1. نظریه‌های یادگیری

2. تعریفِ یادگیری
کنشِی شامل کسبِ دانش، رفتارها، مهارت‌ها، ارزش‌ها یا ترجیحات جدید یا تغییر و تحکیمِ دانش، رفتارها، مهارت‌ها، ارزش‌ها و ترجیحاتِ موجود ویکی‌پدیا فرایند یادگیری شامل مؤلفه‌های شناختی، عاطفی و محیطی است

3. نظریه چیست ؟ چرا دانستنِ نظریه‌های یادگیری مهم است؟
در گروه‌های خود در مورد پاسخ‌ِ پرسش‌های فوق گفتگو کنید و پاسخ گروه خود را برای ارائه به جمع بنویسید.

4. نظریه توصیف یا حدس مبتنی بر شناخت چیزها یا پدیده‌های (قبلاً)موجود
توصیف یا حدس مبتنی بر شناخت چگونگی به وجود آوردنِ چیزهایی که الان وجودندارند یا قبلاً وجود نداشته‌اند.

5. اهمیتِ نظریه‌های یادگیری
نظریه‌های یادگیری به ما کمک می‌کند که مناسب‌ترین راهبردها، ابزارها و روش‌ها را برای موقعیت‌های متفاوت انتخاب کنیم.
نظریه‌های مختلف جنبه‌های گوناگونِ فرایندِ پیچیدۀ یادگیری را توضیح می‌دهند.

6. رفتارگرایی
نظریه‌ی غالب در نیمۀ اول قرن بیستم که چهرۀ شاخص آن اسکینر، پائولفو و واتسون بودند.
یادگیری (ودرنتیجه آموزش)تغییر رفتار فرد درطی فرایندی از شناسایی و سعی و خطا تا وقوع یک رخداد مثبت.
یادگیرنده اساساً غیرفعال (پسیو) است و تنها به محرک‌های محیط پاسخ می‌دهد
یادگیرنده با ذهنی خالی شروع می‌کند و تقویت‌های مثبت و منفی رفتار وی را شکل می‌دهد

7. رفتارگرایی...
تقویت مثبت و منفی احتمال وقوع دوبارۀ یک رخداد را افزایش می‌دهد.
مجازات احتمال وقوع دوبارۀ یک رخداد را کاهش می‌دهد.
تقویتِ مثبت به کاربردنِ محرک و تقویتِ منفی برداشتن محرک است.

8. پائولف، شرطی شدن
هربار که غذای سگ را بیرون می‌آورد، زنگی را به صدا درمی‌آورد.
بعد از تعداد دفعات معینی بدونِ بیرون آوردنِ غذا زنگ را به صدا در می‌آورد و سگ‌ها همچنان دهانشان آب می‌افتاد.
ارتباط بین آوردنِ غذا و نواختنِ زنگ سبب می‌شد که برای سگ‌ها نواختنِ زنگ آوردنِ غذا را تداعی کند و بدونِ غذا هم واکنش نشان دهند.

9. کار معلم بلافاصله به دانش‌آموز بازخورد بدهند.
هر تمرینی را به مراحل کوچک تجزیه کنند.
دستورالعمل‌ها خود را تا حد ممکن تکرار کنند.
از تمرین‌های بسیار ساده به تمرین‌های بسیار پیچیده حرکت کنند.
بازخورد مثبت بدهند.
همۀ این کارها با توجه سن دانش‌آموز تنظیم شود.

10. کار دانش‌آموز پاسخ دادن به بازخورد معلم
هماهنگ کردن خود در انجام تکالیف و حرکت از تمرین‌های ساده به پیچیده
پرسیدنِ سؤال برای روشن شدن رهنمودهایی که می‌گیرد.
درخواستِ بازخورد

11. تدریس رفتارگرایانه
معیار قضاوت رفتار گرایان فقط «رفتار قابل مشاهده » است.
در تدریس رفتارگرا «چه یاد گرفتن » مهم تر از «چگونه یادگرفتن » است.
هدف اساسی رفتارگرایی پی بردن به روابط قابل پیش بینی محرک ها و پاسخ ها است.
در کلاس درس رفتارگرا ، دریافت هر پاداش محرکی برای یادگیری های بعدی است.
تمرین و تکرار در فرآیند یادگیری رفتارگرایی نقش بسزایی دارد.

12. تدریس رفتارگرا
نتایج و پیامد های یادگیری (هدف های آموزشی ) بطور واضح و روشن برای فرا گیران بیان می شود تا آنان بتوانند انتظارات را در نظر گرفته و در باره ی آن قضاوت کنند که آیا به نتایج پیش بینی شده رسیده اند یا خیر.
فراگیر در یادگیری منفعل یا اثر پذیر است. به عبارتی فراگیر به مثابه لوح سفیدی است که کارهای معلم و رخدادهای محیطی ، لوح سفید فراگیر را تحت تأثیر قرار داده و آثار محرک ها در لوح ضمیر و ذهن او نقش می بندد.
رسیدن به نتیجه ی مطلوب بسیار مهم است. در نتیجه تلاش می شود تا محرک ها به شکل مؤثر و ایده ال ارایه شوند. مهم نیست در ذهن فراگیرنده چه عملیات خاصی روی می دهد . در واقع محرک ها وارد فضای ذهن یادگیرنده می شوند و بدون آنکه عملیات خاصی روی آن ها صورت گیرد ، در ذهن انبار می شوند و در موقع نیاز به همان صورت که در ذهن ثبت شده اند ، فراخوانده می شوند.

13. معلمان رفتارگرا
محور و مرکز یادگیری هستند و آموزش کاملاً کنترل شده است. این معلمان همان چیزی را که آموزش داده اند بدون هیچ کم و کاستی از فرا گیران می خواهند و آنان به همان شکلی که فرا گرفته اند چاسخ می دهند.
محتوای یادگیری را به صورت آماده در ترتیب و توالی مناسبی (از ساده به پیچیده – از شناخته به ناشناخته) ارایه می دهند تا یاد گیری ارتقا پیدا کند.
محیط یادگیری را به گونه ای سازماندهی می کنند که به بروز واکنش و رفتار مطلوب بینجامد.
بر اساس هدف های رفتاری ، آزمون های دقیقی تهیه می کنند و دانش آموزان نیز می توانند با توجه به درست یا اشتباه بودن پاسخ هایی که به سؤال های آزمون می دهند ، از نقاط قوت و ضعف خود در یادگیری آگاه شوند.

14. معلمان رفتارگرا
برای ایجاد رفتار های تازه ، افزایش رفتار های موجود ، کاهش دادن یا محو کردن رفتار های نامطلوب و نگه دباشاری رفتار های مطلوب از روش های مختلفی از جمله زنجیره کردن ، تقویت مثبت و منفی ، خاموشی و ... استفاده می کنند.
فعالیت های ذهنی و یادگیری هایی را که قابل مشاهده نیستند و تجلی رفتاری ندارند نادیده می گیرند.
پاسخ های مناسب دانش آموزان را از طریق تشویق و تأیید تقویت می کنند و معتقدند با تکرار پاسخ های صحیح ، یادگیری تقویت می شود.
معتقدند که محتوا و مواد آموزشی باید مشخص ، محدود و کم دامنه به ویژه قابل اندازه ند.
در تدریس خود از سخنرانی و تمرین های هدایت شده بهره می گیرند.

15. ارزشیابی با رویکرد رفتار گرایی
فرا گیران از طریق امتحانات کلاسی و برگزاری امتحانات در مقیاس وسیع (سراسری و نهایی ) و آزمون های پیشرفت تحصیلی با انواع سؤالات عینی (چند گزینه ای ، جور کردنی و ...) مورد ارزشیابی قرار می گیرند.
معلمان ارزشیابی خود را با هدف ارزیابی عملکرد فرد و از طریق اندازه گیری کمیّت یا کیفیت رفتار های بیرونی انجام می دهند . معلمان رفتار گرا ، رفتارها را از طریق مشاهده ی طبیعی مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهند.
تمرین و تکرار در فرایند یادگیری نقش بسزایی دارد. معلمان رفتار گرا در هر جلسه ی تدریس با دریافت پاسخ های مناسب به یک محرک شناخته شده و تمرین آن ها و با تأکید بر پاسخ های صحیح موجب تقویت یادگیری می گردند و به این ترتیب ارزشیابی در هر جلسه ی تدریس انجام می گیرد.
کارشناسی برنامه ریزی گروه های آموزشی کمیسیون کیفیت بخشی به فرایند یاد دهی –یادگیری(1388) نگاهی بر نظریه های یادگیری (1) رفتار گرایی . تهران وزارت آموزش و پرورش

16. نظریه‌های شناخت‌گرایانه
رفتارگرایی قادر به توضیح مقوله‌هایی چون حافظه، زبان و دیگر توانایی‌های ذهنی نبود.
نظریه‌های شناخت‌گرایانه بر نقش تفکر دریادگیری تأکید دارند و به یادگیری به مثابه پردازش اطلاعات می‌نگرند.
یادگیری فرایند ساختنِ ساختارهای نمادینِ ذهنی و مستلزم پردازش ذهنی فعال از سوی یادگیرنده است.
از تدریس می‌توان پنج قابلیتِ یادگیری یا نتیجه انتظار داشت: مهارت‌های ذهنی، اطلاعات زبانی، راهبردهای شناختی، مهارت‌های حرکتی، و نگرش‌ها.

17. کار معلمان بر مبنای این نظریه
مطالبِ آموزشی را چنان سازمان دهند که ذهنِ یادگیرندگان به آسانی بتواند آن را پردازش و جذب کند.
یادگیرندگان را هدایت کنند که مفاهیم را از زاویه‌های مختلف بررسی کنند.
چون شاگردان با مشاهده یاد می‌گیرند، معلمان باید الگوی شاگردان باشند.
فرصت تمرین کافی در اختیار شاگردان قرار دهند.
مطالب را باید به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرد و هریک از این قسمت‌های کوچک را چنان تدریس کرد که ارتباطاشان با هم حفظ شود و یکدگیر را تقویت کنند.

18. راهبردهای شناخت‌گرایی
انعطاف در برنامه‌ریزی
ارزشیابی پیوسته
کاربرد مهارت‌ها به جای حفظ کردنِ مطالب

19. نظریه‌ی سازندگیِ یادگیری (ساختن‌گرایی)
جلساتِ سوم و چهارم کارگاه