Download presentation
Presentation is loading. Please wait.
2
ويژگي هاي نوزاد سالم
3
نوزادان طبيعي 95ـ90% نوزادان با سن جنيني 42ـ37 هفته متولد مي شوند همه نوزادان پس از تولد بايد مورد معاينه و بررسي قرار گيرند زيرا ممكن است درنگاه و بررسي كلي، بسياري از مسائل و مشكلات مورد توجه قرار نگرفته ودر آينده بر رشد و تكامل نوزاد، تاثير نامطلوب بجا گذارند.
4
ميانگين وزن نوزاد تازه متولد شده 3/4 كيلوگرم مي باشد.
وزن پسران اندكي بيش از وزن دختران است. حدود 95% نوزادان طبيعي متولدشده در موعد مقرّر بين 4/6-2/5 كيلوگرم وزن دارند. متوسط قد 50 سانتي متر مي باشد كه تقريبا 95% نوزادان بين سانتيمتر قد دارند. ميانگين اندازه دور سر حدود 35 سانتی متر است كه بين 32/6- 37/2 متغير مي باشد .
5
بهتر است نوزاد معاینه و بررسی ارائه آموزش هاي ضروري از نظر
بلافاصله پس از تولد و در 24 ساعت اول زندگي ارائه آموزش هاي ضروري از نظر چگونگي تغذيه نوزاد دفع مكونيوم مراقبت به لحاظ درجه حرارت محيط شستشو و استحمام پيدايش زردي
6
زردي نوزاد يرقان دوره نوزادي يكي از مسائل شايع مي باشد كه درصد قابل توجهي از نوزادان به شكل هاي فيزيولوژيك و پاتولوژيك آن مبتلا مي شوند. يرقان فيزيولوژيك معمولا از پايان روز دوم زندگي شروع در روزهاي چهارم و پنجم به حداكثر مقدار خود مي رسد سپس به تدريج كاهش مي يابد.
7
بطور كلي ميزان بيلي روبين كمتر از 12 ميلي گرم درصد ميلي ليترخون در نوزادان با سن جنيني طبيعي
بيلي روبين كمتر از 14 ميلي گرم درصد ميلي ليتر خون در نوزادان نارس يرقان فيزيولوژيك ناميده ميشود در صورتي كه مقدار بيلي روبين از مقادير ياد شده براي نوزادان طبيعي و نارس تجاوز كند يرقان پاتولوژيك محسوب مي شود
8
در صورت مشاهده هر يك از مواردزير، اتخاذ تصميم فوري ضروري مي باشد
1) يرقاني كه در 24 ساعت اول زندگي شروع شود 2) افزايش بيلي روبين، از 5 ميلي گرم درصد ميلي ليتر در 24 ساعت تجاوز كند 3) بيلي روبين از 12 ميلي گرم در نوزادان طبيعي و 14 ميلي گرم درنوزادان نارس تجاوز كند 4) يرقان در نوزادان طبيعي، بيش از يك هفته و در نوزادان نارس بيشتراز دو هفته، به طول انجامد
9
علل و عواملي كه به توليد بيش از حد معمول بيلي روبين در نوزادان منجر مي شوند
1) ناسازگاري گروههاي خوني مادر و جنين كه عمدتا شامل ناسازگاري Rh و ABO و گروههاي فرعي است 2) اختلالات ژنتيكي (اختلالات آنزيمي نظير اسفروسيتوز مادرزادي) وهموگلوبينوپاتي ها نظير آلفا و بتا تالاسمي و گالاكتوزمي 3) هموليز گلبول هاي قرمز خون مانند مصرف بيش از حد ويتامينK 4) هماتوم و خونريزيهاي داخلي 5) انسدادهاي مكانيكي منجربه اختلال در گردش كبدي ـ روده اي ترشحات صفراوي
10
1) يرقان نوزاد در صورت عدم توجه و رسيدگي، ممكن است به عوارض وخطراتي مانند مرگ و عقب ماندگي ذهني و حركتي غيرقابل درمان منجرشود. 2) افتراق ميان يرقان فيزيولوژيك و پاتولوژيك هميشه به سادگي امكان پذير نيست. 3) لحظات و دقايق در تصميم گيري به منظور اقدام مناسب براي نوزادمبتلا به يرقان پاتولوژيك، بسيار سرنوشت ساز هستند. 4) همه موارد يرقان هاي نوزادي را نمي توان با سازگاري Rh و گروه هاي خوني، توجيه كرد. يافتن علل و عوامل ديگر يرقان ها از اهميت برخوردار است. 5) در مواردي مي توان قبل از زايمان و بعد از زايمان با اقداماتي از پيدايش و افزايش پاتولوژيك بيلي روبين پيشگيري نمود
12
نخستين مراقبت هاي نوزادي
نخستين هفته زندگي، حساسترين دوران زندگي انسان بعد از تولد است در كشور هاي فقير دنيا 60ـ50 درصد تمام مرگ هاي اطفال درنخستين ماه زندگي رخ مي دهد و از اين مقدار بيش از نيمي ممكن است در نخستين هفته تولد تلف شوند چرا كه در اين دوران نوزاد بايد به سرعت و به طور موفقيت آميزي خود را با جهان غريبه خارج وفق دهد خطر مرگ در نخستين 48ـ24 ساعت پس از تولد بيش از هر زمان ديگري است
13
هدف نخستين مراقبت هاي نوزادي
حفظ و ايجاد اعمال قلبي ـ ريوي پايه گذاري رژيم تغذيه اي رضايت بخش حفظ دماي بدن جداسازي و درمان زود هنگام ناهنجاري هاي مادر زادي دوري از عفونت عفونت هاي مادر زادي كه بوسيله توكسوپلاسموز، سرخجه، ويروس هرپس انساني، سیتومگالو ویروس و سيفيليس (سندرم (TORCHS ايجاد مي شود، با ميزان بالاي مرگ و مير نوزادان مرتبط است
14
مراقبت هاي فوري پس از زايمان 1 ـ پاك كردن راه تنفسي
مراقبت هاي فوري پس از زايمان 1 ـ پاك كردن راه تنفسي ايجاد و حفظ عملكرد قلبي ـ تنفسي مهمترين مساله در لحظه تولدكودك است هر عمل ديگري در مرتبه دوم قرار مي گيرد براي كمك به برقراري تنفس، راه هاي هوايي بايد از مخاط و ساير ترشحات پاك باشند در صورتيكه تنفس طبيعي در عرض 1 دقيقه ايجاد نشود، احياءنوزاد ضروري است
16
The newborn is commonly assessed with the APGAR score, a quick test performed at 1 and 5 minutes after birth to determine the physical condition of the newborn. The five categories assessed are heart rate, respiratory effort, muscle tone, reflex irritability, and color. Each of these categories is scored 0, 1, or 2, depending on the observed condition of the newborn.
17
2 ـ نمره (Apgar) نمره (ضريب( آپگار 1 دقيقه پس از تولد و مجددا 5 دقيقه پس ازتولد اندازه گيري مي شود امروزه حذف اندازه گيري نمره آپگار يك نوزادبخصوص نوزادان كم وزن يك سهل انگاري محسوب مي شود نمره كامل بايد 9 تا 10 باشد نمره 3ـ0 نشاندهنده آنست كه كودك به شدت غير فعال است و نمره 6ـ4 نشاندهنده حال عمومي متوسط است نمره زير 5 نيازمند امداد فوري است نوزادان با ضريب آپگار پائين پس از گذشت 5 دقيقه از عمرشان در معرض خطر زياد عوارض بعدي و مرگ درخلال دوران نوزادي مي باشند
20
3 ـ مراقبت بند ناف در مورد نوزاد طبيعي، هنگامي كه ضربان بند ناف متوقف شد بايد بريده و گره زده شود مزيت اين كار آن است كه كودك در حدود ده ميلي ليتر خون اضافي دريافت خواهد كرد با بكار بردن وسايل استريل و دقت در گره زدن بند ناف، از ابتلاء نوزاد به كزاز جلوگيري مي شود عفونت ناف در 24 ساعت اول تولد معمول نيست ماليدن يك داروي ضد عفوني كننده روي ريشه بند ناف و پوست اطراف آن ضروري است(در حال حاضر طبق دستورالعمل کشوری توصیه نمی شود) بند ناف بايد تا حد ممكن خشك بماند. تا در عرض 8ـ5 روز نكروزه شده و جدا گردد.
21
4 ـ مراقبت از چشم ها قبل از آنكه چشم هاي نوزاد باز شود، حاشيه پلك هاي او بايد به وسيله سواب هاي استريل مرطوب پاك گردد براي هر چشم يك سواب و ازسطح داخل به سمت خارج استفاده مي شود تجويز قطره سولفاميد يا هر نوع قطره و پماد آنتي بيوتيك چشمي ديگر بطور معمول به نوزادان در بدو تولد در جمهوري اسلامي ايران ممنوع مي باشد. در خانه هاي بهداشت در صورت مواجه شدن با عفونت چشمي خفيف مي بايست نوزادان به مدت 5 روز از قطره سولفاستاميداستفاده نمايند در عفونت هاي شديد ارجاع نوزادان بايد انجام شود
22
5 ـ مراقبت از پوست استحمام زودرس نوزاد بدليل هيپوترمي نبايد انجام شود
5 ـ مراقبت از پوست استحمام زودرس نوزاد بدليل هيپوترمي نبايد انجام شود نخستين حمام بهتر است 24 ساعت پس از تولد انجام گيرد زيرا از كاهش دماي بدن در ساعات اوليه عمر جلوگيري مي شود
24
6 ـ حفظ دماي بدن دماي نرمال بدن يك نوزاد بين 36/5- 37/5 از طريق ركتال
6 ـ حفظ دماي بدن دماي نرمال بدن يك نوزاد بين 36/5- 37/5 از طريق ركتال اززير بغل 37ـ36 درجه سانتي گراد يك كودك تازه متولد شده به محيط بيرون كه ممكن است 20ـ10 درجه سردتر باشد وارد مي گردد نوزاد كنترل دمايي چنداني ندارد و به سرعت گرماي بدن خود را ازدست مي دهد بلافاصله پس از تولد بيشترين اتلاف گرما از طريق تبخيرمايع از بدن مرطوب كودك رخ مي دهد هفتاد و پنج درصد اتلاف گرما ازطريق سر نوزاد است لازم است كنترل درجه حرارت بدن نوزاد از طريق زير بغل انجام شود و ترمومتر بايد حداقل سه تا پنج دقيقه زير بغل نوزادباشد
25
گذاشتن كودك در پهلوي مادر براي نخستين 24 ساعت را Rooming in مي گويند
كه لازم است به محض تثبيت وضع مادر و نوزاد هم اتاقي اجرا گردد مواردي كه موقتا هم اطاقي را بايد به تاخير انداخت شامل الف ( موارد مربوط به نوزاد ـ ضربان قلب مداوم 160 بار در دقيقه يابيشتر، نوزاد نارس با سن جنيني كمتر از 34 هفته، نوزاد باوزن كمتر از 2000 گرم، نوزاد مبتلا به دیسترس تنفسي، نوزاد باعمل جراحي و نوزاد مبتلا به ناهنجاري مادرزادي شديد ب ( موارد مربوط به مادر كه شامل اختلال هوشياري مادر است و به هردليل به مادران بايد تاكيد شود كه تحت هيچ شرايطي از پستانك، بطري شير، آب و آب قند براي شيرخوار استفاده نشود
26
مادر و نوزاد بايد همزمان با يكديگر از بيمارستان مرخص شوند تابا هم بودن آنان امر شيردهي را تداوم بخشد
Baby friendly hospital در جمهوري اسلامي ايران هنگام ترخيص به نوزاد واكسن ب ث ژ و هپاتيت B تزريق و قطره فلج اطفال خورانده مي شود مادران بايد پس از ترخيص به يكي از واحد هاي بهداشتي درماني جهت پيگيري مراقبت هاي بهداشتي مراجعه نمايند
27
7 ـ تغذيه با شير مادر (Breast feeding)
شيردهي بايد در عرض 1 ساعت پس از تولد آغاز شود زيرا عليرغم آن كه در آن زمان شير كمي وجود دارد ولي اين كار كمك ميكند تا تغذيه و ارتباط نزديك مادر و كودك كه به bonding معروف است پايه ريزي شود.
28
نخستين شير كه به نام كلستروم يا آغوز ناميده مي شود مناسب ترين غذا براي كودك است
حاوي غلظت بالاي پروتئين و ساير مواد مغذي است همچنين غني از عوامل ضد عفوني است كه كودك را در برابر عفونت هاي تنفسي و بيماري هاي اسهالي محافظت مي نمايد بايد هر زمان كه نوزاد بخواهد به او شير داده شود شيردهي به كودك بر طبق خواسته اوبه وزن گيري كودك كمك مي كند بسيار مهم است كه به مادران توصيه شود از شير بطري براي تغذيه نوزاد استفاده نكنند بهتر است تغذيه نوزاد در تخت مادر انجام شود و در مادراني كه تحت عمل سزارين قرار مي گيرند شير دهي بايد به محض به هوش آمدن مادر انجام شود
30
معاينه نوزاد (Neonatal exam)
نخستين معاينه بلافاصله پس از زايمان و ترجيحا در اطاق زايمان صورت مي گيرد. اين معاينه عبارتست از : الف ( حصول اطمينان از اينكه كودك در فرآيند تولد دچار آسيب نشده است ب ( جدا سازي كودكان با ناهنجاري بخصوص آنهائيكه به درمان سريع نيازمندند ج ( ارزيابي ميزان رسيدگي نوزاد
31
پس از كسب اطمينان اوليه از در معرض خطر فوري نبودن نوزاد، معاينه كاملتر در اتاق نوزادان انجام ميگيرد
معاينه اوليه و معاينه در اتاق نوزادان بايد تحت پوشش منبع گرمايي انجام گيرد، آنچنانكه مانع كاهش درجه حرارت بدن نوزاد شود كاهش درجه حرارت محيط و بدن نوزاد ممكن است سلامتي نوزاد را بطور جدي به خطر اندازد
32
معاينه در اتاق زايمان توجه فوري به رنگ پوست نوزاد بسيار مهم است
زيرا ممكن است نوزاد به علت ناهنجاري هاي قلبي و يا ريوي، دچار سيانوز عمومي (كبودي عمومي رنگ پوست) بوده و نياز به اقدام سريع و جدي داشته باشد درمواردي نوزادان طبيعي، سيانوز زودگذر انتهاها دارند كه معمولا دردقايق اول زندگي بر طرف مي شود رنگ پريدگي شديد نوزاد ممكن است ناشي از كم خوني يا آسفيكسي (خفگي) باشد كه نياز به اقدام جدي دارد آغشته بودن پوست نوزاد به مكونيوم، نيز در مواردي هشدار دهنده بوده و دقت در چگونگي زايمان ومعاينه كامل وضعيت قلب و ريه نوزاد را اقتضا مي كند
33
در كنار توجه به وضعيت قلب و ريه ها در اتاق زايمان
ملاحظه ضايعات مادرزادي مانند ضايعات لوله عصبي، شكاف لب و كام، اختلالات جدار شكم، ناهنجاري هاي استخواني، ناهنجاري هاي دستگاه تناسلي خارجي و بازبودن مجراي مقعد بايد مورد توجه قرار گيرد آسيب هاي هنگام زايمان نظير بي حركتي بازو و ساعد به علتpulsy Erb (كشش اعصاب شبكه بازويي) صدمه به شبكه بازويي، شكستگي استخوان ترقوه، بازو و در رفتگي شانه و احتمال ضايعه عصب فرنيك در معاينات اتاق زايمان با دقت بايد بررسي شوند
34
معاينه در اتاق نوزادان پس از معاينه اوليه، بايد يك بررسي دقيق تر در 12 ساعت اول تولدانجام شود اندازه گيري دور سر و دور سينه و طول قد و ثبت درجه حرارت و تعداد ضربان قلب و تنفس بايد انجام شود زردي، محتمل ترين تغيير در رنگ پوست است كه در معاينه دوم مشخص مي شود علاوه براين، سيانوز و رنگ پريدگي، بايد دو باره بررسي شوند نوزاد بايد دقيقا از نظر وجود همانژيوم، خال هاي پوستي رنگي و بدون رنگ، و لكه هاي پوستي بررسي شود
35
جمجمه بايد از نظر روي هم قرار گرفتن شكاف ها، باز بودن شكاف ها، تورم زير پوست سر جنين و خون مردگي، بررسي شود چشم ها بايدمعاينه شوند. خونريزي ملتحمه و ... كه در معاينه مشخص مي شود وجود رفلكس نوري بايد ثبت شود اندازه مردمك و واكنش به نور و وجود كاتاراكت و اندازه كره چشم (ازنظر ميكروفتالمي) بايد بررسي شود در صورت نوزاد بايد بدنبال شواهدي از اختلالاتي مانند تريزومي ها و كرتينيسم بود بررسي تقارن اجزاي صورت از نظر رد صدمات احتمالي عصب صورتي (facial) پس از زايمان هاي سخت يا زايمان با فورسپس اهميت دارد
36
ناهنجاري گوش ها ممكن است نشاندهنده اختلال كليوي همراه باشد
اگر چه اغلب خانوادگي بوده و فقط از نظر زيبايي اهميت دارد وجود ياعدم وجود غضروف در لاله گوش براي تعيين سن جنين كاربرد دارد كام نرم و سخت را بايد با استفاده از يك انگشت و منبع نوري مستقيم، از نظر شكاف كام، بررسي نمود اندازه زبان براي حفره دهان بايد مناسب باشد زبان بزرگتر از حد مناسب، شك به همانژيوم و يالنفانژيوم را بر مي انگيزد زبان بزرگ در كرتينيسم با علائم ديگري همراه است
37
در معاينه گردن، هر استخوان ترقوه، بايد از نظر شكستگي معاينه شود
يك رفلكس Moro غير قرينه، معمولا شك باليني به شكستگي ترقوه را مطرح مي كند كه در لمس مشخص مي شود ريه ها و قلب، مجددا، اما با توجه بيشتر به يافته هاي بدست آمده در زمان تولد بخصوص سوفل هاي قلبي يا صداهاي اضافي و نبضها، معاينه مي شوند كيفيت ضعيف يا كاهش يافته نبضها، نشاندهنده برون ده ناكافي قلبي است فقدان نبض هاي فمورال (راني) همراه با كوآركتاسيون آئورت مي باشد و نبضهاي فمورال قوي نيز مي توانند نشاندهنده بيماري مادرزادي قلبي باشند معاينه شكم نيز براي رد وجود توده دو باره انجام مي شود
40
معاينه دستگاه تناسلي شواهد بيشتري براي تعيين سن حاملگي بدست مي دهد
نوزادان پسر بايد از نظر هيپوسپادياس، موقعيت testis و رد فتق اينگوينال يا هيدروسل معاينه شوند اندام هاي هر نوزاد بايد از نظر اختلالات ساختماني مانند دررفتگي مادرزادي مفصل ران، پاي چماقي و اختلالات عصبي بررسي شود
43
دوره انتقالي در طي مراحل انتهايي زايمان، ضربان قلب نوزاد بطور طبيعي، بين 140ـ120 بار در دقيقه متغير است پس از زايمان، افزايش سريعي درضربان قلب تا حد 180ـ160 بار در دقيقه روي مي دهد كه 15ـ10 دقيقه طول مي كشد و به تدريج طي 30 دقيقه افت كرده و به 120ـ100 بار در دقيقه مي رسد
44
در طي 15 دقيقه اول زندگي، تنفس نامنظم است و اوج تعداد تنفس بين 60 تا 80 بار در دقيقه مي باشد
همزمان با اين تغييرات در ضربان قلب و تعداد تنفس، نوزاد هوشيار بوده و واكنش هايي مانند حركات سراز يك سمت به سمت ديگر، گريه كردن و لرزش نشان مي دهد اين تغييرات همراه با كاهش درجه حرارت بدن، افزايش فعاليت حركتي و افزايش تونيسيته عضلاني مي باشد
45
در نوزاد طبيعي، پس از دوره اوليه واكنش نشان دادن، يك دوره عدم پاسخ و سپس دوره دوم واكنش پذيري ديده مي شود دوره اوليه واكنش پذيري 15 تا 20 دقيقه طول مي كشد تظاهرات گوارشي اين دوره عبارتنداز پيدايش صداهاي روده، دفع مكونيوم و توليد بزاق، كه همگي نتيجه تحريك پاراسمپاتيك در طي اين دوره مي باشند اين دوره اوليه 20ـ15 دقيقه اي در نوزادان طبيعي كه زايمان مشكلي را گذرانده اند و درنوزادان بيمار و نوزادان نارس، طولاني تر مي شود
46
پس از اين دوره اوليه واكنش پذيري، نوزاد مي خوابد و يا كاهش قابل ملاحظه اي در فعاليت حركتي وي ديده مي شود ضربان قلب به 120ـ100 بار در دقيقه افت مي كند و نوزاد نسبتا پاسخ ناپذير مي شود اين دوره پاسخ ناپذيري كه اغلب همراه با خواب است، 60 تا 100 دقيقه طول مي كشد و سپس دوره دوم واكنش پذيري رخ مي دهد كه از 10 دقيقه تا چندساعت طول مي كشد دوره هايي از افزايش تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس همراه با تغييراتي در تونيسيته عضلاني، رنگ پوست و توليد ترشحات، مشاهده مي شود مكونيوم، معمولا در طي دوره دوم، دفع مي شود. اطلاع از تغييرات طبيعي در طي دوره انتقال، باعث شناخت زودرس نوزادي كه تطابق خارج رحمي طبيعي برقرار نكرده، مي شود
48
اندازه گيري كودك وزن هنگام تولد اندازه قد دور سر
ساده ترين و درعين حال قابل اعتمادترين وسيله اي هستند كه توسط آن مي توان سلامتي و ميزان رسيدگي كودك را آزمود
49
1 ـ وزن تولد (Birth weight)
اندازه گيري وزن تولد ترجيحا بايد در نخستين ساعات زندگي قبل از آنكه كم شدن وزن پس از تولد بطور واضحي رخ دهد انجام گيرد نوزاد برهنه بايد روي يك حوله تميز روي كفه ترازو گذاشته شود نوزاد با دقت بر طبق روش هاي استاندارد وزن مي شود
50
2 ـ قد موقع تولد (Birth height)
اين اندازه گيري سريعا لازم نيست اما بايد در طي سه روز نخست انجام گيرد طول بدن بايد با بيشترين دقت به وسيله يك صفحه اندازه گيري انجام گيرد كه داراي يك سر ثابت است كه كودك به پشت روي آن مي خوابد بطوريكه پاهايش كاملا كشيده باشد بديهي است كه دونفر مورد نياز است تا كودك را بطور صحيح نگهدارند در اين روش دقت اندازه گيري 0/1 سانتي متر است
51
3ـاندازه دور سر (Head Circumference)
اين اندازه گيري با يك نوار اندازه گيري در گردي ماكزيمم در شعاع Occipitofrontal انجام مي شود هدف از چنين اندازه گيري عبارتست از 1) دستيابي به اندازه هاي كودك و مقايسه با استاندارد ها در جمعيت 2) فراهم كردن يك عدد پايه براي آنكه پيشرفت هاي بعدي اندازه گيري و قابل بررسي شود
52
غربالگري نوزادي (Screening)
هدف از غربالگري نوزادي در درجه اول عبارتست از جدا كردن نوزادان با ناهنجاري هاي قابل درمان ژنتيكي رشدي از ساير ناهنجاري ها در درجه دوم فراهم آوردن مشاوره ژنتيكي براي والدين آن ها ضريب آپگار و معاينات باليني رايج، تست هاي ساده غربالگري مي باشند، كه بايد روي تمامي نوزادان انجام گيرد 10 تا 15 ميلي ليتراز خون بند ناف در هنگام تولد بايد جمع آوري و در يخچال نگهداري شودكه براي تعيين گروه خون، تست كومبس و ساير تست ها در صورت نياز به كارمي آيد
53
غربالگري دوره نوزادي معمولا جهت تشخيص اختلالات متابوليك مادرزادي
فنيل كتونوري و هيپوتيروئيدي، انجام مي شود.
54
دلايل انجام اين بررسي عبارتند از
1) اين وضعيت ها در صورت عدم تشخيص زودرس و درمان، منجر به ناتواني هاي دائمي يادگيري شده و ممكن است باعث شوند فرد هرگز قادر به زندگي مستقل نباشد و از رشد و تكامل طبيعي باز ماند 2) با تشخيص زودرس و درمان مناسب، تقريبا تمام كودكان مبتلا، مي توانند داراي رشد و تكامل طبيعي عصبي باشند 3) زماني كه فنيل كتونوري و هيپوتيروئيدي به صورت باليني ظاهرشوند، آسيب مغزي قبلا ايجاد شده است
55
4) هر دو آزمايش، بسيار حساس و دقيق مي باشند
4) هر دو آزمايش، بسيار حساس و دقيق مي باشند. يعني اين تست ها ندرتا در كودكان واقعا طبيعي، مثبت مي شوند و تقريبا هميشه درنوزادان واقعا غير طبيعي، مثبت مي شوند 5) شيوع فنيل كتونوري حدود يك در هر 6 هزار تولد و شيوع هيپوتيروئيدي حدود يك در هر 3 هزار تولد زنده مي باشد. بنابراين هيچ يك بسيار نادر نمي باشند 6) هزينه غربالگري براي هر مورد بسيار كمتر از هزينه مراقبت از يك كودك بيمار تشخيص داده نشده يا دير تشخيص داده شده، مي باشد
57
تشخيص نوزادان در معرض خطر
1) وزن تولد كمتر از 2/5 كيلوگرم 2) دو قلو ئي يا چند قلوئي 3) نوبت تولد پنجم يا بيشتر 4) تغذيه مصنوعي با شير خشك 5) وزن زير 70% وزن مورد انتظار (به معناي سوء تغذيه درجه 2 يا 3) 6) عدم افزايش كافي وزن در خلال سه ماه متوالي 7) كودكان با PEM (سوء تغذيه پروتئين ـ انرژي( و اسهال 8) كودكان با مادران شاغل يا تك والدي
58
نوزاد آسيب پذير با كاهش ميزان مرگ و مير شيرخواران 12ـ1 ماهه
اهميت ميزان مرگ و مير نوزادان (28 روز اول زندگي) عوامل خطرزاي اين دوره حساس اززندگي توجه بيشتري را به خود جلب نموده است مراقبت هاي پيشگيري و آموزش بهداشت اين دوره از زندگي، ازاولويت بسيار بالايي برخوردار است، طبيعي است كه سطوح دوم و سوم پيشگيري نيز جايگاه خود را دارند
59
عواملي كه سلامتي نوزادان را در معرض خطر قرار مي دهند
1)عوامل اجتماعي ـ دموگرافيك سن حاملگي كمتر از 16 يا بيشتر از 40 سال (طبق آمار سال 78 ، در كشورما 22/7% از حاملگي ها در سنين 16 سال و كمتر، رخ داده است) مصرف سيگار، الكل، مواد مخدر فقر استرس فيزيكي يا هيجاني ـ احساسي (emotional stress)
60
بالا بودن قند خون (بيماري ديابت) پرفشاري خون عفونت ادراري بدون علامت
2)سابقه بيماري هاي مادر بالا بودن قند خون (بيماري ديابت) پرفشاري خون عفونت ادراري بدون علامت بيماري هاي روماتيسمي مصرف دارو
61
3) چگونگي حاملگي هاي قبلي
مرگ داخل رحمي مرگ نوزاد نارسي نوزاد (prematurity) تاخير رشد داخل رحمي (Intra Uterine Growth Retardation :IUGR) ناهنجاري هاي مادرزادي نارسايي دهانه رحم ناسازگاري گروه خوني ـ زردي غير طبيعي كاهش تعداد پلاكت هاي نوزاد (ترومبوسيتوپني) هيدروپس جنيني اختلالات متابوليكي مادرزادي
62
4) مسائل مربوط به حاملگي فعلي
خونريزي واژينال بيماري هاي مقاربتي حاملگي هاي چند قلويي مسموميت حاملگي (پره اكلامپسي) پارگي زودرس پرده هاي جنيني فاصله كمتر از 3 سال با حاملگي قبلي افزايش يا كاهش غير طبيعي مايع آمنيوتيك بيماري طبي يا جراحي حاد مراقبت ناكافي دوران حاملگي
63
5) مسائل حين زايمان زايمان زودرس (زودتر از 37 هفته)
زايمان زودرس (زودتر از 37 هفته) زايمان ديررس (ديرتر از 42 هفته) زجر جنيني (ديسترس جنين) نمايش ته (پرزانتاسيون بريچ) مايع آمنيوتيك آغشته به مكونيوم عمل جراحي سزارين زايمان با فورسپس
64
6) مسائل مربوط به دوره نوزادي
وزن تولد كمتر از 2500 گرم يا بيشتر از 4000 گرم تولد قبل از هفته 37 يا بعد از هفته 42 بارداري رشد كمتر از حد مناسب با سن بارداري (Small for Gestational Age:SGA) رشد بيش از حد مناسب با سن بارداري (Large for Gestational Age:LGA)
65
نوزادان با جثه بزرگ به نسبت سن حاملگي (Large for Gestational Age:LGA
ميزان مرگ و مير نوزادان با افزايش وزن تولد، تا حدود 4000 گرم، كاهش مي يابد پس از آن با افزايش وزن مجددا افزايش مي يابد اين گروه از نوزادان با جثه بزرگ معمولا در موعد مقرر متولد شده اند احتمال مرگ و مير نوزادان نارس با وزن زياد به نسبت سن حاملگي، نيزدر مقايسه با نوزادان طبيعي در همان وزن، افزايش مي يابد ديابت و چاقي مادر از عوامل زمينه ساز اين پديده به شمار مي روند
66
مشكلات نوزادان با جثه بزرگ
نوزادان با جثه بزرگ، صرفنظر از سن حاملگي، بيشتر در معرض صدمات زمان تولد مانند صدمات شبكه عصبي گردني و بازوئي، آسيب عصب فرنيك بافلج ديافراگم ، شكستگي استخوان ترقوه ، واكيموز (خون مردگي) در سر وصورت همچنين شيوع بيشتر ناهنجاري هاي مادرزادي بخصوص ناهنجاري هاي مادرزادي قلبي، قرار دارند
67
طبق قرار داد بين المللي وزن كم بدو تولد به عنوان وزن كمتراز 2/5 kg (تا سقف 2499 g) تعريف شده است
اندازه گيري ترجيحا درنخستين ساعات زندگي قبل از كم شدن قابل ملاحظه وزن پس از تولد صورت مي گيرد سه گروه تقسيم مي شوند كه اصطلاحات, Pre-term Post-term و Term در مورد آن ها بكار مي رود
68
الف ـ Pre-term كودكاني كه قبل از پايان هفته 37 بارداري به دنيا مي آيند (كمتر از 259 روز( و قبل از موعد مقرر، ناميده مي شوند. ب ـ Term كودكاني كه از 37 هفته كامل تا كمتر از 42 هفته كامل (259 تا 293 روز( بارداري به دنيا مي آيند و طبيعي مي باشند. ج ـ Post-term كودكاني كه پس از 42 هفته كامل يا هر زمان پس از آن (294 روز و بيشتر( از بارداري به دنيا مي آيند و بعد از موعد مقرر، ناميده مي شوند
69
الف ـ كودكان Pre-Term كودكاني هستند كه بسيار زود متولد مي شوند، قبل از 37 هفتگي رشد داخل رحمي آن ها ممكن است طبيعي باشد اين بدين معناست كه وزن، قد و رشد آن ها ممكن است در دوره جنيني درمحدوده نرمال باشد با مراقبت هاي خوب دوران نوزادي اين كودكان مي توانند به رشد خوب برسند و در سن 2 تا 3 سالگي داراي اندازه هاي نرمال و تكامل طبيعي خواهند بود حدودا دو سوم تمام كودكان كم وزن در كشور هاي توسعه يافته به دنيا مي آيند علت آن : چند زائي، عفونت هاي حاد، كارجسماني سخت، فشار خون در حاملگي و ... در موارد بسياري علت ناشناخته است اغلب با اقداماتي از قبيل غربالگري قبل از زايمان و مراقبت هاي آن، عدم تشويق به بارداري در سنين ميانسالي و درمان فشار خون قابل پيشگيري است
70
نوزاد ديررس (Post mature)
نوزادان ديررس نوزاداني هستند كه بدون در نظر گرفتن وزن هنگام تولد با سن جنيني بيش از 42 هفته به دنيا مي آيند عوامل موثر برتولد ديررس هنوز به درستي شناخته نشده اند جثه بزرگ نوزاد ارتباط چنداني با زايمان ديررس ندارد ولي با جثه بزرگ هر يك از والدين، چندزايي مادر (مولتي گراويديتي) و يا وضعيت قند خون بالاي مادرارتباط دارد
71
تظاهرات باليني نوزادان ديررس، ممكن است از لحاظ باليني، از نوزادان طبيعي قابل افتراق نباشند اما برخي از نوزادان ديررس، ظاهر و رفتارنوزادي با سن 3ـ1 هفتگي را دارند اين نوزادان دير متولد شده، اغلب وزن زمان تولد بيشتري داشته نشانه هايي مانند ناخن هاي بلند، موهاي زياد در سر، پوست سفيد يا پوسته دار و افزايش هشياري در آن ها ديده مي شود
72
حاملگي هاي چند قلويي مشكلات دو قلويي عبارتند از
افزايش مايع آمنيوتيك (پلي هيدرآمينوس) تهوع شديد حاملگي مسموميت حاملگي (پره اكلامپسي) پارگي طولاني مدت پرده هاي جنيني عروق نابجا نمايش هاي غير طبيعي (مانندنمايش ته يا پرزانتاسيون بريچ) و زايمان زودرس نوزاد قل دوم نسبت به قل اول بيشتر در معرض خطر سندرم زجر (ديسترس) تنفسي و خفگي (آسفيكسي) ميباشد
73
دو قلوها بيشتر در معرض خطر اختلالات زير مي باشند
تاخير رشد داخل رحمي (IUGR) انتقال خون دو قلوها به يكديگر (twin - twin transfusion) ناهنجاري هاي مادرزادي كه بيشتر در دوقلوهاي يك تخمكي (منوزيگوت) رخ مي دهد ناهنجاري هاي مربوط به تحت فشار قرار گرفتن در رحم (مانند در رفتگي مفصل لگن) دو قلوهاي بهم چسبيده، آنانسفالي (فقدان مغز) مننگوميلوسل نيز ممكن است رخ دهد
74
احتمال مرگ نوزادان دو قلو بيشتر از نوزادان تك قلو مي باشد
مرگ و مير دوره پري ناتال (از 20 هفتگي جنين تا يك هفتگي نوزاد) در دوقلوها حدود 4 برابر يك قلوهاست احتمال مرگ نوزادي در چند قلويي با 5ـ4 جنين، براي هر جنين بسيار بالاست
75
نارسي و تاخير رشد داخل رحمي (Prematurity and Intra Uterine Growth Retardation)
نوزاداني كه در هنگام تولد، سن جنيني آن ها كمتر از 37 هفته تمام باشد، نارس ناميده مي شوند همچنين نوزاداني كه هنگام تولد، سن جنيني بيش از 37 هفته دارند و عليرغم آن، وزن زمان تولد آن ها كمتر از 2500 گرم مي باشد، نوزادان مبتلا به تاخير رشد داخل رحمي (IUGR) تلقي مي شوند
76
نوزاداني كه وزن هنگام تولد آن ها برابر 2500 گرم يا كمتر باشدرا به دو گروه تقسيم مي كنند
1) نوزادان نارس (Premature) كه سن جنيني كمتر از 37 هفته در زمان تولد دارند 2) نوزادان مبتلا به تاخير رشد داخل رحمي (IUGR) كه سن جنيني 37 هفته يا بيشتر در زمان تولد دارند طبق مطالعه اي كه در سال هاي گذشته در زايشگاههاي شهر تهران انجام شد 6/5% از نوزادان متولد شده، مبتلا به كم وزني زمان تولد (LBW) بودند كه از اين نوزادان، 57% موارد نارس و 43% دچار تاخير رشد داخل رحمي (IUGR) بودند
Similar presentations
© 2025 SlidePlayer.com. Inc.
All rights reserved.