Download presentation
Presentation is loading. Please wait.
Published byLiana Leony Johan Modified over 6 years ago
1
وحید سقراطی دکترای مدیریت خدمات بهداشت و درمان
مفاهیم پرستاری وحید سقراطی دکترای مدیریت خدمات بهداشت و درمان
2
تعریف فرآیند پرستاری اساسا، فرآیند پرستاری یک روش سیستماتیک و سازماندهی شده برای ارائه مراقبت پرستاری است، که براساس تعیین یا طرز برخورد با عکس العمل های ویژه افراد یا گروه ها نسبت به تغییرات موجود یا احتمالی در وضعیت بهداشتی ایشان متمرکز شده است.
3
مراحل فرآیند پرستاری 1)بررسی و شناخت Assessment :
در این مرحله، شما نیاز به گردآوری و بررسی اطلاعات جهت دستیابی به تمام حقایق ضروری جهت تعیین وضعیت سلامت بیمار، توصیف توانایی ها و مشکلا ت وی خواهید داشت. 2)تشخیص پرستاری Nursing Diagnosis : هنگامی که شما تمامی حقایق(اطلاعات) ضروری را جمع آوری کردید، آمادگی خواهید داشت که اطلاعات را برای تعیین توانایی ها(چیزهایی که تقویت خواهند شد و در برنامه مراقبتی مورد استفاده خواهند بود) و مشکلات موجود و احتمالی( که اساسی برای برنامه مراقبت خواهند بود) مشخص نمائید.همچنین شما تعیین خواهید نمود که چه مشکلاتی می تواند از طریق تدابیر پرستاری به طور مستقل برطرف شوند و چه نوع مشکلاتی نیاز به اقدامات درمانی از طرف پزشک یا سایر اعضای تیم درمانی – مراقبتی دارند.
4
3)برنامه ریزی Planning:
هنگامی که شما توانایی ها و مشکلات را مشخص نمودید، حال باید با بیمار و خانواده وی جهت توسعه یک برنامه عملی کار نمایید که در نهایت مشکلات بیمار را برطرف نموده یا کاهش دهد و وضعیت وی را بهبود بخشد.برنامه ریزی شامل فعالیت های کلیدی زیر است : تعیین اولویت ها : چه مشکلاتی نیاز به توجه فوری دارند؟ چه مشکلاتی باید در برنامه مراقبتی مورد تاکید قرار گیرند؟ چه نوع مشکلاتی باید ارجاع داده شوند؟
5
تعیین اهداف : به طور ویژه شما و بیمار انتظار چه نوع کاری را و در چه زمانی دارید؟ تعیین تدابیر پرستاری: چه کارهای پرستاری و فعالیت های بیمار برای نیل به اهداف که شما و بیمارتان تدوین کرده اید ضروری است؟ ثبت برنامه مراقبت پرستاری: پرستاران دیگر، نیاز به آگاهی از برنامه مراقبت تدوین شده توسط شما و اهداف مورد انتظار شما دارند.
6
4)اجراء Implementation :
حال، زمانی است که شما باید برنامه را به اجراء در آورید و اجرای برنامه مستلزم فعالیت های زیر است: --- تداوم جمع آوری اطلاعات در مورد بیمار: برای تعیین اینکه چطور بیمار به اقدامات شما پاسخ می دهد و همچنین برای تعیین مشکلات جدید. --- اجرای تدابیر پرستاری و فعالیت هایی که شما در مرحله برنامه ریزی توصیف نموده اید. --- ثبت و برقراری ارتباط با دیگر پرستاران در مورد وضعیت بهداشتی و عکس العمل بیمار به تدابیر پرستاری بدیهی است که شما 24 ساعت در بالین بیمار نخواهید بود و دیگر پرستاران و اعضای تیم بهداشت و درمان نیاز به آگاهی در مورد تدابیر انجام شده، چگونگی اجرای آنها و حتی فعالیت های بیمار دارند.
7
5)ارزشیابی Evaluation :
شما و بیمار باید تعیین نمائید که آیا برنامه اجرا شده خوب بوده و شما و بیمار به انتظارات خود رسیده اید و همچنین آیا نیازی به تغییر در برنامه مراقبت وجود دارد و شما باید در این مورد به سوالات زیر پاسخ دهید : آیا شما و بیمار به اهداف خود که در مرحله برنامه ریزی تهیه کرده بودید دست یافته اید؟ اگر این طور است، آیا مشکلات جدیدی رخ داده که شما مورد تاکید قرار نداده اید؟ آیا باید اهداف جدید تعیین نمایید؟ آیا شما به هدف بطور کامل دست یافته اید یا فقط به طور نسبی به آن رسیده اید؟ چرا شما به اهداف خود دست نیافتید؟ آیا اهداف واقع بینانه بودند؟ آیا بیمار به اهداف متعهد شده بود؟
8
فواید استفاده از فرآیند پرستاری :
فراهم سازی یک روش سازماندهی شده و منظم جهت ارائه مراقبت پرستاری پیشگیری از اقدامات غیرضروری کمک به پرستار در طراحی تدابیر برای بیمار و خانواده کمک به بیماران و خانواده ها که درک نمایند که اطلاعات ایشان مهم است و نظرات ایشان مهمترین اطلاعات می باشد. بهبود تفکر مستقل و انعطاف پذیر ایجاد ارتباط درمانی بهتر بین سایر اعضای تیم بهداشت و درمان به رضایت شغلی پرستار منجر می شود.
9
بررسی وشناخت Assessment :
بررسی از اولین برخورد پرستار با بیمار شروع می شود، بررسی شامل جمع آوری اطلاعات سیستماتیک در مورد وضعیت سلامت مددجو، تحلیل اطلاعات جهت تصمیم گیری برای احتیاجات بهداشتی مددجو و استفاده از اطلاعات جهت تشخیص پرستاری می باشد. و سپس تشخیص پرستاری پایه ای جهت طرح مراقبت پرستاری می باشد. بررسی شامل گرفتن تاریخچه پرستاری و معاینه فیزیکی می باشد.
10
تشخیص پرستاری Nursing Diagnosis :
تعریف : آن دسته از مشکلات سلامتی و بهداشتی که بوسیله اقدامات پرستاری قابل حل شدن هستند، جزء تشخیص های پرستاری قرار می گیرند.
11
باید به خاطر داشت که N. D تشخیص پزشکی نیست، N
باید به خاطر داشت که N.D تشخیص پزشکی نیست، N.D درمان پزشکی که توسط پزشک تجویز شده باشد نیست. N.D مطالعات تشخیصی نیست.N.D وسیله ای نیست که توسط آن درمان پزشکی صورت گیرد. تشخیص پرستاری ، پرستار را در جهت Nursing Care Plan هدایت می کند. ساختمان N.D شامل : Problem + Related to + Etiology مثال : Constipation Related to Bed rest.
12
انواع تشخیص پرستاری تشخیص پرستاری احتمالی Possible N.D :
تشخیص پرستاری که ممکن است یا ممکن نیست وجود داشته باشد ، به گونه ای که کلیدهای مبهم در بررسی اطلاعات نشان می دهد. کلیدهای مبهم پرستار را به جمع آوری اطلاعات بیشتر جهت تصریح اینکه این اشاره ها چه معانی دارند، راهنمایی می کند. و همچنین وی را جهت تصدیق اینکه آیا مشخصات تعریف شده برای گروه تشخیصی واقعا وجود دارند، هدایت می کند.
13
تشخیص پرستاری بالقوه Potential N.D :
یک تشخیص پرستاری برای فردی که در معرض خطر است، به طوریکه بوسیله وجود عوامل مخاطره آمیز در طی بررسی پرستاری مورد توجه قرار گرفته اند. گوردون شرح می دهد که تشخیص پرستاری « مشکل بهداشتی موجود یا احتمالی است که پرستاران بوسیله آموزش و تجربه آن را تعیین کرده اند و قادرند و اجازه دارند که نسبت به آن وارد عمل شوند».
14
نگارش تشخیص های پرستاری احتمالی و بالقوه :
اگر شما بیمار خود را بررسی نمائید و توجه کنید که او دارای عوامل مساعد کننده است که ممکن است به او صدمه بزند، شما یک تشخیص پرستاری بالقوه (احتمال قوی) را تعیین نموده اید.مثلا بیماری که خیلی ضعیف ، لاغر، عدم تحرک و استراحت مطلق دارد با توجه به این موارد شما آگاه هستید که این موارد عوامل مساعد کننده ای برای صدمه به پوست می باشد. شما این تشخیص پرستاری را می توانید ثبت کنید، بدین صورت که دو عبارت بنویسید که هم مشکل و هم علت آن را توصیف نمائید : مثلا احتمال صدمه به پوست به علت سن بالا، عدم تحرک و استراحت مطلق.
15
اگر شما تشخیص پرستاری را حدس بزنید اما اطلاعات کافی برای اطمینان آن نداشته باشید شما تشخیص پرستاری احتمالی داده اید.
16
تشخیص پرستاری موجود Actual Nursing Diagnosis :
زمانی که مشکلی وجود دارد و علائم و نشانه های آن موجود است و اتیولوژی یا عوامل مساعد کننده وجود دارند ما یک تشخیص پرستاری موجود را می توانیم بیان کنیم. مثلا : انسداد راه هوایی در ارتباط با عدم سرفه کردن و درد شدید ناحیه عمل.
17
طرح و برنامه ریزی Planning:
زمانی که تشخیص پرستاری مشخص شد باید جهت آن طرح ریخته شود.در طرح باید به مراحل زیر توجه نمود: 1)مشخص نمودن اولویتها در ارتباط با تشخیص پرستاری 2)تشخیص اهداف فوری، میانه و هدف های طولانی مدت )تشخیص مداخلات ویژه پرستاری که جهت رسیدن به اهداف مناسب باشد. 4)مشخص نمودن نتایج قابل انتظار Expected out come
18
تعیین نتایج مورد انتظار : Expected Outcomes
نتایج مورد انتظار ناشی از مداخلات پرستاری باید در غالب جملاتی که نهایتا در رفتار بیمار دیده شود(اهداف رفتاری) بیان شود.اهداف باید واقع بینانه و قابل اندازه گیری باشد.مدت زمانی که بیمار باید به اهداف دسترسی پیدا نماید باید مشخص شود. نکته مهم : نتایج مورد انتظار که باید در انتها در رفتار بیمار دیده شود معیار خوبی جهت ارزشیابی موثر بودن اقدامات پرستاری است.
19
اجراء Implementation :
مرحله اجراء در فرآیند پرستاری به دنبال تنظیم طرح مراقبت پرستاری می باشد.اجراء به انجام طرح مراقبتی پیشنهادی اطلاق می شود.پرستار مسئول این مرحله می باشد اما باید از بیمار و خانواده او و تیم بهداشتی درمانی نیز کمک بگیرد. تمام اقدامات پرستاری روی بیمار تمرکز دارد و در جهت هدف می باشد.(Patient- Focused & Goal- Directed).
20
در رابطه با اجراء با تدابیر مختلف پرستاری مواجه می شویم که به سه شکل می باشد:
1)اقدامات وابسته Dependent مانند دارودرمانی 2)اقدامات مستقل Independent مانند تمرینات Relaxation ، ارجاع، آموزش 3)اقدامات نیمه وابسته Interdependent مانند مسکن PRN ،اکسیژن درمانی
21
نکته: Standing Order دستورات دارویی که در محدوده کار بخش ICU و CCU است. در مرحله اجراء همیشه باید REASSESSMENT انجام بگیرد. و اگر متوجه شدیم جایی از کار اشکال دارد باید آن را تغییر دهیم. اجراء بصورت مراقبت، آموزش یا مشاوره می باشد.
22
ارزشیابی Evaluation : ارزشیابی آخرین مرحله در فرآیند پرستاری می باشد، و در این جهت می باشد که بیمار تا چه حدی به اقدامات پرستاری پاسخ داده است.در مرحله ارزیابی ما میزان دستیابی به هدف را بررسی می کنیم.ارزشیابی به سوالات زیر پاسخ می دهد: 1)آیا تشخیص پرستاری صحیح بوده است؟ 2)آیا بیمار به نتایج قابل انتظار رسیده است؟ و آیا در زمان تعیین شده به آن دست یافته است؟ 3)آیا مشکل پرستاری بیمار حل شده است؟ 4)آیا احتیاجات بیمار رفع گردیده است؟ 5)چه عواملی باعث دسترسی یا عدم دسترسی به اهداف شده است؟ 6)آیا اهداف و نتایج قابل انتظار باید تغییر داده شود؟
23
ارزشیابی باعث می شود که پرستار کیفیت مراقبت را بالا ببرد و روی بیمار متمرکز شود. به هر صورت تنها ارزشیابی تاثیر مراقبت پرستاری کافی نیست. یک مرحله مهم در ارزشیابی این است که « چه اقدامی باید انجام گیرد تا مراقبت پرستاری توسعه یابد».
24
فرآیند پرستاری روشی علمی – اصولی – انسانی و جامع می باشد.
به این دلیل انسانی است چون تمام نیازهای انسان در آن در نظر گرفته می شود. مراحل پژوهش علمی : مراحل فرآیند پرستاری : 1)انتخاب و تدوین موضوع )بررسی وشناخت 2)فرضیه ) تشخیص پرستاری 3)نمونه گیری ) طرح و برنامه ریزی 4)گردآوری اطلاعات )اجراء 5)تجزیه و تحلیل آماری ) ارزشیابی 6)نتیجه گیری – ارزیابی
25
جهت انتخاب و تدوین موضوع باید بررسی انجام دهیم.
فرضیه را با تشخیص پرستاری می توان مقایسه کرد. نمونه گیری را می توان با طرح مقایسه کرد، جهت نمونه گیری باید یک طرح ریخت. جمع آوری اطلاعات را می توان با اجراء مقایسه نمود چون در جمع آوری اطلاعات کاری را انجام می دهیم. در فرآیند پرستاری تحلیل آماری نداریم. در پژوهش علمی ما نتیجه گیری داریم که در فرآیند نیز نتیجه گیری داریم. در پژوهش علمی یک چهارچوب جهت تحقیق وجود دارد، در فرآیند پرستاری نیز از دو نظریه استفاده می شود.(نیازهای اساسی بشر و تئوری عمومی سیستمها).
26
تعاریف و نظریه های سالمندی
برخی از ناظران سالمندی را به عنوان بزرگترین منبع طبیعی که مورد غفلت واقع گردیده است توصیف می نمایند. رویداد و تغییرات در ظاهر فیزیکی و نقشهای اشخاص سالمند اغلب باعث شده که اجتماع فراموش نماید سالمندان نسل جدایی از آنها نمی باشند.
27
سالمندی را بطور قراردادی مترادف با آغاز سن 65 سالگی می دانند
تعاریف سالمندی : سالمندی را بطور قراردادی مترادف با آغاز سن 65 سالگی می دانند پیری عبارت است از اضمحلال تدریجی در ساختمان و ارگانیسم بدن که بر اثر دخالت عامل زمان پیش می آید. و تغییراتی را در ساختمان و عمل اعضاء مختلف بدن بوجود می آورد که سفید شدن مو، چین و چروک پوست، ریزش مو، کاهش قدرت دید، نقصان شنوایی، خمیدگی، کندی در تحرک، کاهش قدرت عضلانی، اختلال و آشفتگی در حافظه و ادراک، اختلال در جهت یابی، کاهش ظرفیت و کار آیی ریه ها و سیستم قلبی وعروقی از آن جمله اند.
28
بطور کلی سالمندی پدیده ای است که بوسیله تغییرات بیولوژی، فیزیولوژی، بیوشیمی و آناتومی در سلولهای بدن ایجاد می شود. این تغییرات به مرور زمان بر عملکرد سلولها اثر می گذارد. پیری یک سراشیبی ساده ای نیست که همه با یک شتاب آن را به پائین طی کنند. بلکه پلکانی است با نرده های بی نظم که برخی از آن با سرعتی بیش از دیگران به پائین می آیند. پیری معمولاً اصطلاحی است که به آخرین دوره زندگی اطلاق می شود. اما به دو دلیل عمده و محکم پیری را نمی توان درست و صحیح، معین و مشخص کرد زیرا :
29
1) حادثه و جریان فعل و انفعال پیری، در میان افراد کاملاً متفاوت است
1) حادثه و جریان فعل و انفعال پیری، در میان افراد کاملاً متفاوت است. مثلاً یک شخص سالمند و سالخورده ممکن است جسمی قویتر و سالمتر از یک جوان، داشته باشد. 2) در بعضی از جوامع ممکن است سن و سالی را پیر در نظر بگیرند که همان سن در جوامع دیگر جوان، به حساب آید.
30
سن تقویمی افراد شاخص معتبری برای عملکرد جسمی آنها نمی باشد بلکه تغییرات مربوط به سن، در ارتباط با شیوه زندگی، عادات شخص و بیماری ها است.فارل ( 1990 ) برونر و سودارث : 1988 برای سن تقسیم بندی انجام داده اند. که عبارت است از: 1 – پیران جوان 2- پیران میانسال 3- پیر پیر 85 به بالا
31
نظریه های مطرح شده پیرامون سالمندی:
ژرونتولوژی یا علم پیری شناسی فرآیندهای پیری را از جنبه های زیست شناختی، روانشناختی، و جامعه شناختی مورد مطالعه قرار می دهد. در هر سه زمینه، تلاش بر آن بوده که علت پیدایش پدیده پیری، شرح داده شود. نظریه های ارائه شده در مورد سالمندی به شرح زیر می باشند:
32
الف – نظریه های زیست شناختی:
نظریه های زیست شناختی به سه دسته تقسیم می شوند: 1) نظریه ایمنی : نظریه ایمنی، معتقد است که سیستم ایمنی، با خارج ساختن عوامل خارجی و یا تخریب آنها، بدن را محافظت می کند. با افزایش سن سیستم ایمنی تضعیف می شود و فعالیت سلول های T کاهش می یابد. به دنبال این کاهش در اعمال طبیعی، میزان عفونت و سرطان افزایش می یابد.
33
2– نظریه پیر شدن سلولی: در نظریه پیر شدن سلولی اعتقاد بر این است که تغییرات RNA و DNA از علل سالمندی هستند. به این صورت که تغییرات سلولها، موجب تغییراتی در عملکرد اعضاء می گردد.
34
3– نظریه رادیکال آزاد : ب- نظریه های روان شناختی: نظریات روان شناختی در جستجوی این مسئله هستند تا روند پیری را توصیف کنند و رفتارهایی که در این دوره مشخص می شود را توجیه کنند.
35
بزرگترین نظریه پرداز مراحل زندگی، اریک اریکسون عقیده دارد که نظم ظهور مراحل زندگی، اگر چه لحظه شروع و پایان آن بر حسب افراد، متغیر است اما برای همه یکسان است اریکسون در یافته است دوره انتهایی زندگی، زمانی است که افراد در آن موفقیتها و شکستهای خود را ارزیابی و به دنبال مفهومی برای زندگی خود می باشند. وی بر بهره گیری از کمالات، به جای نومیدی، تأکید داشته و معتقد است که اگر پیران بتوانند مفهومی برای زندگی خود بیابند و بپذیرند که دوران آنان گذشته است، می توانند با احساس کمال به پشت سر و به زندگی خود نگاه کنند. پیرانی که، زندگی خود را دوره ای سراسر بطالت دانسته که هیچ مفهومی برایشان نداشته، ممکن است امید خود را از دست بدهند و سفر حیات خود را با احساس پوچی پایان دهند و دیگران را تحقیر کنند و در نهایت ناامید شوند.
36
ج – نظریه های جامعه شناختی که به 4
دسته تقسیم می شوند: 1 – نظریۀ عدم تعهد : نظریه عدم تعهد توسط کامینگز و هنری تکوین یافته و Commings & Henry)) جزء اولین و بحث برانگیزترین نظریه های جامعه شناختی در مورد پیری می باشد.
37
بر اساس این نظریه، فرد در سالهای میانی عمر، فناپذیری و مرگ خود را یاد می کند و تدریجاً برخوردهای خود را با اجتماع و دیگران کاهش داده و همزمان جامعه نیز، متقابلاً فرد را از خود جدا می سازد. اشخاص می توانند با فراغت از قید و بندهائی که فرد را به جامعه پیوند می داده ازاین فرصت استفاده نموده و از سنین سالمندی خود لذت ببرند. عدم تعهد فرض اصلی این نظریه است؛ در این تئوری فرض شده است که پیران، از کار همیشگی که در طول سنین میانسالی عمر، انجام می داده اند جدا شده و وقت خود را، صرف فعالیتهای شخصی و مربوط به خود، کرده اند. مکانیسمهای دفاعی درونگرایی و درون گزینی به فرد Withdrawall & Introspection)) اجازه میدهد تا تعادل جدیدی را برقرار ساخته و با تغییرات متعدد سالمندی، سازگاری یابند. علاوه بر این جدا شدن جامعه از سالمند، یک حالت جدایی دو طرفه، ایجاد می کند.
38
2– نظریه فعالیت نظریه فعالیت، مخالف نظریه عدم تعهد، می باشد و توسط هویگ هرست بیان شده است وی عقیده دارد که فعالیت، سلامتی را در پیری افزایش می دهد بنابراین بزرگسالانی که فعال می مانند در فعالیت ها تشویق شده و جایگاهها، روابط، سرگرمیها و علایق جدیدی را بدست می آورند و با احساس رضایت و آرامش، پیر می شوند. زندگی رضایت آمیز در سالمندی شامل شیوه تأمین زندگی فعال در میانسالی می باشد.
39
بنابر نظریه فعالیت، پیری موفقیت آمیز ایجاب می کند که نقشهای تازه ای کشف شود و یا برای حفظ نقش های قدیم، وسایل تازه ای بوجود آید و برای آنکه این آرمان تحقق یابد، لازم است که در آینده ارزش سن را باز شناسیم و سالمندان را عهده دار نقشهای جدیدی کنیم. نقشهایی که از نظر اجتماعی ارزشمند است. نقشهای جدید، باید با نوعی درآمد همراه باشد.
40
3– نظریه استمرار نظریه استمرار توسط نوگارتن ارائه و پیشنهاد شده است. Neugarten)) وی عقیده دارد که شخصیت افراد، با افزایش سن، تغییر نمی کند و رفتار آنان بیشتر قابل پیش بینی می گردد. آنها در عادات، پای بندیها ، ارزشها و بخصوص در راهی که با توجه به موقعیت اجتماعی خود برگزیده اند، تداوم و استمرار را حفظ می کنند بنابراین با آگاهی به این عوامل می توان پیش بینی کرد که آنان چگونه پیرمی شوند. شخصیت و وضعیت زندگی، فاکتورهای مهمی، برای سازگاری افراد سالمند، هستند و عواملی که در سازگاری افراد سالمند، نقش دارند شامل روشهای سازگاری که قبلاُ آموخته اند همچنین توانایی آنها در ادامه نقشها و فعالیتهای قبلی می باشد.
41
سازگاری و انطباق موفقیت آمیز با سالمندی، بستگی به توانایی شخص، در تداوم الگوهای زندگی، در طول مدت زندگی دارد. شخصی که در سنین جوانی سازگاری خوبی داشته باشد آن را در سنین بعدی نیز ادامه خواهد داد.
42
4– نظریه تعاملی این نظریه توسط اسپنس ارائه شده، وی تغییرات سنی را منتج از واکنش میان خصوصیات هر فرد، شرایط اجتماعی وی و سابقه نحوه واکنشهای فرد در برابر اجتماع، می داند. تأکید این نظریه بر وظایف و نقشهایی است که فرد در طول زندگی خود به عهده داشته است. معمولاً افراد سعی دارند که نقش و وظیفه خود را اصلاح و متعادل نموده و از نقشی به نقش دیگر بروند و الگویی مرکب از نقشهای متفاوت را به خود گیرند. اما با افزایش سن وظایف مهم آنها خاتمه یافته و به انتخاب خود به وظایف جدیدی می پردازند.
43
بحث و نتیجه گیری اگر چه تئوریهای ذکر شده، یک سری توجیهاتی، جهت روند پیری، فراهم می آورد اما هیچ یک از آنها نمی تواند فرآیند پیری را، بطور کامل و در همه افراد، توضیح دهد. به هر حال، آگاهی از نظریه های سالمندی، برای پرستاران، مهم می باشد. زیرا این نظریه ها می تواند، شبکه ای از اطلاعات را، بوجود آورند که بر اساس آن، تصمیمات عملی برای سالمندان، گرفته شود.
44
به نام خداوند بخشنده مهربان
مفهوم نیاز به آسایش و تسکین درد
45
درد یکی از مکانیزم های دفاعی بدن انسان است که مواجه شدن فرد با یک مشکل را مشخص می سازد.
تعریف درد از نظر مارگو مک کافری : او می گوید ” درد آن چیزی است که شخص تجربه کننده آن می گوید و زمانی وجود دارد که او معتقد به بودن آن است“ تعريف انجمن بينالمللي مطالعه درد ، چنين است : تجربه ناخوشايند حسي ـ عاطفي كه به همراه آسيب واقعي يا بالقوه رخ ميدهد .
46
درد و راحتی درد یک ادراک ذهنی است و برداشت افراد از وقایع دردناک و هم چنین پاسخ به آن متفاوت است. درد یک علامت بیماری است ایجاد راحتی و آرامش بیمار نیاز اصلی بیمار و هدف اصلی اقدامات پرستاری است. مفهوم راحتی مانند درد یک مفهوم ذهنی است.
47
فيزيولوژي درد : مكانيسم انتقال و درك درد هنوز به طور كامل شناخته شده نيست . گيرندههايي كه حس درد را منتقل ميسازند ، نوسيسپتور (Nociceptor) ناميده ميشوند . فرآيندهاي فيزيولوژيك مربوط به درك درد را Nociception مينامند . اجزاء فيزيولوژيك درد شامل سه قسمت است : ـ دريافت Reception ـ درك Perception ـ واكنش Reaction الف ـ دريافت درد هرگونه آسيب سلولي توسط محركهاي حرارتي ، مكانيكي ، شيميايي يا الكتريكي ، منجر به آزاد شدن مواد توليد كننده درد ميشود . واسطههاي بيوشيميايي كه آزاد ميشوند شامل : ـ سروتونين ـ هيستامين ـ براديكينين ـ ماده P اين واسطهها نوسيسپتورها را حساس يا فعال ميكنند . تأثير برادي كينين : فعال شدن مستقيم نوسيسپتور ، آزاد شدن مواد شيميايي التهابي نظير هيستامين ، اتساع عروق ، افزايش نفوذ پذيري مويرگي ، تحريك آزاد شدن پروستاگلاندينها
48
تأثير ماده P : آزاد سازي ساير مواد شيميايي شركت كننده در فرآيند درد ، افزايش پاسخهاي التهابي ، تسهيل حركت ايمپالسهاي عصبي در محل سيناپس نرونها در شاخ خلفي نخاع انواع فيبرهاي عصبي انتقال درد : ـ فيبرهاي A دلتا ، نسبتاً قطور هستند ، ميلين دارند ، انتقال سريع ايمپالسها ، انتقال احساس درد تيز ، موضعي و مجزا ـ فيبرهاي C : قطر كمي دارند ، فاقد ميلين ، انتقال آهسته ايمپالسها ، انتقال احساس دردهاي احشايي ، مداوم و بندرت موضعي فيبرهاي A دلتا و C ايمپالسهاي عصبي را از محيط به شاخ خلفي طناب نخاعي انتقال ميدهند . در محل سيناپس نرونها ، ماده P آزاد ميشود ، انتقال ايمپالس از اعصاب آوران Afferent به اعصاب اسپاينوتالاميك صورت ميگيرد ، تقاطع اعصاب انجام ميشود ،ايمپالسها به سمت مراكز بالاتر در مغز فرستاده ميشوند . پاسخ رفلكسي محافظ همزمان با دريافت درد اتفاق ميافتد . فيبرهاي A كه محرك حسي را به نخاع ميفرستند ، با نرونهاي حركتي نخاع سيناپس داده ، ايمپالسهاي حركتي از طريق قوس رفلكسي در طول فيبرهاي عصبي وابران Efferentبه عضله محيطي نزديك به محل تحريك باز ميگردند . انقباض عضله موجب عقب نشيني حفاظتي از منبع درد ميشود ، اگر بافتهاي داخلي مثل عضلات تحريك شوند ، عضله سفت شده و بدين ترتيب محافظت ميشوند .
50
تنظيم كنندههاي عصبي : Neuroregulators
موادي هستند كه بر انتقال محرك عصبي مؤثرند . ميانجيهاي عصبي انتقال عصبي را مهار يا تحريك ميكنند . تعديل كنندههاي عصبي : Neuromodulators از قبيل آندورفينها ، با جلوگيري از انتقال ايمپالس از طريق سيناپس ، فعاليت عصبي را تعديل ميكنند . آنها از طريق افزايش يا كاهش اثرات ميانجيهاي عصبي ، بطور غير مستقيم عمل ميكنند . نظريه كنترل دريچه درد : Gate Control Theory اين نظريه در سال 1965 توسط ملزاك و وال ارائه گرديد . براساس اين تئوري ، فيبرهاي عصبي محيطي كه انتقال درد به طناب نخاعي را انجام ميدهند ، ميتوانند در سطح طناب نخاعي (قبل از انتقال به مغز ) در درون خود تعديلي صورت دهند. سيناپسهاي شاخ خلفي نخاع به عنوان دريچهاي عمل ميكنند كه اگر اين دريچه بسته باشد ، مانع از رسيدن پيامها به مغز شده و در صورت باز بودن اجازه عبور به ايمپالسها را ميدهند . براساس اين نظريه بيان ميشود ، فيبرهاي عصبي با قطر كم تحريك درد را از طريق دريچه منتقل ميسازند ولي اگر همزمان با اين انتقال ، فيبرهاي عصبي با قطر زياد كه از همان دريچه عبور ميكنند ، در حال انتقال پيام باشند ، مانع از انتقال ايمپالسهاي درد ميشوند و اين به معناي بسته بودن دريچه است .
52
هرچند تئوري كنترل دريچه مورد قبول همگان نيست ، ولي ميتواند توضيح دهد كه چرا اقدامات مكانيكي و الكتريكي به اندازه فشار و گرما ميتوانند درد را تسكين دهند . ب ـ درك درد : درك درد مرحلهاي است كه فرد از درد باخبر ميشود . جين هارت و مككافري (1983) سه سيستم مؤثر بر درك درد را توصيف كردهاند : ـ تمايزي ـ حسي : انتقال عصبي ، درك محل ، شدت ، خصوصيات درد ، تأثير عوامل كاهنده و افزاينده هوشياري ـ عاطفي ـ انگيزشي : دور شدن فرد از محرك دردناك ، كنترل پاسخ عاطفي و سازگاري درد ـ ارزشيابي ـ شناختي : تأثير مراكز بالاتر قشر مغز بر درك درد ، تأثير فرهنگ ، تجربه درد و عواطف بر ارزشيابي درد ، كمك به انتخاب درمان مناسب براساس تفسير شدت و كيفيت درد هر عامل مؤثر بر دريافت يا درك طبيعي درد بر آگاهي مددجو و پاسخ به درد تأثير ميگذارد . ج ـ واكنش به درد : پاسخهاي فيزيولوژيكي و رفتاري هستند كه پس از درك درد اتفاق ميافتند . نظير گريه كردن ، دور شدن از محرك دردناك
53
پاسخهاي فيزيولوژيكي :
درد با شدت كم تا متوسط و درد سطحي سبب فعال شدن سيستم عصبي سمپاتيك ميگردد . علائم : اتساع برونش ، افزايش تعداد تنفس ، افزايش ضربان قلب ، انقباض عروق محيطي ، افزايش فشار خون ، افزايش سطح گلوكز خون ، تعريق ، گشادي مردمك چشم ، كاهش حركات دودي معدي ـ رودهاي در بروز دردشديد يا عميق سيستم عصبي پاراسمپاتيك فعال ميگردد . علائم : رنگ پريدگي ، كاهش ضربان قلب و فشار خون ، تهوع و استفراغ ، ضعف يا خستگي پاسخهاي رفتاري : كلامي : ناله و گريه كردن غير كلامي : نشان دادن محل درد ، ماساژ دادن ناحيه دردناك ، اخم كردن ، اجتناب از حركت ، محافظت از ناحيه دردناك افراد واكنشهاي متفاوتي به درد نشان ميدهند . ـ تحمل درد Tolerance : حداكثر مقدار دردي كه فرد تمايل دارد تحمل كند . تحمل درد در بين افراد متفاوت است . ـ آستانه درد Threshold : كمترين شدت محرك كه براي احساس درد لازم است . عموماً آستانه درد در افراد نسبتاً يكسان است .
54
عوامل مؤثر بر تحمل درد : ـ سن ـ جنس ـ فرهنگ ـ معناي درد ـ تمركز ـ اضطراب ـ خستگي ـ تجربه قبلي درد ـ روش سازگاري ـ حمايت اجتماعي و خانوادگي انواع درد : درد را ميتوان براساس مدت ، محل ، علت تقسيمبندي نمود . ـ درد حاد Acute : دردي است كه فقط در مدت مورد انتظار طول ميكشد . شروع ناگهاني و سريع دارد ، خفيف يا شديد است ، معمولاً كمتر از 6 ماه طول ميكشد ، همراه با آسيب خاصي است، پس از رفع علت برطرف ميشود . ـ درد مزمن Chronic : شروع كاملاً مشخصي ندارد ، بيش از 6 ماه طول ميكشد ، علت مشخص و واضح نيست ، درمان آن مشكل است . انواع درد مزمن : بدخيم (Malignant) : در موارد ابتلا به سرطان يا ساير موارد تهديد كننده زندگي غير بدخيم (Non malignant ) : زماني كه علت درد يك اختلال غير پيشرونده است . اثرات درد مزمن بر فرد : خستگي ، ناتواني ، كاهش كيفيت زندگي، افسردگي ، عصبانيت ، نااميدي ، كاهش اعتماد به نفس ، گوشهگيري ، وابستگي ، تغيير در نقش ، اختلال در خواب
55
ـ درد پوستي يا سطحي : از پوست يا بافتهاي زير پوست منشأ ميگيرد
ـ درد پوستي يا سطحي : از پوست يا بافتهاي زير پوست منشأ ميگيرد . درد كوتاه مدت و موضعي است . معمولاً با يك احساس تيز همراه است . مانند فرو رفتن سوزن ، بريدگي كوچك ـ درد سوماتيك عميق : ناشي از صدمه به ليگامانها ، تاندونها ، استخوانها ، عروق خوني و اعصاب است . درد مبهم ، منتشر يا پراكنده كه بخوبي لوكاليزه نميشود . طولانيتر از درد سطحي است . مانند پيچ خوردگي مچ پا ـ درد احشايي : ناشي از تحريك گيرندههاي درد در حفره شكمي ، جمجمه و توراكس (قفسه سينه) ميباشد . درد احشايي تمايل به انتشار دارد و اغلب مشابه درد عمقي احساس ميشود . مانند احساس سوزش و فشرده شدن . ـ درد انتشاري : دردي است كه در محل منبع درد احساس ميشود و به بافتهاي اطراف انتشار مييابد . براي مثال درد قلبي نه تنها در قفسه سينه بلكه در امتداد شانه چپ و به سمت آرنج احساس ميگردد . ـ درد ارجاعي : دردي است كه در قسمتي از بدن كه بطور قابل ملاحظهاي دورتر از محل بافت بوجود آورنده درد است، احساس ميشود . ـ درد سركش : دردي است كه قوياً نسبت به تسكين مقاوم است. براي مثال درد ناشي از سرطان پيشرفته
56
ـ درد نوروپاتيك : ناشي از اختلال در سيستم اعصاب محيطي يا مركزي است
ـ درد نوروپاتيك : ناشي از اختلال در سيستم اعصاب محيطي يا مركزي است . منجر به دردي ميشود كه ممكن است همراه با آسيب بافتي باشد يا نباشد . اغلب درد شديدي است . در 95 درصد مبتلايان به ايدز اختلالات اعصاب محيطي و در 50 درصد اين افراد درد نوروپاتيك شديد وجود دارد . ـ درد عضو خيالي Phantom Pain : درد در قسمتي از بدن احساس ميشود كه از دست رفته است ،(براي مثال در پاي قطع شده ) و يا به دنبال آسيب نخاعي دچار فلج شده است . اين نوع درد مثالي از درد نوروپاتيك است . اين درد را بايد از حس فانتوم تمايز داد . حس فانتوم به معناي احساس وجود قسمتي از بدن است كه ديگر وجود ندارد . بررسي بررسي دقيق و واقعي درد براي قضاوت درباره پيشرفت و پاسخ مددجو، دستيابي به تشخيصهاي پرستاري صحيح و انتخاب درمانهاي مناسب ضروري است . ـ تاريخچه درد : در حين كسب تاريخچه درد ، پرستار بايد به مددجو فرصت دهد تا وي بتواند با كلمات خود درد و موقعيت آن را بيان كند . در بررسي اوليه درد حاد ممكن است تنها تعدادي سئوال بسته قبل از انجام اقدامات صورت گيرد . بعلاوه ممكن است پرستار بر روي برخي موارد تمركز نمايد نظير : ـ درمانهاي قبلي درد و ميزان تأثير آنها ـ آخرين بار چه نوع مسكن و در كجا دريافت كرده است
57
ـ داروهاي ديگري كه مصرف كرده است
ـ آلرژيهاي دارويي در فرد مبتلا به درد مزمن تمركز پرستار بر روي موارد زير است : ـ مكانيسمهاي تطابق مددجو ـ تأثير درمانهاي كنترل درد ـ تأثيرات درد بر روي فعاليتهاي زندگي اطلاعاتي كه بايد در تاريخچه درد بدست آيد شامل موارد زير است : ـ محل : پرستار از مددجو ميخواهد كه كليه نواحي دردناك و مراكز شدت درد را نشان دهد . ـ شروع و طول مدت درد : درد چه موقع شروع شده است ؟ چقدر طول كشيد ؟ آيا درد در زمان خاصي شروع ميشود ؟ هر چند وقت يكبار رخ ميدهد ؟ شناخت چرخه زماني درد مددجو به پرستار كمك ميكند كه پيش از شروع درد يا شديدتر شدن آن مداخله نمايد . ـ شدت درد : ذهني ترين ويژگي درد ، شدت آن است . تنها شاخص مهم شدت درد ، گزارش مددجو از درد است . مقياسهايي براي تعيين شدت درد ، به شكل عينيتر مورد استفاده قرار ميگيرند .
58
مقياسهاي شدت درد : ـ مقياس توصيف كلامي (VDS) Verbal Descriptor Scale : شامل يك خط با 5 ـ 3 كلمه توصيفي در فواصل مساوي است . بدون درد ـ درد خفيف ـ درد متوسط ـ درد شديد ـ درد غير قابل تحمل ـ مقياس عددي Numerical Rating Scale(NRS) : مددجو درد را روي مقياس 1 تا 10 تعيين ميكند . ـ مقياس ديداري Visual Analog Scale(VAS) : يك خط مستقيم بدون درجه بندي است . مددجو درد را از طريق علامتگذاري روي نقطه مناسب نشان ميدهد . ـ مقياس چهره Face Rating Scale(FRS) : ونگ و بيكر مقياس چهره را براي بررسي درد در كودكان تدوين كردند . اين مقياس را ميتوان براي كودكان كمتر از 3 سال ، سالمندان مبتلا به اختلالات شناختي و مددجويان غير همزبان استفاده نمود . اين مقياس 6 چهره كارتوني است كه از يك چهره بسيار شاد و خندان تا چهره كمي شاد و سپس چهره بسيار ناراحت و اشكبار براي بدترين درد مرتب شده است . مقياس بايد طوري طراحي شود كه كاربرد آن به اندازه كافي آسان بوده و وقت زيادي از مددجو را نگيرد . بهترين كاربرد مقياسها در زماني است كه شدت درد مددجو قبل و بعد از اقدامات درماني بررسي گردد .
59
Pain Intensity Scales
60
Faces Pain Rating Scale
61
ـ كيفيت درد : هنگام بررسي كيفيت درد ، پرستار نبايد از كلمات و عبارات توصيفي براي مددجو استفاده نمايد . تنها زماني از اين عبارات استفاده ميشود كه مددجو قادر به تشريح درد نباشد . كيفيتهايي شبيه سوزن سوزن شدن ، احساس سوزش ، احساس له شدگي . اطلاعات دقيق ميتوانند هم در تشخيص علت و هم در انتخاب روشهاي درمان مهم باشند . ـ عوامل تسريع كننده درد : شامل فعاليتهاي خاصي است كه سبب تسريع درد ميشوند . مانند فعاليتهاي جسمي ، خوردن قهوه ، بلعيدن ، استرس عاطفي ـ علائم و نشانههاي همراه درد : تهوع ، استفراغ ، سرگيجه ، اسهال ـ روشهاي تسكين درد در منزل : تغيير وضعيت ، ماساژ ، استفاده از سرما يا گرما ـ علائم و نشانههاي جسمي : علائم حياتي مددجو ، معاينه فيزيكي ـ اثرات رفتاري : پاسخهاي كلامي ، حالات چهره ، حركات بدن ـ تأثير بر فعاليتهاي روزانه زندگي : خواب ، اشتها ، تمركز ، كار ، مدرسه ، روابط بين فردي ، فعاليت منزل ، وضعيت عاطفي ـ منابع سازگاري : تحت تأثير تجارب قبلي درد ، فرهنگ . مذهب
62
تشخيص پرستاري تشخيصهاي پرستاري زير براي مددجويي كه درد يا عدم آسايش را تجربه ميكند مطرح ميگردد : ـ درد ـ درد مزمن ـ اختلال در آسايش از آنجا كه وجود درد ميتواند بر روي بسياري از جنبههاي عملكرد فرد تأثير گذارد ، درد ممكن است اتيولوژي ساير تشخيصهاي پرستاري باشد براي مثال : ـ پاكسازي غير مؤثر راه هوايي ، مربوط به درد قفسه سينه ناشي از برش محل جراحي ـ اضطراب ، مربوط به تجربه قبلي كنترل ضعيف درد ـ سازگاري غير مؤثر فردي ، مربوط به درد پشت مداوم و طولاني ـ اختلال در تحرك بدني ، مربوط به درد مفاصل زانو و مچ پا برنامه ريزي پرستار و مددجو انتظار واقعي از تسكين درد و ميزان تسكين مورد نظر را تنظيم ميكنند . مددجو بايد بداند كه تسكين كامل درد تضمين نميشود ، اما تلاش لازم صورت خواهد گرفت . در مورد درد حاد و شديد فراهم نمودن تسكين سريع بسيار مهم است .
63
اجرا اداره درد به معني تسكين يا كاهش درد به سطحي از راحتي است كه براي مددجو قابل قبول باشد . انواع اقدامات پرستاري كاهش درد : ـ اقدامات دارويي ـ اقدامات غير دارويي روشهاي غير دارويي تسكين درد : شامل استراتژيهاي گوناگون فيزيكي و شناختي ـ رفتاري است . ـ تحريك پوستي : برطبق يك نظريه تحريك پوستي سبب آزاد شدن اندورفين ميشود . تحريك پوستي از طريق ماساژ ، حمام آب گرم ، كيف يخ ، طب سوزني تحريك پوستي نبايد به طور مستقيم روي نواحي حساس پوست اعمال شود . نظير نواحي سوخته ، ملتهب ، شكستگي ـ بيحركت ساختن : محدود كردن حركات بخش دردناك بدن نظير اندام آسيب ديده ـ تحريك الكتريكي عصب از راه پوست Transcutaneous Electrical Nerve Stimulation (TENS) تحريك الكتريكي توسط يك جريان الكتريكي با ولتاژ كم از الكترودهاي خارجي به پوست وارد ميشود . به نظر ميرسد اين روش فيبرهاي عصبي بزرگ را فعال مينمايد و نيز ممكن است سبب آزاد سازي اندورفين از مراكز سيستم عصبي مركزي گردد .
64
ـ انحراف فكر : سبب كاهش آگاهي فرد از درد شده ، تحمل نسبت به درد را افزايش ميدهد . محرك فرهبخش سبب آزاد شدن اندورفين ميگردد . روشها : ديداري ، شنيداري ، لمس كردني ، فكري ـ تن آرامي : به صورت خود كنترلي ، تنشهاي عاطفي و جسمي ناشي از درد را از بين ميبرد . روشهاي تن آرامي پيشرونده شامل تركيبي از فعاليتهاي تنفسي كنترل شده و مجموعهاي از انقباض و انبساط گروههاي عضلاني است . بويژه در تسكين درد مزمن ، دردهاي زايماني مؤثرند . درمان دارويي درد : همه درمانهاي دارويي به دستور پزشك نياز دارند . انواع مسكنها و ضد دردها : ـ ضد دردهاي غير استروئيدي NSAIDs: از طريق مهار سنتز پروستاگلاندينها و مهار پاسخهاي التهابي عمل ميكنند . بر روي دردهاي خفيف تا متوسط اثر ميگذارند . شامل : استامينوفن ، آسپرين ، ايبوبروفن عوارض جانبي : زخم معده ، خونريزيهاي گوارشي ـ داروهاي مخدر Narcotic, Opioid : روي مراكز فوقاني مغز و طناب نخاعي اثر ميكنند و با باند شدن با گيرندههاي مخدر سبب تغيير در درك و واكنش به درد ميشوند . شامل : مورفين، مپردين ، متادون ، فنتانيل عوارض جانبي : تضعيف سيستم تنفسي ، تهوع ، استفراغ ، يبوست ، تغيير در فرآيندهاي ذهني
65
ـ تحمل Tolerance : نياز به افزايش دوز مخدر براي رسيدن به همان اثر درماني را تحمل ميگويند .
ـ اعتياد Addiction : نوعي وابستگي رواني به مصرف مخدر است . ـ وابستگي فيزيكي : در صورت مصرف منظم بيش از 10 روز مخدر به وجود ميآيد . قطع ناگهاني دارو سبب بروز علائم سندرم محروميت ميشود . علائم آن عبارتند از : اضطراب ، تحريك پذيري ، افزايش بزاق ، آبريزش بيني ، تحريك پذيري ، تعريق ، كرامپهاي شكمي ـ مسكنهاي كمكي : شامل داروهاي ضدافسردگي سه حلقهاي (آميتريپتيلين ) ، ضد تشنجها ( كاربامازپين ، فنيتوئين ) ـ دارونما (Placebo) : مادهاي است كه تركيبات فعال دارويي ندارد اما ممكن است سبب آرامش مددجو شود . استفاده از پلاسبو براي ارزيابي وجود يا ماهيت درد غير اخلاقي است ، پاسخ مثبت به دارونما بيانگر غير واقعي بودن درد نبوده و در بيش از 30 درصد موارد اين پاسخ مورد انتظار است . ـ بيحسي موضعي ـ بيحسي خارج سخت شامهاي : تزريق دارو به داخل فضاي خارج سخت شامه (اپيدورال)
67
كنترل درد توسط بيمار : Patient – Controlled Analgesia (PCA)
اجراي مسكن توسط خود مددجو است . معمولاً شامل تزريق داروهاي داخل وريدي است اما ممكن است بهصورت زيرجلدي هم تزريق شود . در PCA از پمپهاي تزريقي قابل حمل استفاده ميشود كه مقدار معيني دارو را تحويل ميدهد . براي دريافت دارو مددجو بايد دكمه متصل به PCA را فشار دهد . فوايد : كنترل مددجو بر درد ، تسكين درد بدون وابستگي به پرستار ، تمايل مددجويان به گرفتن داروي كمتر ، سطح خوني با ثباتتر مسكن ، تسكين سريعتر درد ، كاهش اضطراب ارزشيابي تنها منبع ارزيابي كنترل درد ، مددجو است . جهت ارزيابي تآثير اقدامات پرستاري و تغيير در شدت درد ، نتايج حاصله با اطلاعات پايه مقايسه ميشوند .
68
واکنش های فیزیولوژیک درد
تحریک سمپاتیک تحریک پاراسمپاتیک اتساع برونش ها و افزایش تعداد تنفس افزایش ضربان قلب انقباض عروق محیطی افزایش قند خون تعریق ورنگ پریدگی افزایش تونیستی عضلات اتساع مردمک ها کاهش حرکات معدی –رود های رنگ پریدگی کشش عضلانی کاهش ضربان و فشارخون تنفس سریع و نامنظم
69
عوامل موثر بر درد عوامل فیزیولوژیکی عوامل اجتماعی عوامل رورانی
سن خستگی ژنتیک عملکرد عصبی عوامل اجتماعی توجه تجارب قبلی حمایت خانواده و جامعه عوامل روحی و روانی عوامل رورانی اضطراب روش تطابق با درد عوامل فرهنگی معنای درد قومیت
70
بررسی بیان درد از جانب مددجو ویژگی های درد pqrst نشانه های همراه
اثرات درد بر مددجویان تاثیر درد بر فعالیت های روزمره زندگی
71
خواب و استراحت افراد به طور متوسط یک سوم عمر خود را در خواب می گذرانند. فواید خواب : حفظ سلامت جسمی کاهش تنیدگی و اضطراب تقویت قوه سازش و افزایش تمرکز
72
خواب یک فعالیت ریتمیک پیچیده است که دوره های آن تکرار می شود و هر کدام نشان دهنده نوعی از فعالیت بدن و مغز است. مراحل خواب : مرحلهٔ اول: مرحله ۱ شروع چرخه خواب و نسبتاً مرحله سبک و خفیفی از خواب است. مرحله ۱ را میتوان به صورت دوره گذار بین بیداری و خواب در نظر گرفت. در مرحله ۱، مغز امواج تتا تولید میکند که امواجی با دامنه بلند و خیلی کند هستند. این مرحله از خواب، تنها مدّت زمان کوتاهی در حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه طول میکشد و اگر در این مرحله کسی را از خواب بیدار کنید احتمالاً به شما خواهد گفت که خواب نبوده است.
73
مرحلهٔ دوم: دومین مرحله خواب تقریباً ۲۰ دقیقه طول میکشد. مغز شروع به تولید امواج منظم و سریعی میکند که به نام دوکهای خواب معروفند. دمای بدن شروع به کاهش و ضربان قلب شروع به کندشدن میکند. یک مرحلهٔ ناهشیار است که فرد به راحتی بیدار میشود.
74
مرحله سوم : عمق خواب افزایش می یابد و بیدار کردن فرد مشکل تر می شود. مرحله ۳، دوره گذار بین خواب سبک و خواب بسیار عمیق است. امواج دلتا وجود دارد. 4 تا 6 درصد از خواب را شامل می شود.
75
مرحله چهار : فرد وارد مرحله خواب عمیق می شود. در این مرحله نیز امواج دلتا وجود دارد. بیدار کردن فرد مشکل است. تعداد نبض و تنفس کاهش می یابد، عضلات شل هستند. راه رفتن در خواب و خیس کردن بستر در این مرحله است. آزاد شدن هورمون تنظیم کننده رشد افزایش یافته و ترمیم بافت ها تسریع می گردد.
76
خواب REM : خواب REM در بزرگسالان حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از کل خواب را تشکیل میدهد (حدود ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه در خوابِ شب). مقدار خواب REM در سنین مختلف متفاوت است. یک نوزاد بیشتر از ۸۰ درصد کل خوابش را در خواب REM است. رویا در مرحلهٔ REM رخ میدهد. ضربان قلب و تنفس در خواب REM نامنظم است؛ مانند زمان بیداری
77
بیداری N-REM 1 N-REM 2 N-REM N-REM N-REM 2 N-REM N-REM 3 REM
81
عوامل موثر بر خواب 1) فعالیت جسمی
2) تنیدگی روحی و روانی: فرد دچار تنیدگی زمان خواب REM در او کوتاه است. 3) مصرف کافئین باعث اختلال در خواب می شود. 4)سیگار باعث اختلال در خواب می شود. 5) عوامل محیطی 6) بیماری ترشح اسید معده در REM افزایش می یابد و افراد دچار زخم پپتیک با درد از خواب بیدار می شوند. غالبا درد ناشی از بیماری شریان کرونر و سکته قلبی در خواب REM اتفاق می افتد. حملات صرع بیشتر در خواب N-REM است.
82
7) دارو : تعدادی از داروها که خواب REM را کاهش می دهند عبارتند از باربیتورات ها، آمفتامین ها و داروهای ضد افسردگی. هیدرات کلرال و فلورازپام کمترین اثر سوء را روی خواب دارند.
83
اختلالات معمول خواب بیخوابی Insomnia
عبارت است از مشکل در خواب رفتن، خواب متناوب و زود بیدار شدن از خواب. معمولا مرحله 3و 4 خواب کم می شود. پر خوابی Hypersomnia بیشتر در روز رخ می دهد و مشخصه آن خواب زیاد است، ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی در فردی که میل یا توانایی روبرو شدن با مشکلات را ندارد تلقی گردد.
84
نارکولپسی Narcolepsy وضعیتی است که مشخصه آن میل شدید و غیر قابل کنترل نسبت به خواب است. به نظر می رسد یک اختلال عصبی باشد. آپنه هنگام خواب Sleep Apnea قطع تنفس در فواصل 15 ثانیه تا 2 دقیقه بطول می انجامد.سطح اکسیژن خون در قطع طولانی تنفس پایین می افتد. در بیماران ACS خطرناک است.
85
Parasomnia انجام کارهایی در خواب که معمولا در بیداری انجام می شود مانند راه رفتن در خواب Somnambolism
Similar presentations
© 2025 SlidePlayer.com. Inc.
All rights reserved.