي گرايي كه بياني از خود مختاري فرهنگي در جهاني از نمادها هستند... نژاد اهميت دارد اما ديگر معنايي بر نمي سازد.
134
هويت هاي منطقه اي: اجتماع محلي
به تعبير كاستلز, من در سال 1983 نوشتم: نهضت هاي شهري, مسائل واقعي زمانه ما راهدف گرفته اند, هر چند نه در مقياس و نه در قالب هايي كه براي اين منظور كفايت كند. با اين حال گزينه ديگري ندارند زيرا اين نهضت ها آخرين واكنش به سلطه و استثمار نويني است كه خمير مايه دنياي ماست. اما اين جنبش ها چيزي بيش از آخرين قيام و فرياد نوميدانه هستند:آنها نشانه تناقض هاي ما هستند و بنابراين به طور بالقوه قادرند اين تناقض ها را پشت سر بگذارند... آنها به واقع معناي تاريخي جديدي مي سازند- در تاريك روشن تظاهر به ساختن جامعه اي جديد در داخل حصارهاي يك اجتماع محلي كه مي دانند قابل دسترسي نيست. و آنها اين كار را با آبياري بذر نهضت هاي اجتماعي فردا در آرمانشهرهاي محلي انجام مي دهند, آرمانشهرهايي كه نهضت هاي شهري ساخته اند تا هرگز در برابر بربريت تسليم نشوند.
135
به تعبير كاستلز, بنابراين اجتماعات محلي كه از رهگذر كنش جمعي برساخته و از رهگذر حافظه جمعي نگهداري مي شوند, منابع خاصي براي هويت هستند. اما اين هويت ها, در اكثر موارد, واكنش هاي تدافعي عليه تحميلات بي نظمي جهاني و تغييرات پر شتاب و كنترل ناپذير به شمار مي آيند. آنها جان پناه مي سازند نه بهشت.
136
نتيجه: اجتماعات فرهنگي عصر اطلاعات
صفحه هاي 86, 87, 88, 89 به دقت مورد توجه قرار گيرند.
137
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش ششم مروري بر مصوبات اجلاس جامعه اطلاعاتي سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
138
ايجاد و ساخت جامعه اطلاعاتي: چالش جهاني در هزاره جديد
اعلاميه اصول ايجاد و ساخت جامعه اطلاعاتي: چالش جهاني در هزاره جديد .A نظر مشترك ما در رابطه با جامعه اطلاعاتي 1- ما، نمايندگان مردم دنيا از 10 تا 12دسامبر 2003 خواسته مشترك و تعهد براي ساخت جامعه اطلاعات ”مردم محور“ ”فراگير“ ”توسعه گرا“
139
اعلاميه اصول (ادامه) 2- چالش ما استفاده از پتانسيل هاي فناوري هاي اطلاعات براي اشاعه اهداف اعلاميه هزاره با عناوين فقر زدايي ومحو گرسنگي, دست يابي به تحصيلات و آموزش ابتدايي 3- ما جهان شمولي, تفكيك ناپذيري, استقلال و هم پيوندي تمام حقوق انساني و آزادي هاي اصولي, شامل حق توسعه همان گونه كه در اعلاميه وين آمده را تاييد مي كنيم. ما
140
اعلاميه اصول (ادامه) 4- به عنوان يكي از اصول جامعه اطلاعاتي و همان گونه كه در بند 19 اعلاميه جهاني حقوق بشر بيان شده, ما تاييد مي كنيم كه هر كسي داراي آزادي بيان وآزادي عقيده است 5- علاوه بر اين ما دوباره تعهد خود را به مفاد بند 29 اعلاميه جهاني حقوق بشر مبني بر اينكه هر كسي در جامعه در قبال آزادي و توسعه كامل شخصيت خود وظايفي دارد, و اين كه در به كار بردن اين حقوق و آزادي ها, هر كسي بايد محدويت هايي را رعايت كند كه....
141
اعلاميه اصول (ادامه) 6- مطابق با روح اين اعلاميه, ما خودمان را وقف اصل برابري اقتدار تمام كشورها مي كنيم. 7- ما تشخيص مي دهيم كه علم داراي نقش مركزي در توسعه جامعه اطلاعاتي مي باشد. بيشتر اجزاي سازنده جامعه اطلاعاتي نتيجه پيشرفت هاي علمي و فني است كه به خاطراشتراك نتايج تحقيقات ممكن شده است. 8- ما تشخيص مي دهيم كه تحصيلات, دانش, اطلاعات و ارتباطات هسته پيشرفت, تلاش و بهبود وضعيت بشر هستند,و...
142
اعلاميه اصول (ادامه) 9- ما آگاه هستيم كه فناوري ارتباطات و اطلاعات بايد به عنوان ابزار و نه هدف مورد توجه و استفاده قرار گيرد. در شرايط مطلوب, اين فناوري ها مي تواند به عنوان يك ابزار قدرتمند, افزايش دهنده بهره وري, مولد رشد اقتصادي, ايجاد كننده مشاغل و قابليت استخدام و بهبود دهنده كيفيت زندگي براي همه باشد. آن ها همچنين مي توانند گفت و گوي بين مردم, ملت ها و تمدن ها را افزايش دهند.
143
اعلاميه اصول (ادامه) 10- همچنين ما به طور كامل آگاه هستيم كه امروزه مزاياي انقلاب فناوري اطلاعات به طور نامساوي بين كشورهاي توسعه يافته و كشورهاي در حال توسعه و بين جوامع پخش شده است. ما متعهد شده ايم كه اين فاصله ديجيتالي را به فرصت هاي ديجيتالي براي همه, خصوصا براي انهايي كه در معرض خطر عقب افتادگي يا حاشيه نشيني بيشتر هستند, تبديل كنيم.
144
اعلاميه اصول (ادامه) 11- ما متعهد شده ايم كه ديدگاه مشترك خود را درباره جامعه اطلاعاتي براي خودمان درك كرده و به نسل هاي آينده منتقل كنيم 12- ما تصريح مي كنيم كه توسعه فرصت هاي زيادي را براي زنان, به عنوان كساني كه بايد يكي از بخش ها و بازيگران اصلي جامعه اطلاعاتي باشند, ايجاد مي كند. ما..... 13- در ساخت جامعه اطلاعاتي, بايد توجه ويژه اي به نيازهاي خاص گروه هاي حاشيه اي و آسيب پذير جامعه,
145
اعلاميه اصول (ادامه) 14- ما مصمم هستيم كه افرا د فقير, خصوصا آنهايي كه درنواحي دور دست, روستايي و در حاشيه شهرها زندگي مي كنند را توانمند سازيم تا به اطلاعات دسترسي پيدا كنند و ازICT براي حمايت از تلاش هاي خود جهت رهايي از فقر استفاده كنند. 15- در انقلاب جامعه اطلاعاتي توجه ويژه اي بايد به نيازهاي خاص مردم بومي, و همچنين حفاظت از ميراث و فرهنگ آن ها بشود. 16- ما توجه خاص به نيازهاي ويژه كشورهاي در حال توسعه, كشورهاي در حال گذار اقتصادي, كشورهاي توسعه نيافته,....
146
اعلاميه اصول (ادامه) 17- ما تصديق مي كنيم كه ساختن يك جامعه اطلاعاتي فراگير نياز به شكل جديد همبستگي, مشاركت و همكاري بين دولت ها و ساير اعضاي ذينفع, از جمله بخش خصوصي, جامعه مدني و سازمانهاي بين المللي دارد.... 18- نبايد فرض شود كه اين اعلاميه, مخرب, متضاد, محدود كننده يا مخالف با سندهاي پيشين, از جمله منشور سازمان ملل و اعلاميه جهاني حقوق بشر و يا هر سند بين المللي و يا قانون ملي تصويب شده براي اشاعه اين ابزار مي باشد.
147
اعلاميه اصول (ادامه) B . يك جامعه اطلاعاتي براي همه: اصول كليدي
19- ما مصمم هستيم كه در تلاش هاي خويش مطمئن شويم كه هر كسي مي تواند از فرصت هايي كه توسط ICT مي تواند ارائه شود, بهره مند شود.... ما متفق الراي هستيم كه اين ها, اصول كليدي ايجاد يك جامعه اطلاعاتي فراگير هستند.
148
اعلاميه اصول (ادامه) نقش دولت ها و تمام اعضاي ذينفع در افزايش استفاده از ICT براي توسعه 20- دولت ها, همچنين بخش خصوصي, سازمان هاي جامعه مدني و سازمان ملل و..... 2) زير ساخت اطلاعات و ارتباطات; پايه اساسي يك جامعه اطلاعاتي فراگير 21- قابليت پيوند, يك عامل توانا ساز مركزي در ساخت جامعه اطلاعاتي است. دسترسي جهاني, دايمي, مساوي و انعطاف پذير به زير ساخت و خدمات ICT, ...
149
اعلاميه اصول (ادامه) 22- برنامه هاي كاربردي و زير ساخت شبكه اطلاعات و ارتباطي توسعه يافته,... 23- سياست هايي كه محيط مساعدي را براي رقابت عادلانه قابل پيش بيني و ثبات در تمام سطوح ايجاد مي كنند,...., مي تواند ابزار موثري يراي اطمينان از وجود دسترسي جهانشمول به زير ساخت ها و خدمات جامعه اطلاعاتي باشد.
150
اعلاميه اصول (ادامه) 3) دسترسي به اطلاعات و دانش
24- در يك جامعه اطلاعاتي فراگير, توانايي همه در دسترسي و مشاركت در اطلاعات, ايده ها و دانش امري ضروري است. 25- تبادل و تقويت دانش جهاني براي توسعه مي تواند توسط حذف موانع دسترسي مساوي به اطلاعات براي فعاليت هاي..., رشد و توسعه يابد.
151
اعلاميه اصول (ادامه) 26- دامنه عمومي غني يكي از عناصر اساسي براي رشد جامعه اطلاعاتي است و مزاياي زيادي مانند يك ملت فرهيخته, شغل هاي جديد, خلاقيت, فرصت هاي تجاري و پيشرفت علمي را ايجاد مي كند و دسترسي آزاد و عادلانه به اطلاعات را اشاعه بدهند.
152
اعلاميه اصول (ادامه) 27- دسترسي به اطلاعات و دانش مي تواند توسط افزايش آگاهي بين تمام اعضاي ذينفع در مورد امكانات ارايه شده توسط مدل هاي نرم افزاري مختلف, تا بتوانند نيازهاي خود را بر طرف نمايند. دسترسي امكان پذير به نرم افزارها بايد به عنوان يكي از اجزاي مهم يك جامعه اطلاعات واقعا فراگير مورد توجه قرار گيرد. 28- ما كوشش مي كنيم تا دسترسي جهاني بر اساس فرصت هاي مساوي به دانش علمي براي همه ايجاد و انتشار و اطلاعات علمي و فني, شامل فعاليت هاي دسترسي آزاد براي انتشارات علمي, رشد و توسعه يابد.
153
اعلاميه اصول (ادامه) 4) ظرفيت سازي
29- هر كسي بايد برخوردار از فرصت براي به دست آوردن مهارتها و دانش هاي لازم براي درك, مشاركت فعالانه و بهره برداري كامل از جامعه اطلاعاتي و اقتصاد دانشي باشد... 30- استفاده از ICT در تمام مراحل تحصيلي, آموزش و توسعه منابع انساني بايستي با توجه به نيازهاي ويژه معلولين و افراد محروم و گروههاي آسيب پذير, رشد و افزايش يابد. 31- تحصيلات مداوم بزرگسالان, آموزش مجدد, آموزش در تمام عمر,آموزش از راه دور و...آگاهي و سواد در مورد ICTيكي از پايه هاي اساسي در اين رابطه است.
154
اعلاميه اصول (ادامه) 32- ايجاد كنندگان مضامين, ناشران و توليد كنندگان, همچنين معلمان, فرهيختگان, بايگان ها, كتابداران و يادگيرندگان بايد نقش فعالي را در رشد جامعه اطلاعاتي, خصوصا در كشورهاي توسعه نيافته داشته باشند. 33- دستيابي به توسعه پايدار جامعه اطلاعاتي, ايجاد ظرفيت ملي در حوزه تحقيقات و توسعه ICT بايد افزايش يابد...... 34- تحقق آرزوهاي مشترك, خصوصا براي كشورهاي در حال توسعه, شامل كشورهاي در حال گذار اقتصادي,
155
اعلاميه اصول (ادامه) 5) اعتماد سازي و امنيت در استفاده از ICT
156
اعلاميه اصول (ادامه) 37- spam يك مشكل مهم و در حال رشد براي كاربران, شبكه ها و تمام اينترنت است به مسايلspam و امنيت جهاني بايد در سطح ملي و بين المللي رسيدگي گردد. 6) توانا سازي محيط 38- يك محيط رشد و توانمند سازي در سطح ملي و بين المللي براي جامعه اطلاعاتي لازم و ضروري است. ICT بايد به عنوان وسيله اي مهم براي يك حكومت خوب استفاده شود. 39- حاكميت قانون, هماهنگ با چارچوب قانوني و سياستي حمايتي, شفاف, رقابتي, با بي طرفي تكنولوژي و قابل پيش بيني و با در نظر گرفتن واقيعات ملي, براي ايجاد يك جامعه اطلاعاتي مردمي, اساسي است...
157
اعلاميه اصول (ادامه) 40- يك محيط پويا و تواناي بين المللي حمايت كننده از سرمايه گذاري خارجي, انتقال تكنولوژي, و همكاري هاي بين المللي,... 41- ICT يك ابزار توانا ساز رشد از طريق افزايش بهره وري و كارآمدي ها به ويژه براي كشورهاي كوچك و متوسط مي باشد... 42- حفاظت از مالكيت معنوي براي تشويق نوآوري و خلاقيت در جامعه اطلاعات ضروري است... 43-توسعه پايدار زماني مي تواند به بهترين نحو در جامعه اطلاعاتي پيشرفت كند كه تلاش ها و برنامه هاي مرتبط با ICT به طور كامل در استراتژي هاي توسعه ملي و منطقه اي وارد شود.....
158
اعلاميه اصول (ادامه) 44- استاندارد سازي يكي از سنگ بناهاي اصلي ايجاد جامعه اطلاعاتي است. در اين زمينه بايد تاكيد ويژه اي روي توسعه استانداردهاي بين المللي بشود....هدف از استانداردهاي بين المللي ايجاد محيطي است كه در آن مشتريان مي توانند به خدمات جهاني گسترده, بدون توجه به تكنولوژي زير بنايي دسترسي داشته باشند. 45- طيف فركانسي راديو بايد بر اساس مصالح عمومي و مطابق با اصول قانوني, با رعايت كامل و قوانين ملي و آيين نامه ها و همچنين موافقت نامه هاي بين المللي مديريت شود.
159
اعلاميه اصول (ادامه) 46- در ايجاد جامعه اطلاعاتي, كشورها براين امر اصرار دارند كه گام هايي برداشته شود تا از اقدامات يك جانبه و خلاف قوانين بين المللي و منشور سازمان ملل كه مانع نيل به توسعه اقتصادي و اجتماعي توسط مردم تحت تاثير در كشورهاست و باعث تعويق بهبود وضعيت آن ها مي شود, جلوگيري به عمل آورد. 47- تشخيص اين كه ICT به صورت تصاعدي روش هاي كار را تغيير مي دهد, يك محيط كار امن, بي خطر و سالم, مناسب براي استفاده و كاربرد ICT, و مطابق با قوانين بين المللي, ايجاد مي كند, لازم و ضروري است.
160
اعلاميه اصول (ادامه) 48- اينترنت به وسيله اي جهاني در دسترس همه تبديل شده است و اداره آن يكي از هسته اي ترين مسايل برنامه جامعه اطلاعاتي را تشكيل مي دهد. مديريت بين المللي..... 49- مديريت اينترنت شامل مسايل فني و مسايل سياسي مي باشد و بايد تمام اعضا و سازمان هاي بين دولتي و بين المللي در آن مشاركت كنند.... 50- مسايل بين المللي مربوط به اداره و مديريت اينترنت بايد به صورت هماهنگ مورد بحث و بررسي قرار گيرد. ما از دبير كل سازمان ملل.....
161
اعلاميه اصول (ادامه) 7) كاربردهاي ICT : بهره برداري در تمام جنبه هاي زندگي 51- استفاده و به خدمت گرفتنICT بايد براي ايجاد مزايايي در تمام جنبه هاي زندگي روزانه ما باشد... 8) تنوع فرهنگي و هويت, تنوع زباني و مضامين محلي 52- تنوع فرهنگي ميراث مشترك بشر است. جامعه اطلاعاتي بايد بر اساس احترام به هويت فرهنگي, تنوع زباني و فرهنگي, سنت ها و مذاهب, و رشد گفت وگو بين فرهنگ ها و تمدن ها پايه ريزي شود....
162
اعلاميه اصول (ادامه) 53- ايجاد, اشاعه و حفاظت از مضامين به زبان ها و شكل هاي مختلف بايستي اولويت بالايي در ساخت جامعه اطلاعاتي فراگير, با بذل توجه خاص به تنوع منابع اشتغال زايي و... 54- حفاظت از ميراث فرهنگي يكي از عناصر بسيار مهم هويت و خود شناسي افراد است كه جامعه را به گذاشته اش پيوند مي دهد
163
اعلاميه اصول (ادامه) 9) رسانه ها
55- ما تعهد خود را نسبت به اصول آزادي مطبوعات و آزادي اطلاعات, خصوصا اصول استقلال, تكثرگرايي و تنوع رسانه ها, كه براي جامعه اطلاعاتي ضروري است, اعلام مي كنيم.... 10)ابعاد اخلاقي جامعه اطلاعاتي 56- يك جامعه اطلاعاتي بايد به صلح احترام بگذارد و ارزش هاي بنيادي و اصولي شامل آزادي, برابري, اتحاد, بردباري, احترام به سرشت طبيعي و مسئوليت هاي مشترك را پاس بدارد.
164
اعلاميه اصول (ادامه) 57- ما اهميت اخلاقيات در جامعه اطلاعاتي را براي رشد عدالت و هويت و ارزش نوع بشر تاييد مي كنيم. امكانات حفاظت از خانواده و توانا ساختن آن براي ايفا نمودن نقش حياتي و مهم آن در جامعه بايد اصلاح شود. 58-آزادي استفاده از ICT و ايجاد مضامين بايد با احترام به حقوق بشر و آزادي هاي اصولي ديگران, شامل حفظ حريم خصوصي افراد, آزادي انديشه, عقيده و مذهب, مطابق با اسناد بين المللي مربوطه باشد. 59- تمام بازيگران جامعه اطلاعاتي بايد از طريق فعاليت هاي مناسب و اقدامات پيش گيرنده, مطابق با قانون,....
165
اعلاميه اصول (ادامه) 11) همكاري هاي بين المللي و منطقه اي
60- هدف ما استفاده كامل از فرصت هاي ارائه شده توسط فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات (ICT) در فعاليت هايمان.... 61- براي ايجاد يك جامعه اطلاعاتي جهاني فراگير, ما در جستجوي رهيافت ها و مكانيسم هاي بين المللي منسجم, شامل همياري هاي مالي و فني,...
166
اعلاميه اصول (ادامه) 62- همكاري هاي منسجم منطقه اي براي توسعه جامعه اطلاعاتي جهاني و ايجاد همكاري هاي استوار بين مناطق ضروري است..... 63- ما مصمم هستيم به كشورهاي در حال توسعه, كشورهاي توسعه نيافته و كشورهاي در حال گذار اقتصادي, 64- صلاحيت دروني ITU در زمينه هاي ICT, همكاري براي از بين بردن فاصله ديجيتالي, همكاري هاي بين المللي و منطقه اي,....
167
اعلاميه اصول (ادامه) C. به سوي جامعه اطلاعاتي براي همه بر اساس تبادل دانش 65- ما متعهد مي شويم كه همكاري ها را در جهت جستجوي پاسخ هاي متعارف به چالش ها و اجراي برنامه اقدام كه به عنوان ديدگاه يك جامعه اطلاعاتي فراگير بر اساس اصول مندرج در اين اعلاميه, شناخته خواهد شد, تقويت كنيم. 66- علاوه بر اين ما متعهد مي شويم كه ميزان پيشرفت براي از بين بردن فاصله ديجيتالي, با توجه به سطوح مختلف توسعه,…. 67- ما معتقديم كه به طور دسته جمعي وارد عصر جديدي از پتانسيل هاي عظيم مي شويم كه حاصل ظهور جامعه اطلاعاتي و ارتباطات گسترده انساني است.....
168
برنامه اقدام مقدمه 1- ديدگاه عمومي و اصول راهنماي اعلاميه مي تواند به اين برنامه اقدام براي ايجاد خطوط كاري پيوسته با هدف افزايش نيل به اهداف توسعه ي بين المللي, 2- جامعه اطلاعاتي يك مفهوم در حال تكامل است كه از نقاط مختلف دنيا به مراحل متفاوتي رسيده است و انعكاس دهنده ي مراحل مختلف توسعه است... 3- تمام اعضاء نقش مهمي در جامعه اطلاعاتي, خصوصا از طريق مشاركت, ايفا مي كنند.....
169
برنامه اقدام (ادامه) B.هدف ها, مقاصد و آماج ها
4- اهداف برنامه اقدام, معطوف به ايجاد يك جامعه اطلاعاتي فراگير, در جهت استفاده از پتانسيل علم و ICT در خدمت توسعه,... 5- اهداف ويژه اي براي جامعه اطاعاتي در جاهايي كه لازم است, در سطح ملي و در چارچوب راهبردهاي الكترونيكي ملي....
170
برنامه اقدام (ادامه) 6- براساس اهداف توسعه بين المللي, شامل آنهايي كه در اعلاميه ي هزاره آمده و با همكاري بين المللي تصويب شده,.... 7- به منظور تحقق اين اهداف و مقاصد, توجه ويژه اي بايد به نيازهاي كشورهاي در حال توسعه, به ويژه به كشورها, مردم و گروههايي كه در بندهاي 11 تا 16 اعلاميه اصول ذكر شده است, بشود.
171
برنامه اقدام (ادامه) C. خطوط كاري
C1 . نقش دولت ها و تمام اعضاء در پيشرفت ICT براي توسعه 8- همكاري موثر دولت ها و تمام اعضا در توسعه جامعه اطلاعاتي حياتي است و نياز به همكاري و همياري بين همه ي آنها دارد..... C2.زير ساخت هاي اطلاعات و ارتباطات: پايه ي اساسي جامعه اطلاعاتي 9- زير ساخت هاي كانوني براي دست يابي به اهداف ديجيتال شمول, ايجاد دسترسي جهاني پايدار, هميشگي و انعطاف پذير به ICT براي همه,...
172
برنامه اقدام (ادامه) C3 . دسترسي به اطلاعات و دانش 10- ICT به مردم در همه ي نقاط دنيا اجازه مي دهد تا به اطلاعات و دانش, به صورت آني دسترسي داشته باشند. اشخاص, سازمان ها و انجمن ها بايد از دسترسي به اطلاعات و دانش بهره ببرند.... C4 . ايجاد ظرفيت 11- هر كسي بايد داراي مهارت هاي لازم براي بهره برداري كامل از جامعه اطلاعاتي باشد. بنابراين ظرفيت سازي و سواد ICT ضروري است....
173
برنامه اقدام (ادامه) C5. اعتماد سازي و امنيت در استفاده از ICT 12- اعتماد سازي و امنيت يكي از اركان اساسي جامعه اطلاعاتي است..... C6. توانا سازي محيط 13- دولت ها براي به حداكثر رساندن مزاياي اقتصادي و اجتماعي جامعه اطلاعاتي به يك محيط سياسي, قانوني و مقرراتي قابل اعتماد, شفاف و بدون تبعيض نياز دارند...
174
برنامه اقدام (ادامه) C7. كاربردهاي ICT: مزاياي آن در تمام جنبه هاي زندگي 14- كاربردهاي ICT مي تواند توسعه را در زمينه هاي مديريت دولتي, بازرگاني, آموزش, بهداشت,..... 15- دولت الكترونيكي 16- بازرگاني الكترونيكي 17- آموزش الكترونيكي (و بخش c4 راببينيد.) 18- بهداشت الكترونيكي 19- استخدام الكترونيكي
175
برنامه اقدام (ادامه) C8. هويت فرهنگي و تنوع فرهنگي و تنوع زباني و مضامين محلي 23- تنوع فرهنگي و زباني, با احترام كامل به هويت فرهنگي, سنت ها و مذاهب, براي توسعه جامعه اطلاعاتي بر اساس گفتگوي بين فرهنگ ها و همكاري بين المللي و منطقه اي يك مساله اساسي و يك عامل مهم براي توسعه پايدار است....
176
برنامه اقدام (ادامه) C9. رسانه ها 24- رسانه ها, درشكل هاي مختلف آن و تنوع مالكيت شان, نقشي اساسي در توسعه جامعه اطلاعاتي ايفا مي كنند و يكي از شركاي اصلي در آزادي بيان و چندگانگي اطلاعات هستند C10. ابعاد اخلاقي جامعه اطلاعاتي 25- جامعه اطلاعاتي بايد مبتني بر ارزش هاي مشترك جهاني و در جستجوي تحكيم منافع عمومي و جلوگيري از سوء استفاده از ICT باشد....
177
برنامه اقدام (ادامه) C11. همكاري هاي بين المللي و منطقه اي 26- همكاري بين المللي بين تمام اعضاء براي اجراي اين طرح كاري لازم است و نياز دارد تا با توجه به افزايش دسترسي جهاني و از بين بردن فاصله ي ديجيتالي, در ميان ساير فعاليت ها, توسط ارايه ابزار مورد نياز براي اجرا تقويت شود...
178
برنامه اقدام (ادامه) D. برنامه تحكيم ديجيتالي
27- هدف از برنامه تحكيم ديجيتالي, ايجاد شرايطي براي مجهز ساختن منابع انساني, مالي و فني براي وارد كردن همه زنان و مردان در شكل دادن به جامعه اطلاعاتي است.... D1 .اولويت و راهبردها D2 .بسيج منابع
179
برنامه اقدام (ادامه) E . پيگيري و ارزيابي
28- يك سند واقع گرايانه بين المللي در مورد كنترل و ارزيابي عملكرد (هم كمي و هم كيفي) بايد از راه شاخص هاي آماري قابل مقايسه و نتايج مطالعاتي, براي پيگيري اجراي اهداف, مقاصد و برنامه هاي طرح كاري, با توجه به شرايط مختلف ملي, توسعه يابد....
180
برنامه اقدام (ادامه) F . به سوي مرحله ي دوم (WSIS تونس)
181
TUNIS COMMITMENT 1. We, the representatives of the peoples of the world, have gathered in Tunis from November 2005 for this second phase of the World Summit on the Information Society (WSIS) to reiterate our unequivocal support for the Geneva Declaration of Principles and Plan of Action adopted at the first phase of the World Summit on the Information Society in Geneva in December 2003.
182
TUNIS COMMITMENT 2. We reaffirm our desire and commitment to build a people-centred, inclusive and development-oriented Information Society, premised on the purposes and principles of the Charter of the United Nations, international law and multilateralism, and respecting fully and upholding the Universal Declaration of Human Rights, so that people everywhere can create, access, utilise and share information and knowledge, to achieve their full potential and to attain the internationally-agreed development goals and objectives, including the Millennium Development Goals.
183
TUNIS COMMITMENT 3. We reaffirm the universality, indivisibility, interdependence and interrelation of all human rights and fundamental freedoms, including the right to development, as enshrined in the Vienna Declaration. We also reaffirm that democracy, sustainable development, and respect for human rights and fundamental freedoms as well as good governance at all levels are interdependent and mutually reinforcing. We further resolve to strengthen respect for the rule of law in international as in national affairs.
184
TUNIS COMMITMENT 4. We reaffirm paragraphs 4, 5 and 55 of the Geneva Declaration of Principles. We recognise that freedom of expression and the free flow of information, ideas, and knowledge, are essential for the Information Society and beneficial to development.
185
TUNIS COMMITMENT 5. The Tunis Summit represents a unique opportunity to raise awareness of the benefits that Information and Communication Technologies (ICTs) can bring to humanity and the manner in which they can transform people’s activities, interaction and lives and thus, increase confidence in the future.
186
TUNIS COMMITMENT 6. This Summit is an important stepping-stone in the world’s efforts to eradicate poverty and to attain the internationally-agreed development goals and objectives, including the Millennium Development Goals. By the Geneva decisions, we established a coherent long-term link between the WSIS process, and other relevant major United Nations conferences and summits. We call upon governments, private sector, civil society and international organisations to join together to implement the commitments set forth in the Geneva Declaration of Principles and Plan of Action. In this context, the outcomes of the recently concluded 2005 World Summit on the review of the implementation of the Millennium Declaration are of special relevance.
187
TUNIS COMMITMENT 7. We reaffirm the commitments made in Geneva and build on them in Tunis by focusing on financial mechanisms for bridging the digital divide, on Internet governance and related issues, as well as on follow-up and implementation of the Geneva and Tunis decisions, as referenced in the Tunis Agenda for the Information Society.
188
TUNIS COMMITMENT 8. While reaffirming the important roles and responsibilities of all stakeholders as outlined in paragraph 3 of the Geneva Plan of Action, we acknowledge the key role and responsibilities of governments in the WSIS process.
189
TUNIS COMMITMENT important 9. We reaffirm our resolution in the quest to ensure that everyone can benefit from the opportunities that ICTs can offer, by recalling that governments, as well as private sector, civil society and the United Nations and other international organisations, should work together to: improve access to information and communication infrastructure and technologies as well as to information and knowledge; build capacity; increase confidence and security in the use of ICTs; create an enabling environment at all levels; develop and widen ICT applications; foster and respect cultural diversity; recognise the role of the media; address the ethical dimensions of the Information Society; and encourage international and regional cooperation. We confirm that these are the key principles for building an inclusive Information Society, the elaboration of which is found in the Geneva Declaration of Principles.
190
TUNIS COMMITMENT 10. We recognise that access to information and sharing and creation of knowledge contributes significantly to strengthening economic, social and cultural development, thus helping all countries to reach the internationally-agreed development goals and objectives, including the Millennium Development Goals. This process can be enhanced by removing barriers to universal, ubiquitous, equitable and affordable access to information. We underline the importance of removing barriers to bridging the digital divide, particularly those that hinder the full achievement of the economic, social and cultural development of countries and the welfare of their people, in particular, in developing countries.
191
TUNIS COMMITMENT 11. Furthermore, ICTs are making it possible for a vastly larger population than at any time in the past to join in sharing and expanding the base of human knowledge, and contributing to its further growth in all spheres of human endeavour as well as its application to education, health and science. ICTs have enormous potential to expand access to quality education, to boost literacy and universal primary education, and to facilitate the learning process itself, thus laying the groundwork for the establishment of a fully-inclusive and development-oriented Information Society and knowledge economy which respects cultural and linguistic diversity.
192
TUNIS COMMITMENT SMMEs 12. We emphasise that the adoption of ICTs by enterprises plays a fundamental role in economic growth. The growth and productivity enhancing effects of well-implemented investments in ICTs can lead to increased trade and to more and better employment. For this reason, both enterprise development and labour market policies play a fundamental role in the adoption of ICTs. We invite governments and the private sector to enhance the capacity of Small, Medium and Micro Enterprises (SMMEs), since they furnish the greatest number of jobs in most economies. We shall work together, with all stakeholders, to put in place the necessary policy, legal and regulatory frameworks that foster entrepreneurship, particularly for SMMEs.
193
TUNIS COMMITMENT 13. We also recognise that the ICT revolution can have a tremendous positive impact as an instrument of sustainable development. In addition, an appropriate enabling environment at national and international levels could prevent increasing social and economic divisions, and the widening of the gap between rich and poor countries, regions, and individuals—including between men and women.
194
TUNIS COMMITMENT 14. We also recognise that in addition to building ICT infrastructure, there should be adequate emphasis on developing human capacity and creating ICT applications and digital content in local language, where appropriate, so as to ensure a comprehensive approach to building a global Information Society.
195
TUNIS COMMITMENT 15. Recognising the principles of universal and non-discriminatory access to ICTs for all nations, the need to take into account the level of social and economic development of each country, and respecting the development-oriented aspects of the Information Society, we underscore that ICTs are effective tools to promote peace, security and stability, to enhance democracy, social cohesion, good governance and the rule of law, at national, regional and international levels. ICTs can be used to promote economic growth and enterprise development. Infrastructure development, human capacity building, information security and network security are critical to achieve these goals.
196
TUNIS COMMITMENT 15(cont.) We further recognise the need to effectively confront challenges and threats resulting from use of ICTs for purposes that are inconsistent with objectives of maintaining international stability and security and may adversely affect the integrity of the infrastructure within States, to the detriment of their security. It is necessary to prevent the abuse of information resources and technologies for criminal and terrorist purposes, while respecting human rights.
197
TUNIS COMMITMENT Digital Divide 16. We further commit ourselves to evaluate and follow up progress in bridging the digital divide, taking into account different levels of development, so as to reach internationally-agreed development goals and objectives, including the Millennium Development Goals, and to assess the effectiveness of investment and international cooperation efforts in building the Information Society.
198
TUNIS COMMITMENT 17. We urge governments, using the potential of ICTs, to create public systems of information on laws and regulations, envisaging a wider development of public access points and supporting the broad availability of this information. 18. We shall strive unremittingly, therefore, to promote universal, ubiquitous, equitable and affordable access to ICTs, including universal design and assistive technologies, for all people, especially those with disabilities, everywhere, to ensure that the benefits are more evenly distributed between and within societies, and to bridge the digital divide in order to create digital opportunities for all and benefit from the potential offered by ICTs for development.
199
TUNIS COMMITMENT 19. The international community should take necessary measures to ensure that all countries of the world have equitable and affordable access to ICTs, so that their benefits in the fields of socio-economic development and bridging the digital divide are truly inclusive. 20. To that end, we shall pay particular attention to the special needs of marginalised and vulnerable groups of society including migrants, internally displaced persons and refugees, unemployed and underprivileged people, minorities and nomadic people, older persons and persons with disabilities.
200
TUNIS COMMITMENT 21. To that end, we shall pay special attention to the particular needs of people of developing countries, countries with economies in transition, Least Developed Countries, Small Island Developing States, Landlocked Developing Countries, Highly Indebted Poor Countries, countries and territories under occupation, and countries recovering from conflict or natural disasters. 22. In the evolution of the Information Society, particular attention must be given to the special situation of indigenous peoples, as well as to the preservation of their heritage and their cultural legacy.
201
TUNIS COMMITMENT Digital Divide 23. We recognise that a gender divide exists as part of the digital divide in society and we reaffirm our commitment to women’s empowerment and to a gender equality perspective, so that we can overcome this divide. We further acknowledge that the full participation of women in the Information Society is necessary to ensure the inclusiveness and respect for human rights within the Information Society. We encourage all stakeholders to support women’s participation in decision-making processes and to contribute to shaping all spheres of the Information Society at international, regional and national levels.
202
TUNIS COMMITMENT Children & Young People 24. We recognise the role of ICTs in the protection of children and in enhancing the development of children. We will strengthen action to protect children from abuse and defend their rights in the context of ICTs. In that context, we emphasise that the best interests of the child are a primary consideration. 25. We reaffirm our commitment to empowering young people as key contributors to building an inclusive Information Society. We will actively engage youth in innovative ICT-based development programmes and widen opportunities for youth to be involved in e-strategy processes.
203
TUNIS COMMITMENT 26. We recognise the importance of creative content and applications to overcome the digital divide and to contribute to the achievement of the internationally-agreed development goals and objectives, including the Millennium Development Goals. 27. We recognise that equitable and sustainable access to information requires the implementation of strategies for the long-term preservation of the digital information that is being created. 28. We reaffirm our desire to build ICT networks and develop applications, in partnership with the private sector, based on open or interoperable standards that are affordable and accessible to all, available anywhere and anytime, to anyone and on any device, leading to a ubiquitous network.
204
TUNIS COMMITMENT 29. Our conviction is that governments, the private sector, civil society, the scientific and academic community, and users can utilise various technologies and licensing models, including those developed under proprietary schemes and those developed under open-source and free modalities, in accordance with their interests and with the need to have reliable services and implement effective programmes for their people. Taking into account the importance of proprietary software in the markets of the countries, we reiterate the need to encourage and foster collaborative development, inter-operative platforms and free and open source software, in ways that reflect the possibilities of different software models, notably for education, science and digital inclusion programmes.
205
TUNIS COMMITMENT 30. Recognising that disaster mitigation can significantly support efforts to bring about sustainable development and help in poverty reduction, we reaffirm our commitment to leveraging ICT capabilities and potential through fostering and strengthening cooperation at the national, regional, and international levels.
206
TUNIS COMMITMENT 31. We commit ourselves to work together towards the implementation of the digital solidarity agenda, as agreed in paragraph 27 of the Geneva Plan of Action. The full and quick implementation of that agenda, observing good governance at all levels, requires in particular a timely, effective, comprehensive and durable solution to the debt problems of developing countries where appropriate, a universal, rule-based, open, non-discriminatory and equitable multilateral trading system, that can also stimulate development worldwide, benefiting countries at all stages of development, as well as, to seek and effectively implement concrete international approaches and mechanisms to increase international cooperation and assistance to bridge the digital divide.
207
TUNIS COMMITMENT 32. We further commit ourselves to promote the inclusion of all peoples in the Information Society through the development and use of local and/or indigenous languages in ICTs. We will continue our efforts to protect and promote cultural diversity, as well as cultural identities, within the Information Society. 33. We acknowledge that, while technical cooperation can help, capacity building at all levels is needed to ensure that the required institutional and individual expertise is available.
208
TUNIS COMMITMENT 34. We recognise the need for, and strive to mobilise resources, both human and financial, in accordance with chapter two of the Tunis Agenda for the Information Society, to enable us to increase the use of ICT for development and realise the short, medium and long-term plans dedicated to building the Information Society as follow-up and implementation of the outcomes of WSIS. 35. We recognise the central role of public policy in setting the framework in which resource mobilisation can take place.
209
TUNIS COMMITMENT 36. We value the potential of ICTs to promote peace and to prevent conflict which, inter alia, negatively affects achieving development goals. ICTs can be used for identifying conflict situations through early warning systems preventing conflicts, promoting their peaceful resolution, supporting humanitarian action, including protection of civilians in armed conflicts, facilitating peacekeeping missions, and assisting post conflict peace-building and reconstruction.
210
TUNIS COMMITMENT 37. We are convinced that our goals can be accomplished through the involvement, cooperation and partnership of governments and other stakeholders, i.e. the private sector, civil society and international organisations, and that international cooperation and solidarity at all levels are indispensable if the fruits of the Information Society are to benefit all.
211
TUNIS COMMITMENT 38. Our efforts should not stop with the conclusion of the Summit. The emergence of the global Information Society to which we all contribute provides increasing opportunities for all our peoples and for an inclusive global community that were unimaginable only a few years ago. We must harness these opportunities today and support their further development and progress.
212
TUNIS COMMITMENT 39. We reaffirm our strong resolve to develop and implement an effective and sustainable response to the challenges and opportunities of building a truly global Information Society that benefits all our peoples. 40. We strongly believe in the full and timely implementation of the decisions we took in Geneva and Tunis, as outlined in the Tunis Agenda for the Information Society.
213
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش هفتم زيبايي شناسي ديجيتالي سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
214
زيبايي شناسي ديجيتالي خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد.
زيبايي شناسي ديجيتالي خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد. بخش اول : زيبايي جويي نيازهاي انسان : - تكاملي اصلي - اجتماعي فرعي - طبيعي ( فطري) تبعي
215
زيبايي جويي (ادامه) طبيعي : خصوصياتي كه جزء غرايز فطري و داراي ريشه طبيعي بوده، منشاء آن نيازهاي شخصي و فردي است. اجتماعي : نيازهايي كه ريشه اجتماعي داشته و حيات اجتماعي انسان را مي سازد. تكاملي : نيازهايي كه در پيوند با غايت آمال و آرزوهاي انسان در فراسوي زمان و مكان مطرح مي شود.
216
احساس زيبايي پيوند عميق با عالم وجود
جز در ساحتي خاص، هرگز تابع عادات اجتماعي، قومي و يا تعلقات شخصي و مقتضيات روزگار نيست. عادت ها و تعلقات همچون غبار است كه بر آيينه فطرت مي نشيند و معيارهاي كاذبي را بر فطرت زيبا پسند و زيباشناس انسان تحميل مي كند.
217
احساس زيبايي (ادامه) تفاوتهاي موروثي، اقليمي و قومي را نمي توان انكار كرد. آنچه در اين جهان واقع مي شود جلوه شهودي گنجينه هاي ديگر است. آنان كه نظري خطاپوش يافته اند آن جلوه ها را در همين دنيا مي بينند. جاذبه هاي فطري روح، عميق و پايدارند و اگر چه ممكن است از گرايش هاي غريزي ضعيف تر جلوه كنند، اما در نهايت، ساحت اصيل وجود انسان فطرت الهي اوست.
218
كمپوزيسيون و كيفيت تجلي زيباييهاي عالم قدس در نسبت ها و مقادير
اتحاد در اصل و ريشه بين فطرت انسان با نظام غايي خلقت تناظر ميان ظاهر و باطن زيبايي جلوه هاي اين نظم كلي و يگانه ( هر جا كه باشد) در چشم ما هنر، تجلي حسن و بهاء حضرت حق است.
219
اثر هنريي زيباست كه بتواند در اين نظام غايي و يگانه جذب شود.
نظام احسن عالم، نظامي متقارن است. تقارن يكي از نقاط پيوند ما با جهان است. قواعد استتيك يا زيبايي شناسي، مجموعه جلوه هاي حسن و نظم غايي در كميت ها و مقادير و تناسبات است.
220
”تقارن “، ”توازن“ و ”تعادل“ در حقيقت بيان هاي مختلفي هستند از يك امر واحد ( جلوه گاه حسن و نظم غايي) – تناظر ميان روح و جسم و تناسب ميان انسان و جهان طبيعت سنگين بودن پايين تصوير در بيننده احساسي از استواري و ثبات مي آفريند. چرا كه انسان و موجودات ديگر با پاهاي خود بر خاك قرارگرفته اند و ثباتشان منوط به جاذبه اي است كه از جانب خاك آنها را بسوي خود مي كشاند.
221
هركار هنري مجموعه اي است از تكه خورده ها، كه هر يك نسبت به ديگري و نيز هر يك نسبت به كل كار، پيوندي ويژه دارد. در بررسي شكل ظاهري ( فرم) يك كار هنري كه در برابر محتوي ( موادي كه در درون شكل، با نظمي ويژه چيده شده قرار مي گيرد مي توان 3 عنصر را تشخيص داد.
222
عناصر تكرار، تنوع و وحدت (مثال :گلدان)
عناصر تكرار، تنوع و وحدت (مثال :گلدان) عنصر تكرار: خط هاي محيطي يك گلدان نسبت به يكديگر، متقارن همشكل، همگون يا مكمل هستند. در يك گلدان غير متقارن يا نيمه متقارن، نيز اين خطوط نسبت به يكديگر، داراي جنبه اي همگن يا تكميل كننده هستند.
223
عنصر تنوع : خط هاي محيطي در گستره طول خود مسيرهاي كم و بيش گوناگوني را مي پيمايند، هر چند در غالب حالات در فاصله خويش نسبت به خط محوري قرينه اند. عنصر وحدت: تنوع ها آنچنان گسيخته از هم نيست كه در هيات ظاهري و كلي گلدان ناهمگوني بوجود آورد. از اين گذشته، هر تكه از شكل گلدان، مثلا دسته آن، با هيات كليش متناسب است.
224
رنگ آفريني و زيبايي شناختي
اصطلاحات مربوط به رنگ رنگ هاي خالص : قرمز، زرد، سبز، آبي روشن فام ها: صورتي، بنفش روشن، هلويي محصول آميختن رنگ هاي خالص با سفيد تيره فام ها : قهوه اي، زرشكي، زيتوني محصول تركيب رنگ هاي خالص با سياه
225
خاكستري فام ها : خرمايي، قهوه اي كم رنگ، خاكستري مايل به قهوه اي
از آميختن رنگ هاي خالص با خاكستري بي فام ها : رنگ هاي خنثي ( سفيد، خاكستري و سياه ) ارزش: روشني يا درخشندگي رنگينگي : غلظت يا حد اشباع شدگي
226
هر توالي منظم رنگ، از چشم انسان خوشايند است.
نظام هاي رنگ، بطور كلي داراي زيبايي ذاتي هستند در گام هاي روشن فام، عنصر مشترك هماهنگ كننده سفيد است. در گام هاي تيره فام، اين عامل سياه است. در گام هاي خاكستري فام، عامل هماهنگ كننده، خاكستري است.
227
تماشاي گام هاي فام دار كه بدقت تركيب شده باشد، بسيار لذت بخش است
تماشاي گام هاي فام دار كه بدقت تركيب شده باشد، بسيار لذت بخش است. كار با آنها، هم خوشايند است و هم سبب روشن شدن ذهن انسان مي شود. گام فام دار همگون، نه تنها دستيابي به واقع گرايي شگفتي انگيز در هنر بازنما ( از نو نشان دادن) را ميسر مي سازد بلكه در زمينه هنر انتزاعي نيز داراي زيبايي و ارزش بسيار است
228
سازمانبندي رنگ: هر جا طرح ريزي اگاهانه دنياي شكل هاي رنگي، يا ارائه معيارها براي مراجعه سودمند باشد سازمانبندي رنگ ضرورت مي يابد. معادله رنگ، نموداري است بسيار جذاب، نظم طبيعي و عيني گام هاي رنگ را دريافت مي كند و آنها را بصورت معادله رياضي ارائه مي دهد.
229
درآميختن رنگ : ابتكار و آزادي عمل ميدان مي يابد.
عوامل هماهنگي : يك عمل خلاق هرگز نمي تواند بدور از دخالت ذهن باشد. در قوانين طبيعي هماهنگي وجود دارد. نظام هاي رنگ بدور از خطا نيستند، هنرمند قبل از آنكه اين نظام ها در حافظه و فكرش تثبيت شوند، بايد با برخي عكس العمل هاي عمومي انسان كه ضامن جاذبه هستند آشنا شود.
230
بخش دوم : پيچيدگي در هنر تعاملي، در جستجوي زيبايي شناسي ديجيتالي
بخش دوم : پيچيدگي در هنر تعاملي، در جستجوي زيبايي شناسي ديجيتالي متغيرها وجود شناسي (ontology) مساله سازي بين خود فرماني (autonomy) و محدود بودن به كنترل هاي بيروني(heteronomy)
231
حقيقي بودن ( Authenticity) مساله اصلي در مقابل فرعي ( مشتق)
پيچيدگي در هنر تعاملي، در جستجوي زيبايي شناسي ديجيتالي متغيرها (ادامه) حقيقي بودن ( Authenticity) مساله اصلي در مقابل فرعي ( مشتق) تغيير پذيري ( Mutability) خصوصيات سلسله وار رسانه جديد ساختار غير مدام تغيير شكل دهي ( Transcoding) تغيير شكل قالب در جسم، مكان و فضا
232
پارامترهاي ديجيتالي ويژگي مدولار بودن رسانه ديجيتالي
حفظ ترتيب ساختاري به رغم تغيير در الگوي مقياس و تركيب فضايي جدا پذيري تصاوير،اشياء گرافيكي، پرونده هاي موج، چند ضلعي ها متون ومانند آن ها در قالبهاي گسترده مي توانند به يكديگر بپيوندند. ( برنامه كامپيوتري يا پويا نمايي)
233
پارامترهاي ديجيتالي (ادامه)
سطح پرونده : متن وب دربردارنده اشياء گوناگون مانند تصويرهاي GIF و JPEG وbitmaps صحنه هاي VRML و فيلم هاي Shock wave سطح متن : (script level) انواع routine – sub ها ، تابع ها و دستورهايي كه در درون اشياء نرم افزاري بزرگ قرار مي گيرند.
234
پارامترهاي ديجيتالي (ادامه)
سازمان haptic – گسسته ” گسسته “ به معناي آن است كه پرونده ها، اشياء و نوع هاي رسانه اي مي توانند توزيع شده، تدوين شده و بدون آنكه پيوستار آنالوگ مورد توجه باشد تركيب شوند. واژه haptic در مقابل optic بيانگر آن است كه اشياء رسانه اي در زمان و مكان مستقل از صفحه نوري (Graphical interface) كه تمام عناصر را به يكديگر پيوند مي زند وجود دارند.
235
تعامل وقتي كار با كامپيوتر ويژگي ” معنايي (semantic) “ مي يابد امكان تعامل مطرح مي شود. - ظرفيت ” معنايي“ و ” هوشمندي“ كامپيوتر - تفاوت كامپيوتر ديجيتال ( به عنوان يك سيستم پيچيده ) با انسان كامپيوتر به عنوان يك ساخت allopoietic اجرا و كنترل تمام ساخت هاي ورودي – خروجي از بيرون كنترل مي شود.
236
تعامل (ادامه) كامپيوتر بطور معنايي نسبت به پردازش نشانه ها بي تفاوت است. زيرا مرزي غير قابل تغيير بين ساختار ( syntax) و معنا ( semantics) وجود دارد. انسان، از سوي ديگر به عنوان يك سيستم autopoietic خود را از طريق خود فرماني تصميم- گيرانه ( در مقابل ظرفيت تصميم گيرانه) معرفي مي نمايد. رفتار اجتماعي-ارتباطي نتيجه فرايند خود انعكاسي است. اين فرايند مشخص كننده تجربه رتبه دوم مي باشد، زيرا سيستم در درون خود پيوند بين سيستم و محيط بيروني را دارد.
237
تيپولوژي تعامل Stahl Stenslie هنرمند و پژوهشگر سايبر نروژي سه نوع تعامل بين انسان و كامپيوتر مطرح مي كند: تعامل گرايي انفعالي به عنوان ساده ترين سطح ، ورود play/ stop گونه كاربر در يك ماده تازه آماده شده در اين نوع، كاربر تاثير كمي بر محتواي تجربي و الگوي واقعه دارد. تعامل و حافظه مبتني بر ماشين به وسيله يك برنامه ساخته شده اند و صرفا از يك و فقط يك مسير از پيش تعيين شده تبعيت مي كنند.
238
تيپولوژي تعامل (ادامه)
تعامل گرايي مبتكرانه به معناي روش سايبرنتيكي كه ساختار و محتواي سيستم به الگوهاي رفتاري و ورودي هاي كاربر عكس العمل نشان داده و خود را تطبيق مي دهند. تعامل گرايي مبتكرانه، همچنين به جدايي از برنامه ريزي batchmode پيوند دارد. يعني اجازه مي دهد كه كاربر: - نتايج اوليه را مشاهده نمايد - منوهاي انتخابي و جعبه هاي گفتگو را فعال نمايد
239
تيپولوژي تعامل (ادامه)
تعامل گرايي symbioactive در اين نوع، تفاوت بين كاربر و سيستم ناپديد مي شود. سيستم هاي الكترونيك كه مسير يابي حساس (sensor tracking)،نگاهداشت حركت (motion capturng)، وسايل ديد استرئو سكوپيك، digital body suits، data gloves و مانند آن را بكار مي گيرند اغلب اوقات كاربر را در اين احساس كه با سيستم ” يكي “ است قرار مي دهند. دست شما حدسي مي زند و ماشين بلافاصله همزمان جواب داده كه حس مشتركي را بوجود مي آورد كه در دنياي واقعي و نه در فضاي مجازي حضور دارد.
240
ماتريس تعامل نوع پديدارشناسي انفعالي خطي بودن ; برگشت پذيري
نوع پديدارشناسي انفعالي خطي بودن ; برگشت پذيري مبتكرانه غير خطي بودن ; برگشت ناپذيري Symbioactve شفافيت
241
سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
بسمه تعالي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه دوره در سطح کارشناسي ارشد مديريت فناوري اطلاعات بخش هشتم اخلاق و فناوري اطلاعات سيد جعفر مرعشي پاييز 1384 مركز آموزش سازمان مديريت صنعتي
242
اخلاق و ICT ظهور فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) موجب پيدايش سريعترين و بي سابقه ترين تحولات در عرصه زندگي اجتماعي انسان گرديده است. عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتي در حال شکل گيري است. بنابراين فناوري اطلاعات و به تبع آن اينترنت هم يک «فناوري توانمندسازي» است و هم يک «فناوري ساختارساز» اجتماع. ابعاد اخلاقي جامعه اطلاعاتي به صورت گسترده اي با فلسفه، ايدئولوژي، جامعه شناسي، باورهاي ديني، سياست، علوم و فناوري پيوند دارد.
243
از سوي ديگر فناوري اطلاعات و اينترنت تا حد بالايي موتور محرکه جهاني سازي ( يا جهاني شدن ) است و اينترنت در حال تبديل شدن به اصلي ترين بزرگراه ارتباطي جوامع است. زمينه بسياري از موارد اجتماعي از جمله اخلاق در حال جابجايي از زمينه هاي ملي به بين المللي است.
244
آيا مي توان معيارها و باورهاي اخلاقي يک جامعه را در جامعه اطلاعاتي جهاني براي تمام جوامع بکار گرفت؟
آيا امکان ايجاد يک «سيستم اخلاقيات مشترک» وجود دارد؟
245
مباحث اخلاقي متنوع که در جامعه اطلاعاتي مطرح مي شوند:
اخلاق در ارائه اخبار و شايعات سايتهاي توسعه تنفر سايتهاي غير اخلاقي حقوق مالکيت معنوي امنيت فردي محرمانگي اطلاعات اخلاق در کسب و کار
246
تمام اين موارد « حساس از نظر ارزشي» به شمار مي روند
تمام اين موارد « حساس از نظر ارزشي» به شمار مي روند. ليکن « معيارهاي ارزشي » در جوامع مختلف متفاوت است. در جهاني که تعاملات گوناگون جوامع با يکديگر روز به روز بيشتر مي شود و تعاملات فرهنگي جوامع به بيشترين وجه انجام مي شود، با چالش هاي فرهنگي و اخلاقي پيش رو چگونه برخوردي بايد داشت؟
247
پايگاه و جايگاه اخلاق اجتماعي
پايگاه اصلي اخلاق، تمايلات عمومي جامعه است. جامعه داراي تمايلاتي است که فرآيند آن اخلاق اجتماعي را تعريف مي کند. نقطه روبروي تمايلات جامعه، ارزشها هستند؛ به اين معنا که هميشه ارزشهاي اجتماعي برابر با تمايلات اجتماعي است. هرگاه تمايلات اجتماعي دستخوش تحولات شود، ارزشهاي اجتماعي هم دستخوش دگرگوني مي شود. از سوي ديگر، ارزشهاي اجتماعي مبداء پيدايش نظام حقوقي و دستوري جامعه مي باشد؛ يعني جوامع مختلف بر اساس نظام ارزشي خود، حدود و حقوقي را تعريف مي کنند و متناسب با اين حقوق، به طراحي تکاليف و دستورات مي پردازند.
248
پايگاه و جايگاه اخلاق اجتماعي
گاهي آنچه از اخلاق در حوزه هايي چون «فناوري اطلاعات» قصد مي شود نظام حقوقي و دستوري است که از تمايلات عمومي بر مي آيد؛ شاهد مثال اين موضوع را مي توان اعلاميه اصول جامعه اطلاعاتي نام برد، که در آن بجاي ارزشها، به حقوق و دستورات برآمده از آن تأکيد شده است. اين امر بدان جهت است که بين اين دو، پيوندي جدي برقرار است که گاهي هم اين دو عرصه با هم آميخته مي شود و اختلالاتي حاصل مي گردد.
249
نسبت «اخلاق» و «فناوري اطلاعات» در دو باور:
نگاه اول: برخي از صاحبنظران بخصوص در نگاه هاي فلسفه تاريخي، فرآيندهاي پيچيده تاريخي را ساده سازي مي کنند و تحولات پيچيده جوامع بشري را به عامل تحول در روابط توليدي و بخصوص فناوري ها نسبت مي دهند و تحولات صنعتي و تکنولوژيک را مبداء همه تحولات مي پندارند. اگر از اين زاويه بينديشيم، فناوري پايگاه اصلي اخلاق است، و تحول فناوري به تحول اخلاق، عواطف، گرايشها، حساسيتها و ارزشهاي اجتماعي منتهي مي شود. به بيان ديگر، پايگاه تکامل اخلاق، تکامل فناوري ها بوده، و فناوري مبداء زايش ارزش است که نمي توان آنرا به «ارزش» مقيد نمود. نگاه سوسياليستها و مارکسيستها بيشتر به اين جهت منعطف است. آنها اگرچه راهکارهايي را براي کنترل اخلاقي توسعه فناوري پيشنهاد کرده اند، ولي نگاهشان نوعي تلقي جبرگرايانه تاريخي است که عامل اصلي تحول تاريخ را به روابط توليدي و به دنبال آن به ابزار و فناوري ها باز مي گرداند.
250
نسبت «اخلاق» و «فناوري اطلاعات» در دو باور: (ادامه)
نگاه دوم: در تعامل ميان فناوري و اخلاق، گرچه اخلاق تحت تأثير فناوري ها قرار گرفته و داده هاي فناوري، موجب تحول در گرايش ها و تمايلات عمومي و حساسيتهاي اجتماعي مي گردد، ( فناوري همانگونه که بينش هاي اجتماعي را عوض مي کند، گرايش هاي اجتماعي را نيز تحت تأثير خود قرار مي دهد.) ليکن در اين سيکل، عوامل متغير و متعددي بر هم اثر مي گذارند و اخلاق انساني هم، در جهت گيري توسعه فناوري اثر گذار است، و اينگونه نيست که اين تأثير يک سويه باشد و يا متغير اصلي همان فناوري باشد، بلکه متغير اصلي، اراده هاي انساني است. بر اين اساس، توسعه فناوري از منظر اخلاق، قابل مديريت است. يعني نه تنها مي توان مديريت اخلاقي بر توسعه فناوري داشت، بلکه اين امر يک ضرورت است، زيرا که توسعه فناوري همانگونه که فرصتهاي فراواني در اختيار بشر قرار مي دهد، تهديدهاي بسياري نيز براي بشر ايجاد مي کند، که با اخلاقي کردن توسعه فناوري مي توان تهديدها را به فرصت تبديل کرده و از فرصتها بهترين بهره برداري را نمود.
251
نسبت «اخلاق» و «فناوري اطلاعات» در دو باور: (ادامه)
بنابراين، گروه دوم معتقد است که هم مي توان توسعه فناوري را تحت تأثير اخلاق قرار داد و هم مي بايست اين کار اتفاق بيفتد. تلاشهاي جدي در جامعه جهاني معطوف به اين امر شده تا اجماع جدي در اين راه ايجاد کنند. ساز و کاري که در اين ميان دنبال مي شود آن است که ابتدا يک نظام تعاريف ايجاد مي کنند و به دنبال نظام تعريف، نظام تکاليف و دستور مي سازند و در نهايت تطبيق انجام مي شود. مثال: در شکل گيري منشور حقوق بشر، تعاريفي از حقوق ارائه شده و بدنبال آن تکاليفي ايجاد گشته و سپس تطبيق مي شود و در نهايت احکامي از طريق مجامع تصميم گيرنده بين المللي صادر مي گردد. همچنين در مورد جامعه اطلاعاتي اين فرآيند را مي توان مشاهده نمود.
252
نقش آفريني جهت گيري «توسعه» در متن «فناوري»
نکته قابل تأمل اين است که پايگاه اخلاق که بايد جامعه اطلاعاتي را مقيد به آن ساخت چيست و در چه لايه هايي مي توان جامعه اطلاعاتي را مقيد به اخلاق نمود؟ همانگونه که اشاره شد، پايگاه اصلي اخلاق، تمايلات است، ليکن خود تمايلات هم تحول پذيرند و هم ممکن است تغيير جهت بدهند. بر اين اساس چگونه مي توان پايگاه روشن و پايدار براي اخلاق تعريف کرد؟ اگر پايگاه اخلاق را به تمايلات طبيعي و مادي بشر برگردانيم، اين تمايلات هم از ناحيه خود فرد و هم از ناحيه ساماندهي اجتماعي قابل کنترل و مديريت هستند. اگر ما همه ارزشهاي اخلاقي را بر گرايشهاي طبيعي انسان مبتني کنيم و سپس اين «ميل به لذتها» را به يک نظام اخلاقي تبديل نماييم، اخلاق پايدار و هدايت بخشي که دوام تاريخي داشته باشد به دست نخواهد آمد، اين همان مسأله اي است که اکنون در جهان اتفاق افتاده، که بخصوص مي خواهند فرآيند توسعه را اخلاقي کنند، و نيز در دو دهه اخير مي کوشند فرآيند پيشرفت جامعه اطلاعاتي را اخلاقي نمايند.
253
براي اينکه اين اخلاقي سازي انجام گيرد، ناگزير بايد يک اخلاق محوري تعريف شود که ما از آن به «اخلاق توسعه» يا «اخلاق تکامل» تعبير مي کنيم. اگر شما محور اخلاق را تمايلات طبيعي انسان قرار داده و بخواهيد بر پايه آن ارزش بسازيد، برآيند همه اين تمايلات در دنياي کنوني، به توسعه تعريف مي شود، يعني ما بايد به توسعه برسيم، که اين اصلي ترين ارزشي است که همه ارزشها حتي ارزشهاي ليبراليستي به آن مقيد مي گردد. در اين زمينه يکي از مصوبات مجمع عمومي سازمان ملل بيان مي کند که همه افراد بشر حق دستيابي به توسعه دارند و بدنبال تعريف اين حق، دولتها را مکلف مي کنند که بايد بستر توسعه سياسي، اقتصادي و فرهنگي را در جوامع خود فراهم کرده و همکاري بين المللي هم داشته باشند.
254
پس يک ارزش محوري تعريف شده که همان «توسعه» است، و بر مبناي ارزش محوري، حقوق تبيين شده، «حق توسعه» تعريف شده و بر مبناي آن دستورسازي انجام پذيرفته است. بنابراين «بايدِ» اساسي که جامعه اطلاعاتي به آن ملزم مي گردد، اين است که «بايد» بستر توسعه مهيا شود. التزامات اخلاقي و حقوقي و دستوري که راهيابي و دستيابي به توسعه را فراهم مي کنند، بايد مشخص گردد.
255
انسان هرگاه اطلاعاتي را بکار مي گيرد، بدنبال هدفي است؛ ارزشها در کاربري اطلاعات مي آيند، چنانچه اطلاعات را بهم پيوسته ببينيم، و نظام اطلاعات، نظام فناوري ها را بصورت «کل گرايانه» در نظر بگيريم، و به ويژه مجموعه فناوري و اطلاعات را در فرآيند «توسعه» مورد توجه قرار دهيم، در اين صورا به اين نتيجه مي رسيم که جهت گيري توسعه در ذات اطلاعات حضور پيدا مي کند، يعني نظام متوازني که براي توسعه تعريف مي کنيد متناسب با اهداف توسعه است، و اين نظام متوازن بر محتوا اثرگذار است، و هرگاه هدف اخلاقي حاکم بر توسعه فناوري عوض شود، ماهيت توسعه فناوري هم تحت تأثير قرار خواهد گرفت. اگر توسعه فناوري به سمت افزايش بهزيستي مادي و غيرقدسي برود، حتما همين ساز و کارهاي کنوني بدست خواهد آمد، اما اگر ما فرآيند توسعه و اهداف تکامل را تغيير داديم، طبعا ماهيت و محتواي فناوري اطلاعات وارتباطات و نيز خود اطلاعات و ارتباطات هم تغيير خواهند کرد، کيفيت هوشمندي اجتماعي بشر هم تغيير مي کند.
256
آنچه گفته شد همان نقطه اي است که درباره آن بين محققين اختلاف ديدگاه وجود دارد.
پاره اي از محققين به درستي معتقدند که ماهيت فناوري ها و اطلاعات و ارتباطات، حامل ارزش است و ما در برخورد با آنها نمي توانيم آزاد برخورد کنيم، يعني اين فناوري ها ارزش خاص را بر جامعه تحميل مي کند، همانطور که شما هم مي توانيد ارزشهاي خود را به نسبت به آن تحميل کنيد، چرا که فناوري ها بدون اقتضاء نيستند، بلکه «جهت» در ذات آنها متبلور شده است. آنها تجسم تمايلات عمومي هستند و جهت تمايلات عمومي را با خودشان دارند. البته آنچه اشاره شد، نه به اين معناست که ما در مقابل اين جهت مجبوريم، بلکه ما هم صاحب اراده ايم و به نسبت مي توانيم بر اين آثار، مسلط شويم.
257
آثار جريان «اخلاق الهي» در «فناوري اطلاعات»
اگر نگاه دوم را بپذيريم آنگاه دو جهت اساسي مي تواند حاکم بر توسعه فناوري باشد، اين دو جهت محور دو اخلاق قرار مي گيرند. در واقع بسياري از موضوعات که اشاره شد مسائل کلان اخلاقي است که در موضوع فناوري و ارتباطات مطرح است که بايد اينها را حول يک محور و جهت حل کنيم. در توسعه به مفهوم مادي، حق توسعه را حق اساسي بشر قرار مي دهيم و بر اساس اين حق توسعه، حقوق را در ساير حوزه هاي کلان تعريف مي کنيم و نظام دستوري و تکاليف را معين کرده و سپس بر اساس فناوري ها و دستور و قانون و...، هم کاربرد و هم توليد را کنترل مي کنيم. اگر جهت توسعه فناوري جهت توسعه مادي باشد، ممکن است بخشي از اطلاعات توليد و توزيع آن، که مخل فرآيند توسعه است کنترل شود.
258
عجز توسعه مادي از رفع تهديدهاي «فناوري اطلاعات»
اگر جهت اساسي را جهت توسعه بهره وري مادي و ارضاء طبيعي انسان قرار دهيم، در ساير ابعاد حيات انساني چه نتيجه اي به بار خواهد آمد؟ به نظر مي رسد که اين اخلاق، ظرفيت کنترل هواهاي بشر را ندارد، چون شما اخلاق را براي کنترل هواها مي خواهيد. چه بخشي از کنترل با ارزش گذاري هاست، و بخشي از آن با قانون گذاري و با ساير ابزاري که براي کنترل وجود دارد؟ اگر محور اخلاق را توسعه لذتهاي مادي قرار دهيم، اين اخلاق کارساز و توسعه ياب در همه عرصه ها نخواهد بود. نکته مهم در اينجاست که اين اخلاق منتهي به روحيه ايثار و گذشت و محبت اجتماعي نمي شود. اگر شما اساس انگيزش انساني را حرکت به طرف دنياي بهتر قرار دهيد، ميلي پيدا نمي کنيد که انسان با تکيه بر آن، بر سر دنيا فداکاري کند، البته تجارت بر سر دنيا را همه عقلا انجام مي دهند.
259
اگر شما انسان را ماكياولي تعريف كرديد ، اين انسان ، داعيه اي براي گذشت ندارد ؛ اگر سود دنيايي اصل باشد ، طبعاً انسان و جامعه اي كه سود محور است و نيز جامعه جهاني كه از طريق «توسعه» به سمت سود جويي بيشتر حركت مي كند ، به اخلاق ايثار و گذشت نسبت به دنيا نمي انديشد . بنابراين هر چه تلاش كرده و اصول اخلاقي را حاكم كنيد ، اين اصول اخلاقي ، جلوي بحرانها و تهديدها را نخواهد گرفت .
260
بعد از جنگ هايي كه در جهان اتفاق افتاد و آثار مخربي كه برجامعه بشري بر جاي گذاشت . تلاش هاي جدي اتفاق افتاد تا از طريق حاكميت اصول اخلاقي و ارزشي ، جلوي اين تهديدها گرفته شود و فضاي جامعه جهاني براي بشر ، فضاي امن مي شود ، ولي چنين چيزي براي بشر اتفاق نيافتاده است . ممكن است بگوييم برنامه ريزي ها ناقص بوده و ضعف هاي مرحله اي وجود داشته ، كه در فرآيند تكامل ، موتفع مي شود ! ولي بهتر اين است كه ريشه يابي كنيم و بدانيم كه ما بر چه اساسي و با چه بنيانهاي اخلاقي مي خواستيم امنيت جهاني ايجاد كنيم ؟ با چه اصول اخلاقي مي خواستيم عده اي فرصت ها را به نفع خودشان و بر عليه جامعه جهاني ، به تهديد ، تبديل نكنند ؟
261
اگر پايان اين اصول اخلاقي ، دستيابي به دنياي بهتر است ، آن جايي كه فرد منافع خود را در ايجاد تهديد براي ديگران و استفاده جويي از فرصت ها به نفع خودش مي داند ، به چه دليل اين كار را نكند ؟ به راستي چه ضمانت اخلاقي در اين ميان وجود دارد ؟ ممكن است گفته شود ما نظام دستوري و حقوقي مي آوريم و نظام دستوري و حقوقي تابع نظام اخلاقي است ! ولي پرسش اين است كه در آخر كار، ضمانت اجرايي دستور چيست ، مگر ضمانت اجراي قوانين ، جز قدرت نيست؟ مگر پايگاه قدرت ، چيزي جز تمايلات عمومي است ؟ اگر شما مي خواهيد تمايلات عمومي را به سمت توسعه مادي هدايت كنيد و اصول اخلاقي را حاكم نماييم تا از فرصت ها سوء استفاده نشده و تهديدي براي بشر نباشد ، با كدام انگيزه مي خواهيد اين اصول اخلاقي را ايجاد كنيد ؟
262
اصول اخلاقي كه منتهي به ايثار نشوند ، بي ترديد اصولي نيستند كه پايدار بمانند و بتوانند تهديدها را كه در حال گسترش هستند ، از پيش روي جامعه بر كنار كنند ! توسعه فناوري ها ، همان طور كه فرصت هاي كلاني را در اختيار انسان گذاشته ، تهديدهاي جدي را هم ايجاد كرده است ، بنابراين ، پيش بيني و تحليل ما اين است كه اخلاق ، حتماً ماهيت فناوري را هم قيد مي زند.
263
اگر ما فناوري اطلاعات را به صورت انتزاعي نبينيم ، بلكه در بستر تكامل ، و يك بافت در حال تغيير ببينيم ، حتماً جهت تغيير ، بر محتوا اثر مي گذارد ، ولي اگر رابطه بين محتوا و ضريب هوشمندي ، به خصوص در دوره اي كه براي هوشمندي جامعه جهاني به عنوان يك مجموعه به هم پيوسته و داراي وحدت ، برنامه ريزي مي شود ، حتماً درمتن محتواي خود ، داراي جهت و بار ارزشي خاص است ، كه نه فقط در كاربري ، بلكه بر محتواي فناوري ها سيطره پيدا مي كند ، اين بار ارزشي عبارت است از «توسعه» و حقي كه از دل آن بيرون مي آيد، همان «حق توسعه» است ؛ سپس ، تكليفي بيرون مي آيد كه تكليف بستر سازي براي توسعه است . اگر چنين است ، اين اخلاق ، حتماً قدرت كنترل تهديدهاي برآمده از توسعه فناوري را نخواهد داشت و طبعاً سعادت بشري را تأمين نخواهد كرد .
264
تحقق توسعه همه جانبه و پايدار ، در مبناي الهي
اخلاق دوم ، پايگاهش عميق تر از تمايلات طبيعي انسان است ، اگر چه تمايلات طبيعي انسان را هم لحاظ مي كند . بافت فطري انسان ، فطرت توحيدي است ، بايد پايگاه اخلاق را فطرت انسان قرار دهيد و بگوييد اخلاق ، ريشه در آن ارزشي دارد كه خداي متعال ، در باطن انسان قرار داده است ؛ يعني جهتي كه در فطرت انسان گذاشته اند بايد پايگاه تمايلات عمومي ، و بعد ، پايگاه ارزش گردد. بايد سعي كنيم همان جهتي را كه در فطرت است ، شكوفا كنيم و درمديريت تمايلات عمومي ، آنها را هماهنگ با فطرت رشد دهيد
265
البته در اين تمايلات ، طبيعت انسان قرار داد ، اما اين تمايلات ، به نفع ميل به عبادت و پرسش خداي متعال ، منحل مي شود ، يعني اگر خداي متعال ، انبياء و حاملاني را كه فرستاده تا بشر را به توحيد دعوت كنند و حتي يك شركت خفي هم در انسان باقي نگذارد و او را جزء مخلصين قرار دهند ، به اين معناست كه همه نيازهايش ، به يك نياز تبديل شود ، كه همان نياز به قرب و سجده در مقابل خداي متعال است ؛ همه لحظه هاي انسان بايد در يك لحظه منحل شود ؛ نه اينكه لذتي از طبيعت نمي برد بلكه اين لذت ها ، ارتقاء كيفيت پيدا مي كند و وجدان عمومي بشر ، ارتقاء سطح مي يابد .
266
اگر اين امر را پايگاه اخلاق قرار دهيم طبيعتاً بايد تمايلات عمومي به سمت توسعه قرب ، و توسعه سجده پيش رود . آن جا هم «ارتباط» است . اساساً پايگاه قرب هم ، رابطه است ؛ زيرا تقريب به خداي متعال چيزي جزء يك ارتباط پيچيده تر و متكامل تر نيست ، كه در فرآيند فلسفي ، از آن به فرآيند «تولي و ولايت» تعبير مي كنيم . خلاصه اينكه در تقرب نيز توسعه ارتباط وجود دارد و ارتباطات اجتماعي توسعه پيدا مي كند ؛ فناوري ارتباطات نيز توسعه پيدا مي كند ، چرا كه عبادت بايد توسعه پيدا كند ! به عبارت ديگر ، اين گونه نيست كه بشر يا بايد دنيا پرست باشد تا توسعه پيدا كند ، يا خدا پرست باشد و منزوي گردد ! اين ، همان چيزي است كه در فلسفه غرب، به خصوص بعد از رنسانس مطرح شده ، و دركلام جديد ، ظهور پيدا كرده است .
267
به عقيده ما اينكه انگيزه هاي مادي مي تواند به «توسعه» تبديل شود ، اما انگيزه قرب و فطرت نمي تواند تبديل به توسعه گردد و فطرت هميشه انزواگرا مي باشد ، و انسان را از جامعه و حيات اجتماعي منزوي مي كند ، انديشه باطلي است ! بلكه دريافت فطرت ما مجموعه اي از نيازها است. ما اين نيازها را بايد به نحو متوازن ( نه كاريكاتوريك !) شكوفا كنيم ، و همين توسعه متوازن فطرت ، بايد مبناي اخلاق قرار گيرد.
268
بنابراين اخلاق محوري كه بر محور آن ، نظام اخلاقي و نظام حقوقي و نظام دستوري شكل مي گيرد ، اخلاق قرب است ، يعني بر اساس اين مبنا ، اولين و محوري ترين گرايش انسان كه همه گرايشات را مي تواند در خودش منحل سازد ( نه نابود كند ! ) و آنها را شكوفا كرده و در يك نظام متوازن به فعليت قطعي برساند ، همان ميل به ربوبيت خداوند متعال است . ما معتقديم كه توسعه كنوني ، توسعه اي نامتوازن است ، يعني از انسان يك موجود كاريكاتوريك درست كرده است ، كه همين عامل ، اكنون در حال تبديل شدن به انفجار معنويت در غرب است ، و حتي بعد از رسيدن به توسعه ، رضايت مندي عمومي حاصل نشده است ، چون نياز فطري انسان را شكوفا نكرده و انسان را كاريكاتوري ، رشد داده است .
269
پس رشد متوازن فطرت ، پايگاه اخلاق اجتماعي است و جهت گيري آن قرب است ؛ خداوند در انسان ؛ ميل به قرب و سجود در مقابل خودش قرار داده است ، كه انسان در اوج رشد ملكوتي خودش ، به اينجا مي رسد . مي توان اين لذت و ميل را مبناي هماهنگ سازي همه تمايلات قرار داد و همه تمايلات را شكوفا كرد و در اين فرآيند منحل نمود ؛ نه اينكه نابود نمود ؛ نابود سازي نياز طبيعي ، نه معقول است و نه محقق شدني ؛ بلكه يا بايد محور توسعه را لذت جويي مادي قرار داد يا توسعه نيايش ! اگر توسعه لذت قرب و توسعه ارتباط با خداوند اتفاق بيافتد ، جامعه ، توسعه پيدا مي كند .
270
نكته مهم اين كه توسعه ارتباطات ، در ماهيت اشياء وجود دارد ؛ چون يك بار ، ما ذات اشياء را جدا جدا تعريف مي كنيم و مي گوييم انسان ، انسان است يك بار مي گوييم انسان ها با يكديگر ارتباط بر قرار مي كنند ، و جامعه درست مي شود ، و اين ارتباط ، ذات انسان ها را تحت تأثير قرار مي دهد . دراين حالت ، انسان ها جدا از ساخت، داراي قدرت ارتباط گيري هستند و تكليفشان هم در همين است ؛ يعني انسان ها بايد دنبال توسعه ارتباط باشند ، و با توسعه ارتباط ، باطن آنها دستخوش تحول شده ، و اين تحول ، تا «تمدن» كه رايحه تجلي ظاهري تمايلات و اراده هاي انساني است ، ادامه مي يابد .
271
اگر بخواهيد يك تمدن متوازن داشته باشيد ، پايگاه اخلاقي اين تمدن ، از نظر فلسفه اخلاق ، فطرت است كه بايد بصورت متوازن و شكوفا شود . لذا ما حق محوري انسان و جامعه انساني در همه حوزه هاي توسعه را حق قرب مي دانيم كه هيچ كس حق ندارد بشر را از اين حق محروم كند ؛ نه آحاد ديگر ، نه دولت ها ، نه نهادهاي بين المللي ! بلكه همه مكلفند بستر توسعه پرستش را در جهان ايجاد كنند . بنابراين ، ما به جاي حق توسعه ، حق پرستش مي گذاريم ، و اين را يك توسعه متوازن مي دانيم ، و گر نه ، توسعه متوازن ، كه اكنون تعريف مي كنند ، توسعه اي است كه ظاهرش متوازن است ، اما در باطن ، نا متوازن بوده و به گسترش عدالت و ايثار منتهي نمي گردد . شاهد گوياي آن حاكميت يك جانبه اي بنابر مديريت اينترنت و نيز حاكميت امپراتوري هاي رسانه اي و خبري غرب و مديريت بر وضعيت رواني بيم و اميد جامعه جهاني از طريق تنظيم اخبار و اطلاعات است .
272
تحقق «ايثار» و «امنيت» در جامعه توسعه يافته ديني
توسعه متوازن بر مبناي فطرت ، توسعه اي پايدار ، كه دوام تاريخي دارد و مي تواند ايثار ايجاد كند؛ يعني اگر به جاي اينكه نياز طبيعي انسان را فعال كنيد و آتشفشاني از حرص به دنيا در او پديد آوريد ، فطرت توحيدي و نياز به قرب را فعال كرديد ، اين امر ، تبديل به اخلاق ايثار مي شود ، وقتي اخلاق ايثار را به نظام حقوقي و دستوري تبديل كرده و ساختار سازي كرديد ، آن موقع ، فضاي امن ايجاد خواهد شد . چنين جامعه اي همان است كه در آن ، تمام انسان ها نهايت تلاششان را خرج مي كنند تا بيشترين خدمت را به جامعه انساني برسانند و كمترين برداشت را بكنند . در چنين جامعه اي مسلماً آن امنيت عمومي فراهم خواهد شد .
273
البته خود اين اخلاق هم ممكن است در يك منزلتي ، تجارت باشد ؛ يعني انسان ايثار مي كند تا به قرب رسد و به درجات بالاتر دست يابد؛ ولي در مرحله اوج اين اخلاق ، كه مرحله اوج عرفان اسلامي است ، انسان به جايي مي رسد كه در مسير خود ، هيچ چيز جز فداكاري كردن در راه محبوب را نمي خواهد و هيچ توقعي و طمعي ندارد . اين همان است كه اميرالمومنين (ع) مي فرمايند : « من خدا را براي بهشت و جهنم عبادت نكردم بلكه براي خود حضرت حق (عزوجل ) عبادت كردم .» در اينجا ، فطرت انسان به منزلتي مي رسد كه از سجده خودش هم هيچ توقعي ندارد ، بلكه خود اين سجده را بدهكاري به حضرت حق تلقي مي كند .
274
بنابراين ، اگر ما بتوانيم اين اخلاق را كه توازني در ارتباطات ايجاد مي كند ، مبناي توسعه قرار دهيم ، بهترين كار را كرده ايم . اين كار براي آن است كه همه حيات بشر به يك نيايش متكامل در مقابل خداي متعال ، تبديل شود .انسان توسعه يافته اخلاقي ، مي تواند با هزار زبان با خداي متعال ، ارتباط برقرار كند كه انسان توسعه نيافته ، از آن كار ، عاجز است .
275
جامعه توسعه يافته از منظر دين ، جامعه اي است كه با آهنگ ها و زبان هاي مختلف و با شيوه هاي گوناگون و متنوع ، و در عين حال ، متوازن و منسجم و هماهنگ ، دائماً در حال سجده قرب در محضر خداوند متعال است و اين توسعه ، متفاوت با توسعه مادي است كه در آن بشر دائماً در حال سجده در مقابل ماده و آثار ماده است . محوري ترين اصل اخلاقي ، همين است كه انسان ، سرانجام بايد در مقابل چيزي نيايش كنند و اين نيايش او را اخلاقي كند . اين نيايش و خضوع است كه تقوا مي آورد . اگر آن نيايش و خضوع كه زادگاه اخلاق و ارزش ، و زادگاه تمايلات و حساسيت است ، نيايش در مقابل آثار ماده بود ، محصول آن توسعه امنيت و توسعه اخلاقي نيست .
276
اگر شما نيايش و خضوع را از باطن انسان برداريد، هيچ اخلاقي در عالم ، شكل نخواهد گرفت ، درك از خير و شر ، متناسب با همان نيايش اتفاق مي افتد . انسان اگر در مقابل ماده سجده كرد ، زيباشناسي اش عوض مي شود ، لذا الگوهاي توسعه ، زيباشناسي اخلاقي ، و اخلاق اجتماعي او را تغيير مي دهد . اخلاق محوري ، آن روح خضوع و خشوعي است كه ما بايد در باطن جامعه و بر محور فطرت ايجاد كنيم و توسعه متوازن فناوري اطلاعات را بر محور آن شكل دهيم ، و به يك توسعه پايدار و همه جانبه متوازن دست يابيم تا بتوانيم تهديدها را به فرصتي براي رشد عمومي جامعه بشري مبدل سازيم .
277
موضوع اصلي چالش در برخورد ميان تمدن ها ،در مقياس جامعه جهاني ، مقوله «اخلاق» است . چنانچه اخلاق الهي در محوريت توسعه جامعه اطلاعاتي جاي گيرد ، جامعه جهاني راه تحقق تمدن الهي را خواهد پيمود ؛ در غير اينصورت ، با حاكميت اخلاق مادي بر جامعه اطلاعاتي ، جهاني سازي در پيرامون هنجارهاي اومانيستي رخ خواهد داد . از آن جهت كه توسعه فناوري اطلاعات متغير اصلي جامعه اطلاعاتي است حاكميت اخلاق الهي بر آن جامعه جز از طريق حاكميت بر فناوري اطلاعات متصور نيست .
278
بر اين اساس ، ما بايد به سوي حاكميت اخلاق الهي بر توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات سير كنيم كه اين امر در مقياس توسعه ، از طريق حضور ، و مديريت بر توليد سندهاي بين المللي در زمينه «فناوري اطلاعات» و تنظيم نمودن آن بر مبناي «نظام تعاريف»، «نظام حقوقي»، «نظام تكاليف» متناسب با اخلاق الهي ممكن و ميسر است .
279
مفادي از مستندات اجلاس جامعه اطلاعاتي مرتبط با بحث اخلاق
اعلاميه اصول: بند 1 خواسته مشترك و تعهد براي ساخت جامعه اطلاعاتي: « مردم محور،فراگير، توسعه گرا ، که در آن هر فرد مي تواند اطلاعات و دانش توليد کند، به آنها دسترسي داشته باشد و از آنها استفاده کند و آنها را به اشتراک بگذارد تا اشخاص، مردم و جوامع را توانمند سازد.» اعلاميه اصول: بند 4 « هر فرد داراي حق آزادي بيان و آزادي عقيده است و اين حق شامل آزادي حفظ عقايد بدون دخالت ديگران، حق جستجو، دريافت و بهره مند شدن از اطلاعات و ايده ها از طريق هر رسانه اي بدون توجه به مرزها مي باشد.»
280
مفادي از مستندات اجلاس جامعه اطلاعاتي مرتبط با بحث اخلاق (ادامه)
اعلاميه اصول: بند 17 « ساخت يک جامعه اطلاعاتي فراگير نياز به شكل جديد اتحاد، مشاركت و همكاري بين دولت ها و ساير اعضاي ذينفع، از جمله بخش خصوصي، جامعه مدني و سازمانهاي بين المللي دارد.» اعلاميه اصول: بند 20: « نقش دولت ها و تمام اعضاي ذينفع » اعلاميه اصول: بندهاي 24، 25، 26، 27، 28 « دسترسي به اطلاعات و دانش » اعلاميه اصول: بند 48: « مديريت اينترنت »
281
مفادي از مستندات اجلاس جامعه اطلاعاتي مرتبط با بحث اخلاق (ادامه)
اعلاميه اصول: بند 56 « يك جامعه اطلاعاتي بايد به صلح احترام بگذارد و ارزش هاي بنيادي و اصولي شامل آزادي، برابري، اتحاد، بردباري، احترام به سرشت طبيعي و مسئوليت هاي مشترك را پاس بدارد.» اعلاميه اصول: بند 57 « ما اهميت اخلاقيات در جامعه اطلاعاتي را براي رشد عدالت و هويت و ارزش نوع بشر تاييد مي كنيم. امكانات حفاظت از خانواده و توانا ساختن آن براي ايفا نمودن نقش حياتي و مهم آن در جامعه بايد اصلاح شود.»
282
مفادي از مستندات اجلاس جامعه اطلاعاتي مرتبط با بحث اخلاق (ادامه)
اعلاميه اصول: بند 58 « آزادي استفاده از ICT و ايجاد مضامين بايد با احترام به حقوق بشر و آزادي هاي اصولي ديگران، شامل حفظ حريم خصوصي افراد، آزادي انديشه، عقيده و مذهب، مطابق با اسناد بين المللي مربوطه باشد.» اعلاميه اصول: بند 59 « تمام بازيگران جامعه اطلاعاتي بايد فعاليت هاي مناسب و اقدامات پيشگيري کننده اي, مطابق با قانون، براي جلوگيري از استفاده نادرست از ICT ، مانند فعاليتهاي غير قانوني مربوط به اعمال نژادپرستي، تبعيض نژادي، بيگانه ترسي و تعصبات مربوط به آن، نفرت، خشونت و انواع شکلهاي سوء استفاده از کودکان، و انواع استفاده و بهره برداري از نوع بشر را پيش گيرند.»
283
مفادي از مستندات اجلاس جامعه اطلاعاتي مرتبط با بحث اخلاق (ادامه)
برنامه اقدام: بند 25 « جامعه اطلاعاتي بايد مبتني بر ارزش هاي مشترك جهاني و در جستجوي تحكيم منافع عمومي و جلوگيري از سوء استفاده از ICT باشد.» ايجاد قدمها و فعاليتهايي براي احترام به صلح و تقويت ارزش هاي بنيادي و اصولي آزادي، برابري، اتحاد، بردباري، مسئوليت مشترك و احترام به سرشت طبيعي تمام اعضاء بايد آگاهي خود را درباره ابعاد اخلاقي استفاده خود از ICT افزايش دهند. همه بازيگران جامعه اطلاعاتي بايد در جستجوي تحكيم منافع عمومي، حفاظت از حريم خصوصي افراد و داده هاي خصوصي، و طرح فعاليت هاي مناسب و اقدامات پيشگيرانه, مطابق با قانون، در برابر سوء استفاده از ICT ، مانند فعاليتهاي غير قانوني و ساير انگيزه هاي مربوط به نژادپرستي، دشمني، مسائل مربوط به تعصب و ناشکيبايي، خشونت و انواع شکلهاي تعصب، سوء استفاده از کودکان شامل سوء استفاده و تصاوير غير اخلاقي از کودکان و استفاده و بهره برداري از آنها براي کسب درآمد، و سايرانواع استفاده و بهره برداري از نوع بشر را پيش گيرند. دعوت از اعضاء مربوط، خصوصا دانشگاهها براي پيگيري مطالعات ابعاد اخلاقي ICT.
284
دغدغه کشورهاي جنوب: ( که در متن مفاد اعلاميه اصول مي توان جستجو نمود.)
حفظ حاکميت ملي حفظ هويت ملي حفظ تنوع فرهنگي حفظ تنوع زباني اخلاق دسترسي برابر به اطلاعات دسترسي برابر به فناوري
285
پيوست راهنماي مطالعه و تدوين پروژه درس MITM 4 - پاييز 1384
286
راهنماي مطالعه و تدوين پروژه درسي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه MITM 4 - پاييز 1384
هدف از انجام پژوهش، بررسي زمينه و شناخت فرصتها و تهديدهاي جامعه بشري منجمله جامعه ايران با محوريت جامعه اطلاعاتي و ابعاد گوناگون آن مي باشد. اکنون با حرکت به سوي سامان يافتن قانوني جامعه اطلاعاتي پس از اجلاس ژنو و تونس، ابعاد جامعه اطلاعاتي را بعنوان شرايط محيطي مدنظر قرار داده و با تبيين نقاط قوت و ضعف جامعه خود از منظر توسعه ملي، زمينه براي بهره برداري از فناوري اطلاعات در بستر جامعه اطلاعاتي، براي رفع ضعف ها و بهره برداري مؤثر از قوت ها در پيوند با فرصت ها جستجو خواهيم نمود. بر اين اساس پروژه هاي انفرادي درس آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه، بر مبناي زمينه هاي گوناگون مطرح در جامعه اطلاعاتي قرار خواهد گرفت و براي اينکه پيوندي بين تلاشهاي گذشته و آينده قرار گيرد کوشش بر تناسب منطقي عناوين و سرفصلهاي اصول و برنامه اقدام بعنوان پايه و مرجع براي مطالعه کار دانشجويان مي باشد. موارد مهم در تهيه گزارش پروژه ها: مدل مدنظر براي استفاده در پژوهش: الگوي مطالعاتي جامعه اطلاعاتي و توسعه ملي ما
287
راهنماي مطالعه و تدوين پروژه درسي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه MITM 4 - پاييز 1384 (ادامه)
درآمد نظري: مروري بر نظريه هاي مطرح جامعه اطلاعاتي جامعه اطلاعاتي (تعريفها, مصداقها و محدوده ها) نظريه پردازي (ارايه چارچوب نظري مختار در زمينه جامعه اطلاعاتي) چالش ها و فرصت ها: مروري بر چالش ها و فرصتهاي توسعه ملي ديگر کشورها در مواجهه با جامعه اطلاعاتي تبيين مفاهيم كلي توسعه ملي چالش ها و فرصتهاي توسعه ملي ما در مواجهه با جامعه اطلاعاتي راهبرد ها در قبال جامعه اطلاعاتي: مروري بر راهبرد هاي ديگران در قبال جامعه اطلاعاتي تبيين مفاهيم حاكم بر تنظيم راهبرد ها در قبال جامعه اطلاعاتي راهبردهاي توسعه ملي ما در قبال جامعه اطلاعاتي
288
راهنماي مطالعه و تدوين پروژه درسي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه MITM 4 - پاييز 1384 (ادامه)
ادبيات قابل استفاده: کليه منابع معرفي شده در چارچوب درس مي توانند به عنوان ادبيات مورد استفاده قرار گيرند: نظريه هاي جامعه اطلاعاتي- فرانک وبستر- ترجمه اسماعيل قديمي – نشر قصيده سرا 1383 عصر اطلاعات، ظهور جامعه شبکه اي – مانوئل کاستلز- ترجمه افشين خاکباز و – نشر طرح نو 1384 توسعه تفاهم اجتماعي – دکتر سيدجعفر مرعشي- سازمان مديريت صنعتي 1380 مستندات اجلاس جامعه اطلاعاتي( در هر دو مرحله ژنو و تونس و ساير نشست هاي جنبي )، ......
289
محورهاي پژوهش: ( برگرفته از برنامه اقدام- مصوبه اجلاس ژنو )
راهنماي مطالعه و تدوين پروژه درسي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه MITM 4 - پاييز 1384 (ادامه) محورهاي پژوهش: ( برگرفته از برنامه اقدام- مصوبه اجلاس ژنو ) نقش دولت در پيشرفت ICT براي توسعه (C.1) زير ساخت هاي ICT (C.2) دسترسي به اطلاعات و دانش (C.3) ايجاد ظرفيت (C.4) اعتمادسازي و امنيت (C.5) تواناسازي محيط (C.6)
290
راهنماي مطالعه و تدوين پروژه درسي آثار IT بر افراد، سازمانها و جامعه MITM 4 - پاييز 1384 (ادامه)
محورهاي پژوهش: ( برگرفته از برنامه اقدام- مصوبه اجلاس ژنو ) - ادامه E-government (C.7 : 15) E-business (C.7 : 16) E-learning (C.7 : 17) E-health (C.7 : 18) E-employment (C.7 : 19) E-environment (C.7 : 20) E-agriculture (C.7 : 21) E-science (C.7 : 22) هويت فرهنگي و تنوع فرهنگي و زباني و مضامين محلي (C.8) رسانه ها (C.9) اخلاق و جامعه اطلاعاتي (C.10) همکاري هاي بين المللي و منطقه اي (C.11) تحکيم ديجيتالي (D)
Similar presentations
© 2025 SlidePlayer.com. Inc.
All rights reserved.