Download presentation
Presentation is loading. Please wait.
Published byUtami Johan Modified over 6 years ago
3
فرستادن پيامهاي غيركلامي
به هنگام فرستادن پيامهاي غيركلامي ما نمي توانيم متوجه همه رفتارمان باشيم و آنها را دريابيم. معمولا صدايمان را مي توانيم بشنويم اما نمي توانيم حركات و اشارات و چگونگي بيان خود را درك كنيم. زيرا اين گونه از رفتارهاي غير كلامي نمونه هايي مبهم تر و مداوم تر از سخن گفتن هستند و علاوه بر آن ، آنها در حوزه خود آگاهي ما كمتر داراي اهميت اند. اين اعتقاد وجود دارد كه فرستنده، به رفتار غيركلامي خود كمتر از سخن گفتن نظارت مستقيم دارد و به همين دليل اين فرضيه از سوي بعضي از پژوهشگران مطرح شده است كه رفتار غيركلامي ما دلالت بر احساسات حقيقي ما دارد. آن چنان كه يك هنرمند پانتوميم، مارسل مارسو، گفت: « زبان هميشه غيرقابل اعتماد بوده است زيرا هميشه در بيان حقيقت دروغهايي وجود دارد . مردم با كلمات ، بسيار به اشتباه انداخته شده اند.»
4
يكي از روشهاي پاسخگويي به اين سوال كه آيا انواع پيامهاي غيركلامي قابل اعتمادتر از پيامهاي كلامي هستند؟ و آيا آنها پيوسته احساسات خاصي را بدون توجه به زمان، مكان يا مليت خاصي بيان مي كنند؟ از سوي اكمن و همكارانش با عنوان روش *FAST طراحي شد د ر اين روش دو فيلم خوشايند و ناخوشايند به دو نمونه آماري، نمونه اول از جامعه امريكا و نمونه دوم از جامعه ژاپن نشان داده شد. نتيجه اين تحقيق نشان داد كه بيان چهره اي امريكاييها و ژاپنيها در برابر اين دو فيلم مشابه يكديگر و تابع طبيعت بوده است. facial affect scoring technique
5
يك كشف مهم اين تحقيق اين بود كه بيانهاي چهره اي بينندگان دائما تغيير مي كرد و اين تغيير بسيار سريع بود آن قدر سريع بود كه اين بيانهاي ريز فقط وقتي قابل مشاهده بود كه فيلم با سرعت كم نمايش داده مي شد. در آزمايش ديگري كه از سوي هونرگاردت و فيناندو انجام شد، ضمن اثبات سرعت بسيار زياد بيانات ريزچهره اي شواهدي درباره غير قابل نظارت بودن پيامهاي غير كلامي به دست آمد. «از يك آزمايش شونده خواسته شد ضمن تماشاي يك فيلم كه از صحنه هاي دلخراش و خونين يك حادثه رانندگي تهيه شده بود، كوشش كند بر احساسات و عواطف خود به شدت نظارت كند و اجازه ندهد در چهره او تغيير حاصل شود. در تصوير 30 كه حاوي 8 عكس از چهره آزمايش شونده است مشاهده ميشود كه تفاوت بين دو عكس نخست با دو عكس آخر بسيار كم است و چهار عكس مياني چهره فرد ، حالتي خاص به خود گرفته است. عكس سمت چپ بالا مربوط به قبل از لحظه دلخراش و خونين و عكس آخر سمت راست مربوط به پس از نمايش صحنه مذكور است.
7
اين 8 عكس كه مربوط به فقط یک پنجم ثانيه است ثابت مي كند كه علي رغم تمايل شديد آزمايش شونده به جلوگيري از ايجاد بيان چهره اي ، چنين بياني ايجاد شده و او قادر به نظارت كامل بيان چهره اي ، خود نبوده است . ضمن آنكه اين چنين بياني بسيار سريع و زودگذر بوده است. شولمن در مورد سرعت بيانهاي ريز چهره اي مي گويد:« تعدد بيانهاي چهره اي و سرعت زياد آنها اين موضوع را روشن مي كند كه چرا مردم مختلف با ديدن يك چهره ، قضاوتهاي متفاوت دارند. در حقيقت قضاوتهاي مختلف ممكن است توازن مشاهدات صحيح از حركات مختلف چهره را منعكس كند. اين نكات بيشتر مربوط است به فهميدن جريان رمزخواني پيامهاي چهره اي». قوم شناساني مانند ايبس فلدت مطالعات مشابهي با اوضاع عادي تر انجام داده اند . ايبس فلدت سعي كرد معين كند كه آيا مي توان حركات چهره اي ويژه اي را در موقعيتهاي محيطي مشابه در بشر و انواع مختلف ميمون يافت.
8
چنين مطالعاتي در مورد بيان چهره اي نشان مي دهد كه نوعي حركات چهره اي وجود دارد كه مربوط به حالات احساسي فرستنده است و برخي از انها در فرهنگهاي مختلف و حتي شايد در گونه هاي مختلف انساني يكسان باشد. اما به هر حال مي توان گفت كه ما تا حدي بر روي بيان چهره اي احساساتمان نظارت داريم. مردم از اينكه بيانهاي چهره اي آنان مي تواند احساست آنها را منعكس كند آگاه هستند. در تحقيق اكمن، ديديم كه ژاپنيها تمايلي به پنهان كردن احساسات خود داشتند. اين اطلاعات تاكيد كننده نظارت جنبي ما بر بيانهاي چهره اي است . بيانهاي چهره اي ممكن است هميشه نشانگر احساسات حقيقي فرد نباشد. حركات چهره اي كمتر مورد منع قرار مي گيرد و چون آنها به طور طبيعي و خارج از خود آگاهي ما هستند؛ بنابراين وقتي اشخاص خود و يا ديگران را گول مي زنند شايد بدن بيش از چهره ، درستي عمل را نشان دهد. اطلاعاتي كه به وسيله بدن در چنين موقعيتي فراهم مي شود روزنه غيركلامي ناميده مي شود . حركات ساق پا و پا ، سرچشمه هاي اصلي اين روزنه غيركلامي هستند.
10
اكمن و همكارانش ، در تحقيقي كه در زمينه روزنه غيركلامي انجام دادند، حساسيت پا و ساق پا را در اين زمينه نشان دادند. آنها با يك زن تحت فشار مصاحبه كرده و بدون اينكه آن زن متوجه شود از او فيلمبرداري كردند. اين زن سعي مي كرد كه در طول مصاحبه ، ظاهرتش را حفظ كند و ناراحتي خود را از اينكه او را از بيمارستان محل كارش اخراج كرده بودند نشان ندهد. اما حركات بدن مخصوصا حركات پا حاكي از اين بود كه او حقيقتا ناراحت است . مطالعاتي اين چنين، عموما مربوط به چگونگي شخصيت اشخاص، افكار، رفتار يا احساستشان است. از اين دسته مطالعات مي توان به تحقيقات كراس و همكارانش اشاره كرد . اين محقق از مردم سوال مي كرد كه آيا رفتار يك شخص ، وقتي دروغ مي گويد با هنگامي كه راست مي گويد متفاوت است؟ نتيجه اين تحقيقات نشان داد كه اعتقاد عمومي بر اين است كه انتظار مي رود وقتي يك شخص دروغ مي گويد حقيقت را به راههاي مختلف آشكار كند.
11
پاسخ دهندگان بر اين باور بودند كه:
عدم توانايي فرد دروغگو در مقابل نگاه مستقيم مخاطب و يابه طور ناخودآگاه نگهداشتن دست روي دهان و اعمالي از اين قبيل كه از سوي فرد دروغگو سرخواهد زد، رفتارهاي متفاوت يك شخص دروغگو است. نظر عامه بر اين است كه رفتار مربوط به اين فريب بيش از اينكه شنيداري باشد، ديداري است. به منظور آزمايش اين اعتقاد ، پژوهشگران دو دسته مصاحبه شكل گرفته را ترتيب دادند نتايج اين مطالعات در مجموع نشان مي دهد كه كانالها و كدهاي بسياري وجود دارد كه مي تواند براي فرستادن پيامهاي غيركلامي به كار برده شود و به كمك اين كانالها و كدهاي گوناگون ، افراد مي توانند كانالهايي را كه براي پاسخ در موقعيتي مي سازند تغيير دهند.
12
انسانها از تفاوت درجات نظارتشان در رفتار غيركلامي آگاه هستند.
نتايج اين تحقيقات نشان داده است كه بين افراد مختلف در عرضه و انتخاب كانالها و كدها تفاوت و تنوع وجود دارد. برمن و همكارانش در تحقيقي توانستند اين تنوع را نشان دهند. آنها از 6 بازيگر خواستند يك بار از خود، رفتاري سرد و بار ديگر رفتاري گرم نشان دهند. در اين آزمايش يكسان بودن شيوه انتقال معني از كانالهاي مختلف قابل ملاحظه بود. يك محدوديت مطالعات بررسي ارسال پيام ، فرضيه هاي از پيش تعيين شده پژوهشگران است. مثلا از نظر محققان چهره ، يكي از منابع آشكار كردن احساسات محسوب مي شود . در حالي كه چهره مي تواند داراي پيامي حاكي از مشغوليات ذهني فرد باشد. خيلي چيزها وجود دارند كه ما به عنوان فرستنده مي توانيم انجام دهيم تا مطمئن باشيم كه انتقال پيام انجام شده است مثلا ما بايد از كانالهايي كه براي گيرنده غيرقابل عبورهستند آگاه باشيم . واضح است وقتي ما با تلفن صحبت مي كنيم هيچ پيام ديداري از ما دريافت نمي شود .
13
همان طور اگر شخص مورد نظر مقابل ما نباشد و يا مثلا نابينا باشد يا آن قدر دور باشد كه حركات چهره ما به وسيله او ديده نشود پيام ديداري نوشته نمي شود. در اين موارد بايد از كانالهاي ديگر استفاده كرد. يك راه براي مطمئن شدن از اينكه پيامهاي مورد نظر ما به او رسيده است اينكه شدت فيزيكي آن را زياد كنيم يا از كانالهاي ديگر استفاده كنيم . مثلا وقتي با كسي كه سمعك دارد صحبت مي كنيم براي اينكه نشان دهيم ما در حال متوقف كردن صحبت خود و منتظر جواب او هستيم . ممكن است تن صدايمان را پايين بياوريم و با آرامش به صندلي خود تكيه بدهيم و با نگاهمان به او بفهمانيم كه منتظر جواب هستيم بديهي است كه اين اعمال را به طور همزمان انجام مي دهيم البته رسيدن به چنين تواناييهايي براي استفاده از كانالهاي همزمان گوناگون نيز به مهارتهاي خاص و يادگيري دارد. به همين ترتيب دريافت دو پيام متوالي نيز ممكن است براي گيرنده پيام سنگين باشد( بيش از ظرفيت با تواناييش باشد).
14
تمرينهاي باز خورد غيركلامي همان طور كه در گروه هاي پرورش حساسيت به كار مي رود يك راه نزديك شدن به اين توانايي است . بايد توجه داشت كه تواناييهاي افراد در استفاده از اين كانالهاي گوناگون يا يكديگر يكسان نيست. مثلا در يك تظاهرات سياسي ممكن است يك نفرد قادر باشد براي جلب توجه ديگران و ايجاد سكوت و توجه به سخني كه او خواهد گفت، روي صندلي برود و بايستد و با باز كردن دستهايش اين پيام را به نحوي موثر بفرستد . در حالي كه فرد ديگري ممكن است زمينه اين توانايي را نداشته باشد . به هر حال در فراكرد ارتباط ، نوعي بمباران پيام انجام مي شود، بمباران از منابع مختلف، همزمان، پشت سرهم و وابسته به يكديگر. گيرنده فقط شمار كوچكي از اين پيامها را كه مورد توجه او قرار گيرند انتخاب مي كند. بنابراين، فرستنده پيام بايد يا قادر باشد توجه گيرنده رابه پيام مورد نظر متمركز كند و يا اينكه فراگرد را نظارت و موضوعهاي بي ربط را حذف كند
16
ارتباط غيركلامي و زبان بدن
ارتباطات غیرکلامی مشمول تمامی حالتهای ارتباطی می شود که بیک زبان رسمی وابسته نیست. ارتباطاتی که به موجب آن ایده ها و مفاهیم بدون اینکه از مفاهیم و اصطلاحات کلامی استفاده شود ، تشریح و تفسیر می شوند. به نظرشماآیا ارتباطات غیرکلامی دارای چنان زمینه ای است که بتواند چنین تعریف مهمی رادربرگیرد؟ پاسخ مثبت است . نسلهای گذشتة ،انسانهائی که قبل از تاریخ می زیسته اند ، ازطریق ارتباط غیرکلامی باهمدیگر رابطه داشته اند.آنها همانند جانوران ، صداهائی از گلوی خود خارج می کردند. درواقع علائم،حرکات بدنی ، اشارات ، ترسیم نقشها تا زمانیکه زبانی برای بیان مفاهیم آنها ایجاد شود ، نیازهای ارتباطی آنان را برآورده می ساخت . بانگاهی به اطراف خود ، در می یابیم که امروز هم روشهای متعدد برای ارتباط غیر کلامی ما را احاطه کرده اند . صرف نظر از مفاهیم ارتباطات غیر کلامی ، بیشتر اینگونه ارتباطات با حسهای ارتباط گر مرتبط اند . آخر از همه نیز این " حسّها " هستند که می توانند اطلاعات را انتقال دهند . بشر همیشه فکر می کرد که فقط 5 نوع حس دارد . بعدها دریافت که حس ششمی نیز وجود دارد . اغلب ارتباطات ما انسانها، با این حسها سر و کار دارد .ارتباط غیر کلامی مرتبط با حسهای بشری ، با حرکت ، رنگ و شکل توام است .در طبیعت نیز نمونه های بیشماری از این نوع ارتباط وجود دارد .
17
اجازه دهید از حرکت شروع کنیم :
رقص یک زنبور عسل ، نمونه بارز این ارتباط است . زنبور عسل کارگر حرکت های پیچیده ای انجام می دهد و این حرکت ها توسط سایر زنبورها بصورت دقیق دیده شده و تفسیر می شوند . پرواز و حرکت این زنبور عسلها ، علامت یا پیام خاص برای زنبورهای دیگر است.اینگونه پیامهای بیشتر دربارة محل اعلام شهد برای بقیه زنبورهاست . سرپایان و هشت پایان که به جانوران شب تاب نیز معروف هستند و فرکانسهای رنگی از خود ساطع می کنند ، برای برقراری ارتباط از اشعه نورانی استفاده می کنند. استفاده از طیف نور و اشعه رنگی سرپایان بیشتر از سرشیدائی است.
19
علائم غيركلامي، نه تنها احساسات فرد را به تصوير ميكشند بلكه اغلب نشان ميدهند او چگونه با احساسات كنار ميآيد. بخش مهمي از تعامل انسانها شامل ارتباطات غيركلامي است. مثلاً اطوارها، حالتهاي چهره و ژستهاي افراد ميتوانند نگرشها و احساسات آنها را به ديگران انتقال دهند و اين حركات و موارد زيادي ميتوانند حتي مؤثرتر از پيامهاي كلامي باشند. به نوعي ميتوان گفت: كنش متقابل شامل شكلهاي متعدد ارتباط غيركلامي- مبادله اطلاعات و معني از طريق حالتهاي چهره، اشارات با حركات بدن- ميشود. ارتباط غيركلامي گاهي «زبان بدن» ناميده شده، كه گمراهكننده است، زيرا مشخصاً از اين گونه اشارات غيركلامي براي حذف، تقويت يا بسط آنچه كه به صورت كلام گفته ميشود استفاده ميكنيم. الكساندر لوون، روانشناس، اين نكته را چنين بيان ميكند: «هنگامي كه انسان تفسير زبان حالت بدن را ياد ميگيرد، هيچ واژهاي را به اندازه آن روشن و واضح نمييابد.»
20
تحقيقات نشان داده است كه محل قرار گرفتن دست و پا در هنگام مكالمه چيزهايي درباره پايگاه متفاوت افراد به ما ميگويد. وقتي افراد با كساني صحبت ميكنند كه از نظر پايگاه از آنها پايينترند يا از قدرت كمتري برخوردارند، دستها و پاهاي آنان آرامتر و راحتتر است. اما وقتي با افرادي از پايگاه بالاتر صحبت ميكنند ژست آنها خشكتر و به اصطلاح عصا قورت دادهتر است. در حالي كه وضعيت راحتتر بدن كه كمي متمايل به سوي شخص ديگر باشد، نشان دهنده علاقه و دوستي است. يك انسان نميتواند ارتباط برقرار نكند. او ميتواند تصميم به ادامه گفتوگو بگيرد، اما غيرممكن است كه بتواند جلوي رفتار خويش را بگيرد. رفتار يك فرد- حالتهاي چهره، حركات بيانگر، وضع اندام و اعمال ديگر – جرياني بدون وقفه از اطلاعات و منبعي پايدار از نشانههاي مربوط به احساساتي است كه او تجربه ميكند. فقط بخش كوچكي از درك و فهمي كه انسان با تعامل رو در رو به دست ميآورد حاصل لغات است.
21
از ديگر وجوه ارتباط غيركلامي حالتهاي چهره است شامل خوشحالي، غمگيني، شگفتي، ترس، خشم و بيزاري حالتي همگاني و جهاني داشته و در همه جاي جهان يكسان تعبير و تفسير ميشوند. در واقع حالتهاي چهره، حركات و حالات بدني به طور دائم براي تكميل سخنان و نيز انتقال معاني هنگامي كه عملاً چيزي گفته نميشود، مورد استفاده قرار ميگيرد. حالتهاي حقيقي چهره معمولاً پس از چهار يا پنج ثانيه ناپديد ميشوند و لبخند يا ابراز تعجبي كه بيشتر طول ميكشد، ميتواند به خوبي نشان دهنده فريب باشد. هر يك از شكلهاي صحبت و فعاليت كه زندگي روزانه ما پيرامون آن بنا گرديده، حالت چهره، اشارات يا وضع بدن ميتواند براي شوخي كردن، نشان دادن استهزاء يا شك و ترديد مورد استفاده قرار گيرند. به عنوان مثال حالت تعجب در چهره خيلي طول ميكشد، ممكن است به عنوان تقليدي طنزآميز به كار برده شود.
22
ميتوان از چهره مفهوم وسيعتري را يافت چرا كه چهره نقش بسيار وسيعي در عملكرد و درك طرف مقابل از ما دارد. در زندگي روزانه، ما معمولاً توجه زيادي به نگهداري يا حفظ كردن آبروي يكديگر نشان ميدهيم. آدابداني نوعي تدبير حفاظتي است كه هر يك از دو طرف با اين انتظار به كار ميبرند كه، در مقابل ضعفهاي خودشان تعمداً در معرض ديد عموم قرار نخواهند گرفت. بنابراين زندگي هر روزه ما خود به خود پيش نميآيد. همه ما بيآن كه بدانيم، در كنش متقابلي كه با ديگران داريم حالت چهره، وضع حركات بدن را به دقت به طور مداوم كنترل ميكنيم. به عنوان مثال يك ديپلمات خوب بايد بتواند در حالي كه كاملاً آسوده و آرام به نظر ميرسد با ديگران كه ممكن است با عقايدشان موافقت نداشته يا حتي به نظرش نفرتانگيز برسند كنش متقابل داشته باشد. ميزان موفقيت در اين امر ميتواند در سرنوشت تمامي ملتها مؤثر باشد. ديپلماسي ماهرانه ميتواند تيرگي روابط بين ملتها را برطرف كرده و از جنگ جلوگيري كند.
Similar presentations
© 2025 SlidePlayer.com. Inc.
All rights reserved.