1. بسم الله الرحمن الرحيم

2. كد گذاري علل مرگ و مير بر اساس كتاب ICD10

3. دستورالعمل هاي صدور گواهي فوت و قوانين كد گذاري آنها
در سال 1976 بيستمين مجمع جهاني بهداشت علل مرگ و مير ثبت شده در گواهي هاي فوت را به صورت زير تعريف نمود
«علل مرگ عبارت است از تمام بيماريها، وضعيت هاي بيماري زا ، يا صدماتي كه مستقيما“ منجر به مرگ شده اند و يا در ايجاد مرگ سهيم بوده اند و همچنين تمام شرايط ديگر از قبيل حوادث يا خشونتهايي كه چنين صدماتي را به وجود مي آورند جزء علل مرگ محسوب مي شوند»
اين تعريف علائم و نشانه ها و روش فوت نظير نارسايي قلبي يا نارسايي تنفسي را در بر نمي گيرد.از نقطه نظر پيشگيري از مرگ ضروري است كه زنجيره حوادث به چند قسمت شكسته شود يا روند درمان به چند بخش تجزيه گردد . موثرترين هدف بهداشت عمومي پيشگيري از عملكرد علت تسريع كننده مرگ است . براي دست يافتن به اين هدف
علت زمينه اي مرگ عبارت است از:
1- بيماري يا صدمه اي كه شروع كننده زنجيره وقايع ناخوشي بوده و مستقيما“ منجر به مرگ فرد شده است
2- شرايط حادثه يا خشونتي كه منجر به ايجاد حادثه مرگبار شده است

4. زماني كه تنها يك علت مرگ در گواهي فوت گزارش شود اين علت را براي جدول بندي استفاده نماييد ، اما وقتي بيش از يك علت مرگ د ر گواهي فوت گزارش شود ،اولين قدم در انتخاب علت زمينه اي ، تعيين علت اغازين مرگ با استفاده از اصل عمومي يا قوانين انتخاب 1،2،3 است كه بايستي به طور صحيح در اخرين خط بخش يك گواهي ثبت گردد.
در برخي شرايط icdاين امكان را ايجاد مي كند كه علت اغازين مرگ با يك وضعيت مناسب تر ديگر براي بيان علت زمينه اي در جدول بندي جايگزين شود . براي مثال ممكن است تعدادي رده براي تركيب چند وضعيت وجود داشته باشد، يا دلايل اپيدميولوژيكي براي ترجيح دادن وضعيتي به ساير وضعيت هاي گواهي وجود داشته باشد.
قدم بعدي در انتخاب علت زمينه اي مرگ اين است كه آيا يكي از قوانين تغيير و تعديل A-Fبكار مي رود يا بيشتر؟
همچنين اگر علت آغازين مرگ يك جراحت يا ديگر اثرات علل خارجي قابل طبقه بندي در فصل 19 باشد ، شرايط يا عامل خارجي كه آن وضعيت صدمه را بوجود اورده است بايد به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كدي از رده هاي V01-Y89 به آن اختصاص يابد.

5. قوانين انتخاب علت آغازين مرگ
توالي(SEQUENCE)
واژه SEQUENCE يا توالي به دو يا چند وضعيت ثبت شده بر روي خطوط متوالي گواهي فوت اطلاق مي شود ، به طوري كه هر وضعيت ثبت شده روي هر خط بتواند به صورت قابل قبولي علت وضعيت ثبا شده خط بالايي خود باشد:
Example1:A ( a) Bleeding of esophageal varices
(b) Portal hypertention
(c) Liver cirrhosis
(d) Hepatitis B
توضيح: در گواهي فوق هپاتيت ب به عنوان علت آغازين زنجيره مرگ در لاين d ثبت شده كه مي تواند علت لاين بالايي خود يعني سيروز كبدئي باشد ، به همين شكل سيروز كبدي مي تواند علت فشار خون پورتال بوده باشد و فشار خون پورتال مي تواند باعث خونريزي واريس هاي مري گردد در نهايت اين خونريزي باعث فوت فرد شده است لذا يك توالي قابل قبول از پايين به بالا تشكيل شده است.

6. قوانين انتخاب علت آغازين مرگ
قانون عمومي (General principle)
بر اساس اين قانون وقتي بيش از يك وضعيت در گواهي فوت ثبت شده باشد، تنها وضعيت ثبت شده در آخرين خط بخش يك را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب كنيد، اگر آن وضعيت بتواند علت بوجود آورنده تمام وضعيت هاي ثبت شده در خطوط بالايي خودش باشد.

7. قانون انتخاب علت زمينه اي مرگ
قانون يك:
اگر اصل عمومي كاربرد نداشته باشد و براي اولين وضعيت ثبت شده روي گواهي يك توالي وجود داشته باشد، علت آغاز كننده اين توالي را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد. حال اگر بيش از يك توالي مختوم به اولين وضعيت ذكر شده (روي لاين a) وجود داشته باشد ، علت آغازين اولين توالي را كه مي تواند اولين وضعيت ثبت شده روي لاين aرا بوجود آورد به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.
قانون دو:
اگر هيچ توالي مختوم به اولين وضعيت ثبت شده در گواهي فوت (لاينa) وجود نداشته باشد اولين وضعيت ثبت شده روي لاين aرا به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.
قانون سه:
اگر وضعيت انتخاب شده توسط قانون عمومي يا قوانين يك و دو به وضوح خودش پيامد مستقيم وضعيت ديگري باشد ، خواه اين وضعيت در بخش Aگواهي يا در بخش B گواهي ثبت شده باشد در اين صورت همين وضعيت اوليه را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.

8. برخي ملاحظات در قوانين انتخاب
در گواهي فوتي كه به طور مناسب تكميل شده است ، علت آغازين توالي مرگ در آخرين خط بخش A گواهي ثبت خواهد گرديد، و وضعيت هاي ديگر (درصورت وجود) كه در نتيجه اين علت اوليه بوجود آمده اند در بالاي آن به ترتيب صعودي قرا خواهند گرفت
Example2:A ( a) urimia
(b) hydronephrosis
(c) Retention of urine
(d) Hypertrophy of prostate
Example3:A ( a) bronchopneumonia
(b) Chronic brochitis
B chronic myocarditis
در گواهي فوتي كه به طور مناسب تكميل شده باشد، اصل عمومي كاربرد دارد با وجود اين اگر گواهي فوت به طور صحيح تكميل نشده باشد اصل عمومي ممكن است هنوز كاربرد داشته باشد به طوري كه تنها وضعيت ثبت شده در آخرين خط بخش A گواهي بتواند بوجود آورنده تمامي وضعيت هاي ثبت شده بالاي خود باشد حتي اگر وضعيت هاي ثبت شده بالاي آن به ترتيب علي صحيحي ثبت نشده باشند.
به مثال زير توجه نمائيد:
Example4:A ( a) Generalized metastases
(b) bronchopneumonia
(c) Lung cancer
توضيح : در اين گواهي كانسر ريه به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود چرا كه مي تواند هر دو وضعيت بالايي خود را ايجاد كند ، ولي در ثبت علل ترتيب ثبت رعايت نشده است .

9. در دو مورد قانون عمومي كاربرد نخواهد داشت:
1- وقتي بيش از يك وضعيت در آخرين خط بخش A گواهي ثبت شده باشد
2- وقتي كه تك وضعيت ثبت شده در آخرين خط نتواند وضعيت هاي بالاي خود را ايجاد نمايد
مثال هايي از قانون عمومي و قوانين انتخاب علت زمينه اي مرگ
قانون عمومي( General principle)
بر اساس اين قانون وقتي بيش از يك وضعيت در گواهي فوت ثبت شده باشد ، تنها وضعيت ثبت شده در آخرين خط بخش يك را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب كنيد ، اگر آن وضعيت بتواند علت بوجود آورنده تمام وضعيت هاي ثبت شده در خطوط بالايي خودش باشد.
Example5:A ( a) Abscess of lung
(b) Labor pneumonia
توضيح: در اين گواهي Labor pneumonia را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد و كد j را اختصاص دهيد پنوموني مربوط به لوب هاي ريه مي تواند آسه ريه را ايجاد كند و توالي آن پذيرفته شده است.

10. مثال Example6:A ( a) hepatic failure (b) Bile duct obstruction
(c) Carcinoma of head of pancreas
توضيح: در اين گواهي كارسينوما سر پانكراس مي تواند انسداد در مجاري صفراوي ايجاد كند و اين انسداد مي تواند نارسايي كبدي را ناشي شود، لذا كارسينوماي سر پانكراس به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد c25.0 به ان اختصاص مي يابد.
Example7:A ( a) cerebral hemorrhage
(b) Hypertension
(c) Chronic pyelonephritis
(d) Prostatic adenoma
توضيح: در اين گواهي آدنوماي پروستات مي تواند علل بالايي خودش را ايجاد نمايد لذا اين وضعيت به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كدN40 به آن اختصاص مي يابد.
Example8:A ( a) traumatic shock
(b) Multiple fracture
(c) Pedestrian hit by truck (traffic accident)
توضيح: در اين گواهي حادثه ترافيكي و تصادف با وسيله نقليه باعث شكستگي هاي متعدد و نهايت شوك در فرد شده است لذا اين تصادف به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد v04.1 به آن اختصاص مي يابد.

11. مثال Example9:A ( a) bronchopneumonia
B secondary anemia and chronic lymphatic leukemia
توضيح: در اين گواهي فقط يك وضعيت در لاين a ثبت شده است و هيچ گونه توالي وجود ندارد لذا بر اساس قانون عمومي همان تك وضعيت ثبت شده در لاين a به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب شده است و كد j18.0 به آن اختصاص مي يابد . ولي در اين گواهي قانون 3 كاربرد دارد و علت زمينه اي انتخاب شده عوض خواهد شد كه در مثال 25 توضيح آن آمده است
قانون يك:
اگر اصل عمومي كاربرد نداشته باشد و براي اولين وضعيت ثبت شده روي گواهي فوت يك توالي وجود داشته باشد، علت آغاز كننده اين توالي را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد. حال اگر بيش از يك توالي مختوم به اولين وضعيت ذكر شده (روي لاين a) وجود داشته باشد ، علت آغازين اولين توالي را كه مي تواند اولين وضعيت ثبت شده روي لاين aرا بوجود آورد به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.
Example10:A ( a) bronchopneumonia
(b) Cerebral infarction and hypertensive heart disease
توضيح: در اين گواهي دو توالي وجود دارد 1- انفاركتوس مغزي كه برونكو پنموني را ايجاد مي نمايد و 2- بيماري فشار خوني قلب كه برونكو پنوموني را ايجاد مي نمايد حال چون دو توالي وجود دارد لذا قانون عمومي كاربرد ندارد . بر اساس قانون يك انفاركتوس مغزي به عنوان علت آغازين اولين توالي به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد i63.9 به آن اختصاص مي يابد.
Example11:A ( a) esophageal varies and congestive heart failure
(b) Chronic rheumatic heart disease and cirrhosis of liver
توضيح: در اين گواهي در هر دو لاين دو وضعيت ثبت شده است ولي اولين وضعيت ثبت شده در لاين a را واريس مري فقط سيروز كبدي مي تواند ايجاد نمايد (علت دوم ثبت شده در لاين b) و بيماري رماتيسمي مزمن قلب نمي تواند واريس مري را ايجاد نمايد . لذا توالي سيروز كبدي منجر به واريس مري پذيرفته شده است و سيروز كبدي به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد k74.6 به آن اختصاص مي يابد.

12. مثال Example12:A ( a) acute myocardial infraction
(b) Atherosclerotic heart disease
(c) influenza
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده بيماري آترواسكلروز قلب منجر به آنفاركتوس حاد ميوكارد مي باشد و آنفلونزا نمي تواند بيماري اترواسكلروز قلبي را ايجاد نمايد و شروع كننده توال مرگ باشد . لذا بيماري آترو اسكلروز قلب به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد i25.1 به آن اختصاص مي يابد . البته در اين گواهي قانون c كاربرد دارد و علت زمينه اي انتخاب شده عوض خواهد شد كه در مثال 44 توضيح آن آمده است .
Example13:A ( a) pericarditis
(b) Uremia and pneumonia
توضيح: در اين گواهي دو توالي وجود دارد كه مي توانند اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a را بوجود آورند: 1- اورمي منجر به پري كارديت 2- پنوموني منجر به پري كارديت . لذا بر اساس قانون يك علت آغازين اولين تزنجيره به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد n19 به آن اختصاص مي يابد . ولي در اين گواهي قانون D كاربرد دارد و علت زمينه اي مرگ عوض خواهد شد كه در مثال 59 توضيح آن آمده است .
Example14:A ( a) Cerebral infarction and hypostatic pneumonia
(b) Hypertension and diabetes
(c) atherosclerosis
توضيح: در اين گواهي دو توالي وجود دارد كه مي توانند اولين وضعيت ثبت شده در لاين a را بوجود آورند1- آترواسكلروز منجر به فشار خون منجر به انفاركتوس مغزي و 2- ديابت منجر به انفاركتوس مغزي . لذا بر اساس قانون يك علت آغازين اولين زنجيره يعني آترواسكلروز به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد i70.9 به ان اختصاص مي يابد . ولي در اين گواهي قانون c كاربرد دارد و علت زمينه اي مرگ انتخاب شده عوض خواهد شد كه در مثال 45 توضيح آن آمده است.

13. مثال Example15:A ( a) pernicious anemia and gangrene of foot
(b) Atherosclerosis
توضيح: در اين گواهي هيچ توالي و زنجيره اي وجود ندارد. بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني آنمي پرنيسيوس به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد D51.0 به آن اختصاص مي يابد.
Example16:A ( a) rheumatic and atherosclerotic heart disease
توضيح: در اين گواهي هيچ توالي و زنجيره اي وجود ندارد و هردو وضعيت در يك لاين گزارش شده اند لذا بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني بيماري روماتيسمي قلب به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد I به آن اختصاص مي يابد.
Example17:A ( a) fibrocystic disease of the pancreas
(b) Bronchitis and bronchiectasis
توضيح: در اين گواهي هيچ گونه توالي و زنجيره اي تشكيل نشده است و هيچكدام از دو وضعيت لاين b نمي توانند وضعيت ثبت شده در لاين a را بوجود آورند لذا بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني بيماري فيبروكيستيك پانكراس به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد E84.9 به آن اختصاص مي يابد .

14. مثال Example18:A ( a) senility and hypostatic pneumonia
(b) Rheumatoid arthritis
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن آرتريت روماتوئيد منجر به پنوموني هيپواستاتيك مي باشد ولي چون پنوموني هيپواستاتيك به عنوان اولين وضعيت لاين aثبت نشده لذا اين توالي رد مي شود . و چون توالي ديگري نداريم كه اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني پيري را وجود آورد لذا به عنوان علت زمينه اي مرگ طبق قانون دو انتخاب مي گردد. ولي در اين گواهي قانون A كاربرد دارد و علت زمينه اي عوض مي شود كه در مثال 32 توضيح آن آمده است.
Example19:A ( a) bursitis and ulcerative colitis
توضيح: در اين گواهي هيچ توالي و زنجيره اي وجود ندارد و هردو وضعيت در يك لاين گزارش شده اند لذا بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني بورسيت به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد M71.9به آن اختصاص مي يابد. ولي در اين گواهي قانون B كاربرد دارد و علت زمينه اي تغيير خواهد كرد كه در مثال 40 توضيحش آمده است.
Example20:A ( a) acute nephritis scarlet fever
توضيح: در اين گواهي هيچ گونه توالي و زنجيره اي تشكيل نشده است و هر دو وضعيت در يك لاين گزارش شده اند لذا بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني نفريت حاد به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كدN00.- به آن اختصاص مي يابد . ولي در اين گواهي قانون سه كاربرد دارد و علت زمينه اي انتخاب شده عوض خواهد شد كه در مثال 27 توضيح آن آمده است .

15. قانون انتخاب علت زمينه اي مرگ
قانون سه:
اگر وضعيت انتخاب شده توسط قانون عمومي يا قوانين يك و دو به وضوح خودش پيامد مستقيم وضعيت ديگري باشد ، خواه اين وضعيت در بخش Aگواهي يا در بخش B گواهي ثبت شده باشد در اين صورت همين وضعيت اوليه را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.
پيامدهاي مستقيم پذيرفته شده از ديگر وضعيت ها(رابطه علت و معلولي دارند)
ساركوما كارپوسي،تومور بوركيت و تمامي سرطان هاي بدخيم مربوط به بافت هاي لنفاوي و خون ساز از قبيل لوسمي ها، بيماري هوچكين، لنفوم غير هوچكيني و ... كه قابل طبقه بندي در رده هاي C46.0و C81- C96 هستند را مي توان به عنوان نتايج و پيامدهاي مستقيم و پذيرفته شده بيماري HIVدرنظر گرفت . البته براي ديگر انواع سرطانهاي بدخيم اين ارتباط پذيرفته شده نيست.
تمامي بيماريهاي عفوني قابل طبقه بندي در رده هاي A00-A19و B25-B49وB58-B64 وj12-18 (انواع پنو موني ها) را مي توان به عنوان نتايج و پيامدهاي مستقيم و پذيرفته شده بيماري HIV در نظر گرفت . تعدادي از استثنائات ميان رده هاي فوق كه پيامد مستقيم HIVنيستند عبارتند از : عفونت مالاريا(B50-B54)، بيماري شاگاس (B57)، عفونت ليشمانياز(B55) ، بيماريهاي كرمي (B65-B83)
عوارض مشخص بعد از جراحي از قبيل هر نوع پنو موني ، خونريزي، ترومبوفلبيت، آمبوليسم، ترومبوز، سپتي سمي، ايست قلبي، نارسايي حاد كليه، آسپيراسيون،اتلكتازي و انفاركتوس مي تواند به عنوان پيامد مستقيم يك عمل جراحي در نظر گرفته شود مگر اينكه عمل جراحي مذكور در فاصله زماني 4 هفته قبل از مرگ يا فاصله زماني بيشتر از 4 هفته انجام شده باشد.
پنوموني و برونكوپنوموني را مي توان به عنوان عارضه منتج از هر بيماري در نظر گرفته و پذيرفت . ولي به طور ويژه برونكوپنوموني را مي توان به عنوان پيامد مستقيم و مشخص بيماريهاي ويرانگري از قبيل سرطانهاي بدخيم ، سوتغذيه و بيماري هاي فلج كننده از قبيل صدمات مغزي و طناب نخاعي ، خونريزي مغزي و ترومبوز مغزي، پوليوميليت(فلج اطفال) و همچنين بيماريهاي مسري و صدمات غير جزئي در نظر گرفت.
هر بيماري كه با صفت «امبوليك» توصيف شده يا تعريف شده باشد را مي توان به عنوان پيامد مستقيم ترومبوز وريدي، فلبيت يا ترومبوفلبيت،بيماري دريچه اي قلب، فيبريلاسيون دهليزي، تولد و زايمان، و هر عمل جراحي در نظر گرفت.
هر بيماري كه با عنوان«ثانويه» توصيف شده باشد بايستي به عنوان پيامد مستقيم محتمل ترين علت اوليه ثبت شده روي گواهي فوت در نظر گرفته شود.
آنمي هاي نامشخص يا ثانويه، سوءتغذيه،مارسموس(سوءتغذيه شديد) يا كاشكسي(ضعف شديد) را ميتوان به عنوان پيامد مستقيم هر سرطان بدخيم در نظر گرفت.
هر نوع پيلو نفريت را مي توان به عنوان پيامد انسداد ادراري در نظر گرفت، انسداد ادراري ممكن است ناشي از وضعيت هاي از قبيل هايپر پلازي پروستات يا تنگي حالب باشد.
سندروم نفروتيك را مي توان به عنوان پيامد هر عفونت استرپتوكوكي از قبيل تب مخملك، زخم گلوي استرپتوكوكي و ... در نظر گرفت.
دهيدراسيون را مي توان به عنوان پيامد هر بيماري عفوني روده اي در نظر گرفت.
جراحي روي يك ارگان بايستي به عنوان پيامد مستقيم يك وضعيت جراحي مربوط به همان ارگان (از قبيل تومور بدخيم يا جراحت) در نظر گرفته شود. اين وضعيت ممكن است در هر كجاي گواهي فوت ثبت شده باشد.

16. مثال Example21:A ( a) Kaposi's sarcoma B AIDS
توضيح: در اين گواهي در بخش Aآن هيچگونه توالي وجود ندارد و فقط يك علت در لاينaثبت شده است لذا بر اساس قانون دو همان كاپوسي ساركوما به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود ولي با توجه به قانون سه كاپوسي ساركوما به عنوان پيامد ايدز مي باشد كه در قسمت دو گواهي ثبت شده است ، لذا كاپوسي ساركوماي ناشي از بيماري ايدز به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد B21.0 به آن اختصاص مي يابد.
Example22:A ( a) cancer of ovary
B HIV disease
توضيح: در اين گواهي سرطان بدخيم تخمدان به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب و كد C56 به آن اختصاص مي يابد. به ياد داشته باشيد كه همه سرطانها پيامد بيماري HIV نيستند و فقط سرطان هاي ذكر شده در بند يك پيامد ها به عنوان پيامد مستقيم ناشي از HIV پذيرفته شده اند.
Example23:A ( a) tuberculosis
توضيح: در اين گواهي در بخش يك آن هيچگونه توالي وجود ندارد و فقط يك علت در لاين a ثبت شده است لذا بر اساس قانون دو همان سل به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود . ولي با توجه به قانون سه سل به عنوان يك بيماري عفوني و پيامد ايدز مي باشد كه در قسمت دو گواهي ثبت شده است،لذا عفونت ميوباكتريال ناشي از بيماري HIV به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد B20.0 به آن اختصاص مي يابد.
Example24:A ( a) cerebral toxoplasmosis and herpes zoster
(b) Burkett's lymphoma - HIV disease

17. مثال Example24:A ( a) cerebral toxoplasmosis and herpes zoster
(b) Burkett's lymphoma - HIV disease
توضيح: در اين گواهي هيچگونه توالي وجود ندارد بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاينa يعني توكسوپلاسموز مغزي به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود ولي با توجه به قانون سه توكسوپلاسموز به عنوان يك بيماري عفوني و پيامد ايدز مي باشد كه در لاين b گواهي ثبت شده است ، لذا بيماريهاي متعدد ناشي از بيماري HIV كه در جاي ديگري طبقه بندي شده اند به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد B22.7 به آن اختصاص مي يابد .
bronchopneumonia Example25:A ( a)
B secondary anemia and chronic lymphatic leukemia
توضيح: در اين گواهي دربخش يك آن هيچ گونه توالي پذيرفته شده اي وجود ندارد. بر اساس قانون عمومي و قانون يك اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني برونكوپنو موني به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود . ولي با توجه قانون سه برونكوپنوموني وآنمي ثانويه هر دو به عنوان پيامد مستقيم لوسمي لنفاتيك مزمن مي باشند كه در بخش دو گواهي ثبت شده است، لذا لوسمي لنفاتيك مزمن به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد C91.1 به آن اختصاص مي يابد.
Example26:A ( a) tuberculosis
(b) Hypertension
chronic pyelonephritis and prostatic obstruction (c)
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن پيلونفريت مزمن منجر به فشار خون و آن هم منجر به خونريزي مغزي شده است . بر اساس قانون يك، علت آغازين اين زنجيره يعني پيلونفريت مزمن را به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي نماييم . ولي با توجه به قانون سه پيلونفريت مزمن را مي توان به عنوان پيامد مستقيم انسداد پروستانيك در نظر گرفت لذا انسداد پروستاتيك به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد N40 به آن اختصاص مي يابد.
Example27:A ( a) acute nephritis- scarlet fever

18. مثال Example27:A ( a) acute nephritis- scarlet fever
nephrectomy Example28:A ( a)
B clear cell carcinoma of kidney
توضيح: در اين گواهي در بخش A آن هيچگونه توالي وجود ندارد و فقط يك اقدام جراحي برداشتن كليه در لاين a ثبت شده است، ولي در بخش B گواهي سرطان كليه ذكر شده كه شكي نيست عمل برداشتن كليه در راستاي حذف سرطان كليه انجام شده است. لذا با توجه به قانون سه كارسينوماي كليه در بخش B گواهي ثبت شده است به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد C64 به آن اختصاص مي يابد.
Example29:A ( a) acute anemia
(b) Hematemesis
(c) bleeding of esophageal varies
(d) Portal hypertension
B cirrhosis of liver
توضيح: در بخش A اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن فشار خون پورتال منجر به خونريزي واريس مري منجر به استفراغ خوني منجر به آنمي حاد شده است. بر اساس قانون عمومي علت اغازين اين زنجيره يعني فشار خون پورتال را به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي نماييم ولي در بخش B گواهي بيماري سيروز كبدي ذكر شده است كه با توجه به قانون سه فشار خون پورتال را مي توان به عنوان پيامد مستقيم سيروز كبدي در نظر گرفت لذا سيروز كبدي به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد K74.6 به آن اختصاص مي يابد.

19. مثال
Example30:A ( a) hypostatic pneumonia (b) Cerebral hemorrhage and cancer of breast توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود ندارد بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي نماييم ولي با توجه به قانون سه پنوموني هيپو استاتيك را مي توان به عنوان پيامد مستقيم هر كدام از بيماريهاي ثبت شده در قسمت هاي ديگر گواهي در نظر گرفت كه در اين گواهي دو وضعيت ثبت شده در لاين b ثبت شده و كد گذار بايستي اولين وضعيت يعني خونريزي مغزي را به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد I61.9 را به آن اختصاص دهد. Example31:A ( a) pulmonary infraction B left pneumonectomy for carcinoma of lung 3 weeks ago توضيح: در بخش A اين گواهي توالي پذيرفته شده اي وجود ندارد بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني انفاركتوس ريوي به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود .ولي با توجه به قانون سه انفاركتوس ريوي را مي توان به عنوان پيامد مستقيم عمل جراحي برداشتن ريه چپ در نظر گرفت كه در سه هفته قبل براي بيمار انجام شده است و در بخش B گواهي ثبت شده است . از طرفي بر اساس قانون سه ، عمل جراحي برداشتن ريه متعاقب كارسينوماي ريه انجام شده است . نهايتا كارسينوماي ريه را به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد C34.9 به آن اختصاص مي يابد.

20. تغيير و تعديل‌(اصلاح) علت انتخاب شده
علت مرگ انتخاب شده (بر طبق قوانين ياد شده در اسلايد هاي قبل) ضرورتا نمي تواند مفيدترين و اموزنده ترين وضعيت براي جدول بندي مرگ و مير هاباشد. براي مثال اگر وضعيتي مثل پيري يا تعدادي بيماريهاي عمومي مانند فشار خون يا تصلب شرايين به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب شده باشند اين موارد انتخاب شده نسبت به انتخاب تظاهر باليني يا پيامد موارد مذكور داراي ارزش بسيار كمتري مي باشند لذا گاهي اوقات لازم است كد انتخاب شده را جهت مطابقت با نيازهاي طبقه بندي تعديل،تغير و اصلاح گردد. همچنين در راستاي اين تعديل گاهي اوقات مي توان از يك كد منفرد براي دو يا چند علت مرگ مرتبط بهم استفاده نمود و يا به جاي استفاده از يك علت جزئي به عنوان علت زمينه‌اي مرگ مي توان علت مشخص و خاص تري را انتخاب نمود.
قوانين تغيير و تعديل كه در ادامه آمده است در نظر دارند صحت و دقت داده‌هاي مرگ و مير را بهبود بخشد،لذا بايد پس از انتخاب علت آغازين مرگ، مورد استفاده قرار گيرند.
برخي قوانين تغيير و تعديل نسبت به قوانين انتخاب كاربرد بيشتري دارند و تكرار استفاده از آنها مفاهيم آنها را را راحت تر خواهد نمود، و براي كدگذاران با تجربه اين امر دشوار نخواهد بود اما براي كد دهي صحيح طي‌كردن فرايند انتخاب علت زمينهاي ، تغيير و تعديل آن در صورت لزوم انتخاب مجدد الزامي است.

21. قوانين A-F
قانون A: پيري و ساير وضعيت هاي بد تعريف شده (senility)
درمواردي كه علت انتخاب شده مرگ در فصل هيجدهم ICD10قابل طبقه بندي باشد، به استثناء كد R95 (سندرم ناگهاني نوزاد) ، و همزمان يك وضعيت ديگر غير از وضعيت هاي قابل طبقه بندي در فصل 18 ( به عبارتي غير از رده هاي R00-R94 – R96-R99) در گواهي فوت گزارش شده باشد ، در اين صورت بدون در نظر گرفتن وضعيت قابل طبقه بندي در فصل 18 علت مرگ را مجددا اتخاب نماييد. به عبارت ديگر وضعيت داراي كد Rرا از گواهي فوت حذف و مجددا علت زمكينه اي مرگ بر اساس قوانين انتخاب نماييد . مگر در مواردي كه حذف وضعيت ( وضعيت طبقه بندي شده در فصل 18) كدگذاري را تغيير دهد .
قانون B: وضعيت هاي جزئي(trivial conditions)
در مواردي كه علت انتخاب شده، يك وضعيت جزئي و خفيف باشد كه نامحتمل است اين وضعيت جزئي باعث مرگ شده باشد و از طرفي وضعيت جدي تري نيز در گواهي فوت گزارش شده باشد،در اين صورت مانند اينكه وضعيت جزئي گزارش نشده است، علت زمينه اي را مجددا انتخاب نماييد. به عبارتي اين وضعيت جزيي را از گواهي فوت حذف نموده و مجددا علت زمينه اي مرگ را انتخاب نماييد.
حال اگر مرگ در نتيجه يك عكس العمل جانبي مربوط به درمان يك وضعيت جزئي باشد، عكس العمل جانبي را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.

22. قوانين A-F
قانون c : ارتباط(linkage)
در مواردي كه علت زمينه اي انتخاب شده، توسط قانوني در طبقه بندي يا توسط يادداشت هاي مورد استفاده در كد گذاري علت زمينه اي مرگ، با يك يا چند وضعيت ديگر ثبت شده روي گواهي فوت ارتباط داشته باشد، كد تركيبي مربوط به وضعيت ها را اختصاص دهيد.
در مواردي كه قانون ارتباط فقط براي تركيب يك وضعيت مشخص ناشي از وضعيت ديگر باشد، فقط زماني كه رابطه علي صحيحي براي آنها گزارش شده باشد و يا بتوان از كاربرد قوانين انتخاب علت زمينه اي اين رابطه صحيح را استنتاج كرد، كد تركيبي را به گواهي فوت اختصاص دهيد.
در مواردي كه تضادي در ارتباط ها رخ مي دهدف درآن صورت علتي را كه در ابتدا انتخاب شده در نظر نگرفته (گويي كه گزارش نشده است) و وضعيت هايي كه انتخاب خواهند شد را با هم تركيب كنيد. همچنين هر ارتباط ديگري كه قابل اجرا است ايجاد كنيد.
قانون D: وضعيت تخصصي تر (specificity)
در مواردي كه علت انتخاب شده، يك وضعيت را به صورت اصطلاحات كلي توصيف مي كند و اصطلاحي كه اطلاعات دقيق تري را درباره محل يا ماهيت اين وضعيت ارائه مي كند، در گواهي فوت گزارش شده باشد، اصطلاحي كه داراي اطلاعات بيشتر و تخصصي تر است را ترجيح دهيد.
اغلب اين قانون زماني بكار خواهد رفت كه اصطلاح كلي به صورت وصفي آورده شده و اصطلاح دقيق تر و تخصصي تر را توصيف مي نمايد.

23. قوانين A-F
قانون E: مراحل ابتدايي و انتهايي بيماري(early and late stages of disease)
در مواردي كه علت انتخاب شده، مرحله اوليه يك بيماري است و مرحله پيشرفته تر همان بيماري در گواهي فوت گزارش شده باشد، به مرحله پيشرفته تر بيماري كد اختصاص دهيد. به عبارتي مرحله پيشرفته تر ارجح است. اين قانون براي حالت مزمن يك بيماري كه ناشي شده از حالت حاد همان بيماري است بكار نمي‌رود(حالت حاد در ايجاد مرگ ارجح است) مگر اينكه طبقه بندي دستورالعمل هاي خاصي را براي اين موارد ارائه نموده باشد.
قانون D: اثرات باقيمانده (squeal)
در مواردي كه علت انتخاب شده، شكل اوليه وضعيتي است كه طبقه بندي براي آن رده جداگانه اي تحت عنوان (squeal of …) ارائه نموده است ( يعني به جا مانده از يك وضعيت كه در گذشته فرد به ان مبتلا بوده است و در حال حاضر آن وضعيت وجود ندارد ولي اثرات و عوارض آن در فرد به جا مانده و ايجاد مشكل نموده است ) و مدركي وجود داشته باشد دال بر اينكه مرگ به علت اثرات باقي مانده از آن وضعيت رخ داده نه به دليل مرحله فعال آن وضعيت، در اين صورت به رده (squeal of …) آن وضعيت كد اختصاص دهيد.
رده هاي (squeal of …) در ICD10 عبارتند از:
B90-B94 – E64-E68 – G09 – I69 – O97 – Y85 – Y89

24. مثالهايي از قوانين تغيير و تعديل
قانون A: پيري و ساير وضعيت هاي بد تعريف شده (senility)
درمواردي كه علت انتخاب شده مرگ در فصل هيجدهم ICD10قابل طبقه بندي باشد، به استثناء كد R95 (سندرم ناگهاني نوزاد) ، و همزمان يك وضعيت ديگر غير از وضعيت هاي قابل طبقه بندي در فصل 18 ( به عبارتي غير از رده هاي R00-R94 – R96-R99) در گواهي فوت گزارش شده باشد ، در اين صورت بدون در نظر گرفتن وضعيت قابل طبقه بندي در فصل 18 علت مرگ را مجددا اتخاب نماييد. به عبارت ديگر وضعيت داراي كد Rرا از گواهي فوت حذف و مجددا علت زمكينه اي مرگ بر اساس قوانين انتخاب نماييد . مگر در مواردي كه حذف وضعيت ( وضعيت طبقه بندي شده در فصل 18) كدگذاري را تغيير دهد.
Example32:A ( a) senility and hypostatic pneumonia
(b) Rheumatoid arthritis
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود داردو آن عبارت است از روماتوئيد آرتريت منجر به پنوموني هيپو استاتيك، ولي هيچ توالي نداريم كه اولين وضعيت ليست شده روي لاين a يعني پيري را بوجود آورد لذا بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني پيري را به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي كنيم اما با توجه به قانون Aپيري را در نظر نگرفته و از گواهي فوت حذف نموده و دوباره علت زمينه اي انتخاب مي گردد حال توالي فوق برقرار است و بر اساس قانون عمومي روماتوئيد ارتريت زا به عنوان علت زمينه اي انتخاب و كد M06.9 به ان اختصاص مي يابد.
anemia Example33:A ( a)
(b) splenomegaly
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود داردو آن عبارت است از بزرگي طحال منجر به آنمي ، بر اساس قانون عمومي بزرگي طحال با كد R16.1 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، ولي با توجه به قانون A وضعيت هاي داراي كد از رده هاي R را نبايد در نظر گرفت و از گواهي فوت حذف مي گردد و دوباره علت زمينه اي را انتخاب مي كنيم حال بر اساس اين قانون تنها وضعيت باقي مانده در گواهي فوت آنمي است كه آنمي با كد D64.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود اما با توجه به اينكه بيماري اسپلنومگالي در ارتباط با بيماري آنمي بوده و باآن تركيب مي‌شود، مي تواند كد گذاري را تغيير داده و تعديل كند لذا آنمي اسپلنومگاليك را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد D64.8 به ان اختصاص مي يابد.

25. مثالهايي از قوانين تغيير و تعديل
Example35:A ( a) cough and hematemesis
(b) senility
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده‌اي وجود ندارد و بر اساس قانون دو اولين وضعيت ثبت شده بر روي لاين a يعني سرفه با كد R05 را به عنوان علت زمينه اي انتخاب مينماييم ولي با توجه به قانون A وضعيت هاي داراي كد از رده هاي R را نبايد در نظر گرفت و از گواهي فوت حذف مي گردد و دوباره علت زمينه اي را انتخاب مي كنيم حال با توجه به اينكه هيچ توالي ديگري وجود ندارد تنها وضعيت باقي مانده يعني استفراغ خوني را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد k92.0 به آن اختصاص مي يابد.
terminal pneumonia Example36:A ( a)
(b) Spreading gangrene and cerebrovascular infarction
توضيح: در اين گواهي دو توالي پذيرفته شده وجود داردو آنها عبارتند از 1- گانگرن منتشر منجر به پنوموني و 2- آنفاركتوس عروق مغزي منجر به پنوموني ( يادآوري : بر اساس قانون پيامدها پنموموني پيامد مستقيم هر بيماري ديگري مي تواند باشد.)
بر اساس قانون يك، علت آغازين اولين توالي يعني گانگرن منتشر با كد R02 را به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي نمائيم ولي با توجه به قانون A وضعيت هاي داراي كد از رده هاي R را نبايد در نظر گرفت و از گواهي فوت حذف مي گردد و دوباره علت زمينه اي را انتخاب مي كنيم حال بر اساس قانون عمومي آنفاركتوس عروق مغزي با كد I63.9 را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب مي كنيم.

26. Example37:A ( a) Dental caries B Cardiac arrest
قانون B: وضعيت هاي جزئي(trivial conditions)
در مواردي كه علت انتخاب شده، يك وضعيت جزئي و خفيف باشد كه نامحتمل است اين وضعيت جزئي باعث مرگ شده باشد و از طرفي وضعيت جدي تري نيز در گواهي فوت گزارش شده باشد،در اين صورت مانند اينكه وضعيت جزئي گزارش نشده است، علت زمينه اي را مجددا انتخاب نماييد. به عبارتي اين وضعيت جزيي را از گواهي فوت حذف نموده و مجددا علت زمينه اي مرگ را انتخاب نماييد.
حال اگر مرگ در نتيجه يك عكس العمل جانبي مربوط به درمان يك وضعيت جزئي باشد، عكس العمل جانبي را به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب نماييد.
Example37:A ( a) Dental caries
B Cardiac arrest
توضيح: در بخش يك اين گواهي توالي پذيرفته شده اي وجود نداردو بر اساس قانون عمومي، فساد دندان با كد K02.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون B بسيار نامحتمل است كه فردي به دليل بيماري فساد دندان فوت نموده باشد، لذا اگر وضعيت دقيق تري و عيني تري در گواهي وجود دارد بايد ان را كد گذاري نمائيم. بر اساس قانون B فساد دندان را در نظر نگرفته و از گواهي فوت حذف نموده و دوباره علت را انتخاب نمائيم و تنها وضعيت باقيمانده در گواهي ايست قلبي با كد I انتخاب ميشود البته بالاجبار.
In growing toenail and acute renal failure Example38:A ( a)
توضيح: در بخش يك اين گواهي توالي پذيرفته شده اي وجود نداردو بر اساس قانون عمومي، فرو رفتن ناخن شست پا در گوشت با كد l60.0 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون B بسيار نامحتمل است كه فردي به دليل بيماري فرو رفتن ناخن شست پا در گوشت آن فوت نموده باشد، لذا اگر وضعيت دقيق تري و عيني تري در گواهي وجود دارد بايد ان را كد گذاري نمائيم. بر اساس قانون B فرو رفتن ناخن شست پا در گوشت را در نظر نگرفته و از گواهي فوت حذف نموده و دوباره علت را انتخاب نمائيم و تنها وضعيت باقيمانده در گواهي يعني نارسايي حاد كليه با كد N انتخاب ميشود.

27. Example39:A ( a) Intraoperative hemorrhage
(b) Tonsillectomy
Hypertrophy of tonsils (c)
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد و ان عبارت است از هايپر تروفي لوزه ها كه منجر به انجام عمل برداشتن لوزه شده و در حين عمل عارضه جراحي يعني خونريزي حين عمل ايجاد شده است. و بر اساس قانون عمومي، بزرگي لوزه ها با كد J35.1 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون B بسيار نامحتمل است كه فردي به دليل بيماري بزرگي لوزه ها فوت نموده باشد، لذا اگر وضعيت دقيق تري و عيني تري در گواهي وجود دارد بايد ان را كد گذاري نمائيم. بر اساس قانون B بزرگي لوزه ها را در نظر نگرفته و از گواهي فوت حذف نموده و دوباره علت را انتخاب نمائيم وحال عارضه عمل جراحي برداشتن لوزه يعني خونريزي حين عمل را به عنوان علت نهايي با كد Y60.0 اختصاص مي يابد
Example40:A ( a) Bursitis and ulcerative colitis
توضيح: در بخش يك اين گواهي توالي پذيرفته شده اي وجود نداردو بر اساس قانون دو، بيماري بورسيت با كد M71.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون B بسيار نامحتمل است كه فردي به دليل بيماري بورسيت فوت نموده باشد، لذا اگر وضعيت دقيق تري و عيني تري در گواهي وجود دارد بايد ان را كد گذاري نمائيم. بر اساس قانون B بورسيت را در نظر نگرفته و از گواهي فوت حذف نموده و دوباره علت را انتخاب نمائيم و تنها وضعيت باقيمانده در گواهي يعني كوليت اولراتيو را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد K به آن اختصاص مي يابد.

28. Example41:A ( a) Paronychia
B Tetanus
توضيح: در بخش يك اين گواهي توالي پذيرفته شده‌اي وجود ندارد و بر اساس قانون عمومي، پارونيشيا (التهاب بافت ناخن هاي اطراف دست) با كد L03.0 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون B بسيار نامحتمل است كه فردي به دليل التهاب بافت اطراف ناخن فوت نموده باشد، لذا اگر وضعيت دقيق‌تري و عيني‌تري در گواهي وجود دارد بايد ان را كدگذاري نمائيم. و تنها وضعيت باقي مانده روي گواهي فوت يعني كزاز كه در بخش دوم گواهي ثبت شده را به عنوان علت زمينه اي نهايي با كد A35 اختصاص مي يابد.

29. .Example42:A ( a) Intestinal obstruction (b) Femoral hernia
قانون c : ارتباط(linkage)
در مواردي كه علت زمينه اي انتخاب شده، توسط قانوني در طبقه بندي يا توسط يادداشت هاي مورد استفاده در كد گذاري علت زمينه اي مرگ، با يك يا چند وضعيت ديگر ثبت شده روي گواهي فوت ارتباط داشته باشد، كد تركيبي مربوط به وضعيت ها را اختصاص دهيد.
در مواردي كه قانون ارتباط فقط براي تركيب يك وضعيت مشخص ناشي از وضعيت ديگر باشد، فقط زماني كه رابطه علي صحيحي براي آنها گزارش شده باشد و يا بتوان از كاربرد قوانين انتخاب علت زمينه اي اين رابطه صحيح را استنتاج كرد، كد تركيبي را به گواهي فوت اختصاص دهيد.
در مواردي كه تضادي در ارتباط ها رخ مي دهدف درآن صورت علتي را كه در ابتدا انتخاب شده در نظر نگرفته (گويي كه گزارش نشده است) و وضعيت هايي كه انتخاب خواهند شد را با هم تركيب كنيد. همچنين هر ارتباط ديگري كه قابل اجرا است ايجاد كنيد.
.Example42:A ( a) Intestinal obstruction
(b) Femoral hernia
توضيح : در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد وآن عبارت است از فتق راني منجر به انسداد روده. و بر اساس قانون عمومي، هرني فمورال با كد K41.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون C تركيب وضعيت هاي مرتبط به هم كد تركيبي براي فتق راني همراه انسداد روده‌ا‌ي تدارك ديده شده و ارجح است لذا آن را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد K41.3 به آن اختصاص مي يابد.

30. .Example43:A ( a) Right bundle-branch block and chagas disease توضيح : در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود ندارد بر اساس قانون دو ، بلوك شاخه باندلي سمت راست قلب با كد I45.1 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون C تركيب وضعيت هاي مرتبط به هم كد تركيبي براي بيماري شاگاس به همراه درگيريهاي قلبي تدارك ديده شده و ارجح است لذا آن را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد B57.2 به آن اختصاص مي يابد. Example44:A ( a) Acute myocardial infarction (b) Atherosclerotic heart disease Influenza (c) توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجوددارد و آن عبارت است از بيماري آترواسكلروتيك قلبي كه منجر به آنفاركتوس حاد ميوكارد شده است (چون آنفولانزا علل بالايي خود را ني تواند به وجود آورد لذا از زنجيره علل حذف مي گردد) . بر اساس قانون يك بيماري آترواسكلروتيك قلبي با كد I25.1 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون C تركيب وضعيت هاي مرتبط به هم بيماري آترواسكلروتيك قلبي به همراه آنفاركتوس حاد ميوكارد ارتباط پيدا مي كند. لذا بر اساس قانون ارتباط بين اين دو بيماري،كد مربوط به آنفاركتوس حاد ميوكارد ارجح است و آن را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I21.9 به آن اختصاص مي يابد.

31. Example45:A ( a) Cerebral infarction and hypostatic pneumonia (b) Hypertension and diabetes (c) atherosclerosis توضيح : در اين گواهي چند توالي پذيرفته شده وجود دارد و اولين توالي پذيرفته شده آن عبارت عبارت است از آترواسكلروز منجر به فشار خون وآن هم منجر به آنفاركتوس مغزي . بر اساس قانون يك ، آترواسكلروز با كد I70.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد اما با توجه به قانون C آترواسكلروز انتخاب شده تركيب مي شود با فشار خون و آن نيز با آنفاركتوس مغزي تركيب مي گردد. لذا بر اساس جدول ارتباط، آنفاركتوس مغزي را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I63.9 به آن اختصاص مي يابد. Example46:A ( a) Cardiac dilatation and renal sclerosis (b) Hypertension توضيح: در اين گواهي دو توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارتند: 1- فشار خون منجر به ديلاتاسيون قلبي و 2- فشار خون منجر به اسكلروز كليوي. بر اساس قانون يك علت آغازين اولين توالي يعني فشار خون با كد I10 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C فشار خون انتخاب شده تركيب مي شود با ديلاتاسيون قلبي و آن نيز با اسكلروز كليوي تركيب مي گردد. لذا تمام وضعيت ها با هم تركيب مي شود و بيماري فشار خوني قلب و كليه را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I13.9 به آن اختصاص مي يابد.

32. Example47:A ( a) Stroke
(b) Atherosclerosis and hypertension heart disease
توضيح: در اين گواهي دو توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارتند: 1- آترواسكلروزمنجر به سكته و 2- فشار خون منجر به سكته. بر اساس قانون يك علت آغازين اولين توالي يعني آترواسكلروزبا كد I70.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C آترواسكلروز تركيب مي شود با بيماري فشار خوني قلبي و بيماري فشار خوني قلبي كه وضعيت ارجح در اين تركيب است را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I11.9 به آن اختصاص مي يابد.
Example48:A ( a) Stroke and hypertension heart disease
(b) Atherosclerosis
توضيح: در اين گواهي دو توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارتند: 1- آترواسكلروزمنجر به سكته و 2- آترواسكلروز منجر به بيماري فشار خون قلب. بر اساس قانون عمومي آترواسكلروزبا كد I70.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C آترواسكلروز انتخاب شده با سكته تركيب ميگردد. بر اساس قوانين ارتباط در اين تركيب سكته ارجح است و آن را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I64 به آن اختصاص مي يابد.

33. Example49:A ( a) Secondary polycythemia
(b) Pulmonary emphysema
(c) Chronic bronchitis
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارت است ازبرونشيت مزمن منجر به آمفيزم ريوي و آن هم منجر به پلي سيتمي ثانويه. بر اساس قانون عمومي، برونشيت مزمن با كد J42 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C برونشيت مزمن با آمفيزم ريوي تركيب مي شود و وضعيت تركيبي برونشيت مزمن انسدادي را كه وضعيت ارجح در اين تركيب است را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد J44.8 به آن اختصاص مي يابد.
Example50:A ( a) Cardiac dilatation
(b) hypertension
(c) Atrophy of the kidneys
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارت است از فشار خون منجر به ديلاتاسيون قلبي. بر اساس قانون عمومي فشار خون با كد I10 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي‌گردد، اما با توجه به قانون C فشار خون انتخاب شده تركيب مي شود با ديلاتاسيون قلبي و آن نيز با آتروفي كليوي تركيب مي گردد. لذا تمام وضعيت ها با هم تركيب مي شود و بيماري فشار خوني قلب و كليه را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I13.9 به آن اختصاص مي يابد.

34. Example51:A ( a) bronchopneumonia(aspiration) (b) convulsions (c) Tuberculosis meningitis B Pulmonary tuberculosis توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارت است مننژيت سلي منجر به تشنج و آن هم منجر به برونكوپنوموني. بر اساس قانون عمومي، علت آغازين اين توالي يعني مننژيت سلي با با كد G01* به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C مننژيت سلي انتخاب شده يك تظاهر بيماري سل است (كد ستاره دار) و در زماني كه سل ريوي ذكر شده باشد مننژيت به عنوان علت زمينه اي انتخاب نمي شود، لذا خود سل ريوي كه در بخش دو گواهي ثبت شده است را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد A16.2 به آن اختصاص مي يابد. Example52:A ( a) Occipital fracture (b) Fall following epileptic convulsions توضيح: : در اين گواهي دو توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارتند: 1- سقوط منجر به شكستگي استخوان پس سري و تشنجات صرعي منجر به شكستگي استخوان پس سري. بر اساس قانون يك علت آغازين اولين توالي يعني سقوط با كد W19.-به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C سقوط با تشنجات صرعي مرتبط است ، لذا تشنجات صرعي را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد G40.9 به آن اختصاص مي يابد.

35. Example53:A ( a) Cardiac arrest B Chagas disease توضيح: در بخش يك اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود ندارد بر اساس قانون عمومي، اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني ايست قلبي با كد I46.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون C ايست قلبي با بيماري شاگاس تركيب مي گردد. لذا وضعيت ها با هم تركيب مي شود و بيماري شاگاس به همراه درگيري قلب به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد B57.2 به آن اختصاص مي يابد.

36. قانون D: وضعيت تخصصي تر (specificity)
در مواردي كه علت انتخاب شده، يك وضعيت را به صورت اصطلاحات كلي توصيف مي كند و اصطلاحي كه اطلاعات دقيق تري را درباره محل يا ماهيت اين وضعيت ارائه مي كند، در گواهي فوت گزارش شده باشد، اصطلاحي كه داراي اطلاعات بيشتر و تخصصي تر است را ترجيح دهيد.
اغلب اين قانون زماني بكار خواهد رفت كه اصطلاح كلي به صورت وصفي آورده شده و اصطلاح دقيق تر و تخصصي تر را توصيف مي نمايد.
Example54:A ( a) Cerebral infraction
(b) Cerebrovascular accident
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارت است حادثه عروق مغزي منجر به آنفاركتوس مغزي. بر اساس قانون عمومي، حادثه عروق مغزي با كد I64 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانونD حادثه عروق مغزي يك اصطلاح كلي است و آنفاركتوس مغزي اصطلاح دقيق تر و تخصصي تري است براي حادثه عروق مغزي ،لذا انفاركتوس مغزي به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I به آن اختصاص مي يابد.

37. Example55:A ( a) Rheumatic heart disease- mitral stenosis
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود ندارد بر اساس قانون عمومي، اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني بيماري روماتيسمي قلب با كد I09.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانونD بيماري روماتيسمي قلبي يك اصطلاح كلي است و تنگي دريچه ميترال قلب اصطلاح دقيق تر و تخصصي تري است براي بيماري روماتيسمي قلب ،لذا تنگي ميترال به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I به آن اختصاص مي يابد.
Example56:A ( a) Meningitis
(b) Tuberculosis
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجوددارد كه عبارت است سل منجر به مننژيت بر اساس قانون عمومي، سل با با كد A16.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، اما با توجه به قانون D اين دو بيماري رابطه علتي صحيحي با هم دارند، لذا اگر اصطلاح مننژيت سلي را انتخاب كنيم اصطلاح دقيق تر و تخصصي تري را انتخاب نموده ايم پس مننژيت سلي به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد A17.0 به آن اختصاص مي يابد.

38. Example57:A ( a) severe hypertension in pregnancy
:B Eclamptic convulsions
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود ندارد. بر اساس قانون عمومي، اولين وضعيت ثبت شده روي لاين a يعني فشار خون شديد در دوران حاملگي با كد o16 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد. ولي با توجه به قانون Dبيماري اكلامپسي و تشنجات مربوط به آن در بخش دو گواهي ثبت شده و نسبت به فشار خون حاملگي وا‍‍‍‍ژه تخصصي تري است ، لذا اكلامپسي به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد O15.0 به آن اختصاص مي يابد.
Example58:A ( a) Aneurysm of aorta
(b) Syphilis
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن عبارت است از سيفليس منجر به آنوريسم آئورت. بر اساس قانون عمومي ، سيفليس با كد A53.9 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، ولي با توجه به قانون D اين دو بيماري رابطه علتي صحيحي با هم دارند، لذا اگر اصطلاح آنوريسم آئورت ناشي از سيفليس را انتخاب نمائيم، اصطلاح دقيق تر و تخصصي تر را انتخاب نموده ايم. پس آنوريسم سيفليسي آئورت به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد A52.0 به آن اختصاص مي يابد.

39. Example59:A ( a) Pericarditis
( b) Uremia and pneumonia
توضيح: در اين گواهي دو توالي پذيرفته شده وجود دارد كه عبارتند از 1)اورمي منجر به پريكارديت و 2) پنوموني منجر به پريكارديت. بر اساس قانون يك ، علت آغازين اولين توالي يعني اورمي با كد N19 به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، ولي با توجه به قانون Dاين دو بيماري رابطه علتي صحيحي با هم دارند، لذا اگر اصطلاح پريكارديت ناشي از اورمي را انتخاب نمائيم، اصطلاح دقيق تر و تخصصي تري را انتخاب نموده ايم. پس پريكارديت اورميك به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد N18.8 به آن اختصاص مي يابد.
مثالهايي از قانون E: مراحل ابتدايي و انتهايي بيماري(Early and late stages of disease)
در مواردي كه علت انتخاب شده مرحله اول يك بيماري است و مرحله پيشرفته تر همان بيماري در گواهي فوت گزارش شده باشد، به مرحله پيشرفته تر بيماري كد اختصاص دهيد، به عبارتي مرحله پيشرفته تر ارجح است. اين قانون براي حالت مزمن بيماريي كه ناشي شده از حالت حاد همان بيماري است بكار نمي رود( حالت حاد در ايجاد مرگ ارجح است)، مگر اينكه طبقه بندي دستورالعمل هاي خاصي را براي اين موارد ارائه كرده باشد.

40. Example60:A ( a) Tertiary syphilis
(b) Primary syphilis
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد كه عبارت است از مرحله اوليه سيفليس منجر به مرحله سوم سيفليس، بر اساس قانون عمومي، سيفليس اوليه با كد A51.0به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد.ولي با توجه به قانون E( كد گذاري مرحله نهايي يك وضعيت) سيفليس مرحله سوم به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد A52.6به آن اختصاص مي يابد.
Example61:A ( a) Eclampsia during pregnancy
(b) Pre-eclampsia
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن عبارت است پره اكلامپسي منجر به اكلامپسي.بر اساس قانون عمومي، پره اكلامپسي با كد O14.9به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، ولي با تجه به قانونEاكلامپسي به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد O15.0 به آن اختصاص مي يابد.

41. Example62:A ( a) Chronic myocarditis
(b) Acute myocarditis
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد كه عبارت است از ميوكارديت حاد منجر به ميوكارديت مزمن. بر اساس قانون عمومي، ميوكارديت حاد با كدI40.9به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد. با توجه به استثناء قانون Eدر خصوص وضعيت هاي حاد و مزمن، ميوكارديت مزمن در ايجاد مرگ ارجح تر و واقعي تر است، پس همان ميوكارديت حاد به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب مي گردد.
Example63:A ( a) Chronic nephritis
(b) Acute nephritis
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن هم عبارت است از نفريت حاد منجر به نفريت مزمن.بر اساس قانون عمومي نفريت حاد با كد N00.-به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي گردد، ولي با توجه به قانون E نفريت مزمن نامشخص را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد N03.9 به آن اختصاص مي يابد.

42. دستورالعمل :وقتي سندروم نفروتيك حاد به عنوان علت آغازين سندروم نفروتيك مزمن گزارش شده باشد، سندروم نفروتيك مزمن را به عنوا علت زمينه اي انتخاب نمائيد.
مثال هايي از قانونF: اثرات باقي مانده(Sequel)
در مواردي كه علت انتخاب شده، شكل اوليه وضعيتي است كه طبقه بندي براي آن رده جداگانه اي تحت عنوان«Sequel of ...»ارائه نموده است (يعني اثرات به جامانده از يك وضعيت كه فرد در گذشته به آن مبتلا بوده است و در حال حاضر آن وضعيت وجود ندارد ولي اثرات و عوارض آن در فرد به جا مانده و ايجاد مشكل نموده است)و مدركي وجود داشته باشد دال بر اينكه مرگ به علت اثرات باقي مانده از آن وضعيت رخ داده نه ب دليل مرحله فعال ان وضعيت ، در اين صورت به رده «Sequel of ...»آن وضعيت كد اختصاص دهيد.
رده هاي«Sequel of …..»درIcd10عبارتند از:
{B90- B94 , E64.0 , E68 , G09 , I69 , O97 , Y85 , Y89}

43. Example64:A ( a) Pulmonary fibrosis (b) Old pulmonary tuberculosis
توضيح: در اين گواهي توالي پذيرفته شده وجود دارد و ان عبارت است از سل ريوي قديمي منجر به فيبروز ريوي. بر اساس قانون عمومي، بايستي سل ريوي قديمي را به عنوان علت آغازين زنجيره مرگ انتخاب نمائيم، ولي چون اين سل در گذشته وجود داشته و در حال حاضر بيماري سل در حالت فعال گزارش نشده است، لذا بر اساس قانون F، پيامدو عوارض سل ريوي( نه خود سل ريوي) به عنوان علت زمينه نهايي انتخاب و كد B90.9به آن اختصاص مي يابد.
Example65:A ( a) Bronchopneumonia
(b) Curvature of spine
(c) Rickets in childhood
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد كه عبارت است از راشيتيسم دوران بچگي منجر به ايجاد انحناي ستون فقرات و آنهم منجر به برونكوپنوموني شده است. بر اساس قانون عمومي، بايستي راشيتيسم دوران بچگي را به عنوان علت آغازين زنجيره مرگ انتخاب نمائيم، ولي چون اين راشيتيسم در گذشته وجود داشته و در حال حاضر به صورت فعالگزارش نشده است، لذا بر اساس قانونF، پيامد و عوارض بيماري راشيتيسم( نه خود بيماري راشيتيسم) به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد E64.3 به آن اختصاص مي يابد.

44. Example66: A ( a) Hydrocephalus (b) Old tuberculoses meningitis
Example67:A ( a) Hypostatic pneumonia
(b) Hemiplegic
(c) Cerebrovascular accident(10years)
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن عبارت است از حادثه عروق مغزي( در ده سال قبل) منجر به همي پلژي و آن هم منجر به پنوموني هيپواستاتيك شده است. بر اساس قانون عمومي، بايستي حادثه عروق مغزي قديمي( ده سال گذشته) به عنوان علت آغازين زنجيره مرگ انتخاب مي گردد، ولي چون اين وضعيت در گذشته وجود داشته و در حال حاضر در حالت فعال گزارش نشده است و پيامدهاي آن منجر به فوت فرد شده است، لذا بر اساس قانون F، پيامد حادثه عروقي مغزي ( نه خود حادثه عروقي مغزي) به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد I69.4 به آن اختصاص مي يابد.

45. Example68: A ( a)Chronic nephritis
(b) Scarlet fever
توضيح: در اين گواهي يك توالي پذيرفته شده وجود دارد و آن عبارت است از تب مخملك منجر به نفريت مزمن ( چون نفريت از نوع مزمن است نتيجه مي‌گيريم كه بيمار براي زمان طولاني است كه با بيماري نفريت درگير است، لذا بيماري تب مخملك كه عامل ايجاد ان است بايد در زمان طولاني تري قبل از آن بوجود آمده باشد. به عبارتي بيماري تب مخملك در مرحله فعال نبوده و بسيار قديمي است.)بر اساس قانون عمومي، بايستي تب مخملك قديمي به عنوان علت آغازين زنجيره مرگ انتخاب گردد. ولي چون اين وضعيت در گذشته وجود داشته و در حال حاضر تب مخملك در حالت فعال گزارش نشده است ، لذا بر اساس قانون F، پيامد تب مخملك به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد B94.8 ( پيامد بيماري عفوني انگلي مشخص ) به ان اختصاص مي يابد.

46. جدول يك : چكيده اي از ارتباطات و تركيبات شماره هاي كد
روابط يسيار غير محتمل ( تقريباً غير ممكن) :
بسيار غير محتمل است كه يك بيماري عفوني يا انگلي(A00-B99)ناشي شده از بيماري ديگري كه در اين فصل قرار نمي گيرد گزارش شود، به استثناء بيماري هاي عفوني زير:
اسهال و گاستر و انتريتي كه منشا عفوني دارد(A09)
سپتي سمي(A40 –A41)
باد سرخ(A46)
گانگرن گازي(A48.0)
آنژين وينسنت(A69.1)
بيماري هاي قارچي(B35-B49)
هر بيماري عفوني ممكن است پذيرفته شود به عنوان« ناشي شده از»1- اختلالات مكانيسم ايمني بدن از قبيل بيماري ايذر؛2- اختلالات سيستم ايمني پيرو شيمي درماني يا راديوتراپي؛ 3- و تومور هاي سازگار با سيستم ايمني مثل لنفوم هاي بدخيم.
عفونت هاي واريسلايي و زونا (B01- B02)ممكن است به عنوان ناشي شده از انواع ديابت ، سل و سرطان هاي لنفي پذيرفته شوند.

47. b) بسيار غير محتمل است كه يك سرطان بدخيم از هر بيماري ديگري ناشي شود، به استثناء بيماري ايذر كه مي تواند سرطان ايجاد نمايد.
c) بسيار غير محتمل است كه هموفيلي (D66,D67,D68.0,D68.2) از بيماري ديگري ناشي شود.
d) بسيار غير محتمل است كه ديابت ها (E10 – E14) از بيماري ديگري ناشي شوند، به استثناء بيماري هاي زير كه مي توانند ديابت را ايجاد كنند:
هموكروماتوز(E83.1)
بيماري پانكراس(E85-E86)
نئو پلاسم هاي پانكراس(C25.0,D13.6,D13.7,D37.7)
و سوء تغذيه(E40 –E46)
e) بسيار غير محتمل است كه تب روماتيسمي يا بيماري روماتيسمي قلب از بيماري ديگري ناشي شوند، به غير از بيماري هاي زير كه ميتوانند تب روماتيسمي يا بيماري روماتيسمي قلب را ايجاد نمايند:
تب مخملك(A38)
سپتي سمي استرپتوكوكي(A40.0)
زخم گلوي استرپتوكوكي(J02.0)
اتهاب حاد لوزه ها(J03.0)

48. f) بسيار غير محتمل است كه يك وضعيت فشار خوني از يك نئوپلاسم ناشي شود به استثناء نئوپلاسم هاي زير كه مي توانند وضعيت فشار خوني را ايجاد نمايند:
نئوپلاسم هاي غدد درون ريز
نئوپلاسم هاي كليه
تومورهاي كارسينوئيد
g) بسيار غير محتمل است كه بيماري مزمن ايسكميك قلب(رده هاي I20,I25) از سرطان ها ناشي شود.
h) بسيار غير محتمل است كه هر بيماري عروق مغزي(I60 –I69) از يك بيماري سيستم گوارشي (K00– K99) يا اندوكارديت(I05,I08,I09.1,I33,I38) ناشي شوند. به استثناء آمبوليسم مغزي قابل طبقه بندي در رده هاي يا خونريزي داخل جمجمه اي () كه مي توانند از بيماري هاي مذكور بوجود آيند.
بسيار غير محتمل است كه وضعيت توصيف شده با صفت« آترواسكلروتيك» يا (آرتريواسكلروتيك) از سرطان ناشي شود.
j) بسيار غير محتمل است كه بيماري آنفولانزا (J10-J11) از هر بيماري ديگري ناشي شود.

49. k) بسيار غير محتمل است كه يك آنومالي مادرزادي(Q00-Q99) از بيماري ديگر وابسته به شخص(بيماري هاي اكتسابي) ناشي شود ، هم چنيني نارسي.
بسيار غير محتمل است كه وضعيتي كه تاريخ شروع آن X استثنائي شود از وضعيتي كه تاريخ شروع آن Y است ، زماني كه واقعه X زودتر از واقعه Y اتفاق افتاده باشد.
m) بسيار غير محتمل است كه يك تصادف (V01-X59) از هر علت ديگري خارج از فصل 20 ناشي شود، به استثناء بيماري صرع (G40-G41) كه مي تواند صرع را ايجاد نمايد.

50. مرحله حاد يا نهايي بيماري هاي دستگاه گردش خون كه به صورت ناشي شده از نئوپلاسم هاي بدخيم، ديابت ها يا آسم گزارش مي شوند، بايستي به عنوان يك توالي قابل قبول پذيرفته شوند اگر در بخش يك گواهي ثبت شده باشند. وضعيت هاي ذيل به عنوان مرحله حاد يا نهايي بيماري هاي دستگاه گردش خون در نظر گرفته شوند:
I21-I22 انفاركتوس حاد ميوكارد
I24.0 ساير بيماري هاي حاد ايسكميك قلب
I26.0 آمبولي ريه
I30.0پريكارديت حاد
I33.0اندوكارديت حاد و تحت حاد
I40.0ميوكارديت حاد
I44.0بلوك بطني- دهليزي و شاخه باندل چپ
I45.0ساير اختلالات هدايت جريان قلب
I46.0ايست قلبي
I47.0تاكيكاردي پاروكسيمال
I48.0پريكارديت حادفلوتر و فيبريلاسيون دهليزي
I49.0ساير آريتمي هاي قلبي
I50.0نارسايي قلبي
I51.8ساير وضعيت هاي بيمار گونه و بد تعريف شده قلبي
I60-I68بيماري هاي عروق مغزي به اسثناء I67.9,167.0,I67.5

51. قوانين مربوط به نئوپلاسم ها: قانون primary site
اگر نئوپلاسم بدخيم به عنوان اوليه مشخص شده باشد و ساير نئوپلاسم ها ذكر شده به عنوان اوليه توصيف نشده باشد ما ساير نئوپلاسم ها را به عنوان ثانويه در نظر مي گيريم. توجه كنيد آنها يك پيامد مشخص از نئوپلاسم اوليه مشخص شده هستند.
Example69: A ( transitional cell carcinoma of bladder B osteosarcomia primary in knee
توضيح: در اين گواهي چون نوع مرفولوژي يكي نيست پس قسمت اول گواههي به عنوان اوليه انتخاب مكنيم و طبق قانون عمومي اولين بيماري در لاين a را به عنوان علت زمينه اي نهايي انتخاب و كد c79.1 به ان اختصاص مي يابد.
نكته: براي اينكه نئوپلاسم بدخيم به عنوان اوليه در نظر بگيريم از طريق سه راه مشخص مي شود
1- پزشك خودش به عنوان اوليه در گواهي فوت گزارش داده باشد
2- همه مكانهاي گزارش شه به عنوان ثانويه و متاستاز داده باشد(secondary)
3- يك مكان هيچ توصيفي نداشته باشد
4- براي تعيين مكان اوليه نئوپلاسم به اين صورت است كه نوع مرفولوژي خودش مكان را نشان بدهد.
5- اگر نئوپلاسم با بيماري بيايد كه خود بيماري خطر بدخيمي را افزايش دهد در چنين مواردي ما ان نئوپلاسم را اوليه در نظر مي گيريم
Example70: A secondary in lymph nodes vertebrae and peritoneum
B prostate cancer
توضيح : در اين گواهي فوت طبق نكته 3 بيماري عنوان شده درقسمت دوم به عنوان مكان اوليه و علت زمينه اي نهايي با كدc61 انتخاب مي كنيم
Example71: A cancer of liver and lung
(b) Chronic hepatitis
توضيح : در اين گواهي فوت طبق نكته چون هپاتيت مزمن روي كبد تاثير بد مي گذارد پس سرطان كبد علت زمينه اي نهايي با كدc22.9 انتخاب مي كنيم.

52. قوانين مربوط به نئوپلاسم ها:
6- در صورتي كه پزشك بيش از يك مكان را اعلام كرده باشد يا بيش از يك مرفولوژي را اعلام كرده باشد يا تركيبي از مكان و مرفولوژي را اعلام كرده باشد.در چنين مواردي بايد از اين قانون استفاده كرد به شرح ذيل: هيچ نئوپلاسم بدخيم اوليه اوليه نمي‌تواند نئوپلاسم بدخيم اوليه ديگر را بوجود آورند فقط يك استثناء دارند c81- c96 بنابراين ما نمي توانيم در اين موارد توالي (رابطه علت و معلولي )را بپذيريم.
7- زماني كه نئوپلاسم بدخيم اوليه جزء مكانهاي متاستاتيك مشترك peritoneum - liver-spinal cord -ill defined – site classifiable to c76 – pleura – lymph nodes- lung – heart - mining's- bone- brain – diaphragm - mediastinum - به تنهايي به عنوان نئوپلاسم بدخيم اوليه انتخاب مي كنيم.
8- اگر lung با يكي از موارد متاستاتيك مشترك بيايد ريه را به عنوان نئوپلاسم بدخيم اوليه در نظر بگيريد.
Of liver xample72: A ( a) cancer
lung (b) carcinoma of
توضيح: در اين گواهي چون هر دو تو.ي مواضع مشترك هستند پس ريه به عنوان اوليه و علت زمينه اي فوت انتخاب مي شود.
9- زماني پزشك در گواهي فوت قيد مكند كه از مكان Aبه مكانBرفته است كه Aاوليه و بهعنوان علت زمينه اي فوات انتخاب مي شود.وbثانويه مي باشد.
Example73: A cancer of liver to brain
توضيح : در اين گواهي فوت با وجودي كه مغزجزء مواضع مشترك است ولي چون پزشك مشخص كرده طبق نكته 9 پس سرطان كبد به عنوان اوليه و علت زمينه اي فوت انتخاب مي شود..

53. حوادث (Nature of injury)
براي مواردي كه شخص دچار حادثه و مسموميت شده مشكلات اين حوادث به عنوان كدهاي اوليه به حساب مي آيندو از بين ماهيت و علت خارجي بايد علت خارجي به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب شود.(V01-Y89وS00-T98) وقتي بيش از يك نوع صدمه براي يك ناحيه خاص بدن در گروه S00-S99/T08-T35/T66-T79 ذكر شده باشد و به صورت واضح مشخص نشده كه كدام علت مرگ بوده است از قوانين عمومي و قوانين انتخابي جهت انتخاب علت زمينه اي فوت استفاده مي كنيم. Example74:A ( a) Hemorrhagic shock (b) Peritoneal Hemorrhage (c) Rupture of liver (d) Road traffic accident توضيح: طبق قانون عمومي حادثه ترافيكي عنوان شده در لاين d كه علت العلل لاينهاي قبلي خود ميباشد و پارگي كبد هم ماهيت صدمه است پس علت زمينه اي فوت با كد s36.1 محسوب مي شود Example75:A ( a) fat embolism (b) Fracture of femur (c) laceration of thigh (d ) Road traffic accident توضيح: طبق قانون عمومي حادثه ترافيكي عنوان شده در لاين d كه علت العلل لاينهاي قبلي خود ميباشد و پارگي هم ماهيت صدمه است پس علت زمينه اي فوت محسوب مي شود

54. حوادث (Nature of injury)
زماني كه موارد تركيبي عوامل به صورت درماني باشد (دارويي ، پزشكي) و در جاهاي مختلف طبقه بندي شده باشند مرحله اول ، انتخاب علت زمينه اي مرگ است . جهت انتخاب علت زمينه اي اگر يك جزء آن تركيب به عنوان علت مرگ مشخص شود قاعدتا“ كد آن جزء به عنوان علت زمينه اي انتخاب مي شود. Example74:A ( a) poisoning by amphetamine (B ) Toxic levels of heroin and flonitrazepam توضيح: در لاين a مسموميت بوسيله آمفي تامين آمده است كه مستقيم در مرگ دخالت دارند ودر قسمت دوم عواملي هستند كه در مرگ بطور مستقيم دخالت ندارد پس با قسمت دوم كار نداريم و علت آمده در لاين a را با كد x44.9 به عنوان علت زمينه اي مرگ مي پذيريم، البته لازم به ذكر است چون مكان آن نامشخص است كد 9 را آورده است. Example75:A ( a) poisoning by heroin (B ) Toxic levels of alcohol and flonitrazepam توضيح: در لاين a مسموميت بوسيله هروئين آمده است كه مستقيم در مرگ دخالت دارند ودر قسمت دوم عواملي هستند كه در مرگ بطور مستقيم دخالت ندارد پس با قسمت دوم كار نداريم و علت آمده در لاين a را با كد x42.9 به عنوان علت زمينه اي مرگ مي پذيريم، البته لازم به ذكر است چون مكان آن نامشخص است كد 9 را آورده است. نكته : مسموميت به سه حالت آورده مي شود. 1- خودآزاري(خودكشي)2- تصادفي (accident) 3- نامشخص (undetermined) زماني كه مراجع قانوني اعلام كنند كه قصد آن خودكشي نبوده است و معمولا تصادفي را مي پذيريم

55. نكات مرتبط با حوادث:
اگر روي گواهي فوت كد مسموميت باشد با كدهاي F10-F19 و عامل خارجي آن X40-X49 باشد علت زمينه اي آن همان X40-X49
اگر روي گواهي فوت كد مسموميت باشد با كدهاي F10-F19 و عامل خارجي آن X60-X69/ Y10-Y19/X85-X90 باشد علت زمينه اي آن همان X60-X69/ Y10-Y19/X85- X90
اگر مسموميت حاد هم باشد باز همين كدهاي X40-X49 علت زمينه اي فوت حساب مي كنيم. و اگر مسموميت با كدهاي F10-F19 عامل خارجي آن، كدهاي آمده در نكات 1 و 2 و 3 نبود علت زمينه اي مرگ همان F10-F19 مي باشد.
عوامل خارجي در صورتي علت زمينه اي مرگ هستند كه ماهيت صدمه در فصل 19 باشد
ولي اگر ماهيت صدمه در فصول ديگر (1 تا18 ) باشد، ماهيت صدمه علت زمينه اي مرگ انتخاب مي گردد.

56. مرگهاي مرتبط با مادرزادي (Prinatal)
يك گواهي مبنا بر اساس سن
1- بالاي 7 روز
2- زير7روز(22 هفته جنين تا 7 روز بعد از تولد)
يك بخش اطلاعات مرتبط با مادر يك بخش به نوزاد مي باشد، لاين a ,b مربوط به نوزاد c مربوط به مادر d بيماري درگير مربوط به مادرe ساير شرايط تاثير گذار مربوط به مادر اين گواهي مي تواند توسط پزشك و ماماي كه زايمان را انجام داده است صادر شود.
تاريخ و زمان فوت حتما“ بايد تكميل گردد و مشخصات نوزاد كه مرده يا زنده به دنيا آمده نيز مهم است كه بايد در گواهي آورده شود.
اگر گواهي فوت را صحيح نوشته باشند a علت زمينه اي مرگ انتخاب مي شود و مشكل اصلي كه مربوط به جنين يا نوزاد است به عنوان علت زمينه اي مرگ انتخاب مي گردد.

57. مرگهاي مرتبط با مادرزادي (Prinatal)
1- اگر نارسايي قلبي ، آسفكسي و يا كد p20.- _p21.-بنويسيد و يا هر وضعيتي كه در p07.- اگر در a وارد شده باشد و ساير وضعيت هاي كه مربوط به جنين يا نوزاد چه در a چه در b وارد شده باشد كد آمده در لاين aساير وضعيت ها بايد به تنهايي در لاين a قرار بگيرد و در لاين b جابه جا ميشود پس كد پايين به بالا مي آيد و بالا مي آيد به پايين .
Example74:A ( a) prematurity
(b) Spine bifida
(c) Placental insufficiency
توضيح: كد a وb جابه جا مي شود چون p07.3 نمي تواند در a نوشته شود پس كد a و b را جابه جا مي كنيم.
2- اگر پزشك در a و b بيش از يك مورد نوشته باشد اينجا ديگر اولين مورد به عنوان علت زمينه اي انتخاب ميشود. و ديگر جابه جا نمي كنيم.
3- اگر پزشك فراموش كرده باشد كه در aو c چيزي بنويسد b مي رود جاي a
4- اگر a و b را ننوشته بود كد p95 را مي زنيم ( مرگ مغزي جنين)
5- كد p96 براي نوزادي كه دنيا آمده و مرده است
6- اگر c را نوشته نباشد و d را نوشته باشد d ميتواند به جاي c قرا بگيرد و اگر براي d چند مورد ذكر شده باشد قسمت اول آن به عنوان علت زمينه اي در نظر گرفته مي شود.
7- علت لاين e مي تواند به جاي b و d قرار گيرد در aوc نمي تواند قرار گيرد.