1. نگرشي برابعاد مقوله كارآفريني
An Overlook
on Aspects of
Entrepren-ourship
Subject

2. مفهوم كارآفريني
همه بر اين باورند كه كارآفريني (Entrepreneurship) موتور محركه توسعه اقتصادي كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه است.
در حالي كه در كشور ما به اشتباه اين مفهوم صرفاً با اشتغال زايي مترادف شده و فقط براي حل مشكل اشتغال به سمت كارآفريني پيش ميرويم.

3. سير تاريخي مفهوم كارآفريني
واژه كارآفريني از ريشه كلمه فرانسوي Entreprendre, اصطلاحاً به معناي
واسطه يا دلال مشتق شده است.
قبل از پرداختن به اين دوره ها در ابتدا به توضيحي مختصر در ريشه يابي بيشتر در مورد واژه كارآفريني مي پردازيم.

4. ريشه يابي واژه كارآفريني
كارآفريني در زبان فرانسه ابتدا به كسي اطلاق مي شد كه گروه موزيك يا ديگر فعاليتهاي تفريحي و سرگرم كننده را سازماندهي مي كرد سپس در اوايل قرن شانزدهم ميلادي اين مفهوم براي كساني به كار برده مي شد كه به ماموريت هاي نظامي اعزام مي شدند و به تدريج اين واژه در قرن هفدهم كاربرد بيشتري پيدا كرد و فعاليت هاي مهندسي , همچون امور ساختماني و سنگر سازي را شامل مي باشد. حال باز مي گرديم وپنج دوره دگرگوني را مورد بررسي قرار مي دهيم.

5. پنج دوره
دگرگوني كارآفريني

6. دوره اول: قرن 15 و 16 ميلادي ‹ صاحبان پروژه هاي بزرگ›
دوره اول: قرن 15 و 16 ميلادي ‹ صاحبان پروژه هاي بزرگ›
اين دوره همزمان بادوره قدرتمندي ملاكين و حكومتهاي فئودالي در اروپاست كه نمونه بارز آن در اين دوره معماران مسئول ساخت كليساها , قلعه ها و تاسيسات نظامي هستند.

7. دوره دوم: قرن هفدهم ميلادي ‹ مخاطره پذيري›
كانتليون :
كارآفرين كسي است كه منابع را با قيمت نامشخص مي خرد, روي آن فرآيندي انجام مي دهد و آن را به قيمتي نامشخص و تضمين نشده مي فروشد. از اين رو مخاطره پذير است.› كارآفرين در اين دوره شامل بازرگانان صنعتگران و ديگر مالكان خصوصي مي گرديد.
در اين دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتي بعد جديدي به كار آفريني اضافه شد.

8. دوره سوم: قرون 18و19 ميلادي و اوايل قرن بيستم‹ تمايز كارآفرينان از ديگر بازيگران صحنه اقتصاد› .
در اين دوره ابتدا كارآفرين از تامين كننده سرمايه متمايز مي گردد . يعني كسي كه ‹ مخاطره › مي كند, با كسي كه سرمايه را تامين مي كند متفاوت است . اديسون به عنوان يكي از كارآفرينان اين دوره پايه گذار فناوري هاي جديد شناخته مي شود. همچنين در اين دوره كسي كه سود حاصل از سرمايه را دريافت مي كند با شخصي كه سود حاصل از توانمندي هاي مديريتي را دريافت مي كند تفاوت دارد.

9. دوره چهارم: دهه هاي مياني بيستم ميلادي ‹ نوآوري›
دوره چهارم: دهه هاي مياني بيستم ميلادي ‹ نوآوري›
مفهوم نوآوري در اين دوره به يك جزء اصلي تعريف كارآفريني تبديل مي شود
كارآفرين فردي نوآور و توسعه دهنده فناوري هاي به كار گرفته شده است. (جوزف شومپيتر 1934) . مفهوم نوآوري مي تواند شامل همه چيز از خلق محصولي جديد تا ايجاد يك نظام نوين يا حتي يك ساختار سازماني جديد براي انجام كارها باشد.

10. دوره پنجم: دوران معاصر ( از 1980 تاكنون) ‹ رويكرد چند جانبه›
دوره پنجم: دوران معاصر ( از 1980 تاكنون) ‹ رويكرد چند جانبه›
در اين دوره همزمان با موج جديد كسب و كارهاي كوچك و رشد اقتصادي و شناخته شدن كارآفريني به عنوان تسريع كننده اين ساز و كار , توجه زيادي به اين رشته جلب شد. در اين زمان علاوه بر محققان اقتصادي توجه جامعه شناسان و روان شناسان نيز به اين رشته معطوف گرديد. از تعاريف شناخته شده تر اين دوره را مي توان به مورد زير اشاره كرد:
كارآفريني روند پويائي در جهت ايجاد و افزايش سرمايه است, اين كار توسط كسي انجام مي شود كه مخاطره از دست دادن زمان يا فرصت شغلي ديگر را با هدف ايجاد ارزش براي يك محصول يا خدمت مي پذيرد( روبرت رونستات .1983)

11. اهميت و ضرورت كارآفريني
بدون شك روند توسعه اقتصادي در كشورهاي توسعه يافته بيانگر اين واقعيت است كه اقتصاد تحت تاثير كارآفريني است به گونه اي كه كارآفرينان در توسعه اقتصادي كشورهاي توسعه يافته نقش محوري داشته اند
شواهدي وجود دارد كه نشان مي دهد علت توسعه كشورهايي همچون آمريكا, ژاپن و آلمان كه از نظر صنعتي توسعه يافته اند كارآفريني است

12. نظر محققين در مورداهميت كارآفريني
پارسون واسمسلر كارآفريني را يكي از دو شرط ضروري توسعه اقتصادي مي دانند. ( شرط ضروري ديگر به نظر آن عبارت است از خروجي افزوده سرمايه )
شومپيتر نيز به علت نقش كارآفريني در ايجاد نوآوري , آن را محور كليدي توسعه اقتصادي تلقي مي كند.

13. ويژگي هاي كارآفرين
كار آفرين خلاق است يعني ذهن پوياي او مرزهاي از پيش تعيين شده و قالبهاي رايج را در هم مي شكند و با وجودي كه همان چيزي را مي بيند كه ديگران مي بينند. اما چيزي را مي انديشد كه ديگران نمي انديشند
كارآفرين خطر پذير است يعني نوآوري يعني پيمودن راه نارفته , كسي كه اولين بار راهي را مي پيمايد, اولين كسي است كه مي تواند خبر مخاطرات راه را براي ديگران بياورد

14. ويژگي هاي كارآفرين
كارآفرين منفعل نيست و براي استقبال از آينده روحيه اي تهاجمي دارد يعني كارآفرين به فكر و تلاش خود تكيه مي زند , به مشكلات حمله مي كند و پيش مي رود
كارآفرين قدرت تحمل ابهام دارد يعني لحظه آغاز تصميم, تنها زماني نيست كه او با ريسك مخاطره مواجه مي شود , ابهام يك پايان نامعلوم , بر هر قدم اين راه سايه مي اندازد
كار آفرين با وجود فشار زياد كارآيي خود را حفظ مي كند يعني كسي كه آگاهانه و پيشاپيش خود را در ميدان مواجهه با مسائل مي اندازد بايد توان سخت كاركردن در شرايط پرتنش و دشوار را هم داشته باشد

15. ويژگي هاي كارآفرين
كارآفرين آرزومند است يعني در آرزوي آن چيزي است كه امروز نيست ولي فردا مي تواند باشد
كارآفرين كنترل دروني دارديعني آنچه جهت ومسير كار آفرين را براي رسيدن به آرزوهايش تعيين مي كند از درون او برمي خيزد
كارآفرين نياز به استقلال دارد يعني او براي آنكه بتواند درست آن چه را كه مي انديشد عينيت بخشد وعزم خود را عملي كند بايد رئيس كارفرماي خود باشد

16. ساير مفاهيم واژه كارآفريني
نوآوري
مخاطره پذيري
ايجاد يا تجديد ساختار يك واحد اقتصادي , اجتماعي
رضايت شخصي و استقلال طلبي
كارآفرين ايده اي را يافته و آن را تبديل به فرصتي اقتصادي مي كند در واقع كارآفرين مانند يك رهبر اركستر وظيفه دارد كه مهارتها و توانائيهاي مختلف را در كنار هم جمع نمايد و برنامه اي تدوين شده ارائه دهد. همان طور كه صدا بايد دلنشين باشد طرح نهايي كارآفرين نيز بايد زيبا باشد.

17. ساير ويژگي هاي يك كارآفرين
ساير ويژگي هاي يك كارآفرين
آينده نگر بودن و داشتن چشم انداز: اين ويژگي وجب مي گردد كه كارآفرين حركتي مستمر و بدون سردرگمي و مستقيم به سمت هدف داشته باشد.
مصمم بودن: كارآفرينان مصم از ايده هاي جديد و فرمت ها و پيشنهادهاي شغلي ديگران چشم پوشي كرده و در مقابل به كاري كه براي خود برگزيده اند پاي بند مي مانند.
تمركز: لازم است كه كارآفريني همانند يك فوتباليست كه لحظه اي چشم از توپ بر نمي دارد در تمام لحظات با تمركز بر چشم انداز همه انرژي , وقت و ساير منابع را حول اين هدف مصروف نمايد.

18. هيستريچ (1985) در اين ارتباط مي گويد:
كارآفريني عبارت است از فرآيند نوآوري و بهره گيري از فرصت ها, با تلاش و پشتكار بسيار و همراه با پذيرش ريسك هاي مالي , رواني و اجتماعي كه با انگيزه كسب سود مالي , توفيق طلبي , رضايت شخصي و استقلال صورت پذيرد

19. اهم نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي و اجتماعي
اهم نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي و اجتماعي
كارآفريني موجب گردآوري پس اندازهاي عمومي بي هدف و سرگردان مي شود و تشكيل سرمايه را بهبود مي بخشد.
كارآفريني منجر به ايجاد اشتغال در مقياس وسيع مي شود, بنابراين كارآفريني مشكلات بيكاري را كه ريشه بسياري از مشكلات اجتماعي است كاهش مي دهد.
كارآفريني به توسعه متوازن منطقه اي منجر مي شود.
كارآفريني موجب كاهش تمركز اقتصادي مي شود.
كارآفريني منجر به توزيع مجدد ثروت , درآمد و حتي قدرت سياسي به صورت عادلانه در جامعه مي شود.

20. اهم نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي و اجتماعي
اهم نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي و اجتماعي
6 - كارآفريني ,منابع , سرمايه ها و مهارت ها را كه ممكن است بي استفاده و سرگردان باقي مانده باشندبه طور موثر به تحرك وا مي دارد .
- كارآفريني كيفيت زندگي را بهبود مي بخشد. كارآفرينان, پيوسته در حال ابداع و توسعه كالاها و خدمات جديدند.
- كارآفريني , تجارت خارجي را كه جزء مهمي از توسعه اقتصادي كشورهاست, ارتقا مي دهد.

21. اهم نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي و اجتماعي
اهم نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي و اجتماعي
9 - كارآفريني موجب افزايش سود اجتماعي از طريق دولت مي شود. با درآمدهايي كه دولت از طريق ماليات, حقوق گمركي و واگذاري پروانه كارآفرينان به دست مي آورد مي تواند در پروژه هاي مختلفي همچون احداث جاده ها و پل ها و سرويس ها و تسهيلات آموزشي و پزشكي , حفظ صلح و آرامش و ديگر زمينه هاي اجتماعي و فرهنگي سرمايه گذاري كند.

22. ساير ويژگي هاي يك كارآفرين
ساير ويژگي هاي يك كارآفرين
انگيزش: نياز خود شكوفايي يكي از مهم ترين انگيزه هاي كار آفرينان در محقق كردن چشم انداز خود است. نتيجه اين نياز قوي اي است كه در مسير حركت به سوي هدف هر چيز ديگري در اولويت پائين تري قرار مي گيرد.
وقف و از خودگذشتگي : كارآفرينان همه زندگي خود را وقف كار نموده اند بسيار سخت كوش هستند و پشتكار آنان مثال زدني است.

23. اجراي فرآيند كارآفريني
فرايند كارآفريني
ويليام باي گريو بر اين باور است كه فرآيند كارآفريني شامل كليه فعاليتها, وظايف و اقدامات مرتبط با درك فرصتها و ايجاد سازمانها براي تعقيب فرصت هاست. مهم ترين اجزاي فرآيند كار آفريني در نمودار زير نشان داده شده است.
كار
آفرين
فرصت
ساختار
منابع
استراتژي
اجراي فرآيند كارآفريني

24. اجزاي فرايند كارآفريني
كارآفرين: فردي است كه به صورت آگاهانه تصميم مي گيرد كسب و كار مخاطره آميز جديدي را آغاز كند و كليدي ترين جزء فرآيند كار آفريني است .
فرصت : فرصت هاي زيادي در جامعه براي كسب و كار وجود دارد, ولي كارآفرين با تجزيه و تحليل و شناسايي موقعيت هاي بازار فرصت هايي را كه از ظرفيت بالايي برخوردارند. براي شروع كسب وكار خود بر مي گزيند.
ساختار: كارآفرين براي انجام كسب و كار خود بايد مشخص سازد كه در قالب چه نوع ساختاري ( به صورت فردي , شراكتي يا شركتي ) مي خواهد فعاليت خود را آغاز كند.
منابع: منابع مالي و انساني شناسايي و حمايت سرمايه گذاران جلب مي شود.
استراتژي و برنامه كسب و كار: اهداف كلي ,استراتژي ها و برنامه هاي تفضيلي كسب و كار تعيين مي شوند.

25. كسب و كار چيست؟
در واژه نامه اكسفورد كسب وكار به معني خريد و فروش و تجارت آمده است.
در واژه نامه لانگ من كسب و كار به فعاليت پول در آوردن و تجارتي كه از آن پول حاصل شود گفته مي شود.
به زبان ساده كسب و كار عبارت است از حالتي از مشغوليت , و به طور عام و شامل فعاليت هايي است كه توليد و خريد كالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظوركسب سود در بر مي گيرد.

26. اهداف كسب و كار اهداف اجتماعي كالاها و خدمات كيفي
برخورد عادلانه با كارگران
رعايت عدالت در برخورد با سرمايه گذران
برخورد منصفانه با عرضه كنندگان
اهداف اقتصادي
سود رضايت بخش
ايجاد و حفظ مشتريان
ايجاد نوآوري

27. چگونگي راه اندازي كسب و كار
كارسندي مكتوب است كه جزئيات كسب و كار پيشنهادي را مشخص مي كند. اين سند بايد ضمن تشريح موقعيت كنوني , نيازها , انتظارات و نتايج پيش بيني شده را شرح دهد و كليه جوانب آن را ارزيابي كند.
طرح هم براي صاحب آن و هم براي حمايت كنندگان مالي آن به دلايل زير لازم است:

28. مهم آن است كه مالك درباره هدف خود از كسب و كار منابعي كه به آن نياز دارد به دقت فكر كند و اين موضوع در برآورد ميزان سرمايه مورد نياز به وي كمك خواهد كرد.
بعيد به نظر ميرسد كه مالك كسب و كار , براي راه اندازي آن سرمايه كافي داشته باشد. حمايت كنندگان مالي , بانكها يا سرمايه گذاران ريسكي بايد متقاعد شوند كه سرمايه گذاري در كسب وكار جديد منطقي و درست است.
فرض بر اين است كه اگر كسب و كار ايده خوبي نداشته باشد هم براي صاحب آن و هم براي حمايت كنندگان مالي آن , بايد اين موضوع را در هر مرحله برنامه ريزي و قبل از هدر رفتن مقدار زيادي از زمان و هزينه شناسايي كنند.

29. يك برنامه تفصيلي كسب و كار
اجزاي برنامه كسب و كار
يك برنامه تفصيلي كسب و كار
معمولاً شامل ده بخش است

30. 1 -خلاصه اجرايي Executive Summary
در اين قسمت چكيده اي از مهم ترين قسمت هاي طرح در آن گنجانيده مي شود و اين امر زماني امكان پذير است كه برنامه كسب و كار به طور كامل تهيه و نكات كليدي هر يك از اجزاي برنامه استخراج شده باشد اين چكيده بايد آيينه ي تمام نماي برنامه كسب و كار باشد.

31. 2 -شرح كسب و كار Bussiness Description
الف- بايد نام كسب و كار ( نام خانوادگي مالك يا نام فني و ... ) مشخص شود.
ب – زمينه ي صنعتي كه كسب و كار در آن ايجاد خواهد شد.
ج – مزاياي بالقوه اي كه كسب و كار در بلند مدت در رقابت با ديگران از آن برخوردار است.

32. 3 -بخش بازاريابي Marketing Segment
در اين مرحله كارآفرين با تجزيه و تحليل بازار , شناسايي بازار هدف ( مشتريان ) , اندازه ي بازار و روندهاي آينده بازار , بررسي سهم بازار رقبا, برآورد سهم بازار , تعيين استراتژي بازاريابي , فروش و توزيع , فيمت گذاري و فعاليت هاي تبليغاتي تلاش مي كند تا تصوير روشني از وضعيت بازار محصولات و خدمات كسب و كار ارائه كند. اين اصول به منظور متقاعد ساختن افراد ذينفع ( همچون سرمايه داران ) كه براي محصولات و خدمات كسب و كار بازار وجود دارد و طرح هاي فروش با موفقيت مواجه مي شود.

33. 4 -بخش طراحي تحقيق و توسعه Research & Design & Development
چنانچه كسب و كار جديد نيازمند فعاليت هاي تحقيق و توسعه باشد , كارآفرين بايد نحوي طراحي يا توسعه محصول يا خدمت را تشريح و ضمن تعيين نيازهاي تحقيقاتي و كمك هاي فني , هزينه هاي مربوط به تحقيق, طراحي و توسعه را مشخص كند.

34. 5 -بخش مكان يابي Location Segment
در اين بخش از برنامه بايد مكاني را كه كسب و كار در آن واقع خواهد شد مشخص گردد. انتخاب مكان از نظر دسترسي به نيروي كار, نرخ اجاره نزديكي به عرضه كنندگان و مشتريان , وضعيت ماليات ها و عوارض محلي , حمايت هاي مالي بانك ها و دسترسي از نظر حمل و نقل , اهميت دارد.

35. 6 -بخش مديريت Management Segment
در اين مرحله, پرسنل اصلي , پست ها و مسئوليت ها و شرايط احراز شغلي افراد براي ايفاي نقش هاي خاص در انجام كسب و كار , مشخص ميگردد. علاوه بر آن ساختار مالكيت كسب و كار نحوه توزيع سود بايد به روشني بيان گردد. به طور خلاصه در اين بخش بايد ضمن تشريح ساختار سازماني تيم مديريتي و پرسنل اصلي , توانمنديهاي فني پرسنل , ساختار مالكيت , هيئت مديره و مشاوران بيروني مشخص شوند.

36. 7 -بخش مالي Financial Segment
بخش مالي برنامه كسب و كار بايد تصويري از وضعيت سود و زيان , هزينه ها و درآمدها ارائه كند كه در اين بخش برنامه سه صورتحساب اصلي ارائه مي شود. ترازنامه پروفرما,
الف- ترازنامه پروفورما Performa Balance sheet
ب - صورتحساب درآمد
ج – صورتحساب جريان نقدينگي (گردش وجوه نقد)

37. 8 -بخش ريسك هاي بسيار مهم Critical Risk Segment
در اين بخش از برنامه كسب و كار , ريسك ها و مخاطرات بالقوه بايد شناسايي شوند. تاثير روندهاي نامطلوب در صنعت هزينه هاي كسب و كار ممكن است بيش از ارزيابي اوليه شود . مشكلات مربوط به طولاني شدن زمان – بهره برداري يا خريد وسايل و مواد اوليه , لحاظ نكردن رقباي جديد, از جمله مخاطراتي اند كه ممكن است كسب و كار جديد با آن مواجه شود.

38. 9 -بخش برنامه زمان بندي Milestone Schedule Segment
اين بخش از برنامه كسب و كار , با مشخص كردن فعاليتها و گام هاي عملياتي براي رسيدن به هدف, زمان شروع و پايان فعاليت ها را نيز تعيين ميكند كه مي تواند در قالب چارچوب هاي زماني مختلف همچون هفتگي , ماهيانه يا فصلي تهيه شود.

39. 10 - بخش ضمائم Appendix
ضمائم ويژه با توجه
به نوع كسب و كار
تهيه و ارائه مي گردد.

40. از حضور شما متشكرم