Download presentation
Presentation is loading. Please wait.
Published bySudomo Dharmawijaya Modified over 6 years ago
3
بازار برق: مباني، انواع و نهادها
مقدمه بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها تاريخچه زمينههاي مقرراتزدايي كاستيها انواع بازارهاي برق رقابتپذيري نـهـادهـاي بـازار بـرق انواع تبادلات بازة زماني فعاليت 3 فهرست
4
بازار برق: مباني، انواع و نهادها
نـهـادهـاي بـازار بـرق نهادهاي نظارتي ـ مديريتي نهادهاي تجاري بازار خدمات جانبي قيمتگذاري در بازار برق قيمتگذاري مبتني بر حراج قيمتگذاري مبتني بر پخش بار بهينه تأمين هزينههاي انتقال 4 فهرست
5
بازار برق: مباني، انواع و نهادها
بازارهاي واقعي: ويژگيها و آموزهها آمريكاي جنوبي شمال اروپا بازار برق بريتانيا كاليفرنيا مقايسة چند بازار واقعي بازارهاي در حال شكلگيري در سطح جهان 5 فهرست
6
مقدمه 6 مقدمه
7
مقدمه 7 مقدمه
8
مقدمه 8 مقدمه
9
بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
شيلي به عنوان نخستين كشور در رقابت در توليد. در سال1992- كشورهاي ديگر آمريكاي جنوبي و مركزي مانند بوليوي، پرو، كلمبيا، گواتمالا، السالوادور، پاناما و تاحدودي برزيل و مكزيك دراروپا كشور انگلستان آغازگر است، اسكاتلند و ايرلند شمالي تجربيات انگلستان را دنبال كردند- در منطقة اسكانديناوي نيز بازار ايجاد شده در كشور نروژ بهتدريج كشورهاي سوئد، دانمارك و فنلاند را نيز دربرگرفت و يكي از مهمترين بازارهاي فعال جهان يعني Nord Pool پديد آمد- اسپانيا در 1998 و هلند در 1999 در بخش توليد بازاري كاملاً رقابتي را ايجاد نمودند - در حال گسترش به كشورهاي شرق اروپا مانند لهستان، روماني و ... در نيوزلند، استراليا و برخي از ايالتهاي كانادا (آلبرتا و اونتاريا) نيز مقرارتزدايي در صنعت برق به عنوان روشي براي افزايش كارايي و كاهش هزينهها پيشنهاد گرديد و بهتدريج به مرحلة اجرا درآمد- ايالات متحدة آمريكا نيز قانونهاي مربوط به خصوصيسازي را در بسياري از ايالتها به تصويب رسانيد و نهايتاً ايالتهاي كاليفرنيا، پنسيلوانيا، نيوجرسيا و مريلند به عنوان پيشگامان مقرراتزدايي در آن شناخته شدند روند مقرراتزدايي، هماكنون در بخشهايي از آسيا و آفريقا نيز در حال طي مراحل گوناگون است. صنعت برق در كشورهاي آسياي جنوب شرقي مانند ژاپن، كرة جنوبي، هند، سنگاپور و ... در مراحل متفاوتي از مقرراتزدايي قرار دارد و در برخي ديگر از كشورها، از جمله جمهوري اسلامي ايران نيز اين روند با ويژگيها و خصوصيات بومي در حال اجراست 9 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
10
زمينههاي Deregulation
زمينههاي اقتصادي قيمت گذاري بر مبناي هزينههاي مرزي كمينهسازي هزينههاي توليد (بهرهبرداري كارآمدتر از منابع ≡ بيشينيه كردن رفاه اجتماعي ) زمينههاي فني بهبود فناوري در حوزههاي توليد برق و پردازش اطلاعات حضور شبكههاي انتقال بزرگ و بههمپيوسته انگيزههاي ديگر بازرگاني خصوصي، كارآمدتر امكان حسابرسي دقيقتر سرمايهها يكساني قيمت روند جهانيسازي و آزادسازي در سطح جهان 10 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
11
زمينههاي Deregulation
زمينههاي اقتصادي قيمت گذاري بر مبناي هزينههاي مرزي كمينهسازي هزينههاي توليد (بهرهبرداري كارآمدتر از منابع ≡ بيشينيه كردن رفاه اجتماعي ) تكيه بر اين پيشفرض كه توليدكننده خود همين قيمت را برخواهدگزيد. به عبارت ديگر ايجاد روندي طبيعي براي گزينش همين بها از سوي توليدكننده ايجاد ساختاري تنظيمشده و شكلگيري توليدكنندگاني كنترلشده كه كالا را به بهايي برابر با هزينة مرزي و يا در حدود آن به فروش برسانند توليد كالا با هزينه مرزي 11 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
12
زمينههاي Deregulation
زمينههاي اقتصادي قيمت گذاري بر مبناي هزينههاي مرزي كمينهسازي هزينههاي توليد (بهرهبرداري كارآمدتر از منابع ≡ بيشينيه كردن رفاه اجتماعي ) رقابت كمينهسازي هزينههاي توليد و افزايش كارامدي قيمت گذاري بر مبناي هزينههاي مرزي 12 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
13
زمينههاي Deregulation
زمينههاي فني بهبود فناوري در حوزههاي توليد برق حضور شبكههاي انتقال بزرگ و بههمپيوسته بهبود فناوري اطلاعات كاهش هزينههاي سرمايهاي و بهرهبرداري حالا قبلا نيروگاههاي بزرگ نيروگاههاي بزرگ و كوچك ظهور توليدكنندگان بيشتر و در نتيجه افزايش رقابت كوچكتر شدن نيروگاههاي پربازده 13 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
14
زمينههاي Deregulation
انگيزههاي ديگر بازرگاني خصوصي، كارآمدتر امكان حسابرسي دقيقتر سرمايهها يكساني قيمت روند جهانيسازي و آزادسازي در سطح جهان بازرگاني خصوصي، كارآمدتر است در ساختارهاي خصوصي، سرمايهگذاران از تسلط بيشتري بر سرمايههاي خود برخوردارند و سرمايهگذاريهاي دولتي و عمومي معمولاً نامسؤول و پرهزينهاند بهاي انرژي در بازارهاي آزاد، ديگر براساس ناحية جغرافيايي يا نوع مصرف تفكيكپذير نيست و همة مصرفكنندگان درواقع بهايي برابر با هزينههاي مرزي توليد را براي آن ميپردازند. تفاوت قيمتها در اينجا تنها ناشي از كيفيت است و نه هيچ عامل ديگري با افزايش تعداد كشورهايي كه در سطح جهان، مقرراتزدايي را اجرا كردهاند، اكنون ديگر حفظ ساختار بستة اقتصادي براي كشورهاي ديگر روز به روز دشوارتر ميشود 14 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
15
بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
قدرت بازار (Market Power) افزايش هزينههاي مرزي مشكلات مربوط به قابليت اطمينان افزايش بهاي محلي برق حفاظت زيست محيطي سياستهاي ملي انرژي قدرت بازار ميتواند رقابت را محدود و از قيمتگذاري مبتني بر هزينههاي مرزي توليد پيشگيري كند نيروگاههاي با هزينههاي سرمايهگذاري كمتر معمولاً داراي هزينههاي مرزي بهرهبرداري بيشتر هستند. اگر سرمايهگذاري به همين نيروگاهها محدود شود، آنگاه بهاي برق افزايش خواهد يافت با مقرراتزدايي، هيچيك از بازيگران ديگر خود را مسؤول قابليت اطمينان سيستم بهطوركلي نميدانند. بهاينترتيب، ايجاد اين قابليت اطمينان دشوارتر ميشود. هدف اصلي بازيگران بازار، كسب سود بيشتر است و كاستن از استانداردهاي قابليت اطمينان، احتمالاً در بازارهاي رقابتي بيشتر مورد توجه خواهد بود 15 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
16
بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
قدرت بازار (Market Power) افزايش هزينههاي مرزي مشكلات مربوط به قابليت اطمينان افزايش بهاي محلي برق حفاظت زيست محيطي سياستهاي ملي انرژي با مقررات زدايي، برق نواحي كوچك كه پيش از اين ارزان بود، گرانتر ميشود سرمايهگذاري آزاد در توليد برق، اگرچه ممكن است از نظر اقتصادي كاملاً بهصرفه باشد، اما بازبيني شرايط زيستمحيطي نيز براي تضمين ناآلاينده بودن نيروگاههاي جديد ضروري است با افزايش پيوندهاي بينالمللي در سيستمهاي قدرت، حفظ و پايداري سياستهاي انرژي در سطح ملي دشوار ميشود و اين خود يكي از موانع مقرارتزدايي است 16 بازار برق: تاريخچه، زمينهها و كاستيها
17
مبناي گروهبندي بازارهاي برق
انواع بازارهاي برق مبناي گروهبندي بازارهاي برق رقابت (Competition) نوع تبادل (Transaction) زمان بازارهاي برق بسته به ميزان رقابت موجود، ساختار تبادلات و دورههاي زماني فعاليت قابل تقسيمبندي به گروههاي گوناگون هستند 17 انواع بازارهاي برق
18
گروهبندي بر اساس سطح رقابت پذيري
تجديد ساختار و مقرراتزدايي در صنعت برق، باعث پديداري بازارهايي با رقابتپذيريهاي متفاوت شده است. اگر معيار گروهبندي بازارها، سطح رقابتپذيري موجود در آنها باشد، ميتوان آنها را به چهار دستة بزرگ تقسيم كرد . گروهبندي بر اساس سطح رقابت پذيري انحصار در تمامي سطوح رقابت در توليد رقابت در بازار كلان (Wholesale Market ) رقابت خرد (Retail Competition) 18 انواع بازارهاي برق
19
رقابت پذيري بازارهاي انحصاري برق
بازارهايي هستند كه در آنها توليد، انتقال و فروش انرژي در انحصار يك شركت خصوصي، سازمان دولتي و يا نهادي وابسته به دولت است. در اين بازارها كه پيش از مقرراتزدايي در تمامي جهان، بر صنعت برق حاكم بودند، امكان سياستگذاري متمركز، كنترل شبكه و كاهش هزينهها وجود دارد و هدف اصلي از آن معمولاً چيزي غير از سود اقتصادي است رقابت در توليد نيروگاهها و شركتهاي توليدي بهصورت خصوصي در بازار فعالند و در رقابت با هم تلاش ميكنند تا انرژي را به صورتي مطمئن و ارزان به يك نهاد كلان خريدار بفروشند. انتقال و توزيع انرژي در اين نوع از بازارها بر عهدة اين نهاد خريدار است و امكان رقابت در بخش مصرف وجود ندارد 19 انواع بازارهاي برق
20
رقابت پذيري رقابت در بازار كلان
بازاري كلان براي انرژي شكل ميگيرد كه در آن خريداران و فروشندگان كلان كالايي به نام برق، بر سر مقدار و بهاي آن با يكديگر رقابت ميكنند، خريداران كلان انرژي از امكان انتخاب مستقيم فروشندة برق خود برخوردارند و ميتوانند از ميان عرضهكنندگان كلان انرژي، تأمين كنندة انرژي مورد نياز خود را مستقيماً برگزينند، هر چند كه اين آزادي براي مصرفكنندگان خرد وجود ندارد رقابت خرد كاملترين بازارها از حيث رقابت به شمار ميرود، تمامي مشتريان، چه خرد و چه كلان، ميتوانند مستقيماً تأمين كنندة انرژي مورد نياز خود را، خود برگزينند. در چنين ساختاري آزادي انتخاب براي تمامي مصرفكنندگان و امكان رقابت براي توليد كالايي ارزانتر و/ يا با كيفيت بيشتر براي تمامي توليدكنندگان فراهم است. در اين نوع از بازارها، نوعاً نهادهاي واسطه يا كارگزاري نيز پديد ميآيند كه امكان تبادل انرژي ميان مصرفكنندگان خرد و توليدكنندگان را به وجود ميآورند 20 انواع بازارهاي برق
21
گروهبندي بر اساس نوع تبادلات انرژي
اگر بازارهاي برق را براساس نوع تبادلات انرژي در آنها گروهبندي كنيم، آنگاه ميتوان سه نوع متفاوت از بازارها را در سطح جهان از يكديگر تفكيك كرد گروهبندي بر اساس نوع تبادلات انرژي بازارهاي مبتني بر سيستم حوضچه (Pool Based Markets) بازارهاي مبتني بر تبادلات دوسوية توان (Bilateral Contract ) بازارهاي بورس تبادل توان (Power Exchange, PX ) 21 انواع بازارهاي برق
22
بازارهاي مبتني بر سيستم حوضچه بازارهاي مبتني بر تبادلات دوسوية توان
در اين بازارها تنها يك خريدار حضور دارد. حوضچه درواقع يك نهاد دولتي يا نيمهدولتي است كه با دريافت پيشنهاد قيمت از فروشندگان و با شروع از كمترين پيشنهادها، توان مورد نياز تمامي خريداران را معمولا با يك قيمت واحد تا تأمين كامل تقاضا، به آنها ميفروشد. اين قيمت يكسان در واقع پيشنهاد قيمت گرانترين فروشندهاي است كه توان عرضهشده از سوي او مورد نياز خريداران است. منطق اقتصادي اين روش تخصيص سود بيشتر به توليدكنندگان كارآمدتر است بازارهاي مبتني بر تبادلات دوسوية توان در اين بازارها، خريداران و فروشندگان بهطور منفرد با يكديگر وارد مذاكره ميشوند و بر سر قيمت با هم به توافق ميرسند. البته ممكن است تمام يا برخي از مشخصات اين قراردادهاي دو يا چندجانبه در اختيار نهاد مديريت سيستم نيز قرار داده شود. در اين سيستمها هزينة انتقال بهطور مجزا محاسبه و با سازوكارهاي پيشبيني شده در قراردادهاي دو يا چندجانبه از سوي توليد و/يا مصرف كنندگان تأمين ميشود 22 انواع بازارهاي برق
23
بازارهاي بورس تبادل توان (Power Exchange- PX )
تبادلات بازارهاي بورس تبادل توان (Power Exchange- PX ) در اين روش، يك نهاد تجاري براي مديريت بازار از سوي دولت يا شركتكنندگان در بازار ايجاد ميشود كه دقيقا مانند يك بازار سهام عمل ميكند. خريداران نيازهاي خود را به PX اعلام ميكنند ("من براي فردا به 330 مگاوات توان به قيمت 23 دلار بر مگاواتساعت نياز دارم"). فروشندگان نيز پيشنهادهاي خود را به PX ارائه ميدهند ("من براي فردا ميتوانم 500 مگاوات توان به بهاي 40 دلار بر مگاواتساعت عرضه كنم). فروشندگان و خريداران به هنگام تبادل تجاري با PX حقيقتا وارد بازار شدهاند و ديگر فروشنده يا خريدار منفرد به حساب نميآيند. دقيقا مانند تبادل سهام در بازار بورس، بورس تبادل توان الكتريكي بهطور ثابت و لحظه به لحظه، بهاي روز كالايي به نام انرژي الكتريكي را محاسبه و در اختيار تمامي شركتكنندگان ميگذارد كه در واقع قيمت تمامي تبادلات تواني است كه در آن لحظه انجام ميپذيرد. بنابراين هر دو خريدار و فروشندة مورد بحث ما ميدانند كه بهاي نهايي برق در بازار به عنوان مثال 7/31 دلار بر مگاواتساعت است و بنابراين بايد قيمتهاي پيشنهادي خود را هرچه بيشتر به اين بهاي نهايي نزديك كنند 23 انواع بازارهاي برق
24
تبادلات اگرچه تضادي ميان اين سه نوع بازار وجود ندارد، اما بهرهگيري همزمان از دو سازوكار در بازارهاي موجود معمولتر است. بهعنوان نمونه در برخي از بازارها، علاوه بر حضور بورس تبادل توان، تبادلات دوجانبه نيز مجاز شمرده ميشود. در برخي ديگر از بازارها نيز تبادلات دوجانبه ميان توليدكنندگان بزرگ با مصرفكنندگان بزرگ مجاز دانسته شده اما براي شركتهاي كوچك از ساختار حوضچه استفاده شده است جزئيات اجرايي اين سه روش نيز در كشورهاي گوناگون، ميتواند بسيار متفاوت باشد. بهعنوان مثال در سيستمهاي با تبادلات دوجانبه ميزان اطلاعات منتشر شده از قراردادهاي دوجانبه در بازارهاي گوناگون متفاوت است و در برخي از بازارها، با انعقاد هر قراردادي بايد ميزان، بها و موقعيت مكاني و زماني آن به اطلاع دولت رسانده شود. از سوي ديگر بازههاي زماني مبادلة توان در بازارهاي متفاوت، گوناگون است. در بسياري از بورسهاي توان، دادوستد تنها بهصورت روزانه و ساعتبهساعت انجام ميشود و تبادلات بلندمدت تنها از طريق قراردادهاي دوجانبه امكانپذير است. نكته 24 انواع بازارهاي برق
25
تبادلات ويژگيهاي كليدي ساختارهاي تبادلات گوناگون در بازارهاي برق
نوع تبادل تعداد خريداران آيا خريدار فروشنده را ميشناسد؟ بهاي يكسان حوضچه يك آري معمولا تبادل دوجانبه بسيار خير بورس تبادل توان 25 انواع بازارهاي برق
26
گروهبندي بر اساس بازه زماني فعاليت
بازار زمان ـ حقيقي (Real-Time Market ) بازار روزـ پيش (Day-Ahead Market ) بازارهاي آتي انرژي (Futures Markets ) بازار زمان ـ حقيقي بازاري براي خريد و فروش بيدرنگ و درلحظة انرژي. اين نوع بازارها علاوه بر برق، براي گاز نيز در نقاط گوناگون جهان راهاندازي شده است. بازار بيدرنگ برق در حوزههاي زماني تا چند دقيقه فعال است. در صورت حضور ساختارهاي مناسب براي هدايت تبادلات، ميتوان چنين بازاري را سامان داد. بيشتر بازارهاي فعال بيدرنگ در سطح جهان، هماكنون براي تبادلات خود از شبكة اينترنت استفاده ميكنند. اين بازارها، به توليدكنندگان انرژيِ برخوردار از امكانات توليد اضافي، اجازه ميدهد تا به سرعت خريداران اين انرژي اضافي را بيابند، در چند ميليثانيه با آنها بر سر قيمت به توافق برسند و نهايتا با فاصلة چند دقيقه انرژي را تبادل كنند. امكان مذاكره و پيشنهاد قيمت در اين بازار براي خريداران و فروشندگان، هردو، وجود دارد. اين بازارها هم به صورت خصوصي، و هم توسط نهادهاي دولتي يا وابسته به دولت مديريت ميشوند 26 انواع بازارهاي برق
27
بازه زماني فعاليت بازار روزـ پيش
بازار برقي كه محدودة برنامهريزي آن روز آينده است. به عبارت دقيقتر بازار انرژي براي يك بازة 24 ساعتي پس از يك نقطة آغاز مشخص زماني را بازار روز ـ پيش مينامند. در اين بازار، كه سهم بيشتري از تبادلات انرژي در سيستمهاي تجديدساختاريافتة موجود را به خود اختصاص داده است، توليدكنندگان (و مشتريان)، پيشنهاد خود را براي يك دورة 24 ساعته مربوط به روز بعد ارائه ميكنند. سپس اين پيشنهادات با توجه به ساختار بازار مورد ارزيابي قرار ميگيرد و ميان عرضه و تقاضا براي روز بعد تعادل ايجاد ميشود. با پايان روند برنامهريزي، مقادير توليد هر يك از عرضهكنندگان و نيز مصرف هر يك از متقاضيان همراه با قيمت انرژي در بازههاي معمولاً يك ساعتي براي روز آينده (يعني 24 ساعت پس از آغاز به كار بازار) كاملاً مشخص ميشود و به اطلاع هر دو طرف ميرسد. در برخي از بازارها، دورههاي زماني خريد و فروش از يك ساعت كمتر و گاهي هم بيشتر است 27 انواع بازارهاي برق
28
بازه زماني فعاليت بازارهاي آتي انرژي
بازارهاي آتي انرژي بازاري براي انرژي است كه در آن انرژيهايي كه هنوز توليد نشدهاند، مورد خريد و فروش قرار ميگيرند. روش دادوستد، بسته به نوع بازار ميتواند مبتني بر حراج و/يا براساس روشهاي بازار بورس و/يا به صورت مذاكرات دوجانبه باشد. دورة زماني دادوستد نيز ميتواند از يك هفته تا ده سال و بلكه بيشتر تغيير كند. داد و ستد در اين بازار براي فروشنده و خريدار هر دو خطرناك است، زيرا بهاي انرژي در لحظة داد و ستد با بهاي آن به هنگام تحويل، ميتواند كاملاً متفاوت (بسيار بيشتر يا كمتر) باشد. در ازاي اين خطر، فروشندگان ميتوانند از طريق فروش ظرفيت خود، دارايي سرمايهاي خود را افزايش دهند و خريداران نيز ميتوانند با قيمتهايي كه در برابر افزايش ناگهاني قيمتها، تضمين شده است، انرژي مورد نياز خود را تأمين كنند 28 انواع بازارهاي برق
29
نهادهاي بازار برق 29
30
نهادهاي بازار برق دگرگوني صنعت برق و تغيير ساختار يکپارچة عمودی آن به ساختار رقابتي، باعث ايجاد نهادهاي جديدي شده است كه مرتبط و متناسب با اين ساختار نوين هستند شايد نتوان در تمامي بازارهاي جهان، همة نهادهاي معرفي شده در اين بخش را پيدا كرد. بلكه، بسته به نوع بازار در هريك از بازارهاي واقعي برخي از اين نهادها تأسيس شدهاند 30 نهادهاي بازار برق
31
نهادهاي نظارتي- مديريتي
فعاليت نهادهاي مديريتي در بازارهاي برق داراي دو جهت اصلي است. برخي از نهادهاي مديريتي در بازارهاي برق وظيفة قانونگذاري و نظارت بر كاركرد درست بازار، تضمين سلامت قانوني، سياسي و اجتماعي بازار و تدوين آييننامههاي اجرايي و عملياتي آن را بهعهده دارند. اما گروه ديگري از اين نهادها از نظر فني وظيفة مديريت سيستم قدرت را برعهده دارند بهرهبردار مستقل سيستم ISO) (Independent System Operator كنترل شبكه تعيين تعرفههاي انتقال (Transmission Tariffs) حفظ امنيت سيستم برنامهريزي تعمير و نگهداري دخالت در تصميمگيريهاي بلندمدت كنترل و برنامهريزي توليد همه يا برخي از منابع سيستم و كاهش بارگذاري براي حفظ امنيت آن (رفع تراكم در سيستم انتقال، ايجاد تعادل در عرضه و تقاضا و حفظ فركانس سيستم) ارسال سيگنالهاي اقتصادي مناسب به همة بازيگران بازار، تا مشوق استفادة مؤثر از منابع و سرمايهگذاري در منابع جديد با محدوديتهاي كمتر باشد 31 نهادهاي بازار برق
32
نهادهاي نظارتي- مديريتي
تاكنون دو ساختار مهم براي ISO پيشنهاد شده است كه انتخاب هر يك از اين ساختارها به اهداف و اختيارات ISOبستگي دارد ساختارهاي مهم ISO در نخستين ساختار كه بيشتر به حفظ امنيت انتقال در بهرهبرداری از سيستم قدرت توجه دارد، ساختار ISO به حداقل موارد فني مورد نياز محدود ميشود و ISO از هر نوع دخالت در موارد اقتصادي مرتبط با بازار منع ميشود. در اين مدل، ISO برنامهريزي انتقال را انجام ميدهد و هيچ نقشي در بازار ندارد. هدف اصلي از كاركرد ISO در اين ساختار، حفظ امينت سيستم انتقال و اختيارات آن كم است. 32 نهادهاي بازار برق
33
نهادهاي نظارتي- مديريتي
ساختارهاي مهم ISO در ساختار دوم، به ISO بازار تبادل توان (PX) نيز افزوده ميشود. اين بازار بهعنوان يك ساختار اقتصادي، چنانكه در بخش پيش نيز اشاره شد، نهادي مستقل، غيردولتي و غيرانتفاعي است كه مركزي براي بازار رقابتي، با اجرای مزايدههاي خريد و فروش برق است. قيمت تسوية بازار ( Market Clearing Price) در اين نهاد براساس قيمتهاي پيشنهادي (Price Bids)خريداران و فروشندگان انرژي محاسبه ميشود. )در برخي از بازارها، با آنکه PX با تشکيلاتي شبيه ISO اداره ميشود ولي ايندو، نهادهايي جدا از هم هستند.) بازيگران بازار بايد اطلاعات بسياري ازجمله دادههاي هزينه براي توليدكنندهها و تقاضاي روزانة هر خريدار يا مصرف كننده را در اختيار ISO قرار دهند و او با دراختيار داشتن اين دادهها، با بيشينه كردن رضايت عمومي همة شركتكنندگان بازار، برنامة توليد واحدها و بهاي برق را مشخص و هزينههاي تراکم و تلفات انتقال را تعيين ميكند. مديريت بازار خدمات جانبي و شبکة انتقال نيز معمولا برعهدة ISO است. 33 نهادهاي بازار برق
34
نهادهاي تجاري نهادهاي تجاري شركت توليد(GENCO) شركت انتقال (TRANSCO)
شركت توزيع (DISCO) شركت خرده فروش (RETAILCO) جمعكننده (Aggregator) كارگزار (Broker) بازارياب (Marketer) مشتري (Customer) 34 نهادهاي بازار برق
35
نهادهاي تجاري شركت توليد
شركت توليد، شركتي است كه بهرهبرداری و نگهداري از واحدهاي توليد را برعهده دارد. اين شركت، ميتواند خود از مالكيت نيروگاهها برخوردار باشد و يا تنها از واحدهاي توليد بهرهبرداري كند. ارتباط ميان شركتهاي توليد و مشتريان اين كالا از طريق بازارهاي كوتاهمدت و قراردادهاي بلندمدت انرژي يا توان برقرار ميشود. شركتهاي توليدي علاوهبر توان حقيقي، گاهي تأمينكنندة توان راکتيو و ذخيره نيز هستند و كاركرد آنها از ديگر نهادهاي بازار مانند ISO و شرکتهاي انتقال مستقل است. يك شركت توليدي ميتواند از طريق قراردادهاي دو يا چندجانبه، انرژي خود را بفروشد و يا از طريق بازار آن را به مشتريان بزرگ و خريداران كلان عرضه كند. در بازار رقابتي برق، هدف اساسي و نخستين هر شركت توليدي، رسيدن به سود بيشينه است. بنابراين معيار نهايي آن، در برنامهريزيهاي بلند يا كوتاهمدت براي ورود به بازارهاي مختلف، همين سودگرايي است. البته بديهي است كه در اين صورت، خطرات ناشي از اين برنامهها نيز مستقيما متوجه خود شركت خواهد بود 35 نهادهاي بازار برق
36
نهادهاي تجاري شركت انتقال
وظيفة يك شركت انتقال، جابهجايي انرژي الكتريكي از شركتهاي توليد به شركتهاي توزيع براي عرضه به مصرفكنندگان، در ولتاژهاي بالاست. استفاده از امكانات شركت انتقال تحت كنترل ISO است، اما مالكيت آن همچنان در اختيار مالكان اوليه باقي ميماند. ساخت، مالكيت، تعمير و نگهداري و بهرهبرداري از سيستم انتقال در هر ناحية جغرافيايي خاص برعهدة يك شركت انتقال است. اين شركتها نبايد به هيچيك از نهادهاي ديگر بازار وابسته باشند تا بتوانند با ايجاد امكان دسترسي آزاد، شاهراهي عادلانه براي تمامي تبادلات توان فراهم آورند. مقررات حاكم بر كاركرد اين شركتها از سوي نهادهاي دولتي تدوين ميشود و هزينههاي آنها نيز از راه افزودن بر صورت حسابها تأمين ميگردد 36 نهادهاي بازار برق
37
نهادهاي تجاري شركت توزيع شركتهاي خردهفروش
شركتهاي توزيع با بهرهگيري از تجهيزات و امكانات خويش، انرژي الكتريكي را در يك محدودة جغرافيايي خاص، پخش ميكنند. ايجاد، نگهداري و علاوهبراين بهرهبرداري و حفظ قابليت اطمينان شبكههاي توزيع به عنوان راه پيوند مصرف كنندة نهايي با سيستم انتقال، برعهدة شركت توزيع است. اين نهاد در برابر خاموشيهاي شبكة توزيع و حفظ كيفيت توان ارسالي نيز پاسخگو است. حفظ سطح ولتاژ، تعمير و نگهداري دورهاي و خدمات جانبي ديگر نيز بخشي از وظايف يك شركت توزيع است شركتهاي خردهفروش اين شركتها، عنصري نسبتاً جديد در صنعت برق بهشمار ميروند كه با كسب مجوز حقوقي در زمينة خردهفروشي فعال ميشوند. يك شركت خردهفروش، توان الكتريكي مشتريان خود را خريداري، سپس آنها را براي فروش عرضه ميكند. خردهفروش ميتواند از طريق جمعكنندهها بهطور غيرمستقيم با مصرفكنندگان درارتباط باشد 37 نهادهاي بازار برق
38
جمعكننده (Aggregator)
نهادهاي تجاري جمعكننده (Aggregator) شخصي حقيقي يا حقوقي كه مشتريان را به صورت يك گروه خريدار با هم تركيب ميكند و به اين ترتيب به عنوان يك خريدار نسبتاً كلان وارد بازار ميشود. جمعكننده ميتواند مانند يك كارگزار، واسطة تبادلات مشتريان و شركتهاي خردهفروش باشد. گهگاه، ساختار يك جمعكننده تا حدودي به شركتهاي خردهفروش شبيه ميشود، كه در اين صورت بايد از مجوزهاي لازم براي خردهفروشي برخوردار باشد كارگزار(Broker) شخصي حقيقي يا حقوقي كه به صورت يك واسطه در بازار دادوستد انرژي الكتريكي فعاليت ميكند. كارگزار در انرژي دادوستد شده، نقشي ندارد و خريد يا فروشي انجام نميدهد، بلكه به عنوان يك حلقة پيوند ميان خريدار و فروشنده، عمل دادوستد را تسهيل ميكند 38 نهادهاي بازار برق
39
نهادهاي تجاري بازارياب(Marketer) مشتري
شخصي حقيقي و حقوقي كه با كسب مجوزهاي لازم، اما بدون در اختيار داشتن تجهيزات فيزيكي، توان الكتريكي را خريداري و آن را مجدداً به فروش ميرساند. بازارياب معمولاً به شكل يك فروشندة كلان عمل ميكند و مجبور است خدمات انتقال را براي كالاي خود بخرد مشتري مصرفكنندة نهايي برق، به سيستم انتقال (مشتري بزرگ) و يا سيستم توزيع (مشتري كوچك) متصل است. در ساختار يكپارچة عمودي، مصرفكننده بهناچار انرژي را از شركتي كه از حق انحصار در منطقه برخوردار است، به بهايي كه او تعيين كرده، خريداري ميكند. اما در بازارهاي كاملاً آزاد، مشتري مجبور به خريد خدمات از شركتهاي محلي نيست، بلكه ميتواند با توليدكنندگان يا ديگر تأمينكنندگان توان مستقيماً وارد دادوستد شده و برق يا خدمات مورد نياز خود را خريداري كند 39 نهادهاي بازار برق
40
نهادهاي تجاري
41
ايجاد بازار خدمات جانبي
به خدماتي كه علاوه بر انرژي، براي بهرهبرداري مطمئن از شبكة برق ضروري است، خدمات جانبي گفته ميشود ايجاد بازار خدمات جانبي با حركت صنعت برق به سمت ايجاد رقابت در تمامي سطوح، خدمات گوناگوني كه بيش از آزاد سازي به صورت به هم پيوسته از سوي شركتهاي برق تأمين ميشد، هم اكنون به صورت مجزا ارائه ميشود نقش و هزينه خدمات جانبي خدمات جانبي بيشتر در حوزة كنترل سيستم قدرت است و هزينههاي آن به طور ميانگين در حدود 10% از هزينههاي كل توليد و انتقال را دربرميگيرد 41 نهادهاي بازار برق
42
بازار خدمات جانبي خدمات جانبي
برنامهريزي، كنترل و توزيع بار، به صورتي كه بر اساس هماهنگي ميان شركتهاي انتقال، ميزان ورود و خروج بار، از نواحي كنترلي هر يك از آنها به دقت مشخص باشد كنترل ولتاژ و تأمين توان راكتيو كنترل فركانس و تنظيم آن، با پيگيري لحظه به لحظة تغييرات مصرف تصحيح ساعت به ساعت عدم تطابق انرژي ورودي به سيستم انتقال در هر ناحية كنترلي و ميزان بار مصرفي در همان ناحيه تأمين ذخيرههاي چرخان (Spinning Reserves) (با ورود فوري) و غيرچرخان (با امكان ورود نسبتاً سريع به سيستم) براي بهرهبرداري مطمئن و پوشش به پيشامدهاي غيرمنتظره 42 نهادهاي بازار برق
43
قيمتگذاري در بازار برق
43 نهادهاي بازار برق
44
مقدمه اهميت قيمتگذاري
يكي از مهمترين مباني بازارهاي برق، چگونگي قيمتگذاري كالا و خدمات در آن است. كالاي اين بازار، انرژي الكتريكي و خدمات موجود در آن، انتقال و توزيع اين انرژي است در اين بخش به طور مختصر، روشهاي قيمتگذاري انرژي و خدمات انتقال در بازارهاي متفاوت مورد بررسي قرار گرفته است 44 قيمتگذاري
45
قيمتگذاري بر اساس حراج
قيمت گذاري قيمت گذاري قيمتگذاري مبتني بر حراج (Auction-Based Pricing ) قيمتگذاري مبتني بر پخش بار بهينه تأمين هزينههاي انتقال قيمتگذاري بر اساس حراج در بسيار از بازارهاي برق، قيمتگذاري بر اساس حراج سادة انرژي انجام ميپذيرد. در اين نوع از قيمتگذاري از وضعيت شبكه به هنگام برگزاري حراج چشم پوشي ميشود و اثرات آن، يعني ظرفيت محدود انتقال خطوط شبكه و نيز تلفات توان در آن در مرحلة بعد به قيمتهاي انرژي افزوده ميشود. اين كار نيز معمولاً در دو مرحله انجام ميپذيرد و محدوديت انتقال و تلفات آن هريك به طور جداگانه محاسبه ميشود 45 قيمتگذاري
46
قيمت گذاري مبتني بر حراج
هدف از قيمتگذاري مبتني بر حراج هدف از برگزاري حراج انرژي و تعيين قيمتها از طريق آن، بهينهسازي رضايت عمومي خريداران و فروشندگان هر دو است. براي اين كار، معمولاً يك روند بهينهسازي اجرا ميشود كه تابع هدف آن مجموع درآمد اضافي مشتري و فروشنده است مراحل قيمت گذاري مبتني بر حراج حراج انرژي مديريت تراكم (Congestion management) تخصيص هزينههاي تلفات 46 قيمتگذاري
47
قيمت گذاري مبتني بر حراج
حراج تك قيمتي پركاربردترين روش در بازارهاي برق موجود در جهان، برگزاري حراجهاي تك قيمتي انرژي در تمامي بازارهاي توسعه يافته (بازارهاي زمان ـ حقيقي، روز ـ پيش و ...) است. در اين روش پس از آنكه تمامي فروشندگان (و بسته به ساختار بازار خريداران) قيمت و مقدار توليد (مصرف) پيشنهادي خود را به بازار اعلام كردند، مدير بازار، با شروع از كمترين پيشنهادها، منحنيهاي عرضه و تقاضا را شكل ميدهد و نقطة برخورد اين دو منحني، بهاي بازار را تعيين ميكند. به عبارت ديگر، قيمت نهايي انرژي در اين نوع از حراج برابر با قيمت پيشنهادي گرانترين توليدي است كه براي برآوردن تقاضاي بازار مورد نياز است. در بازارهايي كه تبادلات آنها به روش حوضچهاي انجام ميپذيرد، به جاي پيشنهاد مصرفكنندگان انرژي، از مقادير پيشبيني شدة انرژي مورد نياز استفاده ميشود و محل برخورد اين مقدار با منحني عرضة توليدكنندگان، تعيين كنندة قيمت نهايي و واحدي است كه از سوي تمامي مصرفكنندگان پرداخت و توسط تمامي توليدكنندگان دريافت ميشود 47 قيمتگذاري
48
قيمت گذاري مبتني بر حراج
حسن و ضعف حراج تك قيمتي مهمترين امتياز اين روش، كارآمدي اقتصادي آن است. بهعبارت ديگر، با اين روش بيشترين سود در اختيار توليدكنندهاي قرار ميگيرد كه كمترين پيشنهاد قيمت را داده است. علاوهبراين، مديريت تبادلات در اين روش آسان است. از سوي ديگر، بايد مهمترين كاستي اين روش را امكان شكلگيري قدرت بازار و اثرپذيري قيمتها از پيشنهادات توليدكنندگان بزرگ حاضر در بازار دانست 48 قيمتگذاري
49
قيمت گذاري مبتني بر حراج
پرداخت براساس پيشنهاد (Pay as Bid) قيمتگذاري با اين روش، بهعنوان يكي از راههاي چيره شدن بر قدرت بازار مورد توجه قرارگرفته است. اصول اين روش با روش پيشين يكسان است. تنها تفاوت اين دو روش در ميزان دريافتها و پرداختهاي توليدكنندگان و مصرفكنندگان است. پس از برگزاري حراج و تعيين پيشنهاد برنده و قيمت نهايي بازار، بهاي دريافتي توليدكنندگان يكسان نخواهد بود. در اين روش به هر توليدكننده دقيقاً بهايي برابر با ميزان پيشنهاد خودش پرداخت ميشود. دشواري اصلي در اين بازار دشواري تطبيق آن با بازارهايي است كه در آنها تعداد توليدكنندگان و مصرفكنندگان زياد است (زيرا برگزاري حراج، باعث پديد آمدن مقداري درآمد اضافه خواهد شد) 49 قيمتگذاري
50
مديريت تراكم مديريت تراكم روشي ديگر
قيمتها و مقادير توليد فوق بدون توجه به ظرفيت محدود شبكة انتقال بهدست ميآيد. در مديريت تراكم در شبكة انتقال، معمولاً تلاش ميشود تا مجموع هزينههاي تغيير خروجي ژنراتورها يا تغيير بار مصرفكنندگان (ناشي از بروز تراكم در شبكه) كمينه شود. در اين كمينهسازي، قيود ظرفيت شبكة انتقال مدل ميشود و علاوه بر آن، تعادل توان در تمامي گرههاي شبكه نيز مورد توجه قرار ميگيرد. برونداد اين مسألة بهينهسازي نيز علاوه بر هزينههاي كاهش و/يا افزايش بار و توليد، ميزان تغيير در بار يا توليد براي تمامي ژنراتورها و بارهاي متصل به شبكه است روشي ديگر علاوه بر تغيير توليد و بار، راههايي ديگري نيز براي مديريت تراكم در شبكة انتقال مثلاً استفاده از ادوات FACT وجود دارد كه هزينههاي آنها را نيز بايد بهعنوان هزينههاي ثابت انتقال درنظر گرفت 50 قيمتگذاري
51
تخصيص هزينه تلفات تخصيص هزينه تلفات
پس از محاسبة دو مؤلفة پيشين قيمت يعني بهاي انرژي و قيمت تراكم، اكنون ميتوان هزينة تلفات را نيز به عنوان سومين مؤلفه بر اين مقادير افزود. اين كار نيز به روشهاي گوناگون انجام ميپذيرد كه مبناي تمامي آنها معمولا محاسبات پخش بار و تعيين مقادير تلفات در تمامي خطوط شبكة انتقال است. در اين مرحله، ارزانترين ژنراتوري كه توليد آن در بازار مورد استفاده قرار نگرفته بهعنوان شين مبنا درنظر گرفته ميشود و در صورت نياز، اين روند، يعني انتخاب ژنراتورهاي بعدي، ادامه مييابد. درنهايت، گرانترين بهاي پيشنهادي براي انرژي كه در تأمين تلفات مورد استفاده قرار گرفته بهعنوان بهاي تلفات شبكه انتخاب ميشود. پس از تعيين بهاي تلفات و ميزان هزينهاي كه نهايتا بهعنوان هزينة تلفات به ژنراتور شين مبنا پرداخت ميشود، سهم هريك از ژنراتورها و بارها در تلفات محاسبه و هزينة متناظر از آنها دريافت ميشود 51 قيمتگذاري
52
قيمتگذاري بر اساس پخش بار بهينه
در اين روش پس از اجراي حراج، با مشخص شدن تمامي ژنراتورهايي كه در يك ساعت خاص در شبكه قرار دارند، يك پخش بار بهينه انجام ميپذيرد كه هدف از آن كمينه كردن هزينة توليد (پيشنهاد قيمت) از سوي توليدكنندگان است. در اين پخش بار بهينه، بارها ثابت فرض ميشوند و پيشنهادات قيمت فروشندگان معمولاً به صورت منحنيهاي هزينهاي مدل ميشود كه با افزايش سطح توليد، به صورت يكنواخت افزايش مييابند. قيود اين كمينهسازي، معادلات برابري توان حقيقي و راكتيو در تمامي شينهاي شبكه (پخش بار AC كامل)، محدوديت انتقال توان از خطوط، محدوديتهاي ولتاژ شينها و محدوديتهاي توليد است. برونداد اين بهينهسازي، ميزان توليد هر يك از ژنراتورها، همراه با قيمت محلي مرزي (Locational Marginal Price - LMP) در تمامي شينهاي شبكه است، كه در آن هزينة تراكم و تلفات نيز لحاظ شده است. 52 قيمتگذاري
53
مقايسه قيمت گذاري بر اساس پخش بار بهينه با قيمتگذاري مبتني بر حراج
در مقايسه با روش قيمتگذاري مبتني بر حراج، عدم تفكيك هزينههاي انتقال از توليد و محاسبة هم زمان آنها، يكي از امتيازات اين روش قيمتگذاري به شمار ميرود. اما در عوض، به دليل طبيعت محلي قيمتهاي محلي مرزي (LMP)، در اين روش يك افزودة تجاري(Merchandising Surplus) پديد ميآيد، كه در روش مبتني بر حراج وجود ندارد. به عبارت ديگر، در روش مبتني بر حراج هيچ پرداخت مستقيمي به فراهم كنندة امكانات انتقال پرداخت نميشود. بلكه هزينههاي انتقال از طريق پرداختهاي تثبيت شده، تأمين ميگردد، ولي در قيمتگذاري مبتني بر پخش بار بهينه، در دورههاي تراكم، بخش مهمي از پرداختهاي مشتريان، از طريق افزودة تجاري مورد بحث مستقيماً در اختيار شركتهاي انتقال قرار ميگيرد. البته در هر دو صورت، بيشتر درآمدهاي انتقال ناشي از همان پرداختهاي تثبيت شده است . 53 قيمتگذاري
54
تامين هزينههاي انتقال
سيستم انتقال، علاوه بر هزينههاي تراكم و تلفات كه در بخشهاي پيشين به آنها اشاره شد، از هزينههاي گوناگون ديگري نيز برخوردار است كه مهمترين آنها هزينههاي ثابت سرمايهگذاري و بهرهبرداري و هزينههاي لازم براي توسعة سيستم است. راههاي گوناگوني براي تأمين اين هزينهها تاكنون پيشنهاد شده است روشهاي تامين هزينه انتقال روش تمبر پستي (Postage-Stamp) روش مسير قرار داد (Contract Path) روش مگاوات – مايل(MW-Mile) روش قيمتگذاري براساس جهت جريان(Counter-Flow ) روش ضرايب توزيع 54 قيمتگذاري
55
تامين هزينههاي انتقال
روش تمبر پستي در اين روش نرخ خدمات انتقال از تقسيم مجموعة هزينههاي انتقال بر تقاضاي اوج سيستم به ازاي هر مگاوات به دست ميآيد. بهاي هر تبادل نيز با توجه به نسبت آن به توان اوج مصرفي سيستم با يك تناسب ساده محاسبه ميشود. در اين روش، بهاي استفاده از سيستم انتقال، مستقل از فاصلة الكتريكي توليد با مصرف و يا ميزان واقعي بار تحميل شده بر تجهيزات انتقال است. به همين دليل نيازي به محاسبات پخشبار در محاسبة هزينه انتقال نيست روش مسير قرارداد در اين روش، ميان مديريت انتقال و كاربر آن توافقي در زمينة يك مسير قراردادي براي انتقال توان، حاصل ميشود (هر چند كه اين مسير، ممكن است با مسير واقعي انتقال توان بسيار متفاوت باشد). پس از تعيين اين مسيرهاي قراردادي، تمامي يا بخشي از هزينههاي انتقال اين مسير خاص از كاربران آن دريافت ميشود. براي اين كار، بهرهبردار شبكه بايد از تمامي تبادلات آگاهي داشته باشد. 55 قيمتگذاري
56
تامين هزينههاي انتقال
روش مگاوات - مايل در اين روش، در گام نخست بخشي از بار در هر يك از خطوط شبكه كه ناشي از يك تبادل خاص است، براساس محاسبات پخش بار تعيين و سپس تخصيص هزينه براساس نسبت اين بخش از بار خط به كل بار خط، محاسبه ميشود. به عبارت ديگر بهاي انتقال هر يك از تبادلات براساس ميزان استفاده از ظرفيت انتقال به صورت تابعي از ميزان توان انتقال يافته، مسير طي شدة آن توان و طول اين مسير، محاسبه ميشود. روش قيمت گذاري بر اساس جهت جريان در اين روش، معيار پرداخت هزينة انتقال، همجهتي جريان پديد آمده از يك تبادل خاص با جهت جريان خالص گذرنده از هر يك از مسيرهاي انتقال است. بهعبارت ديگر، به مشترياني كه مصرف آنها جرياني در خلاف جهت جريان خالص گذرنده از مسير انتقال پديد ميآورد، هزينهاي تعلق نميگيرد و حتي گاهي مقداري از هزينة انتقال به آنها پرداخت ميشود، زيرا در اين روش فرض ميشود كه كاهش جريان خالص گذرنده از مسير، براي كل سيستم سودمند است. 56 قيمتگذاري
57
تامين هزينههاي انتقال
روش ضرايب توزيع ضرايب توزيع براساس پخش بارهاي خطي، محاسبه ميشوند و در تعيين تقريبي تأثير توليد و بار بر توانهاي انتقالي مورد استفاده قرار ميگيرند. از سوي ديگر، ميتوان از همين ضرايب براي تخصيص پرداختهاي مربوط به انتقال بين كاربران مختلف نيز استفاده كرد. اين ضرايب عبارتند از: ضرايب توزيع جابجايي توليد(Generation Shift Distribution Factors) (ضرايب A): اين ضرايب، ميزان تغيير توان گذرنده از خطوط در پي تغيير جزئي توليد را نشان ميدهند. با استفاده از اين ضرايب، تأثير توليد شينهاي مختلف بر سيستم انتقال سنجيده و بر همين اساس هزينهها تخصيص مييابد. ضرايب تعميميافتة توزيع توليد(Generalized Generation Distribution Factors) (ضرايب D): اين ضرايب براي ارزيابي تأثير توليد بر توانهاي حقيقي انتقاليافته تعريف ميشوند، بنابراين ميتوانند داراي مقادير منفي نيز باشند. ازآنجاكه اين ضرايب با استفاده از پخش بارهاي DC محاسبه ميشوند، ميتوان از آنها تنها براي توانهاي حقيقي انتقاليافته استفاده كرد. ضرايب تعميميافتة توزيع بار(Generalized Load Distribution Factors) (ضرايب C): تعريف اين ضرايب شبيه به ضرايب D با جايگزيني بار بهجاي توليد است. اين ضرايب، سهم هر بار را در توانهاي انتقالي خطوط مشخص ميكنند. با استفاده از اين ضرايب، معمولا هزينههاي شبكة فوق توزيع در محدودة خدماترساني يك شركت توزيع ميان بهرهبرداران از آن تقسيم ميشود. 57 قيمتگذاري
58
تامين هزينههاي انتقال
روش كاربرد پخشبار پرداختها براساس ملاحظات تمبر پستي توان حقيقي توليد يا بار ــــ دامنة توان مبادله شده هزينة متوسط پيوندي مبتني برفرض استفاده از تمام سيستم انتقال مسير قرارداد مبتني برفرض استفاده از يك مسير قراردادي معين براي انتقال مگاوات – مايل DC/AC مسير پيموده شده توسط توان مبادله شده فاصلة پيموده شده توسط توان مبادله شده به شرايط بهرهبرداري (تركيب سيستم) بستگي دارد
59
تامين هزينههاي انتقال
ضرايب A توان حقيقي توليد يا بار DC توان انتقالي افزايشي به تركيب سيستم، انتخاب شين مبنا و جهت توانهاي انتقالي وابسته است ضرايب D كل توان انتقالي به شرايط بهرهبرداري بستگي دارد ضرايب C توان حقيقي توليد
Similar presentations
© 2025 SlidePlayer.com. Inc.
All rights reserved.