Download presentation
Presentation is loading. Please wait.
1
انسانشناسی فضای خانگی؛ یک رویکرد کیفی
سی و یکمین جلسه از یکشنبههای انسانشناسی و فرهنگ انسانشناسی فضای خانگی؛ یک رویکرد کیفی منیژه غزنویان 25 خرداد 1393
2
چرخش ذهن بشر با چرخش قرن قرار دادن موضوع درون بستر تاریخی برخلاف قرن 19 که به دنبال انقلاب صنعتی پیش از آن، دوران امپراطوریهای بزرگ است و ضرورت آن، توجه به بیرون. قرن 20 با دو جنگ جهانی همراه است؛ جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ ) و جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵) و ضرورت توجه به درون. به موازات همین جریان، انسانشناسی از مطالعه «جهان دور» به «جهان نزدیک» و از مطالعه «زندگی دیگری» به «زندگی خودی» متمایل شد. میل به بررسی «فضای خصوصی»، در کنار میل پیشین به واکاوی «فضای عمومی»، فرصتی برای ظهور پیدا کرد.
3
مبانی فلسفی توجه به «درون»
او که پیشتر به جهت فعالیتهای فکریش در حوزه «تاریخ» و «فلسفه علم» و مباحث عقل و علیت و علم و روش علمی شهرت داشت به یکباره شروع به انتشار کتابهایی کرد که بیش از هر چیز به مقوله شعر و خیال اختصاص داشتند. بوطیقای فضا؛ محصول 1958 (سیزده سال پس از پایان جنگ) محصول 74 سالگی باشلار است و درواقع جزء آخرین مراحل کار فلسفی او. فرازهایی از کتاب: خیالپردازی، بر ارزش واقعیت میافزاید. تخیل، به مانند آدمی، ناچیزترین پناهها را جستجو میکند. مهمترین فایده خانه چیست؟ پناهگاه رویاپردازی است. حجم بالایی از خاطرات آدمی «خانگی» است و اگر استادانه طراحی شود خاطرات میتوانند در گوشه گوشه آن پناه بگیرند. اغراق در مناظر تماشایی خانه ممکن است صمیمیت خانه را بیرنگ سازد. گاستون باشلار خانه خانه و جهان کشوها، قفسهها و گنجهها آشیانها صدف گوشهها مینیاتورها بیکرانگی درون دیالکتیک درون و برون پدیدارشناسی تدور
4
فیلسوف و کلبه توجهبرانگیزش!
سخنرانی «ساختن، سکونت گزیدن و اندیشیدن»؛ 1951 فضائیت وجود انسان: ما نمیتوانیم به انسانها فکر کنیم بدون اینکه آنها را به عنوان موضوعاتی که در جهان جای گرفتهاند در نظر بگیریم. مصیبت واقعی سکونت، نه کمبود مسکن بلکه سکونت کردنی فاقد فکر کردن و بنا کردنی نامناسب و درخور او کلبه هایدگر جنگلهای سیاه گفته میشود که اگر باشلار، فیلسوف House است، هایدگر را باید فیلسوف Home دانست. House به نقل از آکسفورد: یک ساختمان برای سکونت انسان، به ویژه که شامل یک طبقه همکف و یک یا چند طبقه فوقانی Home به نقل از آکسفورد: جایی که در آن به طور دائم زندگی میکنیم، خصوصا به عنوان عضوی از خانواده مارتین هایدگر «فناپذیران، سکنی دارند مادام که زمین را رهایی میبخشند (نه فقط رهایی از خطر بلکه استثمار نکردن و رها کردنش تا به ذات خودش باشد)... فناپذیران، سکنی میگزینند مادام که آسمان را همچون آسمان درمییابند و خدایان را انتظار میکشند و منتظر نشانههای ورود آنها هستند یعنی خود، خدایان خویش را نمیسازند... فناپذیران سکنی میگزینند مادام را ذات خاص خود را که تواناییشان بر مردن است درک کنند...»
5
ورود فلسفهی «درون» به مجسمهسازی
بخشهای نامتعارفی از فضا (مانند فضاهای زیرین، درونی و پیرامونی اشیاء) را قالبگیری میکند. طی این فرآیند، درون تبدیل به بیرون میشود و شکل صُلب به خود میگیرد. او در یکی از مجسمههای خود، فضای داخلی یک گنجه قدیمی را با گچ پر کرده و بعد، چوبهای دور آن را شکسته و قالبی از درون تهیه کرده، فضای خیالانگیز آشنایی که به گفته خودش، او را یاد دوران کودکیش میاندازد و زمانی که برای بازی، داخل گنجه پنهان میشد. در این شیوه، آنچه همیشه «درون» تصور میشد «بیرون» آمده و در معرض دید قرار میگیرد. این، کاریست که خود وایت رد، «مومیایی کردن هوای درون» مینامد. راشل وایت رِد؛ مجسمهساز انگلیسی معاصر، متولد 1963
6
مجسمه خانه؛ 1993 (45 سال بعد از کتاب باشلار)
او قالبی بتنی از فضای داخلی یک خانه در منتهاالیه شرقی لندن ساخت و نام این مجسمه را «خانه» نهاد.
7
ورود فلسفهی «درون» به معماری
نویسنده کتاب «خانه، تاریخ کوتاهی از یک ایده» درباره تحول زندگی خانگی و فرهنگ با توجه به تغییرات کالبدی و مادی و تاثیرش بر فرهنگ و زندگی- جایگزینی مفهوم آسایش با سایر مفاهیم آیینی در خانه، تغییرات خانواده، مفاهیم فضای خصوصی، صمیمیت و... در خانه ویتلد ریبشینسکی معمار کانادایی متولد1943 اسکاتلند 1986؛ تاریخ نشر: 28 سال بعد از کتاب باشلار
8
ورود فلسفهی «درون» به معماری
متاثر از موریس مرلوپونتی و باشلار نویسنده کتاب «چشمان پوست؛ معماری و اداراکات حسی»، 2005 او معماری مدرن را «معماری وضعیت بحرانی» مینامد، فرآیندی که محصولاتش حتی اگر به نیازهای جسمی ما پاسخ دهند، پاسخی برای نیازهای روحی و روانی ندارند. نقد نظام سلسلهمراتبی حواس و نیز اعتراض به سالها سلطه حس بینایی که باعث نادیده گرفتن سایر حواس و خصوصا سرکوب ادراک بساوایی در معماری شده است، با هدف بازگرداندن تعادل به قلمرو اداراکات حسی در طراحی و تجربه آثار معمارانه است. «ساختمانها بدل به فرآوردههای تصویری شدهاند که جدا از صمیمیت در ژرفای وجودی میباشند.» یوهانی پالاسما، معمار و نظریهپردازی فنلاندی، متولد 1936
9
اضافه شدن دستهی «درون خانه» به بخش جستجوی گوگل
10
ورود فلسفهی «درون» به انسانشناسی
Anthropology Of Domestic Space یکی از زیرشاخههای انسانشناسی فرهنگی است که ذیل مفهوم Inner space قرار میگیرد. واکنشی به کمتوجهی عمومی به فضاهای درونی و خانگی و فهم نامتعادل از جهان علیرغم اهمیت خانه قبیلهای در رویکرد انسانشناختی جان رنییر شُرت در مقدمه کتاب «در خانه»: این حوزه، مطالعه خانه در اکنون و اینجاست... و بیش از جستجوی امور آشنا در بین بیگانهها به دنبال امور بیگانه در داخل خودیهاست؛ بررسی امور مسلم فرض شده... این گرایش از انسانشناسی معتقد است که فضا و زمان، صرفا ظرفهایی برای شکل گرفتن فرآیندهای اجتماعی نیستند بلکه خود آنها را میتوان به عنوان فرآیندهایی اجتماعی مورد مطالعه قرار داد. پرداختن به امور روزمره، مسلم، بدیهی و پیشپاافتاده...
11
کتابی درباره فضای خانگی
ایرن سییراد؛ یک انسانشناس فرهنگی و پژوهشگر ارشد کرسی فضای داخلی در دانشکده معماری دانشگاه تییو دلفت هلند است. 1999 (2006), Syracuse, New York
12
کتابی دیگر درباره فضای خانگی
فصل اول: خانه، عادت و خاطره فصل دوم: خانه در رمان وزش باد در میان درختان بید فصل سوم: زندگی یک خانه روستایی فصل چهارم: کار در اوقات فراغت؛ جنبههای سبک زندگی و افزایش بهسازی خانه فصل پنجم: خانه امن؛ اصالت، نوستالژی و خانه ایرلندی فصل ششم: خانه سرطان دارد؛ بازنمایی فضای خانگی در شعر فصل هفتم: ساختمان، مسکن و حرکت فصل هشتم: مکانهای مسئلهدار؛ فضای خانگی در رمانهای گرافیکی فصل نهم: صاحبخانهها؛ اجتماع، خشونت و مقاومت در سه متن زنانه معاصر فصل دهم: معماری صوتی؛ استریوهای خانگی و کلیشهها فصل یازدهم: فضای نوجوانی و ساختهای هویتهای خصوصی فصل دوازهم: خانه یک بیوه؛ شناسایی برخی معانی مختل شده در فضای خانگی خانم جو کرافت، استاد گروه علوم انسانی و اجتماعی در دانشگاه جان مورز، لیورپول انگلیس است. ادبیات و روانکاوی و کودکی، حوزههای مورد علاقه او هستند. آقای جری اسمیت، یک ایرلندی است که در حوزه مطالعات فرهنگی در انگلستان کار میکند. ادبیات و موسیقی ایرلندی، تخصص اوست. Amsterdam, New York, 2006
13
بنابراین، گرایش فضای خانگی:
از علایق نظری اوایل قرن 21 است. این علم هنوز در مرحله جنینی خود و طرح پرسش به سر میبرد. (ریدر بودن هر دو کتاب) پرسشهایی که رو به افزایش بوده و برگرفته از تجربیات بومی افراد هستند. ویراستاران کتاب «خانه ما» در مقدمهای که بر آن مینویسند از روششناسی، نظریهها و شاخههای این حوزه با عنوان «جعبه پاندورا» یاد میکنند که در زبان انگلیسی کنایه از «فلاکتی بیعلاج» است. با این حال مصاحبه و خصوصا بازنمایی، نقش مهمی در کارهای صورت گرفته دارد. شعر، عکس، زندگینامهها و خاطرات شخصی، مصاحبهها، فیلم، کاریکاتور، نقاشی، داستان، کارتون، آثار معمارانه، نقشه، اسناد (پشهنامهها یا صورت جهیزیهها) و...
14
تاملی بر چند پرسش درباره خانه و فرهنگ
تاریخچه بازنمایی بازی احساسات دکوراسیون جزءفضاها زبانی ترانه غذا نفوذپذیری تنوع فضایی پیامدها رابطه با شهر و... روابط فضایی معنی
15
اجداد خانههای امروزی ما چگونه بودهاند؟
تپه «علیکُش» در استان ایلام تپه «چُغابنوت» در استان خوزستان تپه «گنجدره» در استان کرمانشاه تپه «گوران» در استان لرستان تپه «سنگچخماق» در استان سمنان تپه «عبدالحسین» در استان لرستان تپه «حاجیفیروز» در استان آذربایجان غربی تپه «سیلک» در استان تپه «زاغه» در استان قزوین
16
درسهایی از بقایای باستانی خانهها
ویژگیهای شکلی این خانهها در سراسر این دوران، تغییر چشمگیری نداشته وهمچنان با اشکال راستگوشهی یک طبقهی خشتی مواجهیم که دیوارهای اندوده و کفهای نرم شده دارند. بااینحال، افزایش تعداد و مساحت اطاقها، ارتقاء تکنیکهای مربوط به ساخت خشت در اینجا قابل توجه است، اما از حیث عملکردی، دستخوش تغییرات بسیاری شده که هم نسبت به دوره قبل از نوسنگی و هم در طول خود این دوره محسوس بوده است. اما سازمان فضایی خانه نوسنگی دارای این بخشها بوده است: فضاهای نامعلوم: سکوهای تختمانند، کورههای استفاده نشده و بناهای مدور موجود در حیاط خانهها یا سیلوهای مدور موجود در بین خانهها و... شاید به فعالیتهای کاری ساکنان این دوره اختصاص داشته و شاید اجاقها، کارکرد مذهبی نیز داشتهاند. فضای حیاط (بدون سقف): محل فعالیتها و زندگی روزمره و گاه پختوپز بوده و حتی اموات ساکنان، کف آنها دفن میشدهاند. حیاط همچنین میتوانسته محل برخی فعالیتهای دیگر باشد که امروزه برای ما چندان شناخته شده نیست، فضای مسقف: برای «استراحت»، «انبار» و گاه «پختوپز» استفاده میشده است. این خانه محل انبار کردن ابزار و وسایل، علوفه حیوانات، مواد غذایی و نیز آهک پخته، آب و آذوقه است. بهترین نمود آنرا میتوان در تولد انباریها (در زیرزمین یا یکی از اتاقها) و سایر فضاهایی با کارکرد انبار (انبارک، خمرههای سفالی بزرگ و...) مشاهده کرد. این خمرههای سفالی عموما بزرگ بودهاند و در تپه زاغه، قطر دهانه آنها بیش از یک متر بوده و تا نیمه در داخل زمین کف اطاق کار گذاشته شده است. این خمرهها که درحقیقت، بخشی از معماری خانه محسوب میشوند. همانطور که مهمترین ویژگی دوران نوسنگی، اقتصاد تولیدی، مسئله مازاد تولید و اندیشه ذخیرهسازی است، مهمترین ویژگی خانه نوسنگی نیز مفهوم انباشت و انباری است.
17
خانه کجاست؟ مصنوع طبیعی فضا حیوانی انسانی خصوصی عمومی کارکرد حداکثری
کارکرد حداقلی آلونک لانه محل کار بیابان امن ناامن خوابگاه خانه؛ عامل قشربندی صاحبخانه مستاجر بیخانمان
18
مجمع اضداد! خواب بیداری عشق دعوا و قهر خودمانی و صمیمی میهمانی و رسمی
بیخیال شدن اندیشیدن دنج و خلوت شلوغی و جمع امتداد ذهن فرد جایگاهی خانوادگی کار بعد از کار درس تفریح مشورت استقلال عمل آزادی، رهایی و بدون سانسور بودن کنار آمدن با هم و به توافق رسیدن روزمرگی فراروزمرگی و تجربههای جدید جلوی صحنه پشت صحنه خنده و شادی گریه و درددل انبار کردن و پسانداز مصرف کردن و خوردن و... برخی تعاریف، خانه را با کارهای صورت گرفته در آن تعریف میکنند. حرکت از بعد «سرپناهی» به بعد «هویتی» مثال: «تولد فضای صمیمی در خانه» به عنوان دستاورد بورژوازی اروپایی قرون 17 به بعد (عدم تفکیک خانه از محل کار، فضای اجتماعات عمومی، زندگی خدمه با ساکنان، خانواده گسترده، رواج آموزش آکادمیک از قرن 15 و ماندن فرزندان در خانه و در محل توجه قرار داشتنشان و...
19
آیا خانه حداقلی و شهر حداکثری مناسب فرهنگ ما هست؟
اداوارد هال در «بعد پنهان»، فرهنگ فرانسه را فرهنگی میداند که افراد اکثرا در شرایطی با تراکم بالا زندگی میکنند و خانهها نیز همین ویژگی را بروز میدهند ولی محیط خارج از خانه، بسیار پویا و جذاب بوده و افراد به لحاظ فرهنگی، علاقمندند که بیشتر زمان خود را در کافهها و رستورانها بگذرانند. خانه از نظر آنها متعلق به زندگی خانوادگی و محیط خارج، مربوط به تفریح و روابط اجتماعی است. به جهت همین ویژگی، فضاهای شهری این کشور نیز آموختهاند که میبایست تا جایی که ممکن است پذیرای فضاهای «باز»ی از این دست باشند. درمقابل، فضای عمومی در خاورمیانه جایگاه متفاوتی دارد. هال به رفتارهایی چون «کشیدن و هل دادن افراد در فضاهای عمومی» اشاره کرده و با نمونه قرار دادن فرهنگ عربها میگوید: «در نظر یک عرب، چیزی به عنوان تجاوز به حریم دیگران در مکانهای عمومی وجود ندارد. مکان عمومی یعنی مکان عمومی.» و یا «تنهایی در یک مکان عمومی، به کلی برای آنها چیز بیگانهایست.» در مقابل، فضای خصوصی و بسته برای عربها بسیار حائز اهمیت است به شرط آنکه اولا به اندازه کافی بزرگ باشد (خیلی بزرگتر از چیزی که مثلا آمریکاییها به آن عادت دارند). دوما، سقفهای بلندی داشته باشد و سوما، از دید آزاد و کافی برخوردار باشد، در غیر این صورت به آن اصطلاح «گور» را منتسب میکنند. تایید همین مسئله در پژوهش میدانی من به دلایل: اقلیم، دینی، سیاسی و امنیت، ترس از دیگری و...؟
20
چرا خانههای قدیمی گاه با ترس روایت میشوند؟
«مار»، «حوض آب»، «آبانبار» و «زیرزمین» (جای از ما بهتران) از مهمترین ترسهای خانگی کودکان در نسل پیشین بوده است. یک نمونه موردی: شخصیتی خیالی به نام «مادرحوض» یا «قزقان به سر» که یک ظرف پلاستیکی بود و شبها توسط بزرگترها به صورت وارونه روی آب قرار میگرفته و با وزش نسیم، حرکت میکرد. قصههایی از بیدار شدن مادرحوض و عصبانی شدن او و... تعریف میکردند. و فضاهای خانگی امروز چگونه است؟ ترسی اصلی، ترس از جامعه است و افراد و گروهها و عواملی که در کمین کودکان نشستهاند. درون ترسناک به درون امن تبدیل شد و بیرون، نقش ترسناک را گرفت.
21
چرا برای برخی فضاها چند واژه داریم؟
مطبخ آشپزخانه فضا خانگی ویژه پخت غذا بیرون و در حاشیه ساختمان اصلی داخل و در مرکز ساختمان اصلی دور از معرض دید و دسترسی عموم در معرض دید و دسترسی عموم تاریک روشن فاقد سیستم تهویه مناسب دارای سیستم تهویه مناسب کثیف و دودآلود تمیز و رنگارنگ فاقد تزئینات و عناصر زیباییشناسانه دارای تزئینات و عناصر زیباییشناسانه تک منظوره (فقط پخت غذا) چند منظوره (انبار غذا و ظرف، پختن، شستن و...) فاقد عرصه عمومی برای غذای خانوادگی دارای عرصه عمومی برای غذا خوردن خانوادگی مثال ممانعت گزارش مسکن دادلی انگلستان در استفاده از واژه parlor که به معنی اتاقی لوکس و فخرفروشانه برای پذیرایی از میهمانان در قرن 19به دلیل کهنه و منسوخ بودنش و استفاده از ترکیب یک اتاق تمیز و شاد به جای آن
22
فرهنگ چگونه بر رابطه درون- بیرون خانه اثرگذار است؟
دیگری نزدیک دیگری دور طبیعت باشلار و دیالکتیک درون و بیرون مثال: مشکل شیشه دوجداره یا مسائل اخلاقی بو کالبدی صوتی بصری بویایی
23
ساکنان مایلند چه فضاهایی را درون خانه داشته باشند؟
خود خانواد ه اجتماع طبیعت زمان- نماد اشیاء مثالها: آینه و شمعدان انباریهای مختلف داخلی ماهیت متناقض آشپزخانه (فرآیند یا محصول؟) وسایل سرگردان: چرخ خیاطی، ماشین لباسشویی و... مفهوم اتاق خواب: خوب خوابیدن یا خوب بیدار شدن؟ نوستالژیک و مثال ژاپن فضای کارگاهی برای تعمیرات عدم طراحی مناسب کمدهای دیواری محل ترشی و مربا و سرکه و... و...
24
فرهنگ، چگونه روابط فضایی را تعیین میکند؟
و.. حمام آشپزخانه شخصی انباری نشیمن پذیرایی عملکردی حرفهای ورودی خاطره توالت لباس پهنشده همانطور که دیده میشود ورودی (به منزله نزدیک شدن دیگری به فضای خودی) و پذیرایی (به منزله حضور دیگری در فضای خواز بسیاری از فضاهای داخلی خانه میبایست دور نگه داشته شود. فلشها بیانگر ممنوعیتهای فضایی هستند. منظور از فضای خاطره، برخی تابلوها و عکسهای شخصی روی دیوارهای شخصی است.
25
پیامدهای فرهنگی زیستن در خانههای نامناسب کدامند؟
تغییر در قشربندی اجتماعی و ایجاد صاحبخانههای سرگردان؛ به دنبال الدورادو تشدید احساساتی از جنس دیگریترسی یا دیگریگریزی یا فرسایش «سرمایههای اجتماعی» شکاف درون خانواده و پناه بردن به بیرون از خانه تشدیدکننده فرهنگ مصرفی و...
26
چرا خانههایمان را به این شکل میکشیم؟!
و نه مثلا به این شکل؟ بعد نمادین یک فرم زمانی که در 1925 لوکوربوزیه بحث معماری مدرن و حذف فضاهای اضافه خانه را مطرح کرد و در همین راستا، سقف شیروانی را در خانه کارگری خود به سقفی مسطح تبدیل نمود صدای اعتراض کارگران بلند شد.. آنها همچنین شروع به دستکاری خانهها و بازگرداندن فرم شیبدار به سقف آنها کردند. سقف شیروانی در آن جامعه، نمادی از «محافظت» است که خود از کارکردهای اولیه و ارزشهای اساسی یک سرپناه محسوب میشود.
27
خانه ذهنی فرزندانمان را چهطور میسازیم؟
خانه ذهنی فرزندانمان را چهطور میسازیم؟
28
ما به خانه نمیاندیشیم! دعوتی برای روشن ماندن این مشعل، از:
دوستان انسانشناس و خصوصا معماری برای همکاریهای علمی و راهاندازی صفحه خانه سایر دوستان در مورد جمعآوری و تولید اطلاعات شخصی ارزشمند در زمینه خانه
Similar presentations
© 2025 SlidePlayer.com. Inc.
All rights reserved.